شماتت

/SemAtat/

مترادف شماتت: توبیخ، دشمن کامی، سرزنش، سرکوفت، عتاب، ملامت، نکوهش

برابر پارسی: سرزنش، سرکوفت، نکوهش

معنی انگلیسی:
obloquy, rejoicing at anothers misfortune

لغت نامه دهخدا

شماتت. [ ش َ ت َ ] ( ع مص ، اِمص ) شاد شدن به خرابی کسی. ( غیاث ). شادی در مکروه و خرابی و غم کسی. ( ناظم الاطباء ). شاد شدن به غم دشمن. شادمانی از مکروهی که دشمن را رسد. از رنج دشمن شاد گشتن. ( یادداشت مؤلف ) : صورت نبندد که این سخن به شماتت گفته می آید، سخن تو جد است همه نه شماتت و هزل و مصلحت ما نگاه داری. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 476 ).
بینم همی شماتت بدخواهان
ورنه ز نیستی نبدی عارم.
مسعودسعد.
- امثال :
شماتت دشمن به از سرزنش دوست . ( امثال و حکم دهخدا ).
ملامت دوستان به که شماتت دشمنان . ( امثال و حکم دهخدا ).
- شماتت کردن ؛ شاد شدن از مکروهی که به دشمن رسد :
در کار هیچ دوست منافق نبوده ام
بر مرگ هیچ خصم شماتت نکرده ام.
خاقانی.
- شماتت ورزیدن ؛ شماتت کردن. شاد شدن از مکروه و ناملایمی که بر کسی رسد :
حاش که شماتت ورزم
چون خزان بینم نیسان اسد.
خاقانی.
|| دشمن کامی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شماتة شود. || سرزنش. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). سرزنش کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). ملامت. سرکوفت. بیغاره. ( یادداشت مؤلف ) : باز از شماتت اعدا می اندیشم. ( گلستان ). یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه. ( گلستان ). || غوغا. شور. فریاد. گیرودار. هنگامه. ( ناظم الاطباء ).

شماتة. [ ش َ ت َ ] ( ع مص ) مصدر بمعنی شمات. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شاد شدن به غم دشمن. ( منتهی الارب ). شاد شدن به خرابی کسی. ( آنندراج ). شادی کردن به مکروهی که دشمن را رسد. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). رجوع به شمات و شماتت شود. || زشت روی شدن. ( المصادر زوزنی ).

فرهنگ فارسی

شادی کردن بغم ورنج کسی، سرزنش
۱ - ( مصدر ) شاد شدن به غم دشمن . ۲ - سرزنش کردن . ۳ - ( اسم ) دشمنکامی . ۴ - سرزنش ملامت .

فرهنگ معین

(شَ تَ ) [ ع . شماتة ] ۱ - (مص ل . ) شاد شدن به غم دشمن . ۲ - (مص م . ) سرزنش کردن ، سرزنش .

فرهنگ عمید

۱. شادی کردن به غم و رنج کسی.
۲. سرزنش.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شماتت‏ به نوعی تحقیر و توهین گفته می شود.
شماتت به خشنودی از اتفاق ناخوشایند رخ داده برای دیگری میگویند
از آن به مناسبت در باب شهادات سخن گفته‏ اند.
حکم تکلیفی شماتت
اظهار شادمانی از بلایی که برای برادر دینی (مؤمن) رخ داده حرام است. در حدیثی از امام صادق علیه السّلام آمده است: «کسی که برادر دینی خود را بر گرفتاری ای‏که برایش پیش آمده شماتت کند، از دنیا نمی ‏رود، مگرآنکه بدان‏ گرفتاری مبتلا شود». و در حدیثی دیگر از رسول خدا صلّی اللَّه علیه وآله آمده است: «نسبت به برادر دینی خود اظهار شماتت مکن که (اگر چنین کنی) خداوند او را مورد لطف و مرحمت خود قرار داده و تو را مبتلا می ‏گرداند».
شماتت کردن مسلمان موجب تعزیر است.


[ویکی اهل البیت] شماتت در لغت عبارت است از شادشدن از گرفتاری دیگران یا کسی که با شماتت­کننده دشمنی می کند. معنای اصطلاحی شماتت نیز به مانند بسیاری از واژگان علم اخلاق از معنای لغوی آن گرفته شده است و آن عبارت است از این که: «مثلا بگوید فلان بلا یا فلان مصیبت که به فلان ­کس رسیده از بدی اوست و با آن شادی و سرور نیز باشد».
در برخی آیات قرآنی در توصیف سیمای مخالفین دین اسلام و منافقین ویژگی­ها و خصوصیاتی برای آنان ذکر می­شود که از جمله­ی آنها صفت شماتت یا همان خشنودی به گرفتاری مؤمنان به بلاها و حوادث ناگوار است: «اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می کند و اگر حادثه­ی ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می شوند».
«هرگاه نیکی به تو رسد، آنها را ناراحت می کند و اگر مصیبتی به تو رسد، می گویند: "ما تصمیم خود را از پیش گرفته ایم" و بازمی گردند در حالی که خوشحالند!».
با این که شکست مسلمانان می­توانست موجب آسیب های اجتماعی فراوانی برای منافقانی که با آنها زندگی می­کردند، شود. اما کینه و دشمنی نسبت به پیامبر و دیگر مسلمانان که در دل منافقان جای گرفته بود، باعث می­شد که این گروه به گرفتاری­ها و شکست مسلمانان خشنود شوند.
این صفت در کلمات و سخنان معصومین علیهم السلام جزو صفت­های ناپسند و از ویژگی های کسانی برشمرده شده است که از وادی ایمان دور گشته­اند به­ همین جهت مومنان از آن برحذر داشته شده­اند.
حمّاد بن عیسی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «لقمان به پسرش گفت: "فرزندم! هر چیزی علامتی دارد که با آن شناخته می شود(...) و حسود سه علامت دارد: وقتی کسی غایب است غیبت او را می کند و چون حضور داشته باشد. چاپلوسی او را می کند و مصیبت زده را شماتت می کند"».
ابان بن عبدالملک از امام صادق علیه السلام روایت کند که آن حضرت فرمود: «در گرفتاری برادر (دینی) خود اظهار شادی و شماتت مکن تا (در نتیجه) خداوند به او ترحم کند و آن گرفتاری را به ­سوی تو بگرداند» و فرمود: «هر کس به مصیبتی که به برادر (دینیش) رسیده، شادکام شود. از دنیا نرود تا خودش گرفتار آن شود».

[ویکی فقه] شماتت (فقه). شماتت‏ به نوعی تحقیر و توهین گفته می شود.
شماتت به خشنودى از اتفاق ناخوشایند رخ داده براى دیگرى میگویند
از آن به مناسبت در باب شهادات سخن گفته‏ اند.

حکم تکلیفى شماتت
اظهار شادمانى از بلایى که براى برادر دینی (مؤمن) رخ داده حرام است.
جواهر الکلام ج۴۱، ص۵۸.
۱. ↑ جواهر الکلام ج۴۱، ص۵۸.
...

دانشنامه عمومی

شِماتَت. ( به آلمانی: Schadenfreude ) لذت بردن از بدبختی دیگران. واژهٔ «شادن فرویده» از آلمانی به زبان های بسیاری، ازجمله انگلیسی و چندین زبان دیگرِ اروپایی وارد شده است و به معنای احساس شادی از دیدن یا شنیدنِ مشکلات یا شکستِ دیگران است و باعث ایجاد احساس رضایت از خود می شود. [ ۱]
عکس شماتتعکس شماتت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شِماتت: به سرزنشی گویند که بعد از بلاء بر کسی وارد کنند، بدون آن که کسی علت بلاء را بداند که غالباً از ناآگاهی از شرایط ؛حسادت، نفرت یا عداوت است. فَلَا تُشۡمِتۡ بِیَ ٱلۡأَعۡدَآءَ وَلَا تَجۡعَلۡنِی مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّـٰلِمِینَ
شماتت: شادی و سرخوشی از درد و رنج دیگری.
شماتت کردن: خوشحالی کردن از رنج و بدبختی دیگران.
ز رنج و غم نبود هیچ ترس و باک ولی
مرا بخواهد کشتن شماتت جهال.
بینم همی شماتت بدخواهان
ور نه ز نیستی نبدی عارم.
...
[مشاهده متن کامل]

با ناز دوست هرگز طاقت نداشتی
امروز با شماتت دشمن چگونه ای؟
( مسعود سعد سلمان )
گر بخندم ملامت است از دوست
ور بگریم شماتت از دشمن
( عبدالرزاق اصفهانی )
ز ناز دوست همی گشتمی ملول و کنون
چگونه صبر کنم با شماتت دشمن
( رشید وطواط )
در کار هیچ دوست منافق نبوده ام
بر مرگ هیچ خصم شماتت نکرده ام
( خاقانی )
سه سال شد که از آن کرده اند بعضی کم
وز آن کمی شده افزون شماتت اعدا
( سلمان ساوجی )
کای شاهزاده محتشم دل شکسته را
دریاب کز شماتت اعدا به جان رسید
( محتشم کاشانی )
دگر چه شکوه کنم از شماتت احباب
دل تو را، چو دل خود، خراب نپسندم
( آذر بیگدلی )
تیغ عداوت کشد نهفته و پیدا
تیر شماتت زند نهان و پدیدار
( ادیب الممالک فراهانی )
بر یزید زنده می گویند هر دم صد مجیز
پس شماتت بر یزید مردهٔ دون می کنند
( ملک الشعرا بهار )
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
( شهریار )

سرزنش ، سرکوفت ، نکوهش
شماتت یعنی:
۱ - شادی از غم و آزار دیگران
۲ - سرزنش
شماتت کلمه ی عربی است و مصدر آن شمت است
وبمعنای خشنودی و شادی از بدبختی و گرفتاری دیگران یا دشمنان
و در قرآن بیش از یک بار ذکر شده:
قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
...
[مشاهده متن کامل]

أعراف_150

برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ای می توان از بازی های ذهنی بهره برد مثلاً معلم به دانش آموزان می گوید در موبایل یک مماس بر دایره رسم کنید و سپس از آن اسکرین شات بگیرید و بعد شات ( shot=عکس ) را برای من ارسال کنید و بدانید در صورت عدم ارسال با شما مماشات نمی کنم و حتی شما را شماتت می کنم. مماشات و شماتت به ترتیب معنی مدارا و یا مدارات و سرزنش می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

اما بازی با کلمه ی شَِماتت، فرض کنید این کلمه اشاره به این جمله دارد که ( شُما را پت و مت می کند ) یا به عبارتی سرزنش می کند بهرحال بیان این مسایل فقط برای نشان دادن نمونه ای از بازی با کلمات است و هر کس می تواند به نوعی دیگر این عمل را انجام دهد تا برایش یادسپاری آسان تر گردد.
خلاصه برای یادسپاری آسان تر فرض کنید مماشات در اصل مماس شات بوده که سین بعلت سنگینی ( ثقل ِ ) آوایی حذف شده است و شَِماتت یعنی شما را به خاطر پت و مت عمل کردن سرزنش می کند.

شماتت:سرزنش.
مماشات:مدارا.
دقت شود:ریشه ی کلمه ی شماتت ، شمت است اما ریشه ی کلمه ی مماشات، مشی است.
سرزنش کردن
Sensure

بپرس