معرفت در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معرفت در قرآن. ابزارهای مختلف معرفت و مراحل متفاوت آن، هر یک برای خود شرایط و موانعی خاص دارند. شرایط رؤیت، سلامت چشم و حفظ فاصله مناسب و صافی هوا و روشنایی فضا و مانند آن است و موانع آن اموری از قبیل بیماری چشم، گرد و غبار، حجاب ، تیرگی، تاریکی است، با بودن شرایط لازم و نبود موانع است که چشم کار خود را انجام می دهد و چیز دیدنی را می بیند.قوه عاقله نیز برای تعقل، نیازمند به فضای صاف و پاک از دام های وهمی و خیالی است و پس از ایجاد شرایط و رفع موانع نیاز به آن است که سمت نظر و آنچه که مطلوب است مشخص شده و حد وسط مناسب با آن پیدا شود. با پیدا کردن مقدمات لازم و پرهیز از استقرای ظنی و تمثیل تخمینی و... شرایط درونی عاقله برای تعقل فراهم می گردد.
قلب نیز موانع و شرایطی خاص دارد. کار قلب مشاهده حقایق کلی به صورت اشخاص خارجی است این مشاهده از طریق صیقل دادن قلب و صاف کردن آن حاصل می گردد، قلب علاوه بر صیقل و پاکی از غبار و زنگ هایی که مناسب به آن است همانند آینه نیاز دارد تا سمت و جهت خود را نیز تصحیح کند. قرآن کریم در آیات فراوانی به شرایط و موانع معرفت اشاره کرده است:
← تقوای الهی
آیات قرآن کریم در موارد بسیاری به موانع معرفت انسان اشاره کرده است. نظیر این آیه: «کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» . یعنی سر این که آنان حقایق دین را نمی بینند این است که جان آنان را پرده گناه که همان زنگ دل است فرا گرفته، آنچه کسب کرده اند غبار و چرکی است که صفحه شفاف دل آنها را پوشانده است.برخی از آیات، بعضی چیزهایی را که موجب زنگار بر دل انسان می شود ذکر می کند، مانند: «الم تر الی الذین یجادلون فی آیات الله انی یصرفون» . یعنی آیا آنان را که در آیات خداوند مجادله می کنند نمی نگری که به کجا باز گردانیده می شوند؟منظور آن است که اینها گروهی هستند که تنها به قصد جدال به حضور پیامبر گرامی می آمدند، مشرف می شدند تا تنها حرف خود را بزنند نه آن که سخنی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) بشنوند.یا می فرماید: «ان الذین یجادلون فی آیات الله بغیر سلطان اتاهم ان فی صدورهم الا کبر ما هم ببالغیه» . آنان که بدون برهان به مجادله در آیات خداوند می پردازند در سینه هایشان جز کبر چیز دیگری نیست، آنها هرگز با این بزرگ بینی به جایی نمی رسند.جدل، ناشی از کبر است و کبر چرکی است که صفحه شفاف دل را تیره و تار می کند. آیینه اگر غبار آلود شد هرگز چیزی در آن نمی تابد و چیزی را نشان نمی دهد. حتی اگر آینه توان مشاهده خود را داشته باشد پس از غبار آلود شدن، قدرت دیدن خویش را هم ندارد.
زدودن زنگار و تطهیر دل
همان گونه که زنگار دل مانع شناخت مفاهیم برهانی و حقایق عرفانی است تطهیر آن از شرایط لازم برای شناخت های یاد شده محسوب می شود:یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا برؤسکم و ارجلکم الی الکعبین و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون. . ای ایمان آورندگان! چون خواستید به نماز برخیزید صورت ها و نیز دست ها را تا مرفق بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی مسح کنید و اگر جنب باشید غسل نموده و پاکیزه شوید، و اگر بیمار بوده و یا مسافر هستید و یا یکی از شما از محل دفع پلیدی آمده است و یا با همسران خود مباشرت کرده و آب نیافتید در این هنگام بر روی زمین پاک، مانند خاک تیمم کنید و با آن خاک صورت و دست های خود را مسح نمایید. خداوند در دین برای شما سختی قرار نداده، لیکن می خواهد تا شما را طاهر گرداند و نعمت را بر شما تمام کند، باشد که شکر او را به جای آورید.در این آیه پس از بیان حکم وضو، غسل و تیمم، می فرماید: این فرمان خداوند برای طهارت شماست. کلام پایانی آیه یا بیان حکمت تمام احکام آیه است و یا تنها به قسمت اخیر آیه باز می گردد، در هر دو صورت تیمم را که آخرین حکم از احکام مذکور در آیه است، در بر می گیرد. بنابراین معنای آیه این است که خداود تیمم و خاک مال نمودن دست و صورت را جهت طهارت و پاکی شما وضع کرده است.این بیان به خوبی نشان می دهد که ظاهرا منظور از طهارت در این قسمت از آیه پاکیزگی و تطهیر بهداشتی و طبی نیست؛ زیرا تطهیر، پاکیزگی طبی و بهداشتی گرچه شستشوی با آب را شامل می شود، اما خاک مال کردن دست و صورت را هرگز در بر نمی گیرد.به همین دلیل سجده را بهترین حالت نماز شمرده اند، و برترین اذکار را نیز مختص به آن دانسته اند؛ زیرا سجده حالتی است که انسان به خاک می افتد، آدمی هر چه پایین تر رود عظمت خداوند را بهتر ادراک می کند، انسان در حالت رکوع به همان اندازه که خود را می شکند خداوند را ادراک می نماید، و ذکر مناسب با این حالت همان تسبیح و ستایش خداوند به بزرگی و عظمت است که عبارت از ذکر شریف «سبحان ربی العظیم و بحمده» است.اما در سجود که نهایت افتادگی و فروتنی انسان است خداوند را در نهایت بزرگی و عظمت می بیند، از این رو ذکر مناسب با سجده که ذکر شریف «سبحان ربی الاعلی و بحمده» است، برتر از ذکر رکوع است؛ زیرا در این ذکر انسان خداوند را به «اعظم و اعلی» بودن می ستاید، تفاوت دو ذکر «اعلی و عظیم» بدان معنا نیست که خداوند لحظه ای قبل بزرگ بود و اینک برتر و بزرگتر شده است، بلکه به همان معناست که انسان هر چه پایین تر رود و فروتن شود خدا را بهتر به بزرگی و عظمت ادراک کرده و می شناسد.
تجافی از دار غرور و صعود به سوی نور
...

پیشنهاد کاربران

بپرس