مجوس
/majus/
مترادف مجوس: زردتشتی، زردشتی، گبر، مغ، آتش پرست، مجوسی
برابر پارسی: مَگوگ، مغ، آتش پرست
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
آفتاب پرست، آتش پرست، گبر، واحد آن مجوسی
۲ - ( صفت ) فردی از فرق. مجوسمجوسی. ۳ - ( صفت ) فردی زرتشتی . ۴ - کسی که از اهل الکتاب نباشد مشرک
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. زردشتی (دین ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَجُوسَ: زرتشتی (بنا به روایات آیینی آسمانی بوده که دچار تحریف گشته است و منظور از مجوس قوم معروفی هستند که به زرتشت گرویده ، کتاب مقدسشان اوستا نام دارد . چیزی که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است ، به طوری که میتوان گفت به کلی منقطع است . ا...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده و مراد آن ایرانیان قدیم است . «وَالَّذینَ اَشْرَکُوا» که در مقابل چهار مذهب آمده نشان میدهد که مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدی است و اخذ جزیه از آنها دلیل بارز این مطلب است و در وسائل کتاب جهاد باب 49. در اینکه جزیه فقط از اهل کتاب گرفته میشود و آنها یهود و نصاری و مجوساند، 9 روایت در این زمینه نقل شده از جمله از امام سجاد «علیه السلام» که فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ «علیه السلام» قالَ: سَنُّوابِهِمْ سُنَّةَ اَهْلِ الْکِتابِ یَعنی الْمَجُوسَ» با مجوس به طریق اهل کتاب رفتار کنید. در المیزان ذیل آیه شریفه آمده: معروف آن است که مجوس پیروان زرتشتاند و کتاب مقدّس آنها «أوستا» است ولی تاریخ حیات و زمان ظهور وی خیلی مبهم است، در غلبه اسکندر به ایران کتاب اوستا از بین رفت سپس در زمان ساسانیان آن را از نو نوشتند لذا به حقیقت مذهبشان رسیدن مشکل شد، مسلّم این است که به تدبیر عالم دو مبدء قائلند: مبدء خیر و مبدء شرّ (یزدان و اهریمن - یا نور و ظلمت)... عناصر بسیط مخصوصاً آتش را تقدیس میکنند در ایران، چین و هند آتشکدههائی داشتند و همه را به «آهورامزدا» میرسانند که موجد کلّ است. در کتاب عدل الهی مینویسد: دوگانهپرستی در ایران قدیم و اعتقاد ایرانیان به «اهورامزدا» و «اهریمن» که بعدها با تعبیر یزدان اهریمن بیان شده است... به روشنی معلوم نیست که آیا آئین زرتشت در اصل آئین توحیدی بوده است یا آئین دوگانگی؟ اوستای موجود، این ابهام را رفع نمیکند، زیرا قسمتهای مختلف این کتاب تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد، بخش «وندیداد» آن صراحت در نثویّت دارد ولی از بخش «گاتاها» چندان دوگانگی فهمیده نمیشود بلکه بر حسب ادعای برخی از محققین از این بخش یگانهپرستی استنباط میگردد... ولی ما بر حسب اعتقاد اسلامیایکه درباره مجوس داریم میتوانیم چنین استنباط کنیم که دین زرتشت در اصل یک شریعت توحیدی بوده است زیرا بر حسب عقیده اکثر علماء اسلام، زرتشتیان از اهل کتاب محسوب میگردند.
تکرار در قرآن: ۱(بار)
این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده و مراد آن ایرانیان قدیم است . «وَالَّذینَ اَشْرَکُوا» که در مقابل چهار مذهب آمده نشان میدهد که مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدی است و اخذ جزیه از آنها دلیل بارز این مطلب است و در وسائل کتاب جهاد باب 49. در اینکه جزیه فقط از اهل کتاب گرفته میشود و آنها یهود و نصاری و مجوساند، 9 روایت در این زمینه نقل شده از جمله از امام سجاد «علیه السلام» که فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللَّهِ «علیه السلام» قالَ: سَنُّوابِهِمْ سُنَّةَ اَهْلِ الْکِتابِ یَعنی الْمَجُوسَ» با مجوس به طریق اهل کتاب رفتار کنید. در المیزان ذیل آیه شریفه آمده: معروف آن است که مجوس پیروان زرتشتاند و کتاب مقدّس آنها «أوستا» است ولی تاریخ حیات و زمان ظهور وی خیلی مبهم است، در غلبه اسکندر به ایران کتاب اوستا از بین رفت سپس در زمان ساسانیان آن را از نو نوشتند لذا به حقیقت مذهبشان رسیدن مشکل شد، مسلّم این است که به تدبیر عالم دو مبدء قائلند: مبدء خیر و مبدء شرّ (یزدان و اهریمن - یا نور و ظلمت)... عناصر بسیط مخصوصاً آتش را تقدیس میکنند در ایران، چین و هند آتشکدههائی داشتند و همه را به «آهورامزدا» میرسانند که موجد کلّ است. در کتاب عدل الهی مینویسد: دوگانهپرستی در ایران قدیم و اعتقاد ایرانیان به «اهورامزدا» و «اهریمن» که بعدها با تعبیر یزدان اهریمن بیان شده است... به روشنی معلوم نیست که آیا آئین زرتشت در اصل آئین توحیدی بوده است یا آئین دوگانگی؟ اوستای موجود، این ابهام را رفع نمیکند، زیرا قسمتهای مختلف این کتاب تفاوت فاحشی با یکدیگر دارد، بخش «وندیداد» آن صراحت در نثویّت دارد ولی از بخش «گاتاها» چندان دوگانگی فهمیده نمیشود بلکه بر حسب ادعای برخی از محققین از این بخش یگانهپرستی استنباط میگردد... ولی ما بر حسب اعتقاد اسلامیایکه درباره مجوس داریم میتوانیم چنین استنباط کنیم که دین زرتشت در اصل یک شریعت توحیدی بوده است زیرا بر حسب عقیده اکثر علماء اسلام، زرتشتیان از اهل کتاب محسوب میگردند.
wikialkb: ریشه_مجوس
دانشنامه آزاد فارسی
مَجوس
(یا: مُغ) کاهنان زردشتیایران باستان که به تبحر در علم احکام نجوم شهرت داشتند. در حالی که عهد جدیددر نسخۀ وُلگاتلاتینی کتاب مقدسکه مورد قبول کاتولیک هاست از آن ها با نام مغان/مجوسان یاد می کند، نسخۀ مجاز کتاب مقدس پروتستان ها آنان را «حکیمان» می نامد. مجوسانی که با هدایای طلا و کندر ومُرّ به دیدن عیسای نوزاد آمدند (دیداری که به نام «ستایش مجوسان» از آن یاد می شود) در روایات جدیدتر «سه شاه» خوانده می شوند به نام های کاسپارو مِلکیورو بالتازار. در قرون بعد رفته رفته، به کسانی که دارای قوای فوق طبیعی تصور می شدند، اصطلاح مجوس اطلاق و لفظ «مجوس اعظم» یا «سرمجوس» به معنی جادوگر بزرگ مصطلح شد. مجوس در قرآن و ادبیات اسلامی، نام عامِ زردشتیان است. این لفظ فقط یک بار در قرآن آمده است (حج، ۱۷). از این آیه چنین بر می آید که مجوس اهل کتاب اند و در اسلام با توجه به حدیثی روایت شده از پیامبر(ص) با آنان چونان اهل کتاب معامله شده است. در اوستا به صورت مغو آمده است. کلمۀ موبد که به پیشوای دین زردشتی اطلاق می شود از همین ریشه است. گروهی از ایرانیان پیش از ظهور زردشت که متمایل به دو مبدأ نور و ظلمت و یزدان و اهریمن بوده اند نیز مجوس خوانده می شوند. شهرستانی در المل و النحل مجوس را فرقه ای اعم از زردشتی دانسته و آن را به کیومرثیه، زروانیه، زردشتیه و به آفریدیه تقسیم کرده است. در انسان کامل آمده است که مجوس گروه آتش پرستان را گویند و در شرح مواقف آمده مجوس فرقه ای است قائل به فاعل خیر «یزدان» و فاعل شر «اهریمن».
(یا: مُغ) کاهنان زردشتیایران باستان که به تبحر در علم احکام نجوم شهرت داشتند. در حالی که عهد جدیددر نسخۀ وُلگاتلاتینی کتاب مقدسکه مورد قبول کاتولیک هاست از آن ها با نام مغان/مجوسان یاد می کند، نسخۀ مجاز کتاب مقدس پروتستان ها آنان را «حکیمان» می نامد. مجوسانی که با هدایای طلا و کندر ومُرّ به دیدن عیسای نوزاد آمدند (دیداری که به نام «ستایش مجوسان» از آن یاد می شود) در روایات جدیدتر «سه شاه» خوانده می شوند به نام های کاسپارو مِلکیورو بالتازار. در قرون بعد رفته رفته، به کسانی که دارای قوای فوق طبیعی تصور می شدند، اصطلاح مجوس اطلاق و لفظ «مجوس اعظم» یا «سرمجوس» به معنی جادوگر بزرگ مصطلح شد. مجوس در قرآن و ادبیات اسلامی، نام عامِ زردشتیان است. این لفظ فقط یک بار در قرآن آمده است (حج، ۱۷). از این آیه چنین بر می آید که مجوس اهل کتاب اند و در اسلام با توجه به حدیثی روایت شده از پیامبر(ص) با آنان چونان اهل کتاب معامله شده است. در اوستا به صورت مغو آمده است. کلمۀ موبد که به پیشوای دین زردشتی اطلاق می شود از همین ریشه است. گروهی از ایرانیان پیش از ظهور زردشت که متمایل به دو مبدأ نور و ظلمت و یزدان و اهریمن بوده اند نیز مجوس خوانده می شوند. شهرستانی در المل و النحل مجوس را فرقه ای اعم از زردشتی دانسته و آن را به کیومرثیه، زروانیه، زردشتیه و به آفریدیه تقسیم کرده است. در انسان کامل آمده است که مجوس گروه آتش پرستان را گویند و در شرح مواقف آمده مجوس فرقه ای است قائل به فاعل خیر «یزدان» و فاعل شر «اهریمن».
wikijoo: مجوس
مترادف ها
جادو گر، مغ، مجوس
پیشنهاد کاربران
در اوستا بصورت "ماقو"، ماکو "و به احتمال زیاد در زبان فارسی باستان "ماگوس" ، وارد است که شکل معرب آن مجوس می باشد
واژه "مجوس"، در شبه جزیره عربستان به معنای "پیرو آئین زرتشت" بوده است.
این واژه نزد نویسندگان و مورخان عرب - اسلامی اغلب به معنای آتش پرست و آتش پرستی کاربرد داشت
... [مشاهده متن کامل]
در نزد مورخان قدیم غربی به مفهوم جادوگر، و در میان اصحاب و مروجین شرق به معنای ثنویت خوانده می شد
مفهوم مُغ، نزد نویسندگان ، عرفا و صوفیه و مورخان ایرانی - اسلامی به ویژه شاعران، معنایی جدای از مجوس داشته و در شعر سرایندگان و نوشته های حکما هیچگاه به زرتشتی ها اطلاق نمی شد.
واژه "مجوس"، در شبه جزیره عربستان به معنای "پیرو آئین زرتشت" بوده است.
این واژه نزد نویسندگان و مورخان عرب - اسلامی اغلب به معنای آتش پرست و آتش پرستی کاربرد داشت
... [مشاهده متن کامل]
در نزد مورخان قدیم غربی به مفهوم جادوگر، و در میان اصحاب و مروجین شرق به معنای ثنویت خوانده می شد
مفهوم مُغ، نزد نویسندگان ، عرفا و صوفیه و مورخان ایرانی - اسلامی به ویژه شاعران، معنایی جدای از مجوس داشته و در شعر سرایندگان و نوشته های حکما هیچگاه به زرتشتی ها اطلاق نمی شد.
مجوس عربی شده واژه فارسی �مگوش� به معنای محترم و بزرگ دینی می باشد
این واژه در زبان آرامی و سریانی به همان شکل و به معنای راهب زرتشتی بوده است.
این واژه از ریشه واژه فارسی � مغ� به معنای قدرتمند ساخته شده است.
این واژه در زبان آرامی و سریانی به همان شکل و به معنای راهب زرتشتی بوده است.
این واژه از ریشه واژه فارسی � مغ� به معنای قدرتمند ساخته شده است.
منبع عکس . فرهنگ عمید
مگوگ ، گبر ، زرتشتی ، پارسی
نام پیروان زرتشتی در قرآن سوره حج
نام پیروان زرتشتی در قرآن سوره حج
آیا واژه � مجوس � توهین به ایرانیان است ؟
🔷 لفظ مجوس به هیچ وجه توهین نیست و این واژه معرب واژه اصیل ِ ایرانی maguš می باشد ( در کتیبه های هخامنشی : 𐎶𐎦𐏁 مَگوش ) و همریشه با واژه ( ( مـغ ) ) است. مغ از پهلوی ساسانی mōg، mow ( 𐭬𐭢𐭥 ) آمده است که این خود از پارسی باستان maguš ریشه گرفته است و بمعنای موبد و روحانی زرتشتی است. در اوستا نیز بصورت moγu ( مُـغو / 𐬨𐬊𐬕𐬎 ) بکار رفته است. همچنین دانستی که واژه magic در انگلیسی و دیگر زبان های کهن اروپایی، بمعنای سحر و جادو از همین واژه ایرانی ریشه گرفته است / واژه مورد نظر هخامنشی از ریشه هندواروپایی megʰ بمعنای � توانا بودن � است و با واژه انگلیسی main ( رهبر، رئیس ) و واژه might ( قدرت، نیرو ) همریشه است
... [مشاهده متن کامل]
بصورت دقیق تر : واژه هخامنشی 𐎶𐎦𐏁 مَگوش به � آرامی سلطنتی � رفته 𐡌𐡂𐡅𐡔 magwš ( از زبان های سامی رایج دوره هخامنشی ) و از آنجا به زبان های سریانی و آرامی توراتی رفته : מגושא ( mgwšʾ ) / ܡܓܘܫܐ ( məḡūšā ) و از این زبان های سامی بصورت � مجوس � به عربی راه یافته است
منابع ها. فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ ریشه واژگان فارسی
فرهنگ پهلوی به فارسی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان
🔷 لفظ مجوس به هیچ وجه توهین نیست و این واژه معرب واژه اصیل ِ ایرانی maguš می باشد ( در کتیبه های هخامنشی : 𐎶𐎦𐏁 مَگوش ) و همریشه با واژه ( ( مـغ ) ) است. مغ از پهلوی ساسانی mōg، mow ( 𐭬𐭢𐭥 ) آمده است که این خود از پارسی باستان maguš ریشه گرفته است و بمعنای موبد و روحانی زرتشتی است. در اوستا نیز بصورت moγu ( مُـغو / 𐬨𐬊𐬕𐬎 ) بکار رفته است. همچنین دانستی که واژه magic در انگلیسی و دیگر زبان های کهن اروپایی، بمعنای سحر و جادو از همین واژه ایرانی ریشه گرفته است / واژه مورد نظر هخامنشی از ریشه هندواروپایی megʰ بمعنای � توانا بودن � است و با واژه انگلیسی main ( رهبر، رئیس ) و واژه might ( قدرت، نیرو ) همریشه است
... [مشاهده متن کامل]
بصورت دقیق تر : واژه هخامنشی 𐎶𐎦𐏁 مَگوش به � آرامی سلطنتی � رفته 𐡌𐡂𐡅𐡔 magwš ( از زبان های سامی رایج دوره هخامنشی ) و از آنجا به زبان های سریانی و آرامی توراتی رفته : מגושא ( mgwšʾ ) / ܡܓܘܫܐ ( məḡūšā ) و از این زبان های سامی بصورت � مجوس � به عربی راه یافته است
منابع ها. فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ ریشه واژگان فارسی
فرهنگ پهلوی به فارسی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان
آتش تنها پدیده ای است که زداینده هرپلیدی است بی آنکه آلودگی در او راه یابد، شاید یکی از دلایل اینکه جهنم از آتش است همین نکته باشد و اینکه ویژه اوصاف معبود درتمام ادیان روشنیست، واینکه جان هم اثر گرما و روشنیست، به یقین آتش دری است ناسفته
واژه مجوس
معادل ابجد 109
تعداد حروف 4
تلفظ majus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [معرب، مٲخوذ از آرامی، مٲخوذ از اوستایی]
مختصات ( مَ ) [ معر. ] ( ص . )
آواشناسی majus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ واژه های سره
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن
معادل ابجد 109
تعداد حروف 4
تلفظ majus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [معرب، مٲخوذ از آرامی، مٲخوذ از اوستایی]
مختصات ( مَ ) [ معر. ] ( ص . )
آواشناسی majus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ واژه های سره
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن
معنی آتش پرست بسیار زشت و تحقیر آمیزه لطفا برش دارید
آتش جلوه ای از آفریننده یکتا یعنی اهورا مزدا بوده
آتش جلوه ای از آفریننده یکتا یعنی اهورا مزدا بوده
واژه مگوش در اصل و ریشه شاید به شکل زیر تلفظ می شده و معنای دیگری داشته است :
ماگوش: یعنی آن خردمندان و آموزگاران و پند و اندرز دهندگان گم نام گوش ما بوده اند، یعنی از طریق گوش های خود از دنیای غیب پیام در یافت می نموده و آنرا به گوش ما یعنی شنوندگان می رسانده اند. البته نه در قالب وحی و دریافت آن پیام ها از طریق گوش سر بلکه در قالب القائات و الهامات درونی یا باطنی یا شهودات مستقیم و بلا واسطه حقیقت از طریق گوش های دل البته نه ارگان دل بلکه باطن.
... [مشاهده متن کامل]
ماگوش: یعنی آن خردمندان و آموزگاران و پند و اندرز دهندگان گم نام گوش ما بوده اند، یعنی از طریق گوش های خود از دنیای غیب پیام در یافت می نموده و آنرا به گوش ما یعنی شنوندگان می رسانده اند. البته نه در قالب وحی و دریافت آن پیام ها از طریق گوش سر بلکه در قالب القائات و الهامات درونی یا باطنی یا شهودات مستقیم و بلا واسطه حقیقت از طریق گوش های دل البته نه ارگان دل بلکه باطن.
... [مشاهده متن کامل]
واژه مجوس ( magos ) در اصل و ریشه به شکل های ماجوس و ماگوس تلفظ می شده است.
پیشوند ما اشاره به ضمیر اول شخص مفرد دارد و پسوند س ( s ) مخفف ، است. لذا این کلمه دو تلفظ و دو معنا به شکل زیر داشته است :
... [مشاهده متن کامل]
- او جوینده ماست : نه به این معنا که او در پی یافتن ما می باشد بلکه او شناسنده ماست ، ضمیر اول شخص ما تنها اشاره به افراد انسانی نداشته است بلکه به کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی . به زبان امروز یعنی طبیعت شناس و یا پژوهش گر یا محقق در میدان شناخت موجودات بخصوص خود شناسی و انسان شناسی.
- او گوینده ماست : نه به این معنا که او سخن گوی ماست بلکه او ماشناس است یعنی به ما می گوید که ما چه هستیم. واژه اوستائی " چم " در اصل و ریشه به معنای روش نبوده است بلکه مخفف عبارت یا جمله سوالی به شکل زیر بوده است : چه ام ؟ یعنی من چه هستم ، از کجا آمده ام ؛ این جا چه کار می کنم ؛ سر انجام زندگی ام چیست ؛ در پایان زندگی و پس از مرگ کجا خواهم رفت ؟
Magier با تلفظ ماگیر در اصل و ریشه به معنای سحر و جادو نبوده است بلکه به معنای گیرنده ما. یعنی کسی که افراد انسانی را مانند ماهیگیر به تور می اندازد و آنانرا پیرو افکار و خیالات خود می نماید و یا مثل شکارچیان دام و تله ایجاد می کند برای گرفتن شکار . یا مانند بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی.
لقب پیشوایان آئینی قوم فارسی زبان ایلام ( Elam با تلفظ اِل آم یا ایل عام ) بصورت مفرد و جمع به ترتیب مُخ کُلگرا و مُخان کل گرا و محل تجمع و عبادت آنان دَیر مُخان بوده است. و نام خدای پدر در زبان و فرهنگ آن قوم " هو " بوده است که توسط قوم اکّد ( به شکل : اک کَد و به زبان قوم فارسی زبان سومر به معنای کوتاه قد یا کوتاه نظر ) اقتباس و به یاهو تبدیل شده و بعد از آن در زبان عبری به شکل های یاهوَه و یَهوَه و در زبان پارسی قبل از پیدایش زرتشت به شکل " اهو " تحول یافته است. مُخ و مُخان هم بدون پسوند کُل گرا توسط اقوام ماد و پارس اقتباس و به شکل مُغ و مُغان در آمده اند.
عنوان یا نام اهورامزدا قبل از پیدایش زرتشت به شکل زیر تلفظ می شده و معنای دیگری داشته است: اَهو را مَزِدا .
یعنی هو اولیه یا آغازین را از خاطره پاک نکن ( مَزِدا ) بلکه آنرا همیشه به یاد داشته باش.
مزدی سنا :
هزاران سال قبل از تولد زرتشت ، مَزِدی یک روش تمرین تمرکز فکری انفرادی و دسته جمعی بوده است برای تقویت خاطره یا حافظه با هدف بخاطر سپردن یا حفظ کردن کلام و پند و اندرز های خردمندان و آموزگاران و انتقال آن سینه به سینه به نسل های آینده قبل از پیدایش خطوط سه گانه میخی سومری و ایلامی ( عیلامی ) و اُگاریتی و هیروگلیف مصریان و آن روش هم سنگ یا همتای یوگای خردمندان هندو بوده است. واژه یوگا در اصل و ریشه جمع یوغ به شکل یوغ ها بوده است به معنای برترین و مفید ترین یوغ برای انسان یعنی تمرکز فکری در مقایسه با یوغ های سنگین پرستش و ستایش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و طاعات و بندگی و غیره. پسوند سنا در اصل و ریشه به معنای ستایش نبوده است بلکه تشویق شاگردان بابت حفظ کردن و بخاطر سپردن کلام خردمندان. با پیدایش زرتشت ، آن روش مفید و ارزشمند عملی و علمی از مسیر درست و راست و صحیح منحرف گشته و جای خود را بطور همه جانبه عمل ستایش و پرستش واگذار نموده است. در اواخر دوران امپراتوری ساسانی شعار مردم ایران بخصوص قوم پارس و در راس آنان موبدان موبدانان ( به اصطلاح باریک بینان و نکته سنجان ) به شکل زیر بوده است : اهورامزدا بزرگ است ؛ خیلی بزرگ است؛ او خیلی گنده است ؛ گُنده تر یا بزرگ تر از او در پهنه گیتی یافت نمی گردد.
نتیجه کلی :
این شعار همه جانبه امروزی یعنی " اللهُ اکبر " که در زیر سایه ابر قطور ولایت فقیه بهمراه تحمیل همه جانبه امر به معروف و نهی از منکر دینی به رسم و روش شیعی بر کلیه تار و پود های جامعه جاری گشته و ساری و روان می باشد، از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نشده و بر سر هستی و وجود انسان ایرانی فرود نیامده است بلکه نتیجه طولانی مدت آن حرکت کودکانه می باشد که از زرتشت آغاز گردیده در اواخر دوران ساسانی به شعار اهورا بزرگ است به اوج خود رسیده و با ورود دین اسلام به سرزمین ایران، لباس و حجاب و پوشش لفظی - پارسی خود را از تن در آورده و در لباس عروس و داماد عربی به شکل اللهُ اکبر در آمده است.
نام ساسان در اصل و ریشه به شکل " زا زان " تلفظ می شده است و از دیدگاه والدین به معنای زایشگر دانش یا به معنای خردمند و دانا و آگاه به روش زایش یا استخراج و یا تولید دانش از بیرون و درون واقعیت و طبیعت و کیهان و بخصوص از ظاهر و باطن انسان و بصورت جمع : زا زان ها ؛ زا زانیان: یعنی زایشگران دانش و یا آگاهان به روش زایش دانش.
واژه سانسکریت در اصل و ریشه به زبان فارسی و به شکل " زان سِکری ت " به معنای دانش رمزی بوده است . پایه ها و اصول بنیادی و تزلزل ناپذیر آن دانش رمزی بصورت راز ها و معانی ژرف در پشت پرده ظاهر گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و دو سمبل کوچکتر روی آن دو گردونه یعنی چلیپا و سواستیکا ( صلیب شکسته یا غلابی مثل دو غلاب ماهیگیری ) و اعداد هفت و ده و رسم هفت سین ایرانیان نهفته است که در طول تاریخ تاکنون کشف نشده اند. نه توسط خود ایرانیان و هندوان و نه بیگانگان.
در پایان یکی دو بیت شعر کودکانه در باب طاعت و بندگی :
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یعنی مریم عذرا/ الا یعنی بلکه به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مرا / تا سهیم گرداند و بهره مند نماید از زندگی جاودان و بی آغار و بی پایان خویش مرا/ بهر گفت و شنود و بازی و لذت و شادی و آزادی در سطح کمال ایده آل در پیشگاه بیکران اعلا و والای خویش / ای شیخ دست بردار ، زمین بگذار، رها کن و بگذر از این سد و مانع عظیم باز دارنده یعنی آئین یکتا پرستی / زیرا که هیچ تهفه دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی/
در ادامه با اقتباس از مولانا :
عارفان علمی هفت شهر عشق الله را گشتند و عارفان دینی هنوز در خم پس کوچه های تاریک آیات و روایات و احادیث در حال پرسه زدن اند.
پیشوند ما اشاره به ضمیر اول شخص مفرد دارد و پسوند س ( s ) مخفف ، است. لذا این کلمه دو تلفظ و دو معنا به شکل زیر داشته است :
... [مشاهده متن کامل]
- او جوینده ماست : نه به این معنا که او در پی یافتن ما می باشد بلکه او شناسنده ماست ، ضمیر اول شخص ما تنها اشاره به افراد انسانی نداشته است بلکه به کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی . به زبان امروز یعنی طبیعت شناس و یا پژوهش گر یا محقق در میدان شناخت موجودات بخصوص خود شناسی و انسان شناسی.
- او گوینده ماست : نه به این معنا که او سخن گوی ماست بلکه او ماشناس است یعنی به ما می گوید که ما چه هستیم. واژه اوستائی " چم " در اصل و ریشه به معنای روش نبوده است بلکه مخفف عبارت یا جمله سوالی به شکل زیر بوده است : چه ام ؟ یعنی من چه هستم ، از کجا آمده ام ؛ این جا چه کار می کنم ؛ سر انجام زندگی ام چیست ؛ در پایان زندگی و پس از مرگ کجا خواهم رفت ؟
Magier با تلفظ ماگیر در اصل و ریشه به معنای سحر و جادو نبوده است بلکه به معنای گیرنده ما. یعنی کسی که افراد انسانی را مانند ماهیگیر به تور می اندازد و آنانرا پیرو افکار و خیالات خود می نماید و یا مثل شکارچیان دام و تله ایجاد می کند برای گرفتن شکار . یا مانند بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی.
لقب پیشوایان آئینی قوم فارسی زبان ایلام ( Elam با تلفظ اِل آم یا ایل عام ) بصورت مفرد و جمع به ترتیب مُخ کُلگرا و مُخان کل گرا و محل تجمع و عبادت آنان دَیر مُخان بوده است. و نام خدای پدر در زبان و فرهنگ آن قوم " هو " بوده است که توسط قوم اکّد ( به شکل : اک کَد و به زبان قوم فارسی زبان سومر به معنای کوتاه قد یا کوتاه نظر ) اقتباس و به یاهو تبدیل شده و بعد از آن در زبان عبری به شکل های یاهوَه و یَهوَه و در زبان پارسی قبل از پیدایش زرتشت به شکل " اهو " تحول یافته است. مُخ و مُخان هم بدون پسوند کُل گرا توسط اقوام ماد و پارس اقتباس و به شکل مُغ و مُغان در آمده اند.
عنوان یا نام اهورامزدا قبل از پیدایش زرتشت به شکل زیر تلفظ می شده و معنای دیگری داشته است: اَهو را مَزِدا .
یعنی هو اولیه یا آغازین را از خاطره پاک نکن ( مَزِدا ) بلکه آنرا همیشه به یاد داشته باش.
مزدی سنا :
هزاران سال قبل از تولد زرتشت ، مَزِدی یک روش تمرین تمرکز فکری انفرادی و دسته جمعی بوده است برای تقویت خاطره یا حافظه با هدف بخاطر سپردن یا حفظ کردن کلام و پند و اندرز های خردمندان و آموزگاران و انتقال آن سینه به سینه به نسل های آینده قبل از پیدایش خطوط سه گانه میخی سومری و ایلامی ( عیلامی ) و اُگاریتی و هیروگلیف مصریان و آن روش هم سنگ یا همتای یوگای خردمندان هندو بوده است. واژه یوگا در اصل و ریشه جمع یوغ به شکل یوغ ها بوده است به معنای برترین و مفید ترین یوغ برای انسان یعنی تمرکز فکری در مقایسه با یوغ های سنگین پرستش و ستایش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و طاعات و بندگی و غیره. پسوند سنا در اصل و ریشه به معنای ستایش نبوده است بلکه تشویق شاگردان بابت حفظ کردن و بخاطر سپردن کلام خردمندان. با پیدایش زرتشت ، آن روش مفید و ارزشمند عملی و علمی از مسیر درست و راست و صحیح منحرف گشته و جای خود را بطور همه جانبه عمل ستایش و پرستش واگذار نموده است. در اواخر دوران امپراتوری ساسانی شعار مردم ایران بخصوص قوم پارس و در راس آنان موبدان موبدانان ( به اصطلاح باریک بینان و نکته سنجان ) به شکل زیر بوده است : اهورامزدا بزرگ است ؛ خیلی بزرگ است؛ او خیلی گنده است ؛ گُنده تر یا بزرگ تر از او در پهنه گیتی یافت نمی گردد.
نتیجه کلی :
این شعار همه جانبه امروزی یعنی " اللهُ اکبر " که در زیر سایه ابر قطور ولایت فقیه بهمراه تحمیل همه جانبه امر به معروف و نهی از منکر دینی به رسم و روش شیعی بر کلیه تار و پود های جامعه جاری گشته و ساری و روان می باشد، از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نشده و بر سر هستی و وجود انسان ایرانی فرود نیامده است بلکه نتیجه طولانی مدت آن حرکت کودکانه می باشد که از زرتشت آغاز گردیده در اواخر دوران ساسانی به شعار اهورا بزرگ است به اوج خود رسیده و با ورود دین اسلام به سرزمین ایران، لباس و حجاب و پوشش لفظی - پارسی خود را از تن در آورده و در لباس عروس و داماد عربی به شکل اللهُ اکبر در آمده است.
نام ساسان در اصل و ریشه به شکل " زا زان " تلفظ می شده است و از دیدگاه والدین به معنای زایشگر دانش یا به معنای خردمند و دانا و آگاه به روش زایش یا استخراج و یا تولید دانش از بیرون و درون واقعیت و طبیعت و کیهان و بخصوص از ظاهر و باطن انسان و بصورت جمع : زا زان ها ؛ زا زانیان: یعنی زایشگران دانش و یا آگاهان به روش زایش دانش.
واژه سانسکریت در اصل و ریشه به زبان فارسی و به شکل " زان سِکری ت " به معنای دانش رمزی بوده است . پایه ها و اصول بنیادی و تزلزل ناپذیر آن دانش رمزی بصورت راز ها و معانی ژرف در پشت پرده ظاهر گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و دو سمبل کوچکتر روی آن دو گردونه یعنی چلیپا و سواستیکا ( صلیب شکسته یا غلابی مثل دو غلاب ماهیگیری ) و اعداد هفت و ده و رسم هفت سین ایرانیان نهفته است که در طول تاریخ تاکنون کشف نشده اند. نه توسط خود ایرانیان و هندوان و نه بیگانگان.
در پایان یکی دو بیت شعر کودکانه در باب طاعت و بندگی :
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یعنی مریم عذرا/ الا یعنی بلکه به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مرا / تا سهیم گرداند و بهره مند نماید از زندگی جاودان و بی آغار و بی پایان خویش مرا/ بهر گفت و شنود و بازی و لذت و شادی و آزادی در سطح کمال ایده آل در پیشگاه بیکران اعلا و والای خویش / ای شیخ دست بردار ، زمین بگذار، رها کن و بگذر از این سد و مانع عظیم باز دارنده یعنی آئین یکتا پرستی / زیرا که هیچ تهفه دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی/
در ادامه با اقتباس از مولانا :
عارفان علمی هفت شهر عشق الله را گشتند و عارفان دینی هنوز در خم پس کوچه های تاریک آیات و روایات و احادیث در حال پرسه زدن اند.
مجوس امتی یکتاپرست بوده اند ودر چهار معبد و وپرستشگاه اصلی انها ک یکیشون تخت جمشید است حتا یک بت هم پیدا نشده است. چون یکتاپرست بوده اند و خدای نلدیده ویکتا را باور داشته اندو بدون واسطه خدارا میپرستیدند وعبادتش میگردند
زرتشتیا اتیش پرست نیستن موبد با مغ هاهم فرق دارن مغ ها از ماد ها بودن اتیش نمیپرستن اتش یعنی پاک مسلمونا به اشتباه ابو پاک کننده میدونن اما تیشه که همه چیزو پاک میکنه و از بین میپره اب خودش الوده میشه شاید تو اندازه زیاد نه اما بازم میشه و ابتیش از اولین عنصر های روی زمین بوده زمانی ک زمین داشته به وجود میومده زرتشتیا از اولین مردمان یکتا پرست بودن زمانی که نه یهود بود نه مسیح نه اسلام از یهودا هیچ اثری چه در زمان کوروش چه بعد از اون تا اخر حکومت هخامنشیان نیست و بیشتر جعلیه چون حرفای خود یهودیا تو دوره های بعده درحالی که اشوریا بابلی ها ایرانی یا یونانیا حرفی از اونا تو تاربخ نزدن
... [مشاهده متن کامل]
دلیل مجوس گفتن دشمنیه اعرابه همون شکل که میگفتن موالی یا عجم اولین گنبد های جهانم برای معماریه ساسانیه که مسلمونا از روی ساسانیان برداشتن در کل کله هنر اسلامی از هنر ایرانی ساسانی میاد
... [مشاهده متن کامل]
دلیل مجوس گفتن دشمنیه اعرابه همون شکل که میگفتن موالی یا عجم اولین گنبد های جهانم برای معماریه ساسانیه که مسلمونا از روی ساسانیان برداشتن در کل کله هنر اسلامی از هنر ایرانی ساسانی میاد
سلام درقران ازمجوس بنام حضرت ادریس یادشده سوره نسا واسم ایشان اگوش بعد برای راحتی تلفظ ب مگوش ( بخاطر گوشهایش بلندوکشیده بود ) درایران یاد شده واعراب بهش میگفتن مجوس چون حرف گ در لغت عربی وجودندارد ( ب
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نرگس هم میگن نرجس ) . مصریان بهش میگفتن تات وایران حکیم هم میگفتنش. متون تاریخی انوخ جد حضرت نوح ازش یادشده واروپا میگفتنش هرمز وکتابش میگفتن هرمزنامه . هرمستینگ. یونان میگفتن عدنان. ک باعلمش تمام یونانیان را مسحور کرده بود طب سنتی یونان از حضرت مجوسه. ب طبیب هم مشهوربوده. فیلم ارباب حلقه ها بخشی از زندگی ایشان ب تصویر کشیده. نقش گاندولف بازی میکنه. هابیت قوم کوتوله. سرزمین روحان ک ب منطقه در اردبیل واذربایجان . ودولفها ک بکار جواهرالات مشغول بودن. الفها طایفه ای از اجنه هستن. الف درزبان انگلیسی یعنی جن. اون اژدها هم دراصل بشقاب پرنده یا سفینه فضایی فرازمینیها هست ک با مردم اون منطقه بخاطر وجود معدن طلا درگیرمیشن واون نقطه روبمب اتم میزنن. وهمه مردم اون منطقه ازبین میرن. مجسمه هفت نفرازاین افراد در اردبیل آزربایجان پیداشده
✨زرتشتیان آتش را نمیپرستند آتش قبله ی زرتشتیان هست.
به دلیل آنکه آتش اولین پدیده ی هستی هست. و دین زرتشت به عنوان اولین دین یکتا پرست و بدلیل قدمت بسیار زیادش در آن زمان در هر شهر آتشدان بزرگی در مرکز شهر وجود داشت ک همیشه روشن بود و مکان گرد هماییه مردم بود و نیز خانواده ها از آن آتش به خانه هایه خود میبردند وظیفه ی آوردن آتش به خانه هم به عهده ی فرزند خانواده بود و ضرب المثل چراغ خانشان کور است از آنجا نشعت گرفته است ک بعد ها آن مکان تبدیل به معابد زرتشتیان شد.
... [مشاهده متن کامل]
✨اعراب به دلیل نداشتن اطلاعات و آگاهی از آیین زرتشتی آن ها را مجوس و آتش پرست مینامیدند.
✨موبادان یا مغ های زرتشتی را هندی ها مجای مینامیدند ک تصور میکردند قدرت جادویی دارند این کلمه در زبان انگلیسی به مجیک یعنی جادو تبدیل شده است.
به دلیل آنکه آتش اولین پدیده ی هستی هست. و دین زرتشت به عنوان اولین دین یکتا پرست و بدلیل قدمت بسیار زیادش در آن زمان در هر شهر آتشدان بزرگی در مرکز شهر وجود داشت ک همیشه روشن بود و مکان گرد هماییه مردم بود و نیز خانواده ها از آن آتش به خانه هایه خود میبردند وظیفه ی آوردن آتش به خانه هم به عهده ی فرزند خانواده بود و ضرب المثل چراغ خانشان کور است از آنجا نشعت گرفته است ک بعد ها آن مکان تبدیل به معابد زرتشتیان شد.
... [مشاهده متن کامل]
✨اعراب به دلیل نداشتن اطلاعات و آگاهی از آیین زرتشتی آن ها را مجوس و آتش پرست مینامیدند.
✨موبادان یا مغ های زرتشتی را هندی ها مجای مینامیدند ک تصور میکردند قدرت جادویی دارند این کلمه در زبان انگلیسی به مجیک یعنی جادو تبدیل شده است.
زرتشتی ها آتش پرست نبودن اون ها فقط آتش رو یه شیٕ پاک میدونستن! هر ایرانی که به زرتشت توهین کنه یک وطن فروشه!
زمانی اعراب ایران حمله کردن مارو به اتش پرستی متهم کردن
مجوس برچسبیست که مسلمانان به جمیعت زردشتی ها زده اند همانند جهود که به یهودی ها گفته میشود
مجوس به معنی گبر یا آفتاب پرست وآتش پرست نیست مجوس به معنای ادیانی که کتاب آسمانی دارن وبه احتمال زیاد زرتشت باشد. زرتشتی ها آفتاب پرست وآتش پرست و. . . . نبودن یکتا پرست بودن . . . .
ایه 17 سوره حج مجوس را در کنار نصارا و اهل کتاب قرار داده اینکه برابر پاریس نوشته شده اتش پرست یک توهین به اهل کتاب هست لطفا اصلاح نمایید مجوس به پیروان زرتشت که خدای نکی ها را پرس می کردند اطلاق می شود
از دو بخش تشکیل شده است. مه و جوس که مه همان ماه است و جوس نیز به معنی جوینده و جستجو کننده است.
بر خلاف اینکه اعراب به ایرانیها مجوس می گویند ولی با توجه به تاریخ قمری که بر اساس وضعیت ماه تنظیم شده است و تاریخ رسمی اعراب بوده آنها مجوس هستند نه ایرانیان
بر خلاف اینکه اعراب به ایرانیها مجوس می گویند ولی با توجه به تاریخ قمری که بر اساس وضعیت ماه تنظیم شده است و تاریخ رسمی اعراب بوده آنها مجوس هستند نه ایرانیان
در فرهنگ انگلیسی آریانپور آمده است magus :
1 - مجوس ، مغ ، موبد 2 - جادوگر ، ساحر 3 - یکی از ستاره شناسان خاور زمین که هنگام تولد عیسی بدیدار او به بیت الحم یهودیه سفر کرده
1 - مجوس ، مغ ، موبد 2 - جادوگر ، ساحر 3 - یکی از ستاره شناسان خاور زمین که هنگام تولد عیسی بدیدار او به بیت الحم یهودیه سفر کرده
مجوس معرب مگوش هست که الآن مُغ میشناسیم مثل دِیْرِمُغان ، این دین قبل از زرتشت بوده و ارتباطی با هم ندارند. هخامنشیان به این دین بودند، متن کتیبه داریوش اول : گعومات مگوش خود را بردیا. . . . که اشاره به همین دین دارد ، آنها آتش پرست نبودند و اهمیت آتش در آن دین برگرفته از نبرد نور و تاریکی است. در شاهنامه نبرد فریدون و ضحاک بر سر طلوع دوباره خورشید است و بازگشت حکومت نور، �حکومت جمشید/خورشید� ، در مازندران نام شهر نور در نزدیکی فریدون کنار به همین سبب است و برای مبارزه با حاکم تاریکی از آتش استفاده میشد ( منبع: نبرد ضحاک و آترگاتیس �آذر/آتش� ) پیروزی فریدون با جشن �نورگَوَن� در مازندران همراه است که به نشانه بازگشت خورشید گردان به آسمان، دسته ای خار را با طناب بسته، آتش زده و بالا سر میچرخانند. نوروز در زمان هخامنشیان ، دین مگوش و مهر پرستی، ابتدای مهر ماه بوده، که نه زمان پیروزی نور، بلکه زمان بازگشت کامل خورشید به آسمان بوده است، واژه مهر مطابق آفتاب است. در دین یهودی هم مراسم مشابهی به اسم �روش هشانا� وجود دارد که شبیه نوروز است و در مهر ماه برگزار میشود. ساسانیان زرتشتی با روی کار آمدن آثار دین مگوش را کاملا تغییر دادند به شکلی که حتی یک خط شعر فارسی از قبل ساسانیان باقی نمانده مگر در کتب زرتشتی، آرم فروهر نماد دین مگوش است ، عقاب در این نماد مطابق حوروس مصری نماد آفتاب است و انسان در تصویر نماد پیامبر یا حاکم وقت بوده ، پس هرکس به آن نماد بنگرد در � سایه او � قرار میگیرد.
... [مشاهده متن کامل]
متن فوق صرفا نتیجه تحقیقات شخصی بنده بوده و در حال حاضر قابل استناد نیست.
... [مشاهده متن کامل]
متن فوق صرفا نتیجه تحقیقات شخصی بنده بوده و در حال حاضر قابل استناد نیست.
بنام خدا
با سلام، زرتشتیان معتقدند که اقوامی که قبل از هبوط زرتشت در ایران به بت پرستی اشیا در طبیعت و اجرام اسمانی مشغول بودند مجوس نامیده میشوند ولی در قران مجید مجوس به زرتشتیان اطلاق شده است.
با تشکر
با سلام، زرتشتیان معتقدند که اقوامی که قبل از هبوط زرتشت در ایران به بت پرستی اشیا در طبیعت و اجرام اسمانی مشغول بودند مجوس نامیده میشوند ولی در قران مجید مجوس به زرتشتیان اطلاق شده است.
با تشکر
مجوس یک آیین آسمانی بوده و اونا به آتش احترام میزاشتن چون اتش برای حضرت ابراهیم سرد شد و اونو مقدس میدونن هم اینکه در گذشته آتش جایگاه مهمی در زندگی مردم داشته در گرم کردن و غذا و مرتبط به خورشید که خوده خورشید اونقدر مهم هست که سوره ای در قرآن هم به نامش هست
در پهلوی " مغیک " به چم پیروان مغ و رهروان موبد می باشد ، این واژه در زبان لاتین " مژیک ، ماژیک " شده و رومیان به شوند کینه ای که از مزدیسنان داشتند ، ماژیک را به چم جادوگر بکار برده اند و در گذر روزگاران در بیشتر زبان های اروپایی روایی یافته است.
... [مشاهده متن کامل]
واژه مغیک ( مجوس ) در نسک های دینی چون قرآن به چم " بهدین و مزدیسنا " بکار رفته و به هیچ روی از آن آتش پرست برداشت نمی شود .
... [مشاهده متن کامل]
واژه مغیک ( مجوس ) در نسک های دینی چون قرآن به چم " بهدین و مزدیسنا " بکار رفته و به هیچ روی از آن آتش پرست برداشت نمی شود .
مجوس
۱. پیرو دین زردشت، زردشتی.
۲. زردشتی ( دین ) .
مجوس
۱. پیرو دین زردشت، زردشتی.
۲. زردشتی ( دین ) .
مجوس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)