لقمان
/loqmAn/
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: نام سوره ای در قرآن کریم، ( اَعلام ) ) سوره ی سی و یکم از قرآن کریم دارای سی و چهار آیه، ) شخصی که در قرآن از او به صورت مردی فرزانه یاد شده که فرزند خود را به خداپرستی و رفتار خوب پند می دهد و در ادبیات دوره ی اسلامی شهرت یافته است، ( در اعلام ) لقمان بنا به روایات مردی حکیم بوده است، نام مردی حکیم که بنا به روایت اسلامی حبشی بوده و در زمان داوود ( ع ) زندگی می کرده است
برچسب ها: اسم، اسم با ل، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی
لغت نامه دهخدا
لقمان. [ ل ُ ] ( اِخ ) از شعرای ایران و از خوش نوایان است. این رباعی او راست :
ای زلف ترا قاعده مشک فروشی
خورشید رخت را روش غالیه پوشی
ای خضر ز سرچشمه حیوان نکنی یاد
یک شربت اگر زآن لب چون نوش بنوشی.
( صبح گلشن ) ( قاموس الاعلام ترکی ).
لقمان. [ ل ُ ] ( اِخ ) والی حمص از قبل غازان خان ، پس از فتح آنجا و فرارملک ناصر سلطان مصر در حدود سال 669 هَ. ق. وی سابقاً از ملک ناصر گریخته و التجا به دولت غازانی کرده بود. رجوع به حبیب السیر جزو اول از ج 3 ص 53 شود.
لقمان. [ ل ُ ]( اِخ ) از امرای معتبر اولجایتو سلطان مغول و منظور نظر وی. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 44 شود.
لقمان. [ ل ُ ] ( اِخ ) نام مردی حکیم که بنابه روایات اسلامی اصلش حبشی بوده و در روزگار داود میزیسته است و در قرآن کریم ذکر وی آمده است :
کجاست آصف بن برخیا و کو لقمان
کجاست خواجه ابوزرجمهر نیک اختر.
ناصرخسرو.
آید به دلم کز خدا امین است بر حکمت لقمان و ملکت جم.
ناصرخسرو.
از قول و فعل زین و لگامش نهم افسار او ز حکمت لقمان کنم.
ناصرخسرو.
خرد را به ایمان و حکمت بپرورکه فرزند خود را چنین گفت لقمان.
ناصرخسرو.
سوی او آی اگر ندیدستی ملک داود و حکمت لقمان.
ناصرخسرو.
ملک امامت سوی کیست که او راست ملک سلیمان و علم و حکمت لقمان.
ناصرخسرو.
ای بارخدای همه ذریت آدم با ملک سلیمانی و با حکمت لقمان.
ناصرخسرو.
چه معنی دارد این حالت که گفتی زنده شد یونس چه حکمت باشد این معنی که گفتی بنده شد لقمان.
ناصرخسرو.
آباد به عقل گشت گردون و آزاد به عقل گشت لقمان.
ناصرخسرو.
ای حجت علم و حکمت لقمان بگزار به لفظ خوب حسانی.
ناصرخسرو.
اگر از خانه و از اهل جدا ماندم جفت گشتستم با حکمت لقمانی.
ناصرخسرو.
ترا در نظم لعبتهای آزرترا در نثر حکمتهای لقمان.
رشید وطواط.
نکنم باور کاحکام خراسان این است بیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
سرخسی قدس سره العزیز وی در ابتدائ مجاهده بسیار داشت و معامله باحتیاط ناگاه کشفی افتادش به عقلش برفت گفتند لقمان آن چه بود و این چیست گفت هر چند بندگی بیش کردم پیش می بایست درماندم گفتم الهی پادشاهان را چون بنده پیر شود آزادش کنند توپادشاه عزیزی در بندگی تو پیر گشتم آزادم کن گفت ندائی شنیدم که گفت ای لقمان آزادت کردیم نشان آزادی آن بود که عقل از تو برگیریم پس وی از عقلائ مجانین بوده است .
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: لقمان، وصیت لقمان، لقمان در قرآن
نسب او لقمان بن عنقاء بن مربد بن صاوون می باشد.
شیخ طبرسی رحمه الله ذکر کرده است که خلاف است در لقمان: بعضی گفته اند او عالم به حکمت های ربانی بود و پیغمبر نبود؛ و بعضی گفته اند که پیغمبر بود و غیر او از مفسران گفته اند که لقمان پسر باعورا بود از اولاد آزر پسر خواهر حضرت ایوب علیه السلام یا پسر خاله ایوب و ماند تا زمان حضرت داود علیه السلام و از او علم آموخت. و سلسله نسبش به ناحور بن تارخ (برادر حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام) می رسد.
نام حضرت لقمان تنها دو بار در سراسر قرآن ذکر شده است، اما آیات متعددی صفات و مواعظ او را بیان می کند و یک سوره به نام اوست. مهمترین موضوع درباره این شخصیت قرآنی این است که آیا او پیامبر بوده یا نه. در این خصوص، بیشتر روایات موجود، نبوت وی را نفی کرده و او را عبد صالح خدا معرفی کرده اند.
صاحب مجمع البیان می گوید: نافع از ابن عمر روایت کرده که گفت: از رسول خدا شنیدم می فرمود: به حق می گویم که لقمان پیغمبر نبود، ولکن بنده ای بود که بسیار فکر می کرد و یقین خوبی داشت، خدایش را دوست می داشت و خدا نیز دوستدار او بود و به دادن حکمت بر او منت نهاد.
از داستان های لقمان جز آن مقدار که در آیات "وَلَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ..." آمده، سخنی نرفته است، ولی در داستان های او و کلمات حکمت آمیزش روایات بسیار مختلف رسیده که ما بعضی از آن ها را که با عقل و اعتبار سازگارتر است نقل می کنیم.
در کافی از بعضی راویان امامیه، و سپس بعد از حذف بقیه سند، از هشام بن حکم روایت کرده که گفت: ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمود: ای هشام خدای تعالی که فرموده: "وَلَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ" منظور از حکمت فهم و عقل است.
و در مجمع البیان گفته: نافع از ابن عمر روایت کرده که گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: به حق می گویم که لقمان پیغمبر نبود، ولیکن بنده ای بود که بسیار فکر می کرد، و یقین خوبی داشت، خدا را دوست می داشت، و خدا هم او را دوست بداشت، و به دادن حکمت به او منت نهاد.
نسب او لقمان بن عنقاء بن مربد بن صاوون می باشد.
شیخ طبرسی رحمه الله ذکر کرده است که خلاف است در لقمان: بعضی گفته اند او عالم به حکمت های ربانی بود و پیغمبر نبود؛ و بعضی گفته اند که پیغمبر بود و غیر او از مفسران گفته اند که لقمان پسر باعورا بود از اولاد آزر پسر خواهر حضرت ایوب علیه السلام یا پسر خاله ایوب و ماند تا زمان حضرت داود علیه السلام و از او علم آموخت. و سلسله نسبش به ناحور بن تارخ (برادر حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام) می رسد.
نام حضرت لقمان تنها دو بار در سراسر قرآن ذکر شده است، اما آیات متعددی صفات و مواعظ او را بیان می کند و یک سوره به نام اوست. مهمترین موضوع درباره این شخصیت قرآنی این است که آیا او پیامبر بوده یا نه. در این خصوص، بیشتر روایات موجود، نبوت وی را نفی کرده و او را عبد صالح خدا معرفی کرده اند.
صاحب مجمع البیان می گوید: نافع از ابن عمر روایت کرده که گفت: از رسول خدا شنیدم می فرمود: به حق می گویم که لقمان پیغمبر نبود، ولکن بنده ای بود که بسیار فکر می کرد و یقین خوبی داشت، خدایش را دوست می داشت و خدا نیز دوستدار او بود و به دادن حکمت بر او منت نهاد.
از داستان های لقمان جز آن مقدار که در آیات "وَلَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ..." آمده، سخنی نرفته است، ولی در داستان های او و کلمات حکمت آمیزش روایات بسیار مختلف رسیده که ما بعضی از آن ها را که با عقل و اعتبار سازگارتر است نقل می کنیم.
در کافی از بعضی راویان امامیه، و سپس بعد از حذف بقیه سند، از هشام بن حکم روایت کرده که گفت: ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمود: ای هشام خدای تعالی که فرموده: "وَلَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ" منظور از حکمت فهم و عقل است.
و در مجمع البیان گفته: نافع از ابن عمر روایت کرده که گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: به حق می گویم که لقمان پیغمبر نبود، ولیکن بنده ای بود که بسیار فکر می کرد، و یقین خوبی داشت، خدا را دوست می داشت، و خدا هم او را دوست بداشت، و به دادن حکمت به او منت نهاد.
wikiahlb: لقمان
[ویکی الکتاب] معنی لُقْمَانُ: نام یکی ازبندگان شایسته خداوند که یکی از سوره های قرآن به نام اوست وبرخی از سخنان حکیمانه وی در این سوره نقل شده است (از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)نقل شده است که:" به حق میگویم که لقمان پیغمبر نبود ، و لیکن بندهای بود که بسیار فکر میکرد ، و یقین...
ریشه کلمه:
لقمان (۲ بار)
انسان کامل و معروف که نامش دوبار در قرآن مجید ذکر شده . ظاهراً اعطاء حکمت ملازم با امر به شکر است آیه اوّل صریح است در اینکه به لقمان حکمت داده شده ولی نبوّت او به صراحت از قران استفاده نمیشود گرچه در آیه . میشود گفت مراد از حکمت نبوّت است. در سوره لقمان از آیه 12تا19 عطا شدن حکمت به او و موعظه او نسبت به فرزندش نقل شده اگر پیامبر هم نباشد مقامی بس شامخ دارد که قرآن مجید وی را تا قیامت زنده نگاه داشته است. در مجمع فرموده: به قولی او مردی حکیم بود نه پیامبر، اکثر مفسران نیز بر آنند، به قولی او پیامبر بود و حکمت را در آیه نبوّت گفتهاند به قولی او پسر خواهر ایّوب بود و به قولی پسرخاله ایّوب «علیه السلام». از ابن عمر نقل شده گویا از رسول خدا «صلی الله علیه واله» شنیدم میفرمود به حق میگویم لقمان پیغمبر نبود لیکن مردی بود کثیرالتفکر حسنالیقین، خدا را دوست داشت خدا نیز او را دوست داشت و با اعطاء حکمت بر وی منّت گذاشت. روزی وقت ظهر خوابیده بود که از جانب خدا ندائی رسید: ای لقمان آیا میل داری خدا تو را در روی زمین خلیفه کند تا میان مردم به حق داوری کنی؟ در جواب گفت: اگر پروردگارم مرا مخیّر کند عافیت را میگزینم نه ابتلاء را و اگر حتمی کند فرمان او را شنوا و مطیعم زیرا میدانم که در این صورت یاریم کرده و مصونم خواهد داشت. ملائکه که آنها را نمیدید گفتند: چرا ای لقمان؟ گفت: حکومت سختترین منازل است و ظلم از هر طرف آنرا احاطه کرده اگر حاکم تقوی کرد لایق است که نجات یابد و اگر خطا کرد از راه بهشت خطا کرده، آنکه در دنیا خوار و در آخرت عزیز باشد بهتر از آن است که در دنیا عزیز و در آخرت ذلیل باشد، هر که دنیا را بر آخرت برگزیند دنیا از او فوت میشود، به آخرت هم نمیرسد، ملائکه از نیکویی منطق وی در عجب شدند، لقمان خوابید و در خواب به وی حکمت عطا شد، بیدار گردید با حکمت سخن میگفت و با حکمت خویش داود را مدد میکرد، داود به او گفت: خوشا بحالت لقمان حکمت داده شدی و بلوای نبّوت از تو برگردانده شد. (مجمع). در موعظه خویش به فرزندش میفرماید: پسر عزیز بخدا شرک میار و چیزی را شریک خدا مکن که شرک ستمی بزرگ است. پسرم اگر عمل انسان هموزن دانه خردلی، در سنگی یا در آسمانها و زمین باشد، خدا آنرا میآورد در پیش چشم انسان قرار میدهد که خدا دقیق و کاردان است. ای پسر عزیز نماز بپادار به معروف وادار و از منکر بازدار و بر مصائب صبور باش که اینها از کارهای لازم است. مردم را تحقیر مکن و در زمین به تکبّر گام مزن که خداوند خودپسندان و فخرفروشان را دوست نمیدارد. در رفتن معتدل باش و صوت خویش را ملایم کن که زشتترین صوتها صوت خران است (سوره لقمان).
ریشه کلمه:
لقمان (۲ بار)
انسان کامل و معروف که نامش دوبار در قرآن مجید ذکر شده . ظاهراً اعطاء حکمت ملازم با امر به شکر است آیه اوّل صریح است در اینکه به لقمان حکمت داده شده ولی نبوّت او به صراحت از قران استفاده نمیشود گرچه در آیه . میشود گفت مراد از حکمت نبوّت است. در سوره لقمان از آیه 12تا19 عطا شدن حکمت به او و موعظه او نسبت به فرزندش نقل شده اگر پیامبر هم نباشد مقامی بس شامخ دارد که قرآن مجید وی را تا قیامت زنده نگاه داشته است. در مجمع فرموده: به قولی او مردی حکیم بود نه پیامبر، اکثر مفسران نیز بر آنند، به قولی او پیامبر بود و حکمت را در آیه نبوّت گفتهاند به قولی او پسر خواهر ایّوب بود و به قولی پسرخاله ایّوب «علیه السلام». از ابن عمر نقل شده گویا از رسول خدا «صلی الله علیه واله» شنیدم میفرمود به حق میگویم لقمان پیغمبر نبود لیکن مردی بود کثیرالتفکر حسنالیقین، خدا را دوست داشت خدا نیز او را دوست داشت و با اعطاء حکمت بر وی منّت گذاشت. روزی وقت ظهر خوابیده بود که از جانب خدا ندائی رسید: ای لقمان آیا میل داری خدا تو را در روی زمین خلیفه کند تا میان مردم به حق داوری کنی؟ در جواب گفت: اگر پروردگارم مرا مخیّر کند عافیت را میگزینم نه ابتلاء را و اگر حتمی کند فرمان او را شنوا و مطیعم زیرا میدانم که در این صورت یاریم کرده و مصونم خواهد داشت. ملائکه که آنها را نمیدید گفتند: چرا ای لقمان؟ گفت: حکومت سختترین منازل است و ظلم از هر طرف آنرا احاطه کرده اگر حاکم تقوی کرد لایق است که نجات یابد و اگر خطا کرد از راه بهشت خطا کرده، آنکه در دنیا خوار و در آخرت عزیز باشد بهتر از آن است که در دنیا عزیز و در آخرت ذلیل باشد، هر که دنیا را بر آخرت برگزیند دنیا از او فوت میشود، به آخرت هم نمیرسد، ملائکه از نیکویی منطق وی در عجب شدند، لقمان خوابید و در خواب به وی حکمت عطا شد، بیدار گردید با حکمت سخن میگفت و با حکمت خویش داود را مدد میکرد، داود به او گفت: خوشا بحالت لقمان حکمت داده شدی و بلوای نبّوت از تو برگردانده شد. (مجمع). در موعظه خویش به فرزندش میفرماید: پسر عزیز بخدا شرک میار و چیزی را شریک خدا مکن که شرک ستمی بزرگ است. پسرم اگر عمل انسان هموزن دانه خردلی، در سنگی یا در آسمانها و زمین باشد، خدا آنرا میآورد در پیش چشم انسان قرار میدهد که خدا دقیق و کاردان است. ای پسر عزیز نماز بپادار به معروف وادار و از منکر بازدار و بر مصائب صبور باش که اینها از کارهای لازم است. مردم را تحقیر مکن و در زمین به تکبّر گام مزن که خداوند خودپسندان و فخرفروشان را دوست نمیدارد. در رفتن معتدل باش و صوت خویش را ملایم کن که زشتترین صوتها صوت خران است (سوره لقمان).
wikialkb: لُقْمَان
[ویکی فقه] لقمان (ابهام زدایی). لقمان ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای شخصیت های ذیل باشد: قرآن• سوره لقمان، سی و یکمین سوره قرآن کریم و از سوره های مکی• سجده لقمان، نام سوره ای در قرآن کریم و نام دیگر سوره سجده• لقمان حکیم، نام حکیم مشهور و نام برده شده در قرآن کریم
...
...
wikifeqh: لقمان_(ابهام_زدایی)
دانشنامه عمومی
لقمان (بدخشان). لقمان ( به لاتین: Lughman ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی خواهان واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: لقمان (بدخشان)
پیشنهاد کاربران
مردی عالم
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
از ریشه لوگو به زبان منطقه مدیترانه و غیر عرب و معنای آن همان حکمت است که در زبان لاتین و اروپایی بکار میرود و منظور سخنان حکیمانه است و به احتمال قرین به حقیقت معرب توصیفی سقراط باشد
شاید لقمان حکیم همان زردتشت باشد ولی به دین عربها، چون چنین آدمی در دیار عرب گذارش نشده
) نام مردی حکیم که بنابه روایات اسلامی اصلش حبشی بوده و در روزگار داود می زیسته است و در قرآن کریم ذکر وی آمده است. یک روایت هم این است که در سده سوم ه می زیسته است. بظاهر در کل به هر حکیم، دانا و مرد نکته سنجی اطلاق می شود.
لقمه های حکمت ومعرفت را دردهان انسان ها می نهاد وگام به گام آنان را از معارف ماورایی سیراب می ساخت《 لقمان》