صفاریان
/saffAriyAn/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] پیدایش حکومت صفاریان در سیستان و قرار گرفتن در مقابل خلافت عباسیان به دورۀ استیلای دویست سالۀ اعراب بر زندگی سیاسی و اجتماعی این سرزمین پایان داد.
سلسلۀ صفاریان که به وسیلۀ یعقوب بن لیث بنیان گذاشته شد در مدت کمی بخش وسیعی از قلمرو خلافت عباسی را تسخیر کرد و تا دروازۀ پایتخت به مصاف خلیفه رفت.
برآمدن یعقوب لیث
اگر چه برخی مورخان نسب یعقوب بن لیث را به خسرو پرویز پادشاه ساسانی می رسانند.اما آن چه مسلم است یعقوب پسر لیث در روستای قرنین سیستان همراه برادرانش به رویگری مشغول بود و در جوانی به عیاران پیوست.در سال (۲۳۷ ه .ق) که صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و بر ضد طاهریان قیام کرد، یعقوب به خدمت او درآمد ولی پس از مدتی بین آن دو به خاطر غنائم اختلاف پدید آمد و صالح پس از مدتی از سیستان فرار کرد.در این موقع دِرْهم بن نصر سیستان را تسخیر و یعقوب را فرماندۀ سپاه خود نمود ولی بعدها به جهت هراس از قدرت یعقوب توطئه قتل او را ریخت اما یعقوب باخبر شد و او را زندانی نمود و خود به سال ۲۴۷ ه .حاکم سیستان گردید.
فرو نشاندن فتنۀ عمار
یعقوب پس از فرو نشاندن فتنۀ عمار خارجی در سال ۳۵۳ ه .ق به خراسان رفت و هرات و بوشنگ را تصرف کرد و سپس کرمان و شیراز را در سال ۲۵۵ ه .تصرف کرد و چون با ارسال هدایای زیادی به خلیفه بغداد اعلام اطاعت کرد، فرمان حکومت بلخ، طبرستان، فارس، کرمان وسیستان به او داده شد.یعقوب در سال ۲۵۹ به نیشابور، قلمرو طاهریان، حمله و به حکومت آنها را خاتمه داد سپس راهی طبرستان گشته حسن بن زید علوی را فراری داد اما با شورش مردم مجبور به بازگشت شد.و آن را به اطلاع خلیفه رساند ولی خلیفه بغداد در موسوم حج به حاجیان ری، خراسان و طبرستان حکمی فرستاد که یعقوب از فرمان ما تمرد کرده، او را لعن کنید.پس یعقوب بعد از تصرف فارس عازم بغداد شد؛ خلیفه برای جلوگیری از ورود او به بغداد منشور حکومت خراسان و طبرستان و فارس را برای او فرستاد ولی او نپذیرفت.در نبردی که بین لشکر بغداد و سپاه یعقوب در "دیرالعاقول" رخ داد سپاه یعقو منهزم گشت.یعقوب در سال ۲۶۵ ه .ق بر اثر بیماری درگذشت.
حکومت عَمرو
...
سلسلۀ صفاریان که به وسیلۀ یعقوب بن لیث بنیان گذاشته شد در مدت کمی بخش وسیعی از قلمرو خلافت عباسی را تسخیر کرد و تا دروازۀ پایتخت به مصاف خلیفه رفت.
برآمدن یعقوب لیث
اگر چه برخی مورخان نسب یعقوب بن لیث را به خسرو پرویز پادشاه ساسانی می رسانند.اما آن چه مسلم است یعقوب پسر لیث در روستای قرنین سیستان همراه برادرانش به رویگری مشغول بود و در جوانی به عیاران پیوست.در سال (۲۳۷ ه .ق) که صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و بر ضد طاهریان قیام کرد، یعقوب به خدمت او درآمد ولی پس از مدتی بین آن دو به خاطر غنائم اختلاف پدید آمد و صالح پس از مدتی از سیستان فرار کرد.در این موقع دِرْهم بن نصر سیستان را تسخیر و یعقوب را فرماندۀ سپاه خود نمود ولی بعدها به جهت هراس از قدرت یعقوب توطئه قتل او را ریخت اما یعقوب باخبر شد و او را زندانی نمود و خود به سال ۲۴۷ ه .حاکم سیستان گردید.
فرو نشاندن فتنۀ عمار
یعقوب پس از فرو نشاندن فتنۀ عمار خارجی در سال ۳۵۳ ه .ق به خراسان رفت و هرات و بوشنگ را تصرف کرد و سپس کرمان و شیراز را در سال ۲۵۵ ه .تصرف کرد و چون با ارسال هدایای زیادی به خلیفه بغداد اعلام اطاعت کرد، فرمان حکومت بلخ، طبرستان، فارس، کرمان وسیستان به او داده شد.یعقوب در سال ۲۵۹ به نیشابور، قلمرو طاهریان، حمله و به حکومت آنها را خاتمه داد سپس راهی طبرستان گشته حسن بن زید علوی را فراری داد اما با شورش مردم مجبور به بازگشت شد.و آن را به اطلاع خلیفه رساند ولی خلیفه بغداد در موسوم حج به حاجیان ری، خراسان و طبرستان حکمی فرستاد که یعقوب از فرمان ما تمرد کرده، او را لعن کنید.پس یعقوب بعد از تصرف فارس عازم بغداد شد؛ خلیفه برای جلوگیری از ورود او به بغداد منشور حکومت خراسان و طبرستان و فارس را برای او فرستاد ولی او نپذیرفت.در نبردی که بین لشکر بغداد و سپاه یعقوب در "دیرالعاقول" رخ داد سپاه یعقو منهزم گشت.یعقوب در سال ۲۶۵ ه .ق بر اثر بیماری درگذشت.
حکومت عَمرو
...
wikifeqh: صفاریان
[ویکی شیعه] صفاریان از نخستین حکومت های مستقل ایرانی بودند که نزدیک یک و نیم قرن (۲۴۷- ۳۹۴ق.) بر مناطق شرقی و جنوبی ایران مانند کابل، سیستان، کرمان و فارس و نیز در اوج قدرت خود بر خراسان حکومت می کردند. صفاریان بخصوص در بیشتر سال های حکومت یعقوب لیث صفاری(۲۶۵- ۲۸۷ ق.)، بنیانگذار این حکومت، روابط دوستانه ای با خلافت عباسی نداشتند. صفاریان وابستگی به خلافت عباسی نداشتند و از سوی خلیفه عباسی حاکم سیستان نشدند بلکه بعد از تصرف مناطق وسیعی از ایران، قدرت خود را به خلیفه تحمیل کردند و او را وادار به رسمیت شناختن قدرت خود ساختند. به دلیل همین رابطه خصمانه با خلافت عباسی، برخی از منابع تاریخی، صفاریان را به شیعه گری و یا اسماعیلی گری متهم کرده اند یا حکومت آنان را فراهم کننده شرایط مساعد برای رشد تشیع در شرق ایران ارزیابی کرده اند. این نظر در میان پژوهشگران معاصر موافقان و مخالفانی دارد.
بنیانگذار حکومت صفاریان، یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می پرداختند. یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد. او با تصرف مناطق شرق افغانستان هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.
یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت طاهریان پایان داد و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در طبرستان بر حسن بن زید علوی پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.
بنیانگذار حکومت صفاریان، یعقوب لیث صفاری بود که همراه با برادران خود به یکی از دسته های عیاران در سیستان پیوسته بودند. در آن دوران سیستان عرصه فعالیت گروه های مختلف خوارج بود و عیاران به نوعی به مبارزه با خوارج می پرداختند. یعقوب لیث در ابتدا از سربازان صاحب بن نصر بود اما کم کم به واسطه شایستگی نظامی ارتقا یافت و بعد از مدتی خود رهبری گروهی از عیاران را بر عهده گرفت و با شکست دسته هایی از خوارج و همراه کردن آنان بر خود بر اوضاع سیستان مسلط شد و بر هرات و کابل نیز غلبه کرد. او با تصرف مناطق شرق افغانستان هدایای با ارزشی برای خلیفه عباسی فرستاد و به این ترتیب خود را به عنوان یکی از فرماندهان مرزهای اسلامی مطرح ساخت.
یعقوب لیث همزمان به سوی مناطق داخلی ایران پیشروی کرد و کرمان را به تصرف خود در آورد که در آن زمان زیر نظر طاهریان اداره می شد و در سال ۲۵۵ به سوی فارس حمله کرد و نماینده خلیفه را از شیراز بیرون راند. مدتی بعد یعقوب به سوی خراسان راهی شد و به امارت طاهریان پایان داد و آخرین امیر طاهری را دستگیر کرد. او همچنین در طبرستان بر حسن بن زید علوی پیروز شد و او را به عقب نشینی به دیلم واداشت.
wikishia: صفاریان
دانشنامه آزاد فارسی
صَفّاریان
صَفّاریان
صَفّاریان
نخستین سلسلۀ حکمرانِ مستقل ایرانی پس از اسلام. این سلسله به دست یعقوب لیث صفاری (حک: ۲۴۷ـ۲۶۵ق) تأسیس شد و چون صفّاری (= رویگری) پیشۀ یعقوب و پدرش لیث صفار بود، نام این سلسله نیز به «صَفّاریان» موسوم بود. با کاهش نفوذ خلفای عباسی در سیستان (اواخر قرن ۲ق)، به سبب وجود سه گروه قدرتمند اجتماعی عیّاران، مطوّعه و خوارج، یعقوب لیث بر حکمران سیستان غلبه کرد و حکومت آن منطقه را به دست گرفت (۲۴۷ق) و قلمرو خود را وسعت بخشید. پس از او برادرش، عمرولیث، به امارت رسید، اما وی نتوانست قلمرو دولت صفاری را کاملاً حفظ کند. پس از اسارت عمرو به دست امیراِسماعیل سامانی، به ترتیب طاهر بن محمد، لیث بن علی و محمد بن علی به تخت نشستند. بی کفایتی آن ها در ادارۀ امور سبب ضعف اقتدار دولت صفاری و غلبۀ سامانیان بر سیستان شد (۲۹۸ق). سامانیان از این پس، تا ۳۱۱ق بر سیستان حکومت کردند، اما با روی کار آمدن ابوجعفر احمد بن محمد (حک: ۳۱۱ـ۳۵۲ق)، تحت حمایت و تابعیت سامانیان، سلسلۀ صفاریان در محدودۀ سیستان احیا شد و از آن پس تا پایان قرن ۴ق دوام یافت. آخرین امیر این سلسله، خلف بن احمد (حک: ۳۵۲ـ۳۹۳ق)، با استفاده از ضعف سیمجوریان و آل بویه در اواخر حکومت خود، توانست قهستان و کرمان را نیز ضمیمۀ قلمرو خود کند، اما اقتدار فزایندۀ محمود غزنوی مانع او شد و سرانجام امارت خلف و حکومت صفاریان به دست غزنویان برافتاد (۳۹۳ق). با این همه، اخلاف صفاریان تا اواخر دورۀ صفویه در سیستان اعتبار و قدرت داشتند. دوران سلطنت صفاریان، آرامش اوضاع اجتماعی و آبادانی سیستان را در پی داشت. این دوره از ادوار مهم تاریخ ایران در زمینۀ آغاز سیر تجدید حیات سیاسی، علمی ـ ادبی و احیای فرهنگ و زبان ایرانی به شمار می رود که با تداوم آن به کوشش سامانیان و غزنویان به کمال رسید.
صَفّاریان
صَفّاریان
نخستین سلسلۀ حکمرانِ مستقل ایرانی پس از اسلام. این سلسله به دست یعقوب لیث صفاری (حک: ۲۴۷ـ۲۶۵ق) تأسیس شد و چون صفّاری (= رویگری) پیشۀ یعقوب و پدرش لیث صفار بود، نام این سلسله نیز به «صَفّاریان» موسوم بود. با کاهش نفوذ خلفای عباسی در سیستان (اواخر قرن ۲ق)، به سبب وجود سه گروه قدرتمند اجتماعی عیّاران، مطوّعه و خوارج، یعقوب لیث بر حکمران سیستان غلبه کرد و حکومت آن منطقه را به دست گرفت (۲۴۷ق) و قلمرو خود را وسعت بخشید. پس از او برادرش، عمرولیث، به امارت رسید، اما وی نتوانست قلمرو دولت صفاری را کاملاً حفظ کند. پس از اسارت عمرو به دست امیراِسماعیل سامانی، به ترتیب طاهر بن محمد، لیث بن علی و محمد بن علی به تخت نشستند. بی کفایتی آن ها در ادارۀ امور سبب ضعف اقتدار دولت صفاری و غلبۀ سامانیان بر سیستان شد (۲۹۸ق). سامانیان از این پس، تا ۳۱۱ق بر سیستان حکومت کردند، اما با روی کار آمدن ابوجعفر احمد بن محمد (حک: ۳۱۱ـ۳۵۲ق)، تحت حمایت و تابعیت سامانیان، سلسلۀ صفاریان در محدودۀ سیستان احیا شد و از آن پس تا پایان قرن ۴ق دوام یافت. آخرین امیر این سلسله، خلف بن احمد (حک: ۳۵۲ـ۳۹۳ق)، با استفاده از ضعف سیمجوریان و آل بویه در اواخر حکومت خود، توانست قهستان و کرمان را نیز ضمیمۀ قلمرو خود کند، اما اقتدار فزایندۀ محمود غزنوی مانع او شد و سرانجام امارت خلف و حکومت صفاریان به دست غزنویان برافتاد (۳۹۳ق). با این همه، اخلاف صفاریان تا اواخر دورۀ صفویه در سیستان اعتبار و قدرت داشتند. دوران سلطنت صفاریان، آرامش اوضاع اجتماعی و آبادانی سیستان را در پی داشت. این دوره از ادوار مهم تاریخ ایران در زمینۀ آغاز سیر تجدید حیات سیاسی، علمی ـ ادبی و احیای فرهنگ و زبان ایرانی به شمار می رود که با تداوم آن به کوشش سامانیان و غزنویان به کمال رسید.
wikijoo: صفاریان
پیشنهاد کاربران
صَفّاریان ( ۸۶۱ میلادی–۱۰۰۳ میلادی ) دودمانی ایرانی تبار و سنی مذهب بودند که بر گستره ای شامل بخش هایی از ایران، تاجیکستان، پاکستان، افغانستان، ازبکستان و ترکمنستان کنونی فرمانروایی می کردند. صفاریان نسب خود را به ساسانیان و از طریق آن به پادشاهان کیانی و پیشدادی می رساندند، علاوه بر صفاریان خاندان های دیگری مثل سامانیان و آل بویه نیز نسب خود را به شاهان قدیم ایران می رساندند. به عقیدهٔ باستانی پاریزی علت این انتساب ها، اعتقاد به فرّ ایزدی پادشاهان قدیم ایران بود. در زمان صفاریان زبان فارسی زبان رسمی شد و تا حدودی از مرگ تدریجی آن جلوگیری شد. به طوری که یعقوب لیث دستور داده بود که در کاخ او تنها به زبان فارسی سخن گفته شود و سخن گفتن به زبان عربی دارای مجازات بود، همچنین یعقوب لیث از شاعران بسیاری حمایت می کرد.
... [مشاهده متن کامل]
یعقوب لیث صفاری مردی عیار و جوانمرد اهل سیستان بود و به دلیل محبوبیتی که میان مردم آنجا به خاطر جنگ با خوارج به دست آورده بود، توانست قدرت را به دست گیرد و به حکومت برسد. یعقوب لیث بعد از تشکیل حکومت خود، ابتدا به کرمان و شیراز حمله کرد و آن نواحی را تسخیر نمود، سپس به خراسان رفت و آنجا را فتح کرد و حکومت طاهریان را نابود ساخت. وی سپس به طبرستان رفت، ولی در جنگ با علویان طبرستان شکست خورد و عقب نشینی کرد. یعقوب لیث صفاری همیشه آرزو داشت روزی حکومت بنی عباس را سرنگون کند، به همین جهت با لشکری فراوان خوزستان را تسخیر کرد و به سوی بغداد حرکت نمود، اما در جنگ با خلیفه شکست خورد و به شدت زخمی شد. در اواخر عمر، دوباره با لشکر خود خوزستان را تسخیر کرد و قصد داشت دوباره با خلیفه جنگ کند، اما در همین زمان به طور ناگهانی بیمار شد و کمی بعد از دنیا رفت. تمامی مورخان در این که یعقوب لیث مردی بسیار شجاع و دلاور و باهوش و سیاستمدار بوده است، اتفاق نظر دارند. بعد از مرگ او، برادرش عمرو لیث فرمانروای سیستان شد. عمرو لیث هم چون برادر مردی بسیار شجاع بود، با این حال در ابتدای حکومت با خلیفه بیعت کرد. پس از چند سال عمرو لیث حکومت خراسان را از خلیفهٔ عباسی طلب کرد. خلیفه گفت که اگر عمرو در جنگ با امیر اسماعیل سامانی حاکم خراسان پیروز شود، حکومت خراسان به دست او خواهد بود. اما عمرو لیث در جنگ با امیر اسماعیل سامانی شکست خورده و اسیر شد و سرانجام در نزد خلیفهٔ بغداد به قتل رسید.
... [مشاهده متن کامل]
یعقوب لیث صفاری مردی عیار و جوانمرد اهل سیستان بود و به دلیل محبوبیتی که میان مردم آنجا به خاطر جنگ با خوارج به دست آورده بود، توانست قدرت را به دست گیرد و به حکومت برسد. یعقوب لیث بعد از تشکیل حکومت خود، ابتدا به کرمان و شیراز حمله کرد و آن نواحی را تسخیر نمود، سپس به خراسان رفت و آنجا را فتح کرد و حکومت طاهریان را نابود ساخت. وی سپس به طبرستان رفت، ولی در جنگ با علویان طبرستان شکست خورد و عقب نشینی کرد. یعقوب لیث صفاری همیشه آرزو داشت روزی حکومت بنی عباس را سرنگون کند، به همین جهت با لشکری فراوان خوزستان را تسخیر کرد و به سوی بغداد حرکت نمود، اما در جنگ با خلیفه شکست خورد و به شدت زخمی شد. در اواخر عمر، دوباره با لشکر خود خوزستان را تسخیر کرد و قصد داشت دوباره با خلیفه جنگ کند، اما در همین زمان به طور ناگهانی بیمار شد و کمی بعد از دنیا رفت. تمامی مورخان در این که یعقوب لیث مردی بسیار شجاع و دلاور و باهوش و سیاستمدار بوده است، اتفاق نظر دارند. بعد از مرگ او، برادرش عمرو لیث فرمانروای سیستان شد. عمرو لیث هم چون برادر مردی بسیار شجاع بود، با این حال در ابتدای حکومت با خلیفه بیعت کرد. پس از چند سال عمرو لیث حکومت خراسان را از خلیفهٔ عباسی طلب کرد. خلیفه گفت که اگر عمرو در جنگ با امیر اسماعیل سامانی حاکم خراسان پیروز شود، حکومت خراسان به دست او خواهد بود. اما عمرو لیث در جنگ با امیر اسماعیل سامانی شکست خورده و اسیر شد و سرانجام در نزد خلیفهٔ بغداد به قتل رسید.