شرایط انتاج قیاس مرکب از حملیه و متصله

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شرایط انتاج قیاس مرکب از حملیه و متصله، به معنای شرایط لازم برای نتیجه بخش بودن قیاس اقترانی شرطی مرکب از حملیه و شرطیه متصله است.
قیاس مرکب از حملیه و شرطیه متصله، از اقسام قیاس اقترانی شرطی است. مثال: "هذا الشئ انسانٌ، و کلّما کان الشئ انساناً کان حیواناً. فهذا الشئ حیوانٌ". حد وسط در قیاس مرکب از حملیه و شرطیه (اعم از متصله و منفصله)، جزء تامِ از قضیه حملیه و جزء غیر تام از قضیه شرطیه خواهد بود. این نوع قیاس، دارای چهار صنف است و نتیجه در هر چهار صنف قضیه شرطیه متصله ای است با دو جزء: یکی از آن دو، آن جزء از متصله است که مشتمل بر حدّ وسط نیست؛ و جزء دیگر، نتیجه قیاس متشکل از جزء دیگر متصله (که مشتمل بر حدّ وسط است) و قضیه حملیه است. تفصیل این چهار صنف و شرایط انتاج آنها به این شرح است: ۱. قضیه شرطیه متصله صغرا واقع شده و حدّ وسط، در جزء دوم (تالی) باشد. مثل: "کلّما کان (ا) (ب) فکلّ (ج) (د)، و کلّ (د) (ه)، فکلّما کان (ا) (ب) فکلّ (ج) (ه)". ۲. قضیه شرطیه متصله کبرا واقع شده و حدّ وسط، در جزء دوم (تالی) باشد. مثل: "کلّ (ج) (ب)، و کلّما کان (د) (ز) فکلّ (ب) (ا)، فکلّما کان (د) (ز) فکلّ (ج) (ا)". همان طور که در مثال های مذکور ملاحظه می شود، در این دو صنف (که مقدّم قضیه شرطیه مشتمل بر حد وسط نیست) مقدّم قضیه شرطیه عیناً به عنوان مقدّم نتیجه قرار می گیرد.۳. قضیه شرطیه متصله صغرا واقع شده و حدّ وسط، در جزء اول (مقدم) باشد. مثل: "کلّما کان (ا) (ب) فکلّ (ج) (د)، و کلّ (ب) (س)، فکلّما کان (ا) (س) فکلّ (ج) (د)". ۴. قضیه شرطیه متصله کبرا واقع شده و حدّ وسط، در جزء اول (مقدّم) باشد. مثل: "کلّ (ج) (ب)، و کلّما کان (ب) (ز) فکلّ (د) (ا)، فکلّما کان (ج) (ز) فکلّ (د) (ا)". همان طور که در مثال های مذکور ملاحظه می شود، در صنف سوم و چهارم، نتیجه تالیف بین مقدم شرطیه و قضیه حملیه به عنوان مقدّم نتیجه قرار می گیرد.
شرایط انتاج دو قسم اول
اگر قضیه متصله، موجبه باشد از جهت صورت بندی (دارا بودن اشکال اربعه)، و از جهت شرایط اشکال (به لحاظ کمّ و کیف)، و از جهت نتایج، درست شبیه قیاس اقترانی حملی است و اما اگر قضیه متصله، موجبه باشد در صورتی منتج است که قیاس حاصل از تالیف حملیه و نقیض تالی متصله، در هر یک از اَشکال اربعه که صورت می پذیرد، مشتمل بر شرایط همان شکل باشد. دلیل این شرط آن است که سالبه متصله را به موجبه متصله ای تحویل می بریم که به حسب کمّ (جزئیت و کلیت) و مقدّم با سالبه هماهنگ است ولی به حسب تالی با آن مناقض است و تبدیل متصله سالبه به موجبه، حکم قسم اول را پیدا می کند که در هر یک از اَشکال اربعه که صورت می پذیرد، باید مشتمل بر شرایط همان شکل باشد. مثال: "لیس البتة اذا کان (ا) (ب) فلیس کلّ (ج) (د)؛ و کلّ (د) (ه). فلیس البتة اذا کان (ا) (ب) فلیس کلّ (ج) (ه)".برهان: سالبه مذکور را به موجبه: "کلّما کان (ا) (ب) فکلّ (ج) (د)" تحویل می بریم زیرا هر دو متصله ای که در مقدّم و کمّ توافق داشته و در کیف مختلف بوده و تالی نقیضِ همدیگر باشند با همدیگر متلازم و متعاکس خواهند بود و نتیجه قیاس مرکب از این متصله موجبه و قضیه حملیه عبارت است از: "کلّما کان (ا) (ب) فکلّ (ج) (ه)". لازم این قضیه عبارت است از: "فلیس البتة اذا کان (ا) (ب) فلیس کلّ (ج) (ه)". و این همان مطلوب است.
شرط انتاج دو قسم اخیر
شرط انتاج دو صنف اخیر، دو چیز است:۱. صدق مقدّم قضیه متصله؛۲. یکی از دو امر؛ یا حملیه و مقدّم متصله، منتجِ مقدّم نتیجه باشند، و یا حملیه و مقدّم نتیجه، منتجِ مقدّم متصله باشند، یعنی واجد شرایط اَشکالی باشند که دو قیاس مزبور، در آن شکل صورت می پذیرند.
مستندات مقاله
...

پیشنهاد کاربران

بپرس