قطب شاهیان

لغت نامه دهخدا

قطب شاهیان. [ ق ُ ] ( اِخ ) نام سلسله ای است از سلاطین که بر ولایت غلکنده هند از سال 918 تا 1098 هَ. ق. حکومت کردند و به دست امپراطوران مغول منقرض شدند. سلاطین این سلسله عبارتند از سلطان قلی و جمشید و سبحان قلی و ابراهیم و محمدقلی و عبداﷲ و ابوالحسن. ( طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 292 ).

فرهنگ فارسی

سلسله ایست از پادشاهان که در گلکنده هند حکمرانی کردند (از ۹۱۸ تا ۱٠۹۸ ه ق . / ۱۶۸۷ - ۱۵۱۲ م . ) پادشاهان این سلسله ازین قرارند : سلطان قلی (جل. ۹۱۸ ه ق . / ۱۵۱۲ م . ) جمشید ( جل. ۹۴٠ه ق . / ۱۵۴۳ م . ) سبحان قلی ( جل. ۹۵۷ ه ق . / ۱۵۵٠ م . ) ابراهیم ( جل. ۹۵۷ ه ق . / ۱۵۵٠ م . ) محمد قلی ( جل.۹۸۹ ه ق . / ۱۵۸۱ م . ) عبدالله ( جل. ۱٠۲٠ ه ق . / ۱۶۱۱م . ) ابوالحسن ( جل. ۱٠۸۳ ه ق . / ۱۶۷۲ م . ) . این سلسله را پادشاهان مغول هند برانداختند .

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] قُطْب ْشاهیان، سلسله ای از حاکمان شیعه در دکن هندوستان، مشهور به حکام تلنگ. نسب این سلسله به ترکمانان قراقوینلو می رسد و از ۹۱۸ه‍.ق تا ۱۰۹۸ در مشرق دکن (گلکنده و حیدرآباد) فرمانروایی کردند. سلطان قلی قطب شاه، محمدقلی قطب شاه، سلطان جمشید قطب شاه و عبداللّه قطب شاه از جمله سلاطین این حکومت اند. در ۹۹۹ق، قطب شاه با کمک میر محمد مؤمن استرآبادی، شهر حیدرآباد را بناکرد و آن را دومین پایتخت قطب شاهیان قرارداد.قطب شاهیان از آغاز با صفویان مناسبات دوستانه و با حکومت بابریان و حکومت های محلی هند روابطی خصمانه ای داشتند.
بیشتر حاکمان این سلسله، از جمله سلطان قلی در گسترش مذهب تشیع در قلمروشان تلاش می کردند و خطبه به نام دوازده امام علیهم السلام می خواندند.میرمحمد مؤمن هنگام ساخت حیدرآباد، به بناهای مذهبی توجه کرد. از جمله عاشورخانه، که برای برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام حسین ایجاد کرد، و بنای داد، که برای انجام دادن مراسم مخصوص به اهل بیت، مراسم ایام ولادت یا شهادت، احداث شده بود.
این سلسله از ۹۱۸ه‍.ق تا ۱۰۹۸ در مشرق دکن (گلکنده و حیدرآباد) فرمانروایی کردند. نسب پادشاهان آن از طایفۀ بهارلو از ترکمانان قراقوینلو بودند. اوزون حسن پس از آنکه بر قراقوینلوها غلبه کرد، (در سال ۸۷۴) به تعقیب شاهزادگان این خاندان پرداخت و بسیاری از آنان را کشت.

دانشنامه آزاد فارسی

قُطبْ شاهیان
از سلسله های (۹۱۸ـ۱۰۹۸ق) مسلمان حاکم دَکَن در گُلْکُنْدَه . مؤسس آن سلطان قُلی از ترکان قراقویونلو بود. در ابتدا، به خدمت محمدشاه بهمنی سوم و پسرش محمودشاه درآمد و وزیر او شد. سلطان قلی به جهت خدماتش، «قطب الملک و امیرالامرا» لقب گرفت و به حکومت تِلِنْگانه (قسمت شرقی حیدرآباد) رسید (۹۰۱ق). بعد از انحطاط حکومت بهمنیان ، وی در گلکنده اعلام استقلال کرد و همین محل ، مقر حکومت دیگر سلاطین این سلسله شد. سلطان قلی قطب شاه ، پس از استقلال ، پیروی خود را از مذهب شیعۀ اثنی عشری اعلام کرد و شاه اسماعیل صفوی اول را مخدوم روحانی خود شناخت . او سرانجام در دهۀ سوم حکومت خود (۹۴۰ق) به دست فرزندش، جمشید، کشته شد. پس از جمشید (حک: ۹۴۰ـ۹۵۷ق) فرمانروایان این خاندان به ترتیب سبحان قلی فرزند جمشید (حک: ۹۵۷ق)، ابراهیم فرزند سلطان قلی (حک: ۹۵۷ـ۹۸۹ق)، محمدقلی فرزند ابراهیم (حک: ۹۸۹ـ۱۰۲۰ق)، محمد نوۀ ابراهیم ، عبدالله نوۀ ابراهیم (حک: ۱۰۲۰ـ۱۰۸۳ق)، و ابوالحسن فرزند عبدالله (حک: ۱۰۸۳ـ۱۰۹۸ق) بودند. آن ها عنوان قطب شاه را برای خود برگزیدند. جانشینان سلطان قلی ، استقلال عملی را به قدرت واقعی سلطنت تبدیل کردند. در زمان محمدقلی قطب شاه در شهر حیدرآباد، ساختمان های مرتفع و مجلل ، دارالشفا و جز آن ساخته شد. او که خود به سه زبان فارسی ، تیلگو، و اردو شعر می گفت، به گسترش علم و فرهنگ همت گماشت . تمامی دربار شاهان این سلسله ، مرکزی پرشور برای اشاعۀ زبان فارسی و فرهنگ ایرانی بود. در دورۀ قطب شاهیان ، نیروهای هلندی و پرتغالی قرارداد بلاعوض بستند که درنتیجۀ آن صادرات قطب شاهیان، به ویژه پارچه های ابریشمی و سنگ های گران قیمت ، با حمایت نیروی دریایی آن ها انجام می پذیرفت و باعث رونق اقتصادی این خاندان شد. به قلمرو قطب شاهیان در دورۀ عبدالله قطب شاه ، مرتب تیموریان دهلی هجوم می آوردند که در نهایت در ۱۰۴۵ق، شاه جهان تیموری ، قطب شاهیان را به فرمانبرداری از گورکانیان، دادن خراج و امضای انقیادنامه و منع برپایی مراسم و اعیاد شیعی مجبور کرد. ۵۰ سال بعد، دولت نیمه مستقل قطب شاهیان را در زمان ابوالحسن قطب شاه ، اورنگ زیب برچید.

پیشنهاد کاربران

بپرس