عقاب. [ ع ِ ] ( ع مص ) شکنجه کردن. ( از منتهی الارب ). مؤاخذه کردن کسی را بر گناه ، و اسم آن «عقوبة» می شود. ( از اقرب الموارد ). عقوبت کردن. ( دهار ). جزای گناه و عمل بد کسی را دادن. ( فرهنگ فارسی معین ). عذاب نمودن و شکنجه کردن. ( غیاث اللغات ). || در پی کردن. ( منتهی الارب ). || از پی کسی درآمدن. ( دهار ). || خواستن از اسب دویدن پس از دویدن را. ( از اقرب الموارد ). || به نوبت کاری کردن. ( دهار ). || غنیمت یافتن. ( دهار ). عقاب. [ ع ِ ] ( ع اِمص ، اِ ) عذاب و شکنجه و پاداش بدی. ( دهار ). جزای بدی ، و آن در پی گناه باشد، و گویند آن محنت و عذابی است که به دنبال ارتکاب گناه ، در آخرت دامنگیر انسان می شود. ( از اقرب الموارد ). تنبیه و سیاست. ( ناظم الاطباء ). ضد ثواب. ( اساس الاقتباس طوسی ). عقوبت. ( مهذب الاسماء ). آنچه به آدمی رسد بر اثر ارتکاب گناه در این جهان از رنج در جهان دیگر، اما همان رنجی را که ممکن است در نتیجه گناه در این جهان به آدمی رسد نام آن عقوبت باشد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) : و لقد استهزی برسل من قبلک فأملیت للذین کفروا ثم أخذتهم فکیف کان عقاب ِ. ( قرآن 32/13 )؛ و همانا بر رسولانی پیش از تو استهزاء شد و به کسانی که کفر کردند مهلت دادم سپس آنها را گرفتم پس عقوبت من چگونه باشد. اًن کل الاّکذّب الرسل فحق عقاب ِ. ( قرآن 13/38 )؛ همگی نبودند جز که رسولان را تکذیب کردند پس مجازات من لازم آمد. ان ربک لذومغفرة و ذوعقاب ألیم. ( قرآن 43/41 )؛ همانا پروردگار تو صاحب مغفرت و صاحب عقوبت دردناکی است. و هرچ بدان جهان باشد ثواب و عقاب جاوید باشد و هیچ بسر نیاید. ( ترجمه تفسیر طبری ). حشر و قیامت خواهد بود و سؤال و جواب و ثواب و عقاب. ( تاریخ بیهقی ص 339 ). مردم را که ایزد... این دو نعمت عطا داده است لاجرم از بهایم جداست و به ثواب و عقاب می رسد. ( تاریخ بیهقی ). زادن ایشان ز تو ای گنده پیر هست شگفتی چو ثواب از عقاب.
ناصرخسرو.
مرغ درویش بی گناه مگیر که بگیرد ترا عقاب عقاب.
ناصرخسرو.
مگر که خدمت تو طاعت خدای شده ست که هست بسته درو خلق را ثواب و عقاب.
مسعودسعد.
آنکه بی خدمتی ثواب دهیش دید بایدش بی گناه عقاب.
مسعودسعد.
در معنی بعث و قیامت و ثواب و عقاب هیچ چیز نگفتم. ( کلیله و دمنه ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
وقعه عقاب واقعه ای که در اندلس اتفاق افتاد و در آن آلفونس پادشاه قشتاله لشکریان موحدین را منهزم ساخت ( ۱۲۱۲ م . ) ( اسم ) پرنده یست از راسته شکاریان و از دسته شکارچیان روزانه که دارای جثه ای نسبتا بزرگ و پنجه و منقاری بسیار قوی است . این پرنده بسیار جسور و پر جرات است و نسبت به دیگر پرندگان شکاری قدرت و شجاعتی مخصوص دارد به طوری که برخی خلبانان گزارش داده اند عقاب حتی به هواپیماهای کوچک هم حمله می کند و گاهی موجب خطراتی می گردد . به همین جهت نیز عقاب را به نام پادشاه پرندگان می نامند . در یونان قدیم عقاب نشانه ژوپیتر بود و رومیان عقاب را نماینده قدرت خارق العاده می دانستند و روی چوبه های درفش ملی خود مجسمه او را به عنوان شکست ناپذیر نصب می کردند . ایرانیان باستان نیز آن را شعار و مظهر قدرت خویش قرار داده بودند . پرواز این پرنده به قدری زیاد است که ساعتهای متمادی می تواند به پرواز خود ادامه دهد و مسافات طولانی را به سهولت طی کند و تا ارتفاع بسیار زیاد اوج بگیرد . منقار عقاب بسیار قوی و برنده و دارای پنجه هایی پر قدرت و ناخن های بسیار تیز و خمیده است . عضلات پنجه و پای وی به قدری نیرومند است که می تواند حیوانات قوی جثه از قبیل روباه و بچه گوزن و بره های نسبتا بزرگ را به سهولت و سادگی از زمین برباید . در گرسنگی پر طاقت است و تا چند روز می تواند تحمل گرسنگی کند . قدرت دید این پرنده نیز بسیار است و از مسافات بسیار بعید کوچکترین حرکات از نظرش پوشیده نمی ماند . عقاب دارای کبر و غرور خاصی است و برای این که همواره به شکار خود تسلط داشته باشد عموما در ارتفاعات زیاد پرواز می کند . در محوطه پرواز او دیگر پرندگان شکاری قدرت پریدن و تعقیب شکار را از دست می دهند و به مجرد دیدن عقاب شکار خود را رها کرده به منظور حفظ جان خود به گوشه ای پناه می برند . عقاب دارای انواع مختلف است که از نظر رنگ و بزرگی و کوچکی و شجاعت و دلاوری با هم تفاوت دارند از قبیل : عقاب شاهی که از عقاب های دیگر قوی تر و شجاع تر و چابک تر و بلند پرواز تر است و در قلل مرتفع آلپ و پیرنه بومی است . دیگر عقاب پیگارگ است که در سواحل دریا می زید و به همین جهت به نام عقاب دریا نیز موسوم است . دیگر عقاب هلیا اتوس لو کوسفالوس که به نام عقاب آمریکایی نیز مشهور است ( در سال ۱۸۷۲ میلادی طی قانونی در دومین کنگره آمریکا به عنوان علامت رسمی دولت آمریکا شناخته شده ) آله آلغ . یا عقاب آهنین منقار . تیر پیکان دار . ۲ - رشته ای که در سوراخ گوش کشند برای انداختن حلقه . شهرکی است با نعمت و مردم بسیار
فرهنگ معین
(عِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . )کیفر دادن ، شکنجه دادن . ۲ - (اِمص . ) شکنجه ، عذاب . ( عُ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - پرنده ای است شکاری با جثه ای بزرگ دارای منقاری خمیده ،چشم هایی تیزبین و چنگال هایی نیر ومند. ۲ - صورت فلکی بزرگی در آسمان استوا و در کهکشان راه شیری به شکل لوزی نسبتاً بزرگی که روشن ترین ستارة آن نَسر طایر نام دارد.
فرهنگ عمید
سزای گناه و کار بد کسی را دادن، جزای کردار بد، عذاب. = عقبه ۱. (زیست شناسی ) پرندۀ شکاری بزرگ با چنگال های قوی و چشم های تیزبین که جانوران کوچک از قبیل خرگوش یا روباه را شکار می کند. ۲. (نجوم ) از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی است.
فرهنگستان زبان و ادب
{Aquila, Aql, Eagle} [نجوم] صورت فلکی در استوای آسمان که ستارۀ پرنور نسرِ طایر در آن قرار دارد
واژه نامه بختیاریکا
آشو تی درار
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عقاب در دو معنا به کار برده می شود.عُقاب، پرنده ای شکاری با جثه نسبتا بزرگ و نوک و چنگالهای خمیده و تیز است.عِقاب که به معنای عذاب است و کلمه «عذاب» به معنای شکنجه و عقوبت است. ...
[ویکی الکتاب] معنی عِقَابِ: کیفر - مؤاخذه (مؤاخذه انسان به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که عقیب و دنبال عمل ناخوش آیند قرار دارد ) معنی عَاقَبَ: عقاب کرد - عقوبت کرد(کلمه عقاب به معنای مؤاخذه انسان است به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که درعقب و دنباله ی عمل ناخوش آیندی قرار دارد) معنی عَاقِبُواْ: عقوبت کنید - عقاب کنید(کلمه عقاب به معنای مؤاخذه انسان است به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که درعقب و دنباله ی عمل ناخوش آیندی قرار دارد) معنی عُوقِبَ: عقاب شد - عقوبت شد(کلمه عقاب به معنای مؤاخذه انسان است به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که درعقب و دنباله ی عمل ناخوش آیندی قرار دارد) معنی عُوقِبْتُم: عقاب شدید - عقوبت شدید (کلمه عقاب به معنای مؤاخذه انسان است به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که درعقب و دنباله ی عمل ناخوش آیندی قرار دارد) ریشه کلمه: عقب (۸۰ بار)
[ویکی فقه] عقاب (پرنده). عُقاب، پرنده ای شکاری با جثه نسبتا بزرگ و نوک و چنگالهای خمیده و تیز است. از آن به مناسبت در بابهای تجارت ، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفته اند. ← در تجارت ۱. ↑ جواهر الکلام، ج۳۶، ص۲۹۸-۲۹۹. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۴۰۹. ...
عقاب یا شَهباز یا اَلّه یا آله[ ۱] [ ۲] نام رایج گروهی از پرندگان شکاری عضو خانوادهٔ بازان ( Accipitridae ) از راستهٔ بازسانان ( Accipitriformes ) است. بیش از ۷۴ گونه از عقاب ها شناسایی شده اند که در ۱۱ سرده از خانوادهٔ بازان قرار می گیرند. بیش از ۶۰ گونه از عقاب ها بومی اوراسیا و آفریقا هستند و تنها ۱۴ گونه، بومی سایر مناطق دنیا از جمله آمریکای شمالی ( ۲ گونه ) ، آمریکای مرکزی و جنوبی ( ۹ گونه ) و استرالیا ( ۳ گونه ) هستند. [ ۳] معیار دقیقی برای تمایز عقاب ها از دیگر پرندگان تیرهٔ بازان یعنی سُنقُرها، کرکس ها، بازها و کورکورها، وجود ندارد، ولی به طور کلی عقاب ها از سایر پرندگان شکاری - به جز برخی از کرکس ها - جثهٔ بزرگ تری دارند و از پاهایی بزرگ تر و نیرومندتر، منقارهایی بزرگ و خمیده و بال هایی پهن تر بهره مند هستند. عقاب ها از نظر آناتومی و ویژگی های پروازی به کرکس ها شبیه هستند، اما سر آن ها بر خلاف کرکس ها از پر پوشیده شده. عقاب ها از نظر ظاهری به سنقرها هم شباهت زیادی دارند ولی بزرگ ترند و فاصلهٔ دو سر بال هایشان طولانی تر است. شیوهٔ معمول تغذیهٔ عقاب ها هم فرق می کند؛ عقاب ها معمولاً موجودات زنده را شکار می کنند، اما کرکس ها و سنقرها، بیشتر از لاشه ها تغذیه می کنند. عقاب ها سنگین تر از آن هستند که بتوانند مانند شاهین ها و پرنده های کوچک تر تیرهٔ بازان ( مثل برخی از انواع بازها ) در هوا طعمه های خود را شکار کنند، پس معمولاً شکار خود را روی زمین غافلگیر و شکار می کنند. عقاب ها مثل جغدها در بسیاری از اوقات با کندن سر شکار خود، آن را از پای درمی آورند. [ ۴] عقاب ها منقار نیرومند و تیزی دارند و طول منقار عقاب طلایی به پنج سانتی متر می رسد. عقاب ها پاهایی نیرومند و به رنگ زرد و روشن دارند و برای درهم شکستن شکار خود، از منقار و چنگال های نیرومند خود استفاده می کنند. عقاب ها چشمانی درشت دارند که هریک از آن ها در یک طرف سر قرار دارد. همهٔ عقاب ها در روز شکار می کنند و بینایی خیلی دقیق و قابلیت پرواز عالی در ارتفاعات بالا دارند. برآورد می شود که قدرت بینایی در عقاب جنگی تا ۸ برابر بیشتر از قدرت بینایی در انسان است. این قدرت بینایی، عقاب ها را قادر می سازد تا طعمه های احتمالی را از فاصلهٔ بسیار دور، تشخیص دهند. [ ۵] این بینایی دقیق، در درجهٔ اول به مردمک های بسیار بزرگ آن ها نسبت داده می شود که حداقل پراش ( پراکندگی ) نور ورودی را فراهم می کنند. [ ۶]
عقاب (ترانه). «عقاب» ( انگلیسی: Eagle ) ترانه ای از ابرگروه سوئدی موسیقی پاپآبا است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این ترانه ادای احترامی به گروه موسیقی ایگلز بود[ ۱] و قرار بود به صورت یک تک آهنگ در آمریکا عرضه شود که عملی نشد. [ ۲] بیورن اولویوس برای نوشتن متن ترانه از رمان جاناتان مرغ دریاییریچارد باخ الهام گرفت.
عقاب (سرزمین میانه). عقاب ها در رشته افسانه های تالکین عبارتند از پرنده هایی بزرگ اندام که می توانستند سخن بگویند و در سرزمین میانی زندگی می کردند. [ ۱] [ ۲] در بیشتر داستان های تالکین عقاب ها برای کمک و امداد غیبی حضور دارند. همان طور که انت ها وظیفهٔ نگهبانی از گیاهان و درختان را دارند عقاب ها هم وظیفهٔ نگهبانی از حیوانات را بردوش دارند. عقاب ها احتمالاً از خانوادهٔ سارگپه ایان بودند و ظاهری شبیه عقاب معمولی داشتند اما بسیار بزرگ تر، پهنای بال عقاب ها ۵۵ متر است. [ ۳] تفاوت میان عقاب های معمولی و عقاب های بزرگ در داستان هابیت بیان می شود: عقاب ها موجودات مهربانی نیستند، برخی از آنها ترسو و بی رحمند. اما نژاد مربوط به دوران باستان که بومی کوه های شمالی بود برترین پرندگان بود، آنها مغرور و نیرومند بودند با روحی آزاده. [ ۴] در سیلماریلیون اشاره می شود که مقتدرترین پرندگان در جهان که پهنای بال هایش سی فاتوم ( ۵۴٫۹ متر ) است و نوکی از طلا دارد[ ۳] [ ۵] توروندور است که در زبان سینداری به معنی «شاه عقاب ها» است هر جایی که عقاب ها ظاهر می شوند به رهبری او است. [ ۶] توروندور توانست بر صورت ارباب تاریکی زخم ایجاد کند. گندالف در جایی زخمی که توسط یک تیر بر بدن توروندور ایجاد شده بود را درمان می کند و او از این رو به کوتوله ها کمک می کند و آن ها را نجات می دهد. [ ۴] همچنین توروندور در جنگ پنج سپاه هم شرکت می کند او پس از این لقب شاه پرندگان را دریافت می کند و یک تاج طلایی بر سر می گذارد. [ ۷] عقابی از کوه های مه آلود است که در طول و پیش از جنگ حلقه به گندالف کمک می کرد نام او در زبان سینداری به معنی فرمانروای باد است. [ ۸] او از نوادگان توروندور است و از برترین عقاب های شمال در دورهٔ سوم. [ ۹] هنگامی که عقاب ها باخبر شدند که گالوم از میرک وود گریخته است، به پیشنهاد راداگاست، گاواهیر را به آیزنگارد فرستادند تا خبر فرار گالوم را اطلاع دهد، در آنجا گاواهیر دریافت که گندالف در بالای برج زندانی است از این رو او را با خود به ادوراس برد. [ ۱۰] گاواهیر به دستور گندالف مراقب رود آندوئین بود و اخبار یاران حلقه را به گندالف می رساند[ ۱۱] [ ۱۲] او یکی از عقاب هایی بود که در جنگ حلقه شرکت کرد و پس از فوران کوه نابودیفرودو و سم را نجات داد. [ ۹] زمانی که گالادریل به دنبال گندالف می گشت، پس از شکست بالروگ گاواهیر را فرستاد تا او را پیدا کند و او را به لوتلورین ببرد. [ ۱۲]
عقاب (صورت فلکی). عُقاب از صورت های فلکی است. ستاره، درخشان کرکس پرنده به آسانی در این پیکر آسمانی قابل تشخیص است، چون دو ستارهٔ کم رنگ تر در دو سوی آن قرار دارند. [ ۱] زمان رسیدن به نصف النهار: ۸ شهریور مساحت ۶۵۲ درجه مربع معادل لاتین Aquila صورت فلکی عقاب را در جهان غرب از ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد به عنوان یک پرنده می شناختند که در امتداد راه شیری تابستانه قرار گرفته و منطقه ای بسیار غنی است ستاره آلفای عقاب از جمله ستارگان درخشان آسمان است و در وسط سه ستاره تشکیل دهنده دم عقاب قرار گرفته این ستاره جزوء مثلث تابستانی است دو راس دیگر این مثلث ستاره های دنب و کرکس نشسته هستند نوع طیف آلفای عقاب A۷ IV - V قدرش ۰٫۸ و فاصله آن تا زمین ۱۷ سال نوری است. ان جی سی ۶۷۰۹ یک خوشه باز با قدر ۸ شامل حدود ۴۰ ستاره است که در چند درجه ای جنوب غربی ستاره زتای عقاب در فاصله ۳۱۰۰ سال نوری از زمین قرار گرفته است. برای مشاهده آن نیاز به تلسکوپ کوچک است.
عقاب (فیلم ۲۰۱۱). عقاب عنوان فیلمی تاریخیحماسی به کارگردانی کوین مک دونالد و بازیگری چنینگ تیتوم، جیمی بل و دونالد ساترلند می باشد که در سال ۲۰۱۱ با اقتباسی از رمان ماجراجویی - تاریخی عقاب نهم اثر رزماری ساتکلیف ساخته شده است. این فیلم ماجرای افسر جوان رومی را به تصویر می کشد که به دنبال نشان عقاب روم که توسط لژیون پدرش در جنگ با قبایل شمال بریتانیای کبیر مفقود شده است می گردد. این فیلم محصول مشترک بریتانیا و ایالات متحده آمریکا می باشد که در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ در کانادا و ۲۵ مارس ۲۰۱۱ در انگلستان و ایرلند به نمایش درآمد. [ ۱] در سال۱۴۰پس از میلاد مسیح. بیست سال است که لژیون نهم امپراتوری رم در کوهستان های اسکاتلند بدون هیچ اثری ناپدید شده و اکنون فرمانده ی جوان سپاه رم با نام مارکوس آکویلا از سوی امپراتوری مامور شده تا معمای این رخداد و سرنوشت فرمانده ی لژیون که پدرش بوده را گره گشایی کند. او به همراه برده ای انگلیسی به نام اسکا روانه ارتفاعات کالدونیای اسکاتلند می شود تا در آنجا نشان لژیون نهم و همچنین پدرش را پیدا کند . اما این سفر طولانی و خطرناک خواهد بود… • چنینگ تیتوم در نقش مارکوس آکوئیلا • جیمی بل در نقش اسکا • دونالد ساترلند در نقش عموی مارکوس • مارک استرانگ در نقش گورن • طاهر رحیم در نقش پسر رئیس قبیله سیل ( قبلیه صورت رنگی ها )
عقاب (نشان شناسی). عقاب در نشان شناسی به عنوان بار، به عنوان پشتیبان و به عنوان تاج استفاده می شود. عقاب های هرالدیک را می توان در طول تاریخ جهان مانند شاهنشاهی هخامنشی یا جمهوری اندونزی کنونی یافت. نمادگرایی اروپایی پس از کلاسیک عقاب هرالدیک از یک سو با امپراتوری روم ( به ویژه در مورد عقاب دو سر ) و از سوی دیگر با سنت یوحنای انجیلی مرتبط است. عقاب طلایی اغلب بر روی پرچم امپراتوری هخامنشی ایران استفاده می شد. عقاب ( یا پرنده سلطنتی مربوط به آن ورقنا ) نماد خوارنا ( شکوه خدادادی ) بود و خاندان هخامنشی با عقاب مرتبط بودند ( طبق افسانه ها، هخامنش توسط عقاب بزرگ شد ) . فرمانروایان محلی پارس در دوران سلوکی و اشکانی ( سده سوم تا دوم پیش از میلاد ) گاهی از عقاب به عنوان پایانه پرچم خود استفاده می کردند. اشکانیان و ارمنیان نیز از پرچم های عقاب استفاده می کردند. [ ۱] در اروپا، نمادنگاری عقاب هرالدیک، مانند سایر جانوران هرالدیک، از سنت سده های میانیآغازین به ارث رسیده است. این نماد بر نمادی دوگانه استوار است: از یک طرف به عنوان نمادی از امپراتوری روم دیده می شد ( عقاب روم به عنوان نشان استاندارد لژیون های رومی در زمان کنسول گایوس ماریوس در ۱۰۲ پیش از میلاد معرفی شده بود ) . از سوی دیگر، عقاب در شمایل نگاری اوایل سده های میانی نشان دهنده سنت جان انجیلی بود که در نهایت بر اساس سنت چهار موجود زنده در حزقیال بود. با این حال، در هرالدری اولیه یا پروتو - هرالدری سده دوازدهم، عقاب به عنوان یک بار هرالدیک لزوماً با نمادهای امپراتوری یا کتاب مقدس مرتبط نبود. خانواده انگلیسی - نورمن L'Aigle، که قلعه Pevensey و Borough of Pevensey را در اختیار داشتند، از عقاب به عنوان نمادی در نمونه ای از اسلحه استفاده کردند. اولین استفاده شناخته شده از عقاب به عنوان بار هرالدیک در مهر بزرگ لئوپولد چهارم اتریش، مورخ ۱۱۳۶ یافت شده است[ ۴] آدالبرت اول، دوک تک از عقاب در مهر خود در ح. ۱۱۹۰ سال پیش از میلاد استفاده کرد. در اواخر دوره سده های میانی، در هرالدری آلمانی، عقاب به نمادی از امپراتوری مقدس روم تبدیل شد، و بنابراین خارج از نشان های برگرفته از عقاب امپراتوری، نسبتاً نادر شد. عقاب امپراتوری Reichsadler نامیده می شد و هست. نخستین شواهد استفاده از عقاب امپراتوری دو سر به میانه های سده سیزدهم برمی گردد ( وقایع نامه بزرگ , ح. ۱۲۵۰ ; سگر رول، ح. ۱۲۸۰ ) . پادشاهان آلمانی در سده چهاردهم به استفاده از عقاب تک سر ادامه دادند. در ایتالیا، جناح گیبلین ( جناح وفادار به امپراتور در درگیری طولانی بین امپراتورها و پاپ ها ) شروع به نمایش یا سمور عقابی در بالای نشان های خود کرد، که به عنوان capo dell'impero یا «رئیس سلطنت امپراتوری» شناخته می شود. [ ۵] به طور مشابه، شهرهای آلمان شروع به گنجاندن عقاب امپراتوری در مهرها و نشان های خود کردند تا به معنای بی واسطه بودن امپراتوری باشد. از این گونه استفاده، استفاده از عقاب هرالدیک در پایان دوره سده های میانی به شدت با امپراتوری روم مقدس پیوند خورد که به ندرت از عقاب به عنوان یک بار هرالدیک مستقل استفاده می شد. نمونه هایی از استفاده مداوم از عقاب در نشان ها بر اساس سنت های سده سیزدهم شامل نشان های لهستانی، موراویا و سیلزی است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
دانشنامه آزاد فارسی
عقاب (اخترشناسی). عُقاب (اخترشناسی)(Aquila) عُقاب صورت فلکی در استوای آسمانی (← کرۀ آسمانی). درخشان ترین ستارۀ آن ستارۀ قدر اول کرکس پرنده (نسر طایر) است که بین دو ستارۀ بتا و گاما عقاب قرار دارد. این صورت فلکی نشان دهندۀ یک عقاب است. نواَختر عقاب، که در ژوئن ۱۹۱۸ پدیدار شد، چند روز به درخشندگی شعرای یمانی درخشید. در اسطوره شناسی یونان، این صورت فلکی همان عقاب ژوپیتر است و به قولی، همان پرنده ای است که پرومتئوس را آزار داد. هادریانوس، امپراتور روم، فرمان داد که ستاره های جنوبی این مجموعه در صورت فلکی جداگانه ای قرار گیرند و به افتخار مرد جوانی که جان خود را فدای امپراتور کرده بود، آنتینوس نامیده شوند. بطلمیوس نیز به همین شکل به آن اشاره کرد. یوهان بایر، اخترشناس آلمانی، آن ها را همراه عقاب نمایش داد، ولی آن را گانیمدس نامید.
عقاب (پرندگان). عُقاب (پرندگان)(eagle) عُقاب عُقاب عُقاب عُقاب هر یک از چندین جنس پرندگان بزرگ شکارچی، متعلق به خانوادۀ قوشیان، راستۀ شاهین سانان. این راسته شامل عقاب طلایی Aquila chrysaetos، ساکن اوراسیا و شمال امریکا نیز می شود که فاصلۀ بین دو نوک بال آن در حالت باز دو متر است. عقاب ها دارای پراکنش جهانی اند و معمولاً آشیانه هایشان را در جنگل ها و کوه ها می سازند. همۀ آن ها پرندگان شکاری قوی و حریصی اند. عقاب هارپی بزرگ ترین عقاب دنیا است. عقاب تاس سرسفید Haliaetus leucocephalus نماد ایالات متحدۀ امریکا است. اکنون، این پرنده به علت خوردن مواد شیمیایی و سموم کشاورزی در هنگام تغذیه اش، که باعث اضمحلال باروری آنان می شود، جز در آلاسکا، کمیاب است. عقاب فیلیپینی، که گاهی عقاب فیلیپینی میمون خوار نامیده می شود و طعمۀ اصلی اش لمور پرنده است، یکی دیگر از گونه های در معرض خطر عقاب هاست. از میان رفتن قسمت های وسیع جنگل و شکار این پرنده به دست انسان، تعداد این پرنده را به شدت کاهش داده است. در بریتانیا، عقاب طلایی در ارتفاعات اسکاتلند یافت می شود، همچنین چند عقاب نیز در لِیک دیستریکت رها شده اند. در دهۀ ۱۹۸۰، تعداد و بارآوری این عقاب به علت مسمومیت کبد طعمه های آن با حشره کش ها و علف کش ها به شدت کاهش یافت و این گونه در معرض انقراض قرار گرفت. در ۱۹۹۶ در بریتانیا، عمدتاً در شمال غربی اسکاتلند و هبریدز، ۴۲۰ جفت عقاب طلایی وجود داشت که یک پنجم کل جمعیت عقاب های طلایی اروپا را تشکیل می داد. عقاب های دریایی جنس Haliaetus شامل عقاب دریایی دم سفید Haliaetus albicilla است که در ۱۹۱۶ در بریتانیا از میان رفته بود. این عقاب در دهه ۱۹۸۰ دوباره بومی آن جا شد. این گونه عمدتاً مردارخوار است و در صخره های ساحلی دریا تولید مثل می کند. در آگوست ۱۹۹۹، دولت ایرلند طرح پنج ساله ای را برای ورود دوبارۀ عقاب طلایی به ایرلند تصویب کرد. جوجه عقاب ها از اسکاتلند وارد شدند و قبل از رهاسازی در طبیعت، در دانیگال پرورش یافتند. عقاب خالدار یا عقاب جیغ کش Aquila neavia ساکن شمال اروپا است. نمونۀ مهم جنس های Thalassaetus Haliaetus، عقاب های دریایی؛ نمونۀ مهم جنس Spizaetus و Limnaetus، قرقیها؛ و نمونۀ مهم جنس Pandion، عقاب های ماهی گیر، و از جنس Circaetus، سنقرهایند. ملت های بسیاری عقاب را به منزلۀ نماد قدرت برگزیده اند. همچنین عقاب علامت پرچم سواره نظام ارتش های روم باستان و ناپلئون بود. در انجیل آمده است که عقاب نشانۀ اشرافیت و بخشش نیز بوده است. در هنر مسیحیت، عقاب نشان دهندۀ تفکر و عبادت، و نیز علامت یحیای تعمیددهنده است. در ایران، نزدیک به یازده گونه عقاب شناسایی شده است که عبارت اند از عقاب مارخور، عقاب دریایی دم سفید، عقاب ماهی خور پالاس، عقاب جنگلی، عقاب تالابی، عقاب دشتی، عقاب استپی، عقاب شاهی، عقاب طلایی، عقاب دو برادر، و عقاب پَرپا. عقاب دشتی در قسمتی از جنوب شرقی ایران یافت می شود و کمیاب است. عقاب استپی نیز در آسیای مرکزی زاد و ولد می کند و زمستان ها در ایران یافت می شود.
عقاب (منظومه). عُقاب (منظومه) شعری از پرویز ناتل خانلری. مشهورترین شعر شاعر و یکی از مشهورترین سروده های فارسی در قرن ۲۰ است، که در ۸۱ بیت در قالب مثنوی سروده شده است. داستان عقابی، که به عمرِ دراز زاغ رشک می بَرَد، اما پس از آزمودن شیوۀ مردارخوارانۀ زندگی او، حیات کوتاه خویش را به آن ترجیح می دهد. ناتل خانلری در این مثنوی از زبان خراسانیِ ساده شده ای بهره گرفته است. شعر در ۱۳۲۱ش سروده و به صادق هدایت تقدیم شده است. بر پیشانی شعر عبارتی از کتابِ خواص الحیوان آمده است.
سلیم عقاب: * نام یک پرنده شکاری گوشتخار که سلطان آسمان هاست. * پاداش بد که در بر گیرنده شکنجه و جلوگیری از فراوانی های زندگی برای هر کس یا گروه، پیشگیری از خوشی های زندگی ست.
به لری و لکی به عقاب ئه لوه، واشه، کورکوره، سرکنه ک و. . . . می گویند. برخی به اشتباه دال را نیز هم معنی با عقاب می دانند درصورتی که دال به معنی کرکس است.
عقاب یک راکت توپخانه ای ایرانی ۲۳۰ میلی متری غیر هدایت شونده و با برد ۴۵ - ۳۴ کیلومتر است. این راکت دارای چرخش تثبیت شده در پرواز بوده اما یک دایره خطای ( اصابت ) بیش از ۵۰۰ متر دارد که آن را به یک سلاح بسیار غیر دقیق تبدیل کرده است. این راکت یک کلاهک انفجاری ۷۰ کیلوگرمی تکه تکه شونده دارد هر چند که ممکن است قادر به حمل کلاهک شیمیایی نیز باشد. براساس منابع آمریکایی، مدل تغییر یافته و اصلاح شده ای از این راکت ساخته و توسعه یافته که می تواند توسط هواپیماهای اف - ۱۴ تام کت و اف - ۴ فانتوم نیروی هوایی ایران حمل و شلیک گردد. پرتاب کننده آن یک لانچر سه گانه بالا رونده است که بر روش مونتاژ بروی یک شاسی کامیون مرسدس بنز LA ۹۱۹B ۴×۴ نصب شده است. این راکت در سال ۱۹۸۵ هم زمان با جنگ ایران و عراق بر اساس قراردادی با مقامات جمهوری خلق چین بر اساس راکت ۲۷۳ میلی متری تایپ - ۸۳ ساخت چین طراحی و یک سال بعد مورد استفاده نیروهای ایرانی برای بمباران بصره قرار گرفت. ... [مشاهده متن کامل]
این موشک از موشک توپخانه ای نوع 83 چین در طول جنگ ایران و عراق و با کمک جمهوری خلق چین بر اساس توافقنامه ای که در سال 1985 به امضا رسید، ساخته شد. این موشک در سال 1986 وارد خدمت شد و بلافاصله در نبرد در حمله به منطقه مورد استفاده قرار گرفت. طبق گزارش ها شهر بصره عراق در دسامبر 1986، هدف حدود 260 تا 270 راکت عقاب قرار گرفت. برد کوتاه این موشک، استفاده از آن برای ایران را به حملات به شهرهای مرزی عراق محدود می کرد و دقت آن بسیار کمتر از گلوله های توپخانه بود. عقاب مورد استفاده ارتش ایران و سپاه پاسداران بود. معروف است که این راکت به حزب الله لبنان هم صادر شده است. موشک حوثی النجم الثاقب نیز شباهت هایی به موشک عقاب دارد.
لری بختیاری کلا:عقاب
دال
عقاب معرب واژه فارسی �اوگاب� می باشد به معنای در اوج بودن این واژه با واژه �اوکاب�در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد. عقاب در پرچم هخامنشیان نماد پادشاهی بوده است . در پاسخ به پانترکهای وهم زده باید بگویم : ... [مشاهده متن کامل]
1 - معنای ترکی این واژه کارتال می باشد. 2 - ترکها نیز از واژه فارسی شاهین استفاده می نمایند . 3 - واژه �قاب� واژه ایست فارسی .
قاپدی قاشدی ربود فرار کرد اوو قاپدی شکار را ربود اوقاپ رابینده شکار عوقاپ یا عقاب نوشته ذات کلمه را عوض نمی کند عقاب پیر قارتال از فعل قاریماق یعنی پیر شدن و خشن شدن قارتال عقاب
قاب چندین معنی داره تو ترکی حالا درمورد ریشه این کلمه مطمئن نیستم ولی میتونه اونو قاپ باشه
ام الهیثم. [ اُم ْ مُل ْ هََ ث َ ] ( ع اِ مرکب ) عقاب. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . رجوع به هیثم شود.
یا قاب عکس یعنی چارچوب عکس پس الکی واژه قاب رو به ربودن منی نکن بدی این سامانه همینه که هر دیدگاه نادرست آدم بی سوادی رو به همخوانی میزارن
آقای عبدالرضا با افسانه پردازی برای خودت و چسپوندن واژه ها فارسی به ترکی نمیتونی برای ترکی ارزش دست و پا کنی زبان ترکی زیر نگین فارسی بوده همیشه عقاب دستکاری شده واژه اُغاب هست یا اُگاب و فارسیه قاب هم ... [مشاهده متن کامل]
تو ترکی به منی چارچوب نمونه همون واژه بشقاب یعنی چارچوبی که پیش دستته پس منی قاب در ترکی رو دگرگون نکن
شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ سانسکریت فارسی فرهنگ کوچک زبان پهلوی فرهنگ واژه های اوستا این در ترکی استانبولی به عقاب تایتام گفت می شود در ترکی ترکمنی بورگوت در ترکی آذری عقاب هست ولی یک چیزی بگم در ترکی آذری واژگانی زیادی از پارسی هستند اگر پان ترکیسم ها ناراحت نمی شوند و سانسکریت اوکاب می شود
عقاب کلمه ای تورکی است که از دو جزو اوو به معنی شکار و قاب یا قاپ به معنی ربودن گرفته شده که در کل رباینده شکار معنی می دهد و هر دو جز دارای فعل در تورکی می باشد اوولاماق شکار کردن قاپماق ربودن
عُقاب : اسم پرنده عِقاب : مجازات
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢 ❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . . ✅ سگ: bark / woof 🐶 ✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶 ✅ توله سگ: yap 🐶 ... [مشاهده متن کامل]
کَرشِفت، کَرشیپتَر - واژه اوستایی ( kăršiptar ) نام پرنده ای اساطیری - گونه ای از شاهین ( عُقاب ) که دارای بال های سیاه و چَنگال های تیز و نیرومند هست و برای همین هم هست به " آله" زبانزد گشته است! ( ( آله: دارای نیروی وَرجاوَندی خدایی و فرمانروایی ) ) پرنده کَرشِفت، نماد ایران هست و در پرچم های هخامنشیان به چشم می خورد و نمونه های پُرآوزه آن: پرچم هخامنشی بُرنزی کشف شده در بخش ( منطقه ) شَهداد کرمان دِرَفش شهباز یا دِرَفش کوروش بزرگ در کاشی های تخت جمشید ( پرسپولیس ) پرچم اسطوره ای دِرَفش بنفش کاویانی کاوه آهنگر کَرش ( کَرشی ) : سیاه، تیره، مشکی - فرازمینی، ماورایی، گَرزمانی، کاریزمایی! فت ( پتَر ) : تیزرو، تندرو، بادپا، رَهوار - نیرومند، قوی، مقتدر، مدیر، کاریزما! - پیروز، مؤفق - جنگجو، جنگاوَر، شجاع، دلیر، دلاور، پهلوان، یَل، گُرد، سالار، قهرمان، سورِن! معنی: شاهین ( عربی: عُقاب ) ، چَرخ یا باز شِکاری، صَقر ، شَهباز، آله - پرنده تیره تیزرو، پرنده نیرومند سیاه - دارای فَرّ ایزدی، جنگجوی کاریزما دار، پهلوان فرازمینی برپایه وَندیداد، فرگرد2، بند42 و همچنین بُندَهِش، بخش9، بند154: کَرشِفت ( کَرشیپتَر ) ، نام پرنده ( مرغی ) اساطیری که دارای فَرّ ایزدی است و سخن گفتن می دانست و توانست با چشمان تیزبین خود جای جمشید را پیدا کند و آورنده دین مَزدَیَسنا ( زرتشتی ) به وَرِجَمکَرد هست! ( ( گفته می شود چشمان عقاب از مغز او بزرگ تر است و توانایی هشت برابر دید انسان را داراست و توانایی شناسایی رنگ های یک سنجاب از فاصله سه کیلومتری را داراست! ) ) در مینوی خرد، پرسش60، بند9: کَرشِفت، سَروَر مرغان چِهرآب ( چَخروای ) نامیده شده است! بند42: ای دادارِ ( اوستایی:داتار ) جهانِ استومند ( زمینی ) ، ای اَشون ( اَشوان، یکی از نام های خدا، راستی و نیکی ) چه کسی، دین مزداپرستی را بدان جا یا بدان ورجمکرد برد؟ آنگاه اهورامزدا پاسخ داد: ای سِپَنتمان زرتشت، پرنده ( مرغِ ) کَرشِفت! ( ( آن را با پرنده های زیر همسان ندانید: 1. سیمرغ: اوستایی: mărəyo. saĕnă مرغِ سی ( سیمرغ ) ، سیرَنگ 2. عَنقا: پارسی پهلوی و اوستایی: اَشتَرکا در اساطیر ایران و مصر: ققنوس ( معرب: کوکنوس ) یا فونیکس ( phoenix ) - پرنده ای تنها و بدون همدم ( جفت ) که پس از هزار سال ( در اساطیر ایران ) یا پس از پانصدسال ( در اساطیر مصر و یونان ) زندگی می کند و هنگامی که به پایان زندگی اش می رسد هیزم ( هیمه ) گردآوری می کند و خود را می سوزاند و از خاکستر آن قُقنوسی جوان پدید می آید! امروزه: شتر مرغ، هر چند در افسانه ها عَنقا مرغی است شبیه به سیمرغ، در منقارهای آن سوراخ هایی وجود دارد که آواز بلندی می سازد 3. وارَغنَه ( وِرِثرَغنَه ) : اوستایی: vărəyna کلاغ، زاغ، زَغَن کلاغ درجه نخست مهرپرستی و نشانه پیام آوری است! 4. دال: کَرکَس ( اوستا: کَهرَکاس ) یا لاشخور یا پرنده مُرده خوار 5. هُما ( چَمروش ) : اوستایی: هامو تَخمه ) )
آلُه ، آلوه ، اَروا ، آلِ = عقاب در فارسی باستان : اَردوفیَه ، اَردیفیَه در اوستا : اِرِزیفیَه در کُردی : هَلو . در گیلکی : آلُغ . در لکی : آلُ . در آلمانی قدیم : آرُ . منبع : دانستی هایی از ایران باستان .
عُقاب بَخشَک ها یا اجزاء واژه ی انگلیسی eagle جابه جا شده ی واژه ی اوگاب/ اوجاب پارسی و اَرَبیده ی عُقاب است : ( eagle : eag - le ( eag - al eag = اوگ ، اوج ، عُق le - = آل / اَل : نیرومند ترین مُرغی که در بالاترین و بلندترین و فرازمندترین سطح/ دیمه ی آسمان پرواز می کند و به گونه ی پِِندارشی ( مجازی، مَگاشی ) اشاره یا نَماره به نزدیک ترین مُرغ به خداوند دارد. ... [مشاهده متن کامل]
ترانویسی ( ترجمه ) گرته بَردارانه از " اَلَموت" یا به فارسی امروز : آشیانه عُقاب / اُگاب / اُغاب به انگلیسی : eagle mountain آلمانی : Adlerberg واژه ی Berg آلمانی به مینش کوه / کوف / کاف همان " بُرز " در کَلمِ ( کَلَمه ی ) اَلبُرز و اَربی شده ی بُرج و نام " بُرزو " است که روی هم رفته "بزرگ و کَلان" مینه می دهد.
عقاب که هرچند خودش به نوعی ترکی هست ولی در ترکی به عقاب : قارتال و قاراقوش ( کاراکوش ) که کارا یا قره یا قارا به معنی کبیر و بزرگ هست سیاه هم هست معنیش.
شکار عقاب طلای رو به دریا چه معنی دارد
در زبان پارسی میانه ( پهلوی ) آلوه
در زبان کوردی هه لو میگویند
جزای بدی، مجازات مخالف: ثواب
عقاب نمونه ی دیگر از کاربرد " آل " به مینه ی عقاب/ اوگاب پُرآوازه ترین دِژ یا کلات ( قلعه ) جنبش اسماعیلیه را اَلَموت می خواندند : اَلَموت : اَلَ - موت اَل = آل ، عقاب / اوگاب موت = کوه ، کاف ( کافکاس = قفقاز ) ، کوف ( شهر کوفه ) ، ... [مشاهده متن کامل]
به زبان انگلیسی کوه را : mountain و بالا رفتن ( صعود کردن ) را : mount می گویند mount > mout =موت بی وات " ن " پس الموت : کوه ِ آل / آله / عقاب / اوگاب چون آشیانه ی اوگاب در بالاترین و نوک کوه جای دارد و ناسَرراست ( غیر مستقیم ) به رزمندگان اسماعیلیه گفته می شده است.
عقاب به ترکی: " قارتال "
عقاب این واژه ای پارسی است که به اربی رفته و چهر اربی گرفته ؛ دیس پارسی آن : اوگاب یا اوجاب است اوگاب / اوجاب : اوگ / اوج - آب اوگ یا اوج چون در بلندای بسیار پرواز میکند - آب پسوندی نام ساز است مانند : شاداب ... [مشاهده متن کامل]
دیگر نام ها : سینمُرغ یا سنگمرُغ چون بر فراز کوه آشیانه دارد و سنگ یا سین نماره ( اشاره ) به کوه است دال ، شهباز ، شهبال ، پَهنبال، فَربال، هَلو ، آله، آل ( به نوعی جِن پَرنده که هنگام آبستنی زنی یه سُراغش می آید گفته میشده ) واش یا واشه : چون پرواز کردن در پارسی وازیدن است که در واژه ی پَرواز به جای مانده ، پَر پیشوند است مانند : پَرداختن بایا به گفت است که در آلمانی کهن به اوگاب aal میگفتند و اکنون Adler این که در زبان تورانی یا تورَکی یا تورَجی که نادرست تُرکی لَفزیده ( تلفظ ) میشود وات "قاف" را " گاف " میگویند نشان از دستگاه آوایی آتورپاتِگان کُهَن دارد زیرا گویش های ایران زمین به چِرایی دیرین بودن این سرزمین پدید آمده اند مانند : تورَکی ( تاتی کهن ) ، کُردی ، بلوچی ، پشتویی ، گیلکی ، مازَنی ، اسپهانی ، کِرمانی ، لُری ، لَکی ، بَختیاری ، همدانی ، قَزوینی ( کاسپینی ) ، تالشی ، خُراسانی ، تاجیکی ( سُغدی نوُین ) ، هُرمُزگانی ، تنگستانی، سمنانی. . .
عقاب: شاهین نوعی پرنده شکاری بیابان پر از مار دیدم بخواب جهان پر ز گرد؛ آسمان پر عقاب دکتر کزازی در مورد واژه عقاب می نویسد: ( ( عقاب در خوابگزاری، نشانه ی رازآلود بلند پایگی و پادشاهی است. ) ) ( نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۳٠۷. )
عِقاب =علاوه برمعنی عقوبت ومجازات که درلغت نامه ها ثبت است به معنی پرده ومانع نیز می تواند باشد مثال: روز دیگر که عُقاب جمشید افلاک را سر ازپس عِقاب خاک برافراخته شد ( جهانگشای جوینی )
ابزوگ رزخ
عقاب به زبان کوردی هلو میگویند
آل یا اله ( به ضم ل ) همان عقاب است . شکارچیان بختیاری بخصوص لردگان ، آن را بسیار بکار می برند . در واژه " الموت " که از واژه اله و موته تشکیل شده ، اله به معنی عقاب و موته به معنی آشیانه است . بلندی قلعه الموت باعث شده که ان را به آشیانه عقاب تشبیه کنند.
در اوستایی " سئن " در پارسی " سین " در نام های ایرانی بسیار پرکاربرد می باشد. رامسین= عقاب آرام سیمرغ = پرنده عقاب مانند ، پرنده افسانه ای سیندژ = دژ عقاب
در زبان لکی عقاب=عالو یا واشه نامیده میشود در ان لکی شاهین قوش نامیده می شود.
قوش در زبان لکی به معنای عقاب هستش
در زبان کردی هةلو
عِقاب:عذاب
الوه
در زبان لری بختیاری بانده::بال زننده . نوعی عقاب Bandeh
در زبان لری بختیاری با تلفظ ( آل. آله. ) ::نوعی عقاب Al. Aloh ال. اله::نوعی عقاب al. aloh