فرهنگ در آرژانتین. آرژانتین دارای تاریخ غنی در ادبیات مشهور جهان است، از جمله یکی از نویسندگان بسیار نقاد آن در قرن بیستم، خورخه لوئیس بورخس می باشد.
با یک قانون اساسی و یک طرح تعریف شده ساختن کشور، این کشور در ادبیات آمریکای لاتین از زمانی که در دهه ۱۸۵۰ هویت کاملاً واحد خود را پیدا کرد، به عنوان رهبر ( پیشرو ) بوده است. مبارزه بین تمرکز گرایان ( که خواستار یک فدراسیون ضعیف از ایالات مبتنی بر اصول محافظه کاری روستایی بود ) و فدرالیست های ماقبل لیبرالیسم و طرفداران حکومت قوی فدرال که مهاجرت اروپاییان را تشویق می نمودند، یک لحن و نواخت ( خاص ) برای ادبیات آن زمان آرژانتین پدیدآورد.
جدایی اعتقادی بین حماسه گواچو «مارتین فیرو» اثر خوزه هرناندز، و «فاکندو»، [ ۱] اثر دومینگو فاوستینو سارمینتو، یک نمونه بزرگ از آن است. هرناندز از یک سبک زندگی روستایی مربوط به آرژانتین قدیم بوده و به شدت با مهاجرت اروپایی ها مخالف است. سارمینتو نوشته است که مهاجرت تنها راه برای نجات دادن آرژانتین از قرار گرفتن تحت حکومت تعداد اندکی از خانواده های دیکتاتوری «رهبر» ها بوده، ضمن بیان این مطلب که یک چنین مهاجرانی آرژانتین را نوین تر نموده و با اندیشه اروپای غربی روشن می ساخته اند، و نتیجه آن یک جامعه بالنده تر بوده است.
ادبیات آرژانتین در آن دوره به شدت ناسیونالیستی بود. ادبیات این کشور دنباله رو نهضت ادبیات مدرنیست شد که در اواخر قرن ۱۹ ام در فرانسه پدید آمده بود و این دوره در ادبیات آرژانتین انقلابی ایجاد کرد که ریکاردو گوئیرالز از پیشگامان مهم ادبیات مدرن آرژانتین محسوب می شود. خورخه لوئیز بورگز مشهورترین نویسنده آرژانتینی است. بورگز شیوه های جدیدی از نگاه به جهان نوین در بحث های استعاری و فلسفی خود پایه گذاری کرد و تأثیر وی از طریق نویسندگان به سراسر جهان گسترش یافت. بورگز به خاطر آثارش در قالب داستان های کوتاهی همچون «قصه ها» و «الف» بیشتر مشهور شد.
آرژانتین نویسندگان، شعرا، و روشنفکران بیشتری را در صحنه بین المللی عرضه نموده است: خوآن باتیستا آلبردی، روبرتو آرلت، آدولفو بایو کزارس، یوجینیو کامباسرس، خولیو کوتازار، استبان اچوریا، لئوپولدو لوگونز، ادواردو مالیا، حزقیل ماتینز استرادا| حزقیل ماتینز استرادا، توماس الوی مارتینز، ویکتوریا اوکامپو، مانوئی پوئیگ، ارنستو ساباتو، اسوالدو سوریانو، آلفونسینا استورنی، و ماریا النا والش. تنها یکی از آن ها یعنی کوئینو ( متولد «ژاکوئین سالوادور لاوادو» ) خوانندگان سراسر جهان را به خود مشغول ساخته است، در حالی که با مافالدای متنفر از سوپ و دسته ای از کارتون های مضحک خود، وارد وقایع دوران نوین می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبا یک قانون اساسی و یک طرح تعریف شده ساختن کشور، این کشور در ادبیات آمریکای لاتین از زمانی که در دهه ۱۸۵۰ هویت کاملاً واحد خود را پیدا کرد، به عنوان رهبر ( پیشرو ) بوده است. مبارزه بین تمرکز گرایان ( که خواستار یک فدراسیون ضعیف از ایالات مبتنی بر اصول محافظه کاری روستایی بود ) و فدرالیست های ماقبل لیبرالیسم و طرفداران حکومت قوی فدرال که مهاجرت اروپاییان را تشویق می نمودند، یک لحن و نواخت ( خاص ) برای ادبیات آن زمان آرژانتین پدیدآورد.
جدایی اعتقادی بین حماسه گواچو «مارتین فیرو» اثر خوزه هرناندز، و «فاکندو»، [ ۱] اثر دومینگو فاوستینو سارمینتو، یک نمونه بزرگ از آن است. هرناندز از یک سبک زندگی روستایی مربوط به آرژانتین قدیم بوده و به شدت با مهاجرت اروپایی ها مخالف است. سارمینتو نوشته است که مهاجرت تنها راه برای نجات دادن آرژانتین از قرار گرفتن تحت حکومت تعداد اندکی از خانواده های دیکتاتوری «رهبر» ها بوده، ضمن بیان این مطلب که یک چنین مهاجرانی آرژانتین را نوین تر نموده و با اندیشه اروپای غربی روشن می ساخته اند، و نتیجه آن یک جامعه بالنده تر بوده است.
ادبیات آرژانتین در آن دوره به شدت ناسیونالیستی بود. ادبیات این کشور دنباله رو نهضت ادبیات مدرنیست شد که در اواخر قرن ۱۹ ام در فرانسه پدید آمده بود و این دوره در ادبیات آرژانتین انقلابی ایجاد کرد که ریکاردو گوئیرالز از پیشگامان مهم ادبیات مدرن آرژانتین محسوب می شود. خورخه لوئیز بورگز مشهورترین نویسنده آرژانتینی است. بورگز شیوه های جدیدی از نگاه به جهان نوین در بحث های استعاری و فلسفی خود پایه گذاری کرد و تأثیر وی از طریق نویسندگان به سراسر جهان گسترش یافت. بورگز به خاطر آثارش در قالب داستان های کوتاهی همچون «قصه ها» و «الف» بیشتر مشهور شد.
آرژانتین نویسندگان، شعرا، و روشنفکران بیشتری را در صحنه بین المللی عرضه نموده است: خوآن باتیستا آلبردی، روبرتو آرلت، آدولفو بایو کزارس، یوجینیو کامباسرس، خولیو کوتازار، استبان اچوریا، لئوپولدو لوگونز، ادواردو مالیا، حزقیل ماتینز استرادا| حزقیل ماتینز استرادا، توماس الوی مارتینز، ویکتوریا اوکامپو، مانوئی پوئیگ، ارنستو ساباتو، اسوالدو سوریانو، آلفونسینا استورنی، و ماریا النا والش. تنها یکی از آن ها یعنی کوئینو ( متولد «ژاکوئین سالوادور لاوادو» ) خوانندگان سراسر جهان را به خود مشغول ساخته است، در حالی که با مافالدای متنفر از سوپ و دسته ای از کارتون های مضحک خود، وارد وقایع دوران نوین می شود.
wiki: فرهنگ در آرژانتین