[ویکی فقه] «انگیزه» (Motive) یک مفهوم روان شناختی است که در شاخه های گوناگون علوم از قبیل «علوم رفتاری»، «مدیریت» و «اخلاق»، از زوایای گوناگون درباره آن بحث می شود و جهت گیری های علوم گوناگون از هر طرف، این مفهوم را به سویی می کشاند و این خود موجب می گردد بررسی ماهیت و ابعاد آن در عرصه ای خاص از عرصه های مختلف حیات انسان مثل «مدیریت» به سادگی امکان پذیر نباشد. علاوه بر این، اگر چنین مطالعه ای بخواهد با رویکرد اسلامی انجام پذیرد، بر دشواری آن خواهد افزود. در این مقاله سعی شده است بخشی از مباحثی که نقش مبنایی و پیش نیاز در مطالعات و پژوهش های مربوط به انگیزش در مدیریت رفتار سازمانی دارد، با رویکرد اسلامی ارائه گردد.
آنچه در این جا می توان به آن اشاره کرد این که بخش مهم بحث درباره انگیزش از دیدگاه اسلام به مجموعه ای از حقایق و مفاهیم روحی و روانی و فعل و انفعالات درونی و فرایند ایجاد و نقش و تاثیر آن ها می پردازد که در قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، ادعیه و بیان صاحب نظران مسلمان آمده و در این میان، نیازهای گوناگون ابعاد روحی و جسمی انسان، چگونگی ارضا، و نقش آن ها، بر اساس مبانی اندیشه دینی تبیین شده است. بر اساس این نگرش، گفته می شود:برای شناسایی فرایندهای تکوین و تغییر شخصیت و شکل گیری رفتار و عملکرد انسان ها و عوامل مؤثر بر آن، و این که با تکیه بر منابع مذکور به چه راه کارهایی واقع و روشنی می توان دست یافت و این جریان به نوبه خود، موجب رشد و توسعه مطالعات و تحقیقات جدید روان شناسی و برخی علوم رفتاری از دیدگاه اسلام خواهد شد و راه را برای بررسی های مدیریتی در حوزه رفتار کارکنان و مدیران در سطوح سازمانی و چاره جویی برای حل مشکلات و معضلات مدیریتی در این حوزه هموار خواهد کرد و موفق خواهد شد مثلاً نظام ها و سازوکارهای نظارتی را در سازمان به کار گیرد که با قوانین فطری و حقایق و مفاهیم قرآنی هماهنگی داشته، از آن ها الهام گیرد و در عین حال، از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد. روشن است که نیل به اهداف یاد شده در گرو انجام تحقیقات وسیعی فراتر از حد یک یا چند مقاله است. ولی از سوی دیگر، باید اذعان نمود که برداشتن حتی یک گام در این مسیر لازم است. بر این اساس، در این مقاله سعی شده است بخشی از مباحثی که نقش مبنایی و پیش نیاز در مطالعات و پژوهش های مربوط به انگیزش در مدیریت رفتار سازمانی دارد، با رویکرد اسلامی ارائه گردد.
تعریف مفاهیم
۱ نیاز: (Need) «نیاز» عبارت است از چیزی در درون فرد که او را به فعالیت و انجام کار وا می دارد. به عبارت دیگر، نیاز حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه معیّنی جذاب به نظر برسد. ۲ سائقه: (impulse) یک نیاز ارضا نشده باعث ایجاد تنش می شود و این تنش موجب می گردد سائقه هایی در درون فرد برانگیخته شود. این سائقه ها اموری درونی هستند که باعث می گردند فرد در پی تامین اهداف ویژه ای، رفتار جستوجوگرانه ای از خود بروز دهد. ۳ هدف: (Goal) «هدف» عبارت است از چیزی در خارج از فرد. روان شناسان غالبا آن را «محرّک» می نامند و گاه به پاداش هایی اشاره دارد که فرد به آن امید بسته است و انگیزه هایش به سوی آن ها هدایت می شود. ۴ انگیزش: واژه «انگیزش» در انگلیسی، از کلمه لاتین Movere (حرکت کردن) گرفته شده است. این اصطلاح همان گونه که از معنای رایج آن برمی آید، به علت یا چرایی رفتار اشاره دارد. انگیزش به این معنا تمامی روان شناسی را در برمی گیرد، اما روان شناسان مفهوم انگیزش را به عواملی محدود می سازند که به رفتار نیرو می بخشد و به آن جهت می دهد. در تبیین مفهوم «انگیزه» گفته شده است: انگیزه ها عبارتند از: چراهای رفتار. انگیزه ها باعث شکل گیری و ادامه فعالیت شده، جهت کلی رفتار فرد را نیز مشخص می کنند. از انگیزه ها، گاه به نیازها، خواست ها، کشش ها، سائقه ها یا محرّک های درونی فرد نیز تعبیر می شود. بر اساس محتوای امروزی انگیزش، تعاریف دیگری از آن ارائه شده است که در ذیل، به تعدادی از آن ها اشاره می شود:یکی از صاحب نظران «انگیزش» را فرایندی می داند که «با یک نیاز یا کمبود زیستی یا روانی آغاز شده و رفتار هدفمند یا انگیزه ای را در جهت محرّکی خارجی فعال می نماید.» وی بر اساس این تعریف، رمز شناخت فرایند انگیزش را نیز در معنای مفاهیم نیازها، انگیزه ها، محرّک ها و روابط میان آن ها می داند. برخی از نظریه پردازان «انگیزش» را مجموعه ای از نیروهایی می دانند که افراد را به سمت معیّنی به رفتار وا می دارد. برخی دیگر می گویند: انگیزه یعنی میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدف های سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود. دسته ای دیگر بر این باورند که انگیزش بیانگر «آن دسته از فرایندهای روان شناختی است که علت برانگیختگی، هدایت و تداوم اعمال ارادی هدفمند است.»
دیدگاه نظریه پردازان
کوتاه سخن این که نظریه پردازان از چند منظر به «انگیزش»، نگریسته اند که در نتیجه، بر مفاهیم متفاوتی تاکید دارند. به طور کلی، این دیدگاه ها نسبت به انگیزش، به سه نتیجه منجر می شود:۱. تجزیه و تحلیل «انگیزش» باید بر عواملی متمرکز شود که فعالیت های فرد را برمی انگیزد.۲. «انگیزش» فرایندگراست و بر انتخاب، جهت و هدف توجه دارد.۳. «انگیزش» بر چگونگی آغاز رفتار، تداوم یا توقف آن توجه دارد و بیانگر آن است که فرد دارای انگیزه چه نوع واکنش عینی نشان می دهد.این نتایج به عنوان مبنایی برای بحث درباره نظریه های انگیزشی امروز به شمار می آید.
پیشینه بحث
...
آنچه در این جا می توان به آن اشاره کرد این که بخش مهم بحث درباره انگیزش از دیدگاه اسلام به مجموعه ای از حقایق و مفاهیم روحی و روانی و فعل و انفعالات درونی و فرایند ایجاد و نقش و تاثیر آن ها می پردازد که در قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، ادعیه و بیان صاحب نظران مسلمان آمده و در این میان، نیازهای گوناگون ابعاد روحی و جسمی انسان، چگونگی ارضا، و نقش آن ها، بر اساس مبانی اندیشه دینی تبیین شده است. بر اساس این نگرش، گفته می شود:برای شناسایی فرایندهای تکوین و تغییر شخصیت و شکل گیری رفتار و عملکرد انسان ها و عوامل مؤثر بر آن، و این که با تکیه بر منابع مذکور به چه راه کارهایی واقع و روشنی می توان دست یافت و این جریان به نوبه خود، موجب رشد و توسعه مطالعات و تحقیقات جدید روان شناسی و برخی علوم رفتاری از دیدگاه اسلام خواهد شد و راه را برای بررسی های مدیریتی در حوزه رفتار کارکنان و مدیران در سطوح سازمانی و چاره جویی برای حل مشکلات و معضلات مدیریتی در این حوزه هموار خواهد کرد و موفق خواهد شد مثلاً نظام ها و سازوکارهای نظارتی را در سازمان به کار گیرد که با قوانین فطری و حقایق و مفاهیم قرآنی هماهنگی داشته، از آن ها الهام گیرد و در عین حال، از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد. روشن است که نیل به اهداف یاد شده در گرو انجام تحقیقات وسیعی فراتر از حد یک یا چند مقاله است. ولی از سوی دیگر، باید اذعان نمود که برداشتن حتی یک گام در این مسیر لازم است. بر این اساس، در این مقاله سعی شده است بخشی از مباحثی که نقش مبنایی و پیش نیاز در مطالعات و پژوهش های مربوط به انگیزش در مدیریت رفتار سازمانی دارد، با رویکرد اسلامی ارائه گردد.
تعریف مفاهیم
۱ نیاز: (Need) «نیاز» عبارت است از چیزی در درون فرد که او را به فعالیت و انجام کار وا می دارد. به عبارت دیگر، نیاز حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه معیّنی جذاب به نظر برسد. ۲ سائقه: (impulse) یک نیاز ارضا نشده باعث ایجاد تنش می شود و این تنش موجب می گردد سائقه هایی در درون فرد برانگیخته شود. این سائقه ها اموری درونی هستند که باعث می گردند فرد در پی تامین اهداف ویژه ای، رفتار جستوجوگرانه ای از خود بروز دهد. ۳ هدف: (Goal) «هدف» عبارت است از چیزی در خارج از فرد. روان شناسان غالبا آن را «محرّک» می نامند و گاه به پاداش هایی اشاره دارد که فرد به آن امید بسته است و انگیزه هایش به سوی آن ها هدایت می شود. ۴ انگیزش: واژه «انگیزش» در انگلیسی، از کلمه لاتین Movere (حرکت کردن) گرفته شده است. این اصطلاح همان گونه که از معنای رایج آن برمی آید، به علت یا چرایی رفتار اشاره دارد. انگیزش به این معنا تمامی روان شناسی را در برمی گیرد، اما روان شناسان مفهوم انگیزش را به عواملی محدود می سازند که به رفتار نیرو می بخشد و به آن جهت می دهد. در تبیین مفهوم «انگیزه» گفته شده است: انگیزه ها عبارتند از: چراهای رفتار. انگیزه ها باعث شکل گیری و ادامه فعالیت شده، جهت کلی رفتار فرد را نیز مشخص می کنند. از انگیزه ها، گاه به نیازها، خواست ها، کشش ها، سائقه ها یا محرّک های درونی فرد نیز تعبیر می شود. بر اساس محتوای امروزی انگیزش، تعاریف دیگری از آن ارائه شده است که در ذیل، به تعدادی از آن ها اشاره می شود:یکی از صاحب نظران «انگیزش» را فرایندی می داند که «با یک نیاز یا کمبود زیستی یا روانی آغاز شده و رفتار هدفمند یا انگیزه ای را در جهت محرّکی خارجی فعال می نماید.» وی بر اساس این تعریف، رمز شناخت فرایند انگیزش را نیز در معنای مفاهیم نیازها، انگیزه ها، محرّک ها و روابط میان آن ها می داند. برخی از نظریه پردازان «انگیزش» را مجموعه ای از نیروهایی می دانند که افراد را به سمت معیّنی به رفتار وا می دارد. برخی دیگر می گویند: انگیزه یعنی میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدف های سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود. دسته ای دیگر بر این باورند که انگیزش بیانگر «آن دسته از فرایندهای روان شناختی است که علت برانگیختگی، هدایت و تداوم اعمال ارادی هدفمند است.»
دیدگاه نظریه پردازان
کوتاه سخن این که نظریه پردازان از چند منظر به «انگیزش»، نگریسته اند که در نتیجه، بر مفاهیم متفاوتی تاکید دارند. به طور کلی، این دیدگاه ها نسبت به انگیزش، به سه نتیجه منجر می شود:۱. تجزیه و تحلیل «انگیزش» باید بر عواملی متمرکز شود که فعالیت های فرد را برمی انگیزد.۲. «انگیزش» فرایندگراست و بر انتخاب، جهت و هدف توجه دارد.۳. «انگیزش» بر چگونگی آغاز رفتار، تداوم یا توقف آن توجه دارد و بیانگر آن است که فرد دارای انگیزه چه نوع واکنش عینی نشان می دهد.این نتایج به عنوان مبنایی برای بحث درباره نظریه های انگیزشی امروز به شمار می آید.
پیشینه بحث
...
wikifeqh: مبانی_انگیزش_از_دیدگاه_اسلام