طبقه سی و دوم فلاسفه اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طبقه بندی فلاسفه اسلامی از نظر سیر زمانی بر حسب استاد و شاگردی می باشد. یعنی آنان که در یک طبقه قرار می گیرند، یا واقعا از اساتید طبقه بعدی و شاگردان طبقه قبل هستند و یا هم زمان آن ها می باشند. منظور از فلاسفه اسلامی آن هایی هستند که در جو اسلامی و محیط اسلامی فعالیت داشته اند و احیانا مسلمان هم نبوده اند. در طبقه سی و دوم چهارده نفر از فیلسوفان اسلامی حضور دارند.
حاج شیخ عباسعلی فاضل خراسانی. چنان که گفتیم در معقول از شاگردان مع الواسطه حاجی سبزواری و در منقول از شاگردان مرحوم میرزای شیرازی است. وی از نمونه های فضل و جامعیت یک قرن اخیر است. سه نفر در آن عصر ضرب المثل جامعیت و دقت و تحقیق بوده اند: حاج فاضل خراسانی در مشهد، حاج شیخ عبدالنبی نوری در تهران، حاج میرزا حسین علوی سبزواری در سبزوار.می گویند حاج میرزا حسین، افضل آنها بوده است. مرحوم حاج فاضل در زمان خودش مدرس رسمی کتب فلسفه در حوزه بارونق مشهد بود. معظم له در همان سال که همتای تهرانی اش مرحوم حاج شیخ عبدالنبی درگذشت (سال ۱۳۴۴)، در مشهد وفات یافت.
میرزا عسکری شهیدی مشهدی
میرزا عسکری شهیدی مشهدی، معروف به آقابزرگ حکیم. از احفاد مرحوم میرزا مهدی شهید است که هم طبقه ملاعلی نوری است و در طبقه بیست و هشتم از آن ها یاد شد.بیت شهیدی در مشهد در حدود صدوپنجاه سال بیت علم و حکمت و روحانیت بود. مرحوم آقابزرگ فرزند مرحوم میرزا ذبیح اللّه است و او فرزند و شاگرد مرحوم میرزا هدایت اللّه و او فرزند و شاگرد مرحوم میرزا مهدی شهید است که شاگرد مرحوم آقامحمد بیدآبادی و شیخ حسین عاملی بوده است.از تحصیلات مرحوم آقابزرگ اطلاع درستی نداریم. ظاهراً ابتدا شاگرد پدرش و مرحوم ملاغلامحسین شیخ الاسلام و میرزامحمد سروقدی در مشهد بوده و بعد به تهران آمده و اندکی زمان مرحوم جلوه را درک کرده و نزد حکیم اشکوری و حکیم کرمانشاهی نیز درس خوانده است. این بنده در ابتدای تحصیل مقدمات عربی در مشهد (سال های ۱۳۵۲- ۱۳۵۴هـ. ق) او را که پیرمردی سپیدموی و ساده زیست بود دیده بودم.وی فرزندی داشت به نام میرزا مهدی که در همه حوزه عظیم و پررونق مشهد در آن وقت از نظر فضل و فضیلت مانند ستاره می درخشید؛ استاد شرح منظومه و اسفار و کفایه بود. آن وقت سنین میان سی و چهل را طی می کرد. آن جوان در سال ۱۳۵۴ درگذشت و مشهد را عزادار ساخت. سال بعد خود مرحوم آقابزرگ درگذشت و با درگذشت این دو نفر پرونده روحانیت و حکمت و فلسفه در این خاندان بسته شد.مرحوم آقابزرگ به وارستگی و صراحت لهجه و آزادگی و آزادمنشی شهره بود. با اینکه در نهایت فقر می زیست، از کسی چیزی نمی گرفت. یکی از علمای مرکز که با او سابقه دوستی داشته است پس از اطلاع از فقر او، در تهران با مقامات بالا تماس می گیرد و ابلاغ مقرری قابل توجهی برای او صادر می شود. آن ابلاغ همراه نامه آن عالم مرکزی به آقابزرگ داده می شود. مرحوم آقابزرگ پس از اطلاع از محتوا ضمن ناراحتی فراوان از این عمل دوست تهرانی اش، در پشت پاکت می نویسد: «ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم...» و پاکت را با محتوایش پس می فرستد.
آقا سیدحسین بادکوبه ای
آقا سیدحسین بادکوبه ای. مرحوم بادکوبه ای در سال ۱۲۹۳ در دهی از دهات بادکوبه متولد شد. پس از تحصیل مقدمات به تهران آمد و ریاضیات را نزد میرزای جلوه (اواخر عمر جلوه) آموخت و فلسفه را از محضر حکیم اشکوری و حکیم کرمانشاهی استفاده کرد. آنگاه به نجف رفت و به تکمیل علوم نقلیه در حوزه آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و شیخ حسن ممقانی پرداخت.مطابق نقل علامه تهرانی در نقباء البشر مرحوم بادکوبه ای در نجف در علوم عقلی و نقلی شهرت یافت و به تدریس رشته های مختلف نقلی و عقلی پرداخت. گروه بسیاری از محضرش بهره مند شدند. حضرت استادنا العلامه آقای حاج سیدمحمدحسین طباطبایی (مدظله) طبیعیات و الهیات شفا را از اول تا آخر نزد این مرد بزرگ در نجف تحصیل کرده اند. مطابق نقل علامه تهرانی، این مرد و مرحوم حاج شیخ محمدحسین غروی دو چهره ای بودند که در آن زمان در نجف به اطلاع بر علوم عقلیه شناخته می شدند. مشارالیه در سال ۱۳۵۸ در نجف اشرف درگذشت
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۵۸۴.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس