مبانی عمل به حدیث

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حدیث از نظر لغت، ضد قدیم و به معنای هر چیز تازه است، خواه فعل باشد یا قول؛ و در اصطلاح «علم الحدیث»، عبارت است از کلام حاکی از قول، فعل، یاتقریر معصوم که به آن خبر و سنّت و روایت نیزاطلاق می شود و بنا به گفته شیخ بهایی ـ ره ـ، ازنظر شیعه، اطلاق «حدیث» به آنچه از غیر معصوم واردشده، جایز است. از نظر اهل سنّت، حدیث و سنّت به یک معنی است که در هردو، قول یا نقل یا تقریر یا صفتی به پیامبراکرم- صلی الله علیه و آله- نسبت داده می شود.بعضی درباره «حدیث»، معنی جدید و تازه را مدّنظر قرارداده و آن را در برابر «قدیم» گرفته اند.اینان از «قدیم»، کتاب خدا و از «جدید» آنچه را به پیامبر خدا نسبت داده می شود، اراده می کنند. و سنّت، در اصل، به پیروی از معنای لغوی، به طریقه دینی که پیامبر- صلی الله علیه و آله - در سیره مطهر خود پیموده اند، اطلاق می شود. از این دید،اگر حدیث عام باشد و شامل قول وفعل پیامبر گردد، سنّت مخصوص اعمال پیامبر- صلی الله علیه و آله -است.رضایت و موافقت پیامبر- صلی الله علیه و آله – را گاه از قرآن و اجماع و عقل به دست می آوریم؛ وگاهی هم موافقت (تقریر)، یا گفتار و کردار پیامبر را با اطمینان از راه نقل و روایت استفاده می کنیم.ما این بحث را تنها برای بیان اساس عمل به حدیث ازراه نقل و روایت عنوان می کنیم تا شرایطی را که از نظر شیعه و سنی در خبر حاکی از آن باید باشد، ازنظر بگذرانیم.
سنّت و حدیث، تنها با دو چیز ثابت می شود: خبر متواتر و خبر واحد. «خبر متواتر»، خبر جمعی راگویند که از نظر تعداد معمولا محال است بر دروغ،اتفاق و توطئه نموده باشند؛ مشروط بر اینکه این خبر، در تمام دوران، یکسان بوده باشد و در دوره اول که از صاحب سنّت، یعنی پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله - بدون واسطه گرفته شده نیز تواتر برقرار باشد و همچنین در دوره های دوم و سوم و... به اتفاق تمام علما، در خبر متواتر، عدالت روایت کنندگان شرط نیست و همچنین تعداد آنها حد معین ندارد؛ این نظر علمای شیعه و اکثر علمای اهل سنت است؛ اما بعضی از علمای تسنن عدد خاصی را معتبردانسته اند؛ چنانکه از قاضی ابی بکر نقل شده که کمتر از پنج نفر نباشند و از اصطخری نقل شده که کمتر از ده نفر نباشند و بعضی گفته اند حداقل دوازده نفر (تعداد نقبای بنی اسرائیل) و برخی گفته اند حداقل بیست نفر، و پاره ای چهل، و عده ای هفتاد، و جمعی حداقل تواتر را سیصد و اندی (تعداداهل بدر) ذکر کرده اند.از نظر شهید ثانی در کتاب «البدایه»، تمامی این اقوال باطل است. و همچنین از نظر ابن حجر در «شرح النخبه»،تعیین عدد کاملا بی معنی است. بلکه مهم این است که یقین کنیم در آن،توطئه بر دروغ نشده است و طبعا مفید علم باشد؛ به طوری که اگر شخص معتدلی به آن اطلاع یابد، به وجود سنّت و حدیث یقین کند.«خبر واحد»، در اصطلاح علما آن است که به حدّ تواتر نرسیده باشد، خواه روایت کننده اش یک نفرباشد یا بیشتر؛ و مقصود از واحد، نبودن تواتر است، نه متعدد نبودن. به تعبیر دیگر، متواتر، اخذ به شرط شیء، یعنی به شرط تواتر است؛ و واحد، اخذ به شرط لا، یعنی به شرط عدم تواتر می باشد و «خبر»،شامل هردو می شود و لابشرط است؛ یعنی نه تواتر ونه عدم تواتر در آن شرط نیست. و از این رو گفته اند: «خبر مستفیض» و «خبر مشهور»، هریک، نوعی از خبر واحدند. شیخ بهایی در «الوجیزه» می فرماید: «در صورتی که سلسله روات در هر طبقه به حدّی رسدکه از توطئه آنها بر کذب درامان باشیم، آن حدیث متواتر است و آن خبر جمعی است که خود مقید قطع است والاّ خبر آحاد محسوب می شود که تنها مفید گمان است. اگر در هر مرتبه بیش از سه نفر آن را نقل کرده باشند، مستفیض، و اگر در هر مرتبه از سه نفرکمتر باشند، غریب نامیده می شود». مشهور، روایتی است که بر سر زبانها و در کتابها شهرت یافته اگرچه روایت کننده آن یک نفر باشد.
اساس عمل به حدیث
هرگونه خبر و حدیثی که از قرائن خارجی یا داخلی،علم به صدور آن حاصل شده باشد، بدون اشکال، حجّت و دلیلی است معتبر و به آن عمل می شود. این اعتبار،نه به خاطر شهرت یا استفاضه یا تواتر و یا جهت دیگر، بلکه به خاطر علم و یقین به صدور آن است.زیرا این علم و یقین، خود بی آنکه کسی آن را حجت قراردهد، حجّت است. علما در این مورد به حدیث «انما الاعمال بالنیات ولکل امری ما نوی» مثال می زنند.و بدین ترتیب روشن می شود که هریک از خبر متواتر وخبر مقرون به قرینه، مفید قطع است و به اتفاق تمام علما، باید آن را پذیرفت و به آن اعتماد کرد. اما خبری که به حد تواتر نرسیده و علم به صدور آن نداریم، از جهات مختلف، مورد بحث و گفتگوست کهمهمترین آن، بحث در اسناد و اصل صدور حدیث و شرایط سندی است که می توان با آن، خبر و حدیث را به صاحب آن، یعنی پیغمبر یا امام نسبت داد؛ زیرا که اسناد،اساس و پایه بنای سنّت و حدیث است.
تقسیم بندی حدیث ازنظر شیخ بهایی
شیخ بهایی، حدیث و خبر را از این جهت (اسناد)، به شش دسته تقسیم می کند:۱- صحیح: حدیثی که سلسله سند آن، امامی و مدح شده به تعدیل باشند. مدح به تعدیل، یعنی اینکه راوی با صفاتی چون ثقه، حجّه، عین و... توسط شخص عادلی توصیف و مدح شده باشد.۲- حسن: حدیثی که یکی از راویان سلسله سند آن، شاذ و بقیه کلاً یا بعضاً تعدیله شده باشند.۳- قوی: حدیثی که راویان سلسله سند آن، از مدح یا ذم مسکوت باشند.۴- موثق: حدیثی که راویان سلسله سند آن، همگی یا بعضی غیر امامی باشند، با تعدیل کل.۵- ضعیف: حدیثی که غیر از چهار مورد فوق باشد.۶- مقبول: حدیثی که ازغیر چهار مورد فوق باشد، اما عمل به مضمون آن شهرتداشته باشد.
راویان سنی از نظر شیعه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس