صوان الحکمه و ثلاث رسائل فی الاجرام و المحرک الاول و الکمال

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] صوان الحکمة و ثلاث رسائل فی الأجرام و المحرک الأول و الکمال تألیف ابوسلیمان منطقی سجستانی (قرن چهارم) یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین متون در سنت تاریخ نگاری فلسفی است. صوان از جمله منابعی است که هم در عصر خود و هم پس ازآن کتاب موثقی بوده است. آنچه امروز در دسترس ما قرار دارد، منتخب یا تلخیصی از نسخه اصلی صوان الحکمة است. نسخه حاضر به ضمیمه سه رساله از سجستانی با مقدمه و تصحیح عبدالرحمن بدوی در پاریس منتشر شده است.
کتاب با مقدمه تحقیقی عبدالرحمن بدوی در ذکر شرح حال، تألیفات و دیدگاه های سجستانی آغاز شده است. متن اثر از یک مقدمه و دو بخش عمده تشکیل شده است. مقدمه کتاب شامل مطالبی است در باب تاریخ ظهور فلسفه، ذکر فیلسوفان اولیه و بحثی پیرامون تاریخ طب. بخش اول صوان الحکمة دربردارنده اندرزهایی از 136 حکیم یونانی است و بخش دوم کتاب مشتمل بر پندهای 34 حکیم حوزه اسلامی که بیشتر آن ها از فلاسفه و حکمای معاصر سجستانی هستند. در انتهای کتاب سه مقاله از سجستانی موضوع اجرام علوی، محرک اول و کمال ویژه نوع انسان ارائه شده است.
سجستانی در صوان از منابع یونانی فراوانی بهره برده است. ترجمه های اسحاق بن حنین و یحیی نحوی هم از دیگر منابع گمنام صوان الحکمة هستند و البته ابوسلیمان از مصادر فراوان دیگری در تصنیف کتابش استفاده کرده که با اطلاعاتی که اکنون در دسترس ماست قابل شناسایی نیستند
صوان در لغت به معنای جامه دان و صندوق و محفظه ای برای نگهداری البسه است و صوان الحکمة کنایه از محفظه حکمت و دانش است. گویا عنوان رایجی بوده است برای کتبی که در زمینه تاریخ حکما نوشته می شد. چنانچه تاریخ حکمای صاعد اندلسی و ملل و نحل شهرستانی و... را نیز صوان الحکمة می گفتند؛ اما نخستین بار سجستانی این عنوان را برای کتاب خود برگزید.
در مورد شیوه نگارش اثر می توان گفت که تاریخ نگاری فلسفی به معنای متعارف امروزی، یعنی بررسی سیر تحول اندیشه، نزد قدما مرسوم نبوده است. لذا در صوان با چنین فضایی روبه رو نیستیم. کتب به جا مانده در زمینه تاریخ فلسفه نشان می دهد که شیوه تاریخ نگاری فلسفی در قرون گذشته بسیار متفاوت از ساختار امروزی آن بوده و قدما به شیوه های متنوعی آرا و اندیشه های حکما را ثبت و ضبط کرده اند. برخی تاریخ نگاران فلسفه به سیره نویسی و جمع آوری اطلاعات جزئی پیرامون زندگی حکما بسنده کرده اند و چیزی بیش از زندگی نامه ایشان به دست نمی دهند. کتاب الفهرست ابن ندیم (متوفی 380ق)، طبقات الأطباء ابن جلجل (متوفی 377ق) و تاریخ الحکماء قفطی (متوفی 646ق) به این شیوه نگارش یافته اند. برخی دیگر تنها به بیان کلمات قصار بزرگان و ارائه گفتارهای حکیمانه اکتفا می کنند و به سرگذشت اندیشمندان التفاتی ندارند. این گونه تاریخ نگاری ها بیشتر شبیه اندرزنامه ها و گلچین های ادبی است. در این شیوه ذوق و سلیقه نگارنده و میزان دسترسی او به منابع، در گزینش گفتار حکما تأثیر فراوان دارد. نوادر الفلاسفة حنین بن اسحاق (متوفی 260ق)، الکلم الروحانیة فی الحکم الیونانیة ابوالفرج هندو (متوفی 420ق) و محبوب القلوب قطب الدین اشکوری لاهیجی (ق11) نمونه هایی از این شیوه نگارش هستند. در زمان ابوسلیمان سجستانی تاریخ نگاری به هر دو شیوه رایج بوده است. ابوسلیمان کمابیش از شیوه نخست بهره گرفته، اما به تحقیق می توان گفت که در صوان الحکمة شیوه دوم غالب بوده است. این کتاب مملو از گفتارهای حکیمانه ای است که از روی نوشته ها و یا گفته های حکما جمع آوری شده است. این امر نشان دهنده میزان دسترسی ابوسلیمان به منابع است. این پندها از تالس ملطی آغاز می شود و بدون رعایت نظم تاریخی تا ابوسلیمان مقدسی ادامه می یابد. با توجه به شواهد تاریخی موجود در اثر می توان گفت که صوان الحکمة در فاصله زمانی کندی (متوفی 255ق) تا ابن سینا (متوفی 428ق)، مقارن با روزگار فارابی (متوفی 359ق) و عامری (متوفی 381) شکل گرفته است.
در مقدمه صوان، به نقل از ابوعیسی، مطلبی در مورد تاریخ ظهور فلسفه آمده است. ابوعیسی احمد بن منجم تبرستانی از علمای قرن سوم و صاحب کتاب سنی العالم علی سبیل الحجة و البرهان در تاریخ است و در نگارش کتاب خود از سرچشمه های ایرانی، یونانی، سریانی مسیحی و تاریخ فرفوریوس استفاده کرده است. این اثر به ظاهر مفقود است و بخش هایی از آن در صوان الحکمة سجستانی آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس