[ویکی فقه] بَکری، محمد توفیق بن علی بن محمد بکری صدیقی تیمی عمری سبط آل حسن، فقیه و شاعر مصری (۱۲۸۷ـ ۱۳۵۱) بوده است.
نسب او به خلیفه ابوبکر می رسد؛ در قاهره تولد یافت و دانشهای دینی را از شیخ اِنبابی (شیخ الأزهر ) فراگرفت و به دریافت اجازه از وی نائل شد.
مناصب، مهارتها و اقدامات بکری
ریاست مشیخه بکریه را داشت و در ۱۳۰۹ منصب نقیب الاشرافی و سرپرستی مشایخ طریقه های صوفیه در مصر به او تعلق گرفت و به عضویت دائمی مجلس شورای قانونگذاری و مجلس عامّه در آمد. بکری زبانهای فرانسه و ترکی را نیکو می دانست و به انگلیسی سخن می گفت؛ دو بار از اروپا دیدن کرد و با شماری از رجال آن سامان آشنا شد؛ عبدالحمید دوم عثمانی (حک: ۱۲۹۳ـ۱۳۲۷) نشان درجه یک عثمانی به او داد. او با جنبش ملی مصر همکاری می کرد و هنگام دیدار ولیعهد انگلستان از مصر، در نامه ای سرگشاده خطاب به او که در جریده مؤید به چاپ رسید، مسئله مصر را مطرح کرد. بکری مردی باهوش، بدیهه گو و شیرین زبان، و مجلس وی میعادگاه ادیبان و سیاستمداران بود؛ ولی به دلیل اشتغالات سیاسی، دشمنان فراوان داشت که برضد او توطئه می کردند.
عاقبت بکری
شهرت وی همچنان رو به افزایش بود تا خدیوی عباس بر او متغیر شد. بدین سبب، بکری گوشه نشینی اختیار کرد و سپس بر اثر پریشانی خیال و اختلالات دماغی یا به اجبار قدرتمندان، در یکی از بیمارستانهای بیروت بستری شد و شانزده سال در آنجا ماند. مدتی دراز پس از خلع خدیو و در پی اقدامات برخی از ادیبان ، بکری در ۱۳۴۶ به مصر بازگشت ولی همچنان دچار مشکلات روحی بود و در عزلت می زیست تا در زادگاه خود، قاهره، در گذشت و در آرامگاه بکریان، در جوار امام شافعی ، به خاک سپرده شد.
آثار بکری و محتوای آنها
...
نسب او به خلیفه ابوبکر می رسد؛ در قاهره تولد یافت و دانشهای دینی را از شیخ اِنبابی (شیخ الأزهر ) فراگرفت و به دریافت اجازه از وی نائل شد.
مناصب، مهارتها و اقدامات بکری
ریاست مشیخه بکریه را داشت و در ۱۳۰۹ منصب نقیب الاشرافی و سرپرستی مشایخ طریقه های صوفیه در مصر به او تعلق گرفت و به عضویت دائمی مجلس شورای قانونگذاری و مجلس عامّه در آمد. بکری زبانهای فرانسه و ترکی را نیکو می دانست و به انگلیسی سخن می گفت؛ دو بار از اروپا دیدن کرد و با شماری از رجال آن سامان آشنا شد؛ عبدالحمید دوم عثمانی (حک: ۱۲۹۳ـ۱۳۲۷) نشان درجه یک عثمانی به او داد. او با جنبش ملی مصر همکاری می کرد و هنگام دیدار ولیعهد انگلستان از مصر، در نامه ای سرگشاده خطاب به او که در جریده مؤید به چاپ رسید، مسئله مصر را مطرح کرد. بکری مردی باهوش، بدیهه گو و شیرین زبان، و مجلس وی میعادگاه ادیبان و سیاستمداران بود؛ ولی به دلیل اشتغالات سیاسی، دشمنان فراوان داشت که برضد او توطئه می کردند.
عاقبت بکری
شهرت وی همچنان رو به افزایش بود تا خدیوی عباس بر او متغیر شد. بدین سبب، بکری گوشه نشینی اختیار کرد و سپس بر اثر پریشانی خیال و اختلالات دماغی یا به اجبار قدرتمندان، در یکی از بیمارستانهای بیروت بستری شد و شانزده سال در آنجا ماند. مدتی دراز پس از خلع خدیو و در پی اقدامات برخی از ادیبان ، بکری در ۱۳۴۶ به مصر بازگشت ولی همچنان دچار مشکلات روحی بود و در عزلت می زیست تا در زادگاه خود، قاهره، در گذشت و در آرامگاه بکریان، در جوار امام شافعی ، به خاک سپرده شد.
آثار بکری و محتوای آنها
...
wikifeqh: محمدتوفیق_بن_علی_بکری