مباحث نظری تفسیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَفْسیر، اصطلاحی در علوم اسلامی ناظر به توضیح معانی آیات قرآن کریم و استخراج معارف از آن می باشد. این واژه در ترکیب «علم تفسیر » به یکی از گسترده ترین زمینه های علوم اسلامی اشاره دارد که موضوع آن تفسیر قرآن کریم است.
ریشۀ سامی پشر/ فسر در کهن ترین کاربردهای خود، به معنای گداختن، و در کاربرد پسین، به معنای گزاردن (خواب) و تعبیر کردن اطلاق شده است. این کاربردها را افزون بر عربی می توان در زبان های باستانی اکدی و آشوری، در عبری و در اشکال مختلف آرامی از آرامی کتاب مقدس، سریانی و مندایی بازیافت. در فرایند انتقال از معنای گداختن به گزاردن (خواب) استعاره ای رخ داده که مبنای آن همسان گیری گداختن سنگ معدن برای دستیابی به فلز ناب با گداختن سخن برای دستیابی به معنای نهفتۀ آن است. بازگرداندن تفسیر به معنای تسفیر و «روشن کردن » که در برخی منابع آمده است مؤیدی ندارد. این واژه در آیه ای از قرآن کریم آمده که در آن گفته شده است: آنچه خداوند به پیامبر خود می دهد، «احسن تفسیرا » است. راغب اصفهانی که به معنای ریشه ای واژه توجه داشته، مادۀ «فسر » را به معنای «اظهار معنای معقول » گرفته است. در قرآن کریم برای گزاردن خواب ، افعال «عَبْر » و «تأویل » به کار رفته است و کاربرد تفسیر در این معنا مربوط به عربی پس از قرآن است. دربارۀ آیات قرآنی و برخی امور پیچیده و رمزآمیز، واژۀ تأویل بارها به کار رفته و گاه برای قرآن تعبیر «بیان » آمده است.
واژۀ تفسیر، به معنای بیان مفاهیم قرآنی
نمونه هایی در اخبار وجود دارد حاکی از آن که در عصر صحابه واژۀ تفسیر، به معنای بیان مفاهیم قرآنی به کار می رفته است. اما حجم روایات مربوط به عصر تابعین به اندازه ای است که می توان با اطمینان دربارۀ این کاربرد سخن گفت. چنین کاربردهایی از مجاهد، زهری، زید بن اسلم، عامر شعبی و ابراهیم نخعی در حجاز و عراق نقل شده است.
تفسیر در تعابیر تابعین
با ورود به سده ۲ق، تفسیر در تعابیر تابعین حتی به معنای شرح کلام پیامبر (ص) نیز به کار رفته است. در تبیین رابطۀ میان سنت و قرآن کریم ، یحیی ابن ابی کثیر در اوایل سدۀ ۲ق، تعبیر «السُنّة قاضیة علی کتاب الله » را به کار برده است، نیم سده بعد شافعی از تبیین کتاب توسط سنت سخن آورده است. در اوایل سدۀ ۳ق، احمد بن حنبل ، از مفسر بودن سنت نسبت به کتاب بحث کرده، و پس از او مورد تأیید دیگر عالمان نیز قرار گرفته است. اما چنان که از توضیح احمد بن حنبل آشکارا برمی آید، او تعبیر «قاضیه» را جسارت آمیز می شمرده، و تعبیر «تُفَسِّر » را به جای آن و به همان معنا به کار برده است.
تفسیر برخی از آیات توسط برخی دیگر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس