[ویکی فقه] «محمد رضا لاهوری» (۱۰۹۸ ق/ ۱۶۸۶ م) از صوفیان شیعه مذهب هند است که در قرن یازدهم هجری قمری می زیست.
۱. محل تولد: وی در مولتان به دنیا آمد.۲. تالیف: از باب ارادت به امام هشتم شیعیان ، علی بن موسی الرضا علیه السّلام ، کتاب شرح خود بر مثنوی را « مکاشفات رضوی » نامید. مهم ترین مشخصه ای که مکاشفات رضوی را از دیگر شرح های هندیان متمایز می سازد، رنگ شیعی آن است.لاهوری تا می تواند می کوشد اساس سخنان مولانا را بر حدیث ها و روایت های شیعیان استوار سازد و از این جهت مانند شارح دانشمند ترک عبدالباقی گلپینارلی (۱۳۵۱- ۱۲۸۷ ش) است که شرح او بر مثنوی نیز حال و هوای کامل شیعی دارد.۳. مولانا و ابن عربی: لاهوری، چنان که از شرح او برمی آید، مولانا را پیرو یا شارح اندیشه های ابن عربی نمی داند. به همین سبب، وقتی به سخن ابن عربی استناد می کند که آن را موافق مذهب خود ببیند. نام ابن عربی در شرح او بیش از سه بار نیامده است که یکی از آن ها اختصاص دارد به نقل جمله ای از فتوحات مکیه ، باب ۳۶۶، در کنار سخنی از علاءالدوله سمنانی ، تا نشان دهد که «شیخ محیی الدین بن عربی امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف را خاتم ولایت محمدی می داند و تا وقت ظهور آن حضرت، نایب او را در هر دوری از ادوار فلکی موجود می داند که به نیابت او کار می کند».این در حالی است که منظور مولانا همچنان که جلال الدین همایی می نویسد: «مقصود مولوی مهدی موعود منتظر نیست که به عقیده شیعه و سنی باید از نسل علی علیه السّلام باشد، چنان که شیخ محیی الدین در مؤلفات خود به شرح نوشته است. بلکه مرادش ولی امر و قطب زمان است». سید جعفر شهیدی نیز می نویسد: «ولی یا قطب یا امام در اصطلاح صوفیان به معنی امام یا حجت که در علم کلام شیعه شناسانده شده، نیست». شارح لاهوری مثنوی از یاد این نکته نیز غافل نمی نماند که از نگاه «اکابر اهل سنت و جماعت» منظور مولانا نایب پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم است. با این حال، محمد اکبرآبادی به سبب اشارت های شیعی مکاشفات رضوی سخت محمد رضا لاهوری را به باد تحقیر می گیرد و به زشتی یاد می کند.
منبع
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
۱. محل تولد: وی در مولتان به دنیا آمد.۲. تالیف: از باب ارادت به امام هشتم شیعیان ، علی بن موسی الرضا علیه السّلام ، کتاب شرح خود بر مثنوی را « مکاشفات رضوی » نامید. مهم ترین مشخصه ای که مکاشفات رضوی را از دیگر شرح های هندیان متمایز می سازد، رنگ شیعی آن است.لاهوری تا می تواند می کوشد اساس سخنان مولانا را بر حدیث ها و روایت های شیعیان استوار سازد و از این جهت مانند شارح دانشمند ترک عبدالباقی گلپینارلی (۱۳۵۱- ۱۲۸۷ ش) است که شرح او بر مثنوی نیز حال و هوای کامل شیعی دارد.۳. مولانا و ابن عربی: لاهوری، چنان که از شرح او برمی آید، مولانا را پیرو یا شارح اندیشه های ابن عربی نمی داند. به همین سبب، وقتی به سخن ابن عربی استناد می کند که آن را موافق مذهب خود ببیند. نام ابن عربی در شرح او بیش از سه بار نیامده است که یکی از آن ها اختصاص دارد به نقل جمله ای از فتوحات مکیه ، باب ۳۶۶، در کنار سخنی از علاءالدوله سمنانی ، تا نشان دهد که «شیخ محیی الدین بن عربی امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف را خاتم ولایت محمدی می داند و تا وقت ظهور آن حضرت، نایب او را در هر دوری از ادوار فلکی موجود می داند که به نیابت او کار می کند».این در حالی است که منظور مولانا همچنان که جلال الدین همایی می نویسد: «مقصود مولوی مهدی موعود منتظر نیست که به عقیده شیعه و سنی باید از نسل علی علیه السّلام باشد، چنان که شیخ محیی الدین در مؤلفات خود به شرح نوشته است. بلکه مرادش ولی امر و قطب زمان است». سید جعفر شهیدی نیز می نویسد: «ولی یا قطب یا امام در اصطلاح صوفیان به معنی امام یا حجت که در علم کلام شیعه شناسانده شده، نیست». شارح لاهوری مثنوی از یاد این نکته نیز غافل نمی نماند که از نگاه «اکابر اهل سنت و جماعت» منظور مولانا نایب پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم است. با این حال، محمد اکبرآبادی به سبب اشارت های شیعی مکاشفات رضوی سخت محمد رضا لاهوری را به باد تحقیر می گیرد و به زشتی یاد می کند.
منبع
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
wikifeqh: محمدرضا_لاهوری_مولوی
[ویکی فقه] «محمد رضا لاهوری» (۱۰۹۸ ق/ ۱۶۸۶ م) از صوفیان شیعه مذهب هند است که در قرن یازدهم هجری قمری می زیست.
۱. محل تولد: وی در مولتان به دنیا آمد.۲. تالیف: از باب ارادت به امام هشتم شیعیان ، علی بن موسی الرضا علیه السّلام ، کتاب شرح خود بر مثنوی را « مکاشفات رضوی » نامید. مهم ترین مشخصه ای که مکاشفات رضوی را از دیگر شرح های هندیان متمایز می سازد، رنگ شیعی آن است.لاهوری تا می تواند می کوشد اساس سخنان مولانا را بر حدیث ها و روایت های شیعیان استوار سازد و از این جهت مانند شارح دانشمند ترک عبدالباقی گلپینارلی (۱۳۵۱- ۱۲۸۷ ش) است که شرح او بر مثنوی نیز حال و هوای کامل شیعی دارد.۳. مولانا و ابن عربی: لاهوری، چنان که از شرح او برمی آید، مولانا را پیرو یا شارح اندیشه های ابن عربی نمی داند. به همین سبب، وقتی به سخن ابن عربی استناد می کند که آن را موافق مذهب خود ببیند. نام ابن عربی در شرح او بیش از سه بار نیامده است که یکی از آن ها اختصاص دارد به نقل جمله ای از فتوحات مکیه ، باب ۳۶۶، در کنار سخنی از علاءالدوله سمنانی ، تا نشان دهد که «شیخ محیی الدین بن عربی امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف را خاتم ولایت محمدی می داند و تا وقت ظهور آن حضرت، نایب او را در هر دوری از ادوار فلکی موجود می داند که به نیابت او کار می کند».این در حالی است که منظور مولانا همچنان که جلال الدین همایی می نویسد: «مقصود مولوی مهدی موعود منتظر نیست که به عقیده شیعه و سنی باید از نسل علی علیه السّلام باشد، چنان که شیخ محیی الدین در مؤلفات خود به شرح نوشته است. بلکه مرادش ولی امر و قطب زمان است». سید جعفر شهیدی نیز می نویسد: «ولی یا قطب یا امام در اصطلاح صوفیان به معنی امام یا حجت که در علم کلام شیعه شناسانده شده، نیست». شارح لاهوری مثنوی از یاد این نکته نیز غافل نمی نماند که از نگاه «اکابر اهل سنت و جماعت» منظور مولانا نایب پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم است. با این حال، محمد اکبرآبادی به سبب اشارت های شیعی مکاشفات رضوی سخت محمد رضا لاهوری را به باد تحقیر می گیرد و به زشتی یاد می کند.
۱. محل تولد: وی در مولتان به دنیا آمد.۲. تالیف: از باب ارادت به امام هشتم شیعیان ، علی بن موسی الرضا علیه السّلام ، کتاب شرح خود بر مثنوی را « مکاشفات رضوی » نامید. مهم ترین مشخصه ای که مکاشفات رضوی را از دیگر شرح های هندیان متمایز می سازد، رنگ شیعی آن است.لاهوری تا می تواند می کوشد اساس سخنان مولانا را بر حدیث ها و روایت های شیعیان استوار سازد و از این جهت مانند شارح دانشمند ترک عبدالباقی گلپینارلی (۱۳۵۱- ۱۲۸۷ ش) است که شرح او بر مثنوی نیز حال و هوای کامل شیعی دارد.۳. مولانا و ابن عربی: لاهوری، چنان که از شرح او برمی آید، مولانا را پیرو یا شارح اندیشه های ابن عربی نمی داند. به همین سبب، وقتی به سخن ابن عربی استناد می کند که آن را موافق مذهب خود ببیند. نام ابن عربی در شرح او بیش از سه بار نیامده است که یکی از آن ها اختصاص دارد به نقل جمله ای از فتوحات مکیه ، باب ۳۶۶، در کنار سخنی از علاءالدوله سمنانی ، تا نشان دهد که «شیخ محیی الدین بن عربی امام مهدی عجّل الله فرجه الشریف را خاتم ولایت محمدی می داند و تا وقت ظهور آن حضرت، نایب او را در هر دوری از ادوار فلکی موجود می داند که به نیابت او کار می کند».این در حالی است که منظور مولانا همچنان که جلال الدین همایی می نویسد: «مقصود مولوی مهدی موعود منتظر نیست که به عقیده شیعه و سنی باید از نسل علی علیه السّلام باشد، چنان که شیخ محیی الدین در مؤلفات خود به شرح نوشته است. بلکه مرادش ولی امر و قطب زمان است». سید جعفر شهیدی نیز می نویسد: «ولی یا قطب یا امام در اصطلاح صوفیان به معنی امام یا حجت که در علم کلام شیعه شناسانده شده، نیست». شارح لاهوری مثنوی از یاد این نکته نیز غافل نمی نماند که از نگاه «اکابر اهل سنت و جماعت» منظور مولانا نایب پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم است. با این حال، محمد اکبرآبادی به سبب اشارت های شیعی مکاشفات رضوی سخت محمد رضا لاهوری را به باد تحقیر می گیرد و به زشتی یاد می کند.