[ویکی فقه] قیام ابن طباطبا و ابوالسرایا، بر علیه دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و غصب حقوق اهل بیت بوده است و با پیشنهاد "نصر بن شبیب" به ابن طباطبا آغاز شد. نصر بن شبیب از این مقوله چندان سخن گفت که محمد بن ابراهیم را حاضر به قیام کرد و مکان قیام را در «جزیره» (شمال عراق) تعیین کردند.
"محمد بن ابراهیم" بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی ابن ابی طالب معروف به "ابن طباطبا" از خاندان امامان شیعه بود و سبب قیام او این بود که "نصر بن شبیب" که از شیعیان خاندان پیغمبر و مردی خوش عقیده بود و در جزیره سکونت داشت، برای انجام حج به حجاز آمد. چون به مدینه رسید از خاندان رسول خدا و کسانی که از آنها به جای مانده بودند تحقیقاتی به عمل آورد و با محمد بن ابراهیم آشنا شد. "نصر بن شبیب" به نزد محمد آمد و پس از سخنان مقدماتی، سخن از مظلومیت خاندان پیغمبر و غصب حقوقشان به دست مردم و حکومت به میان آورد و ادامه داد، تا چه وقت باید حق شما را پایمال کنند و شیعیان تان را تحت فشار قرار دهند و از این مقوله چندان سخن گفت که محمد بن ابراهیم را حاضر به قیام کرد و مکان قیام را در «جزیره» (شمال عراق) تعیین کردند.
آشکار شدن قیام
نصر بن شبیب به دیار و شهر خود رفت و محمد بن ابراهیم طبق همان وعده به جزیره رفت و بر نصر وارد شد. نصر خانواده و عشیره خود را گرد آورد و جریان قیام را در راه یاری رساندن به محمد بن ابراهیم، را آشکار کرد. دسته ای پذیرفتند و دسته ای خودداری کردند و کار اختلاف میان آنها بالا کشید. بعد از پراکنده شدن آن جمع، یکی از عموزاده ها و نزدیکان نصر، در خلوت به نزد او رفته و به او گفت تو می خواهی چه بلایی بر سر خود و خاندانت بیاوری آیا تو چنین می پنداری که اگر قیام کردی خلیفه وقت تو را آزاد می گذارد و با تو کاری ندارد و او را از عواقب کارش ترساند.نصر بن شبیب با شنیدن این سخنان، در تصمیمی که در مورد یاری محمد بن ابراهیم گرفته بود متزلزل گشت و مردد شد. از اینرو از محمد بن ابراهیم عذرخواهی کرد. محمد بن ابراهیم خشمناک شده از خانه او خارج شد و از آنجا به حجاز برگشت و سر راه خود با "ابوالسرایا" برخورد کرد، که از مخالفین حکومت عباسی بود و در نواحی «سواد» (کوفه) شورش کرده بود و علت شورش آن این بود که، در سپاه "هرثمه" (والی بغداد) شمشیر می زد، هرثمه در پردا خت مواجب او تعلل می کند و این کار باعث خشم ابوالسرایا شد و از سپاه هرثمه جدا شد و با محمد بن ابراهیم بیعت کرد. محمد بن ابراهیم به او پیشنهاد کرد به کوفه برود و ابوالسرایا پذیرفت و قرار ملاقات و قیام را در کوفه گذاشتند. ابوالسرایا راهی کوفه شد و محمد بن ابراهیم نیز خود زودتر به کوفه رسید و در آنجا به تفحص حال مردم پرداخت.
پیوستن مردم به محمد بن ابراهیم
مامون، "طاهر بن حسین" (والی خراسان) را از کار ولایت هایی که فتح کرده بود بازداشت و "حسن بن سهل" را به آنجا فرستاد به این دلیل مردم در عراق به این برداشت رسیدند که فضل بن سهل (وزیر مامون) بر مامون تسلط یافته و تمام اختیارات را در دست گرفته، و او را از سرداران و اهل بیتش دور نگه داشت است. از اینرو بنی هاشم، خشمگین شدند و بر حسن بن سهل گستاخ شده بودند و زبان به بدگویی او گشودند، دست به شورش زده و به محمد بن ابراهیم پیوستند.
بیعت مردم با محمد
...
"محمد بن ابراهیم" بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی ابن ابی طالب معروف به "ابن طباطبا" از خاندان امامان شیعه بود و سبب قیام او این بود که "نصر بن شبیب" که از شیعیان خاندان پیغمبر و مردی خوش عقیده بود و در جزیره سکونت داشت، برای انجام حج به حجاز آمد. چون به مدینه رسید از خاندان رسول خدا و کسانی که از آنها به جای مانده بودند تحقیقاتی به عمل آورد و با محمد بن ابراهیم آشنا شد. "نصر بن شبیب" به نزد محمد آمد و پس از سخنان مقدماتی، سخن از مظلومیت خاندان پیغمبر و غصب حقوقشان به دست مردم و حکومت به میان آورد و ادامه داد، تا چه وقت باید حق شما را پایمال کنند و شیعیان تان را تحت فشار قرار دهند و از این مقوله چندان سخن گفت که محمد بن ابراهیم را حاضر به قیام کرد و مکان قیام را در «جزیره» (شمال عراق) تعیین کردند.
آشکار شدن قیام
نصر بن شبیب به دیار و شهر خود رفت و محمد بن ابراهیم طبق همان وعده به جزیره رفت و بر نصر وارد شد. نصر خانواده و عشیره خود را گرد آورد و جریان قیام را در راه یاری رساندن به محمد بن ابراهیم، را آشکار کرد. دسته ای پذیرفتند و دسته ای خودداری کردند و کار اختلاف میان آنها بالا کشید. بعد از پراکنده شدن آن جمع، یکی از عموزاده ها و نزدیکان نصر، در خلوت به نزد او رفته و به او گفت تو می خواهی چه بلایی بر سر خود و خاندانت بیاوری آیا تو چنین می پنداری که اگر قیام کردی خلیفه وقت تو را آزاد می گذارد و با تو کاری ندارد و او را از عواقب کارش ترساند.نصر بن شبیب با شنیدن این سخنان، در تصمیمی که در مورد یاری محمد بن ابراهیم گرفته بود متزلزل گشت و مردد شد. از اینرو از محمد بن ابراهیم عذرخواهی کرد. محمد بن ابراهیم خشمناک شده از خانه او خارج شد و از آنجا به حجاز برگشت و سر راه خود با "ابوالسرایا" برخورد کرد، که از مخالفین حکومت عباسی بود و در نواحی «سواد» (کوفه) شورش کرده بود و علت شورش آن این بود که، در سپاه "هرثمه" (والی بغداد) شمشیر می زد، هرثمه در پردا خت مواجب او تعلل می کند و این کار باعث خشم ابوالسرایا شد و از سپاه هرثمه جدا شد و با محمد بن ابراهیم بیعت کرد. محمد بن ابراهیم به او پیشنهاد کرد به کوفه برود و ابوالسرایا پذیرفت و قرار ملاقات و قیام را در کوفه گذاشتند. ابوالسرایا راهی کوفه شد و محمد بن ابراهیم نیز خود زودتر به کوفه رسید و در آنجا به تفحص حال مردم پرداخت.
پیوستن مردم به محمد بن ابراهیم
مامون، "طاهر بن حسین" (والی خراسان) را از کار ولایت هایی که فتح کرده بود بازداشت و "حسن بن سهل" را به آنجا فرستاد به این دلیل مردم در عراق به این برداشت رسیدند که فضل بن سهل (وزیر مامون) بر مامون تسلط یافته و تمام اختیارات را در دست گرفته، و او را از سرداران و اهل بیتش دور نگه داشت است. از اینرو بنی هاشم، خشمگین شدند و بر حسن بن سهل گستاخ شده بودند و زبان به بدگویی او گشودند، دست به شورش زده و به محمد بن ابراهیم پیوستند.
بیعت مردم با محمد
...
wikifeqh: قیام_ابوالسرایا