عباس میرزا ملک ارا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عباس میرزا ملک آرا. ملک آرا، پسر دوم "محمدشاه" و برادر کوچکتر "ناصرالدین شاه" می باشد و در تاریخ رجب سال ۱۲۵۵ه.ق، در تهران متولد شد؛ وی پس از مرگ پدر به حکومت قم منصوب گردید، و بعد از مدتی نیز با زدن اتهام توطئه به عراق تبعید شد. ملک آرا پس از بیست و هفت سال اقامت در بغداد به تهران بازگشت و پس از ورود به تهران، شاه او را ملقب به ملک آرا نمود. وی بر اثر عارضه سکته درگذشت و جنازه او را به قم حمل کردند و در جنب قبر پدرش محمدشاه به خاک سپردند.
"عباس میرزا" پسر دوم "محمدشاه" و برادر کوچکتر "ناصرالدین شاه" می باشد و در تاریخ رجب سال ۱۲۵۵ه.ق. در تهران متولد شد و قریب هشت سال از ناصرالدین شاه کوچک تر است. مادر او "خدیجه خانم" دختر "یحیی خان چهریقی" کرد بود که مدعی رساندن نسب خویش به خلفای بنی عباس بودند.
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، گلشن، چاپ سوم، ۱۳۶۲، ج۲، ص۲۲۲.
"حاجی میرزا آقاسی" که در دوران سلطنت محمدشاه به صدارت عظمی برگزیده شده بود و با استبداد و بی کفایتی مملکت را اداره می کرد، پس از مرگ شاه از ترس دشمنان خویش، کوشید عباس میرزا را نزد خود نگه دارد، تا زمان ورود ناصرالدین شاه تحت حمایت او در امان باشد ولی رضاقلی خان هدایت، حاضر به انجام این درخواست حاج میرزا آقاسی نشد و در نتیجه "مهدعلیا" کینه و عداوت بیشتری از عباس میرزا و مادرش به دل گرفت و پس از ورود ناصرالدین شاه مصمم شد که او را کور کند ولی اطرافیان عباس میرزا، مخصوصاً "فرهاد میرزا معتمدالدوله" عموی او، از این امر اطلاع یافتند و او را تحت حمایت "کلنل فرانت" کاردار سفارت انگلیس قرار دادند.
رائین، اسماعیل، حقوق بگیران انگلیس در ایران، تهران، علمی، چاپ نهم، ۱۳۷۳، ص۱۱۵.
"عباس میرزا" پس از بیست و هفت سال اقامت در عتبات و بغداد و مدت کمی هم در استامبول، در محرم سال ۱۲۹۵ه.ق. به تهران بازگشت و پس از ورود به تهران، شاه او را ملقب به ملک آرا نمود، شش هزار تومان مواجب سالیانه برای او و یک هزار و پانصد تومان برای "محمدمیرزا" پسرش برقرار نمود و چندی بعد، به وساطت "حاج میرزا حسین خان سپهسالار" صدر اعظم به حکومت زنجان منصوب و روانه آن دیار گردید اما چیزی از حکومتش نگذشت که او از آنجا به قفقازیه فرار کرد ولی در ذی القعده ۱۲۹۶ه.ق. به وساطت "حاجی میرزا حسین خان سپهسالار" باز به ایران مراجعت نمود و حکمران قزوین شد، سپس استعفا کرد و خانه نشین بود تا در رمضان ۱۳۱۱ه.ق. به حکومت گیلان معین گشت و تا شعبان ۱۳۱۳ه.ق. در این سمت بود. زمانی که استعفا کرد و به تهران آمد، شاه به اصرار وزیر مختار روس، او را به «سفارت فوق العاده» برای تبریک جلوس "نیکلای دوم" برگزید. عباس میرزا پس از قتل ناصرالدین شاه به امر "مظفرالدین شاه" به روسیه رفت و پس از مراجعت و مدت کوتاهی که سمتی را عهد ه دار نبود، در تاریخ ۱۳۱۴ه.ق. به جای "میرزا محسن خان مشیرالدوله" به «وزارت عدلیه» انتخاب شد.
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، گلشن، چاپ سوم، ۱۳۶۲، ج۲، ص۲۲۴-۲۲۳.
...

پیشنهاد کاربران

عباس میرزا مُلک آرا ( ۶ آذر ۱۲۱۸ – ۲۵ فروردین ۱۲۷۶ ) شاهزادهٔ قاجار و برادر ناتنی ناصرالدین شاه بود. پدرش محمدشاه او را به یاد پدر خود عباس میرزا، عباس نامید. عباس همچنین نام مرشد و صدراعظم او، حاجی میرزا آقاسی نیز بود. مادرش خواهر یحیی خان چهریق حکمران آذربایجان غربی بود، در واقع یحیی خان چهریق دایی عباس میرزا مُلک آرا به شمار می آمد.
...
[مشاهده متن کامل]

عباس میرزا هم از ناصرالدین شاه کوچکتر بود و نیز مادرش از تبار کرد و سنی مذهب بود و این دو مانع از ولیعهدی او می شد. محمدشاه عباس میرزا را بیش از سایر فرزندانش دوست می داشت و به او لقب «نایب السلطنه» بخشیده بود. عباس میرزا مورد سوء ظن ناصرالدین شاه قرار داشت، چرا که شاه او را مدعی تاج و تخت می پنداشت. او مدت بیست و هفت سال را در تبعید در بغداد و استانبول به سر برد. در ۱۲۹۴ ( قمری ) با کسب اجازه از ناصرالدین شاه قاجار به ایران بازگشت. شاه به او لقب مُلک آرا داد و حکومت زنجان را به او سپرد. بعد از مدتی عباس میرزا از ترس به قفقاز گریخت و این بار با وساطت میرزا حسین مشیرالدوله در ۱۲۹۶ ( قمری ) به ایران بازگشت. او در سال ۱۳۱۴ ( قمری ) به جای محسن مشیرالدوله وزیر عدلیه شد و دو سال بعد در هنگام اسب سواری به دلیل سکتهٔ قلبی درگذشت.
عباس میرزا زیر نظر رضاقلی خان هدایت تربیت یافته بود و سواد ادبی خوبی داشت. او کتابی در شرح حال خود نوشته است.
محمدشاه، پدر عباس میرزا، به همان اندازه که از مهدعلیا ( مادر ناصرالدین شاه ) بیزار بود، شیفتهٔ خدیجه خاتون ( مادر عباس میرزا ) بود. پدر خدیجه خانم با شیوخ نقشبندیه ارتباط داشت و دخترش را به توصیه پدر شیخ عبیدالله نهری به عقد شاه درآورده بود. با توجه به این موارد، مهد علیا، کینه عمیقی از این مادر و فرزند داشت. پس از مرگ محمد شاه، مادر عباس میرزا، اندیشناک بود که پسرش را به نیرنگ مهدعلیا مسموم گردانند. از این رو از کاردار سفارت انگلیس درخواست حمایت کرد. فرانت، کاردار سفارت، به او اطمینان داد که سفارت سلامت پسرش را تضمین می کند، و اگر لازم افتد مادر و فرزند را در سفارت پناه خواهد داد. فرانت همچنین پیامی به مهد علیا فرستاد. در جواب آن نامه، مهدعلیا اطمینان داد که هیچ نیت بدی ندارد و نمی گذارد آزاری به او وارد آید و حتی جانب آن بانو را نگاه خواهد داشت.
در سال ۱۲۶۷ قمری ( یک سال قبل از عزل امیرکبیر ) به هنگام سفر به اصفهان، ناصرالدین شاه قصد نداشت عباس میرزا و مادر وی را همراه ببرد اما به اصرار امیرکبیر آنان همراه کاروان شدند. در هنگام بازگشت شاه عباس میرزا را حاکم قم نمود تا در حالتی تبعید گونه از پایتخت دور بماند. امیرکبیر فرمان شاه را نقض کرد و به آن ها دستور داد همراه کاروان شوند. شاه با امیرکبیر به منازعه برخاست و بر حکم خود اصرار کرد و در ضمن به امیرکبیر بی اعتماد شد. ابوالحسن غفاری ( عموی کمال الملک ) این ماجرا را در این پرده نقاشی که در اصل برای کتاب هزار و یک شب ترسیم شده، هارون الرشید را به شکل ناصرالدین شاه و جعفر برمکی را به شکل امیرکبیر در کنار جوانی که احتمالاً عباس میرزاست نقش کرده است که این نقاشی را می توان به هوشمندی و آینده نگری نقاش یا به بدخواهی و دشمنی او با امیرکبیر منتسب کرد.

عباس میرزا ملک اراعباس میرزا ملک اراعباس میرزا ملک ارا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عباس_میرزا_ملک‌آرا

بپرس