مسروق بن اجدع همدانی وادعی کوفی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوعایشه مسروق بن اجدع همدانی وادعی کوفی، فقیه، محدث، عابد، از همراهان امیرمؤمنان (علیه السّلام) در جنگ ها و از شاگردان عبدالله بن مسعود بود.
مسروق فقیهی توانا و عابدی وارسته بود و از امیرمؤمنان (علیه السّلام) کسب فیض می نمود و در تمامی جنگ های حضرت در رکاب او بود. نیز افتخار شاگردی ویژه عبداللّه بن مسعود را دارا بود. از معاذ بن جبل و خبّاب بن الارت و ابیّ بن کعب نقل حدیث کرده است. پدرش اجدع بن مالک سرآمد سوارکاران یمن و عمرو بن معدی کرب دایی او بود.شعبی می گوید: «من کسی کوشاتر از او در طلب علم ندیدم. او از شریح در مقام فتوا داناتر بود؛ از این روست که شریح موقعی که درمی ماند، از او نظر می خواست».علی بن مدینی می گوید: «هیچ یک از اصحاب ابن مسعود بر او پیشی نگرفت. او از جمله اصحاب ابن مسعود بود که به مردم حدیث می آموختند. همزمان هم قاری و هم مفتی بود». ابن حجر می گوید: «مناقب او بسیار است. وی در سال ۶۳ درگذشت». مسروق، دانش فراوانی اندوخته بود و بر آموختن علم از صحابه پیامبر (صلّی اللّه علیه وآله) همت فراوانی داشت. در گذشته گفتار او را یادآور شدیم که: «با هر یک از اصحاب پیامبر (صلّی اللّه علیه وآله) همنشین شدم و آنان را همچون آبگیرهایی یافتم که برخی یک نفر و برخی دو نفر و برخی ده نفر و برخی صد نفر را سیراب می ساخت و برخی آنچنان سرشار بود که اگر تمامی مردم بر آن وارد می شدند، همه را سیراب می ساخت». مقصودش علی (علیه السّلام) است.
اتهام خصومت امام علی
او متهم شده که از امیر مؤمنان (علیه السّلام) فاصله گرفته بود. ابن ابی الحدید درباره او و اسود بن یزید و نیز مرّه همدانی و شعبی، سخنی دارد که به تفصیل عین آن را نقل می کنیم. او می گوید: «شیخ ما ابوجعفر اسکافی (رحمةاللّه علیه) ذکر کرده و من خود این مطلب را در کتاب «الغارات» ابراهیم بن هلال ثقفی یافته ام که در کوفه با اینکه غلبه با تشیع بود، در میان فقها کسانی بودند که با علی خصومت می ورزیدند و او را دشمن می داشتند؛ از جمله آنان مرّه همدانی است. ابونعیم فضل بن دکین از فطر بن خلیفه روایت کرده که: از مرّه شنیدم می گفت: اگر علی شتری بود که صاحبانش با او آب از چاه می کشیدند از آنچه بود برایش بهتر بود. از عمرو بن مرّه روایت شده که: به مرّه گفتند: تو چگونه از فرمان علی سر باز زدی؟ گفت: قبل از دوره ما دارای سابقه خوبی بود، ولی ما به بدی های او دچار شدیم.ابن دکین از حسن بن صالح روایت می کند که گفت: ابو صادق (شیخ او را در زمره گروهی از اصحاب امیر مؤمنان (علیه السّلام) که کنیه آنان ابو صادق است آورده، می گوید: «او پسر عاصم بن کلیب جرمی عربی کوفی است». ابن حجر می گوید: «او از قبیله ازد و کوفی است. اسمش مسلم یا عبداللّه است. ابن حبّان او را در زمره ثقات آورده است. او فردی پارسا و مستقیم الحدیث بود».) بر مرّه همدانی نماز نخواند، و در زمان حیاتش گفته بود: به خدا سوگند سقف خانه ای بر سر من و او سایه نمی افکند. کنایه از اینکه ما با هم در یک جا نمی توانیم جمع شویم. او می گوید: چون مرّه وفات یافت عمرو بن شرحبیل (او ابومیسره همدانی کوفی از اصحاب ابن مسعود و انسانی عابد، زاهد، ثقه و بزرگوار است. در سال ۶۳ وفات یافت.) در تشییع جنازه او حاضر نشد و گفت: در تشییع او حاضر نمی شوم؛ زیرا او از علی بن ابی طالب کینه ای به دل داشت. ابراهیم بن هلال می گوید: مسعودی از طریق عبداللّه بن نمیر همین حدیث را برایمان نقل کرد. او می گوید: عبداللّه بن نمیر (او ابو هاشم همدانی کوفی است. ابن مسعود می گوید: «ثقه، کثیر الحدیث و صدوق است. به سال ۱۹۹ از دنیا رفت». ) پس از نقل حدیث گفت: من نیز چنین هستم؛ به خدا سوگند اگر کسی بمیرد در حالی که از علی (علیه السّلام) کینه ای به دل داشته باشد در تشییع جنازه او حاضر نخواهم شد و بر جنازه اش نماز نخواهم خواند».
ماجرای توبه مسروق
ابن ابی الحدید سپس می گوید: «یکی دیگر از آنان اسود بن یزید و دیگری مسروق بن اجدع است. سلمة بن کهیل روایت می کند: آن دو، به خانه برخی از زنان پیامبر (صلّی اللّه علیه وآله) رفت و آمد داشتند و درباره علی (علیه السّلام) بد می گفتند. که در این میان، اسود بر همین اعتقاد مرد، ولی مسروق نمرد مگر آنکه حالت او عوض شد و طوری شد که پس از هر نماز که به جا می آورد، به روان پاک علی بن ابی طالب (علیه السّلام) درود می فرستاد و این به علت حدیثی بود که از عایشه در فضیلت حضرت شنیده بود.(احمد بن حنبل در کتاب مسند از مسروق نقل می کند که گفت: «عایشه به من گفت: تو از فرزندان من هستی و تو را از همه آنان بیشتر دوست دارم. آیا درباره مخدج- رئیس خوارج (که به ذوالثدیه و ذوالخویصره نیز شهرت داشت) اطلاعی داری؟ گفتم: آری، علی بن ابی طالب او را در کنار رودی که بالای آن را تامرّا و پایین آن را نهروان می گفتند، میان لخاقیق و طرفاء، کشت. گفت: گواهی بر این گفتارت بیاور. رفتم و مردانی را (پنجاه نفر) آوردم که نزد او بر این مطلب گواهی دادند. مسروق می گوید: به او گفتم: تو را به صاحب این قبر- پیامبر- سوگند می دهم، چه از پیامبر (صلّی اللّه علیه وآله) درباره این گروه- خوارج- شنیده ای؟ گفت: شنیدم که فرمود: «آنان بدترین مردم و بدترین خلایق اند که به دست بهترین مردم و بهترین خلایق و نزدیک ترین آنان به درگاه خداوند، کشته خواهند شد».نیز مدائنی در کتاب «صفین» از مسروق آورده است: عایشه- وقتی فهمید علی (علیه السّلام) ذوالثدیه را کشته است گفت: «خدا عمرو بن عاص را لعنت کند؛ او قبلا برایم نوشته بود که در اسکندریّه او را کشته است ولی این باعث نمی شود که من آنچه را می دانم و از رسول خدا (صلّی اللّه علیه وآله) شنیده ام نگویم؛ از پیامبر شنیدم که فرمود:«به دست بهترین فرد امت پس از من کشته خواهد شد».)
احادیث دیگر در خصومت مسروق
...

پیشنهاد کاربران

بپرس