[ویکی فقه] شبهه تحریف، یـکـی از مـسـائلی که میان مسلمانان ایجاد اختلاف نموده، است. این شبهه سابقه طولانی دارد و با روایات افسانه ای که توسط حشویه فراهم گردیده، ارتباط می یابد. حشویه گروهی از اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگر نمی اندیشند، از هرکس و هر کجا نقل حدیث می کنند و به محتوای آن و این که آیا متناقض است یا نه، و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند.
حشویه گروهی از اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگر نمی اندیشند، از هرکس و هر کجا نقل حدیث می کنند و به محتوای آن و این که آیا متناقض است یا نه، و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند. از این رو، در فرآورده های اینان، رطب و یابس فراوانی وجود دارد. از آن جـمله، روایات افسانه مانندی است که در باره تحریف قرآن نقل کرده اند. این موضوع مربوط بـه اخـتلافی است که میان پیشینیان (سلف صالح) در گردآوری و تالیف و نیز در قرائت و کتابت قـرآن رخ داده، و ایـن اختلاف لفظی و ظاهری را - که بیشتر بر حدس و گمان استوار است - به حساب قرآن و اصالت آن گذارده اند. متاسفانه این گونه روایات - که در لابلای کتابهای حدیثی از دید همگان پنهان بوده اخیرا توسط حادثه جویان برملا و سبب اختلاف گردیده است. از جمله، حدیث رجم شیخ و شیخه است: الشیخ والشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من اللّه... کـه در صحیح بخاری و صحیح مسلم آورده شده و برخی را گمان بوده که جز آیات قرآن است. نیز حدیث مقدار رضاع: خمس رضعات نسخن عشر رضعات که در صحیح مسلم و تنویر الحوالک در شرح موطا، نوشته جلال الدین سیوطی آمده، و گمان بر آن بوده که جز آیات قرآن بوده، ولی موقع وفات پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) از آن غفلت شده و گوسفند آن را خورده است. همچنین حدیث برابر بودن سوره احزاب با سوره بقره، که در مسند احمد بن حنبل آمده. و نظایر آن بسیار است. در کـتـاب احتجاج منسوب به طبرسی آمده است: بیش از ثلث قرآن (قریب دو هزار آیه و اندی) از خلال یک آیه (آیه سوم سوره نسا) ساقط گردیده است. مـتاسفانه این گونه روایات افسانه وار، مورد نظر برخی از کوته اندیشان قرار گرفته، به استناد به آن مـطـالـبی گفته اند که مایه تعجب گردیده و بر خلاف اصول و معتقدات ملت مسلمان است. البته دست اجنبی را در دامن زدن به آتش اختلاف، نباید نا دیده گرفت. نـاگفته نماند که این گونه افراد، همیشه منفور جامعه اسلامی بوده، و مردم از نظریات منحرف آنان تبری جسته اند. حـاجی نوری که در سال ۱۲۹۲ ه ق کتاب فصل الخطاب خود را نوشت و آن را از این گونه روایات بدون اعتبار انباشته نمود، در محیط خود، حوزه علمیه سامرا -عراق، کاملا مورد نفرت عموم قرار گرفت. مرحوم سید هبه الدین شهرستانی، که در آن روزگار از محصلان جوان حوزه بود، چنین می نگارد: می دیـدم سـامـرا را موجی از نفرت فرا گرفته، و بر محدث نوری می خروشند، و هیچ مجلس و مـحـفـی وارد نـمـی شـدم مـگـر آن که نسبت به کتاب فصل الخطاب و نویسنده آن، سب و شتم نمی شنیدم، فریادها علیه مولف و ناشر بلند می بود، و با زبانهایی بس تند آن را مورد ملامت و عتاب قرار می دادند. بـالاخـره حاجی نوری، ناچار گردید نسخه های کتاب خود را جمع آوری کند ورساله ای در نقض آن به رشته تحریر در آورد. بـرهـمـیـن مـنوال، استاد محمد محمد عبداللطیف، معروف به ابن الخطیب (در سال۱۳۶۷ ه/ ۱۹۴۸ م) در مـصر کتابی به نام الفرقان نوشت، که روایات یاد شده را جمع بندی کرده، آن را مورد استناد قرا داد، که با اعتراض شدید جامعه الازهر روبرو شد.
کلام رئیس دانشگاه الازهر
شیخ محمد محمد مدنی رئیس دانشکده الشریعه دانشگاه الازهر دراین باره می نویسد: ایـن کـتـاب (الـفـرقـان) انـباشته از روایات ضعیف و فاقد اعتبار است که از نظر محققان مردود شناخته شده، گر چه از منابع معتبر نزد اهل سنت نقل کرده است. لذا جامعه الازهر از دولت مصر خواست تا آن را مصادره کند. دولت به این خواسته جواب مثبت داد و آن را مصادره نموده و مولف کتاب بر اثر آن، در خواست خسارت نمود، که مورد موافقت مراجع قضایی قرار نگرفت. این کتاب به رغم مصادره آن، در بیشتر کتابخانه ها موجود است. ایـنـهـا فـاجعه هایی دردناک است که بر سر این امت آمده، و بی شک دست خائن استعمار در این گونه حوادث اختلاف انگیز که سبب توهین به کرامت مقدسات اسلامی می گردد، آشکار است. این است که بزرگان و اندیشه وران دلسوز اسلام را به پا داشته، تا با عمق نظر به این گونه حوادث بـنـگـرنـد و در صـدد درمان فوری و قاطع بر آیند، و به مسلمانان هشدار دهند تا مبادا. این گونه نیرنگها آنان را فریب دهد، و به آنان گوشزد نمایند: «یـا ایـهـاالذین آمنوا لاتتخذوا بطانه من دونکم، لا یالونکم خبالا و دواما عنتم، قد بدت البغضا من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون؛ ای مـومـنـان، در پناه با دیگران (خارج ملت) منشینید، و آنان را محرم اسرار خود ندانید، و آنان را طـرف مـشـورت خود قرار ندهید. اینان (خارجان ملت) هرگز ازدشمنی و خیانت نسبت به شما مـسلمانان چشم نمی پوشند و از کارشکنی و تضعیف شما دست بر نمی دارند، پیوسته در کوششند کـه شـمـا را ناتوان ساخته، دچار بیچارگی و درماندگی سازند. بغض و عداوت آنان، بر لبان آنان آشـکـار، و آنـچـه در سـیـنـه هـا از کـینه ها انباشته اند، افزونتر است. ما دلایل آن را برایتان کاملا روشن ساختیم. باشد چنانچه تعقل نمایید و در اندیشه روید.»
ذکر چند نمونه
در ایـن جا به دو نمونه شایسته از علما و اندیشه وران اسلامی می پردازیم که در این راستا، کوشش فراوان نموده و پیوسته در راه وحدت کلمه و کلمه توحید کوشیده اند و در این راه موفق بوده اند: نـخـسـت عـلامـه والاقـدر شیخ رحمت اللّه هندی دهلوی (۱۳۰۶ ه/ ۱۸۸۹ م) است که به مقابله با اسـتعمار انگلیس در شبه قاره هند بر تخاست و با شیوه های شیطانی آن مبارزه نمود و کاملا موفق بود، خدایش رحمت کند. دیـگـری علامه مجاهد سید شرف الدین عاملی است که با استعمار فرانسه در حوزه شامات مبارزه نـمـود، و در ایـن راه فـداکـاریهای فراوان انجام داد و سرانجام هرچه داشت در راه این مبارزه فدا نمود، و در پیروزی بر اهداف استعمارگر ملحد، موفق بود. خداوند او را جزای خیر دهد. ایـن دو بـزرگـوار در راه وحدت اسلامی، گامهای بلندی بر داشته اند و موفق بوده اند و اثر جاوید آنان پیوسته سر مشق اندیشه وران اسلامی است. عـلامـه شـیـخ رحمت اللّه هندی رد این زمینه کتاب پر ارج خود اظهار الحق را تالیف نمود و پنج مساله مورد اختلاف اسلام و مسیحیت را به طور کامل بررسی نمود. آن مسائل عبارتند از: تحریف، نسخ، تثلیث، حقیت قرآن و صدق رساله اسلام. مـولـف در این کتاب، با کمال صراحت و صدق و امانت، حقایق را آشکار نمود، و با کمال شهامت و شـجـاعـت از حـریم قرآن و اسلام دفاع کرد، و در ایجاد وحدت و هماهنگی میان مسلمانان تلاش بسیار نمود. مولف در کتاب یاد شده، مساله تحریف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن این قول به شیعه امامیه اثنا عشریه را نسبتی ظالمانه و بی اساس دانسته و کلمات بزرگان شیعه را در این زمینه آورده است. وی تصریح می کند که اساس این نسبت جز روایات بی اعتباری که در برخی از کتابهای قدما بـه چـشم می خورد، چیز دیگری نیست و این را نمی توان دلیل و پایه اعتقاد یک ملت دانست، زیرا نقل روایتی که دارای سندی ضعیف یا قابل تاویل باشد، نمی تواند مدرک عقیده کسی قرارگیرد. علامه هندی در این زمینه می نویسد: قرآن، نزد معروفترین علمای شیعه امامیه اثنا عشریه، از هرگونه تحریف و تبدیل وزیاده و نقصان مـصون و محفوظ می باشد و اگر کسی در میان شیعه قائل به آن بوده، قول وی نزد ایشان مردود شمرده شده و مورد قبول طایفه قرار نگرفته است.
دیدگاه بزرگان شیعه
...
حشویه گروهی از اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگر نمی اندیشند، از هرکس و هر کجا نقل حدیث می کنند و به محتوای آن و این که آیا متناقض است یا نه، و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه، توجهی ندارند. از این رو، در فرآورده های اینان، رطب و یابس فراوانی وجود دارد. از آن جـمله، روایات افسانه مانندی است که در باره تحریف قرآن نقل کرده اند. این موضوع مربوط بـه اخـتلافی است که میان پیشینیان (سلف صالح) در گردآوری و تالیف و نیز در قرائت و کتابت قـرآن رخ داده، و ایـن اختلاف لفظی و ظاهری را - که بیشتر بر حدس و گمان استوار است - به حساب قرآن و اصالت آن گذارده اند. متاسفانه این گونه روایات - که در لابلای کتابهای حدیثی از دید همگان پنهان بوده اخیرا توسط حادثه جویان برملا و سبب اختلاف گردیده است. از جمله، حدیث رجم شیخ و شیخه است: الشیخ والشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من اللّه... کـه در صحیح بخاری و صحیح مسلم آورده شده و برخی را گمان بوده که جز آیات قرآن است. نیز حدیث مقدار رضاع: خمس رضعات نسخن عشر رضعات که در صحیح مسلم و تنویر الحوالک در شرح موطا، نوشته جلال الدین سیوطی آمده، و گمان بر آن بوده که جز آیات قرآن بوده، ولی موقع وفات پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) از آن غفلت شده و گوسفند آن را خورده است. همچنین حدیث برابر بودن سوره احزاب با سوره بقره، که در مسند احمد بن حنبل آمده. و نظایر آن بسیار است. در کـتـاب احتجاج منسوب به طبرسی آمده است: بیش از ثلث قرآن (قریب دو هزار آیه و اندی) از خلال یک آیه (آیه سوم سوره نسا) ساقط گردیده است. مـتاسفانه این گونه روایات افسانه وار، مورد نظر برخی از کوته اندیشان قرار گرفته، به استناد به آن مـطـالـبی گفته اند که مایه تعجب گردیده و بر خلاف اصول و معتقدات ملت مسلمان است. البته دست اجنبی را در دامن زدن به آتش اختلاف، نباید نا دیده گرفت. نـاگفته نماند که این گونه افراد، همیشه منفور جامعه اسلامی بوده، و مردم از نظریات منحرف آنان تبری جسته اند. حـاجی نوری که در سال ۱۲۹۲ ه ق کتاب فصل الخطاب خود را نوشت و آن را از این گونه روایات بدون اعتبار انباشته نمود، در محیط خود، حوزه علمیه سامرا -عراق، کاملا مورد نفرت عموم قرار گرفت. مرحوم سید هبه الدین شهرستانی، که در آن روزگار از محصلان جوان حوزه بود، چنین می نگارد: می دیـدم سـامـرا را موجی از نفرت فرا گرفته، و بر محدث نوری می خروشند، و هیچ مجلس و مـحـفـی وارد نـمـی شـدم مـگـر آن که نسبت به کتاب فصل الخطاب و نویسنده آن، سب و شتم نمی شنیدم، فریادها علیه مولف و ناشر بلند می بود، و با زبانهایی بس تند آن را مورد ملامت و عتاب قرار می دادند. بـالاخـره حاجی نوری، ناچار گردید نسخه های کتاب خود را جمع آوری کند ورساله ای در نقض آن به رشته تحریر در آورد. بـرهـمـیـن مـنوال، استاد محمد محمد عبداللطیف، معروف به ابن الخطیب (در سال۱۳۶۷ ه/ ۱۹۴۸ م) در مـصر کتابی به نام الفرقان نوشت، که روایات یاد شده را جمع بندی کرده، آن را مورد استناد قرا داد، که با اعتراض شدید جامعه الازهر روبرو شد.
کلام رئیس دانشگاه الازهر
شیخ محمد محمد مدنی رئیس دانشکده الشریعه دانشگاه الازهر دراین باره می نویسد: ایـن کـتـاب (الـفـرقـان) انـباشته از روایات ضعیف و فاقد اعتبار است که از نظر محققان مردود شناخته شده، گر چه از منابع معتبر نزد اهل سنت نقل کرده است. لذا جامعه الازهر از دولت مصر خواست تا آن را مصادره کند. دولت به این خواسته جواب مثبت داد و آن را مصادره نموده و مولف کتاب بر اثر آن، در خواست خسارت نمود، که مورد موافقت مراجع قضایی قرار نگرفت. این کتاب به رغم مصادره آن، در بیشتر کتابخانه ها موجود است. ایـنـهـا فـاجعه هایی دردناک است که بر سر این امت آمده، و بی شک دست خائن استعمار در این گونه حوادث اختلاف انگیز که سبب توهین به کرامت مقدسات اسلامی می گردد، آشکار است. این است که بزرگان و اندیشه وران دلسوز اسلام را به پا داشته، تا با عمق نظر به این گونه حوادث بـنـگـرنـد و در صـدد درمان فوری و قاطع بر آیند، و به مسلمانان هشدار دهند تا مبادا. این گونه نیرنگها آنان را فریب دهد، و به آنان گوشزد نمایند: «یـا ایـهـاالذین آمنوا لاتتخذوا بطانه من دونکم، لا یالونکم خبالا و دواما عنتم، قد بدت البغضا من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون؛ ای مـومـنـان، در پناه با دیگران (خارج ملت) منشینید، و آنان را محرم اسرار خود ندانید، و آنان را طـرف مـشـورت خود قرار ندهید. اینان (خارجان ملت) هرگز ازدشمنی و خیانت نسبت به شما مـسلمانان چشم نمی پوشند و از کارشکنی و تضعیف شما دست بر نمی دارند، پیوسته در کوششند کـه شـمـا را ناتوان ساخته، دچار بیچارگی و درماندگی سازند. بغض و عداوت آنان، بر لبان آنان آشـکـار، و آنـچـه در سـیـنـه هـا از کـینه ها انباشته اند، افزونتر است. ما دلایل آن را برایتان کاملا روشن ساختیم. باشد چنانچه تعقل نمایید و در اندیشه روید.»
ذکر چند نمونه
در ایـن جا به دو نمونه شایسته از علما و اندیشه وران اسلامی می پردازیم که در این راستا، کوشش فراوان نموده و پیوسته در راه وحدت کلمه و کلمه توحید کوشیده اند و در این راه موفق بوده اند: نـخـسـت عـلامـه والاقـدر شیخ رحمت اللّه هندی دهلوی (۱۳۰۶ ه/ ۱۸۸۹ م) است که به مقابله با اسـتعمار انگلیس در شبه قاره هند بر تخاست و با شیوه های شیطانی آن مبارزه نمود و کاملا موفق بود، خدایش رحمت کند. دیـگـری علامه مجاهد سید شرف الدین عاملی است که با استعمار فرانسه در حوزه شامات مبارزه نـمـود، و در ایـن راه فـداکـاریهای فراوان انجام داد و سرانجام هرچه داشت در راه این مبارزه فدا نمود، و در پیروزی بر اهداف استعمارگر ملحد، موفق بود. خداوند او را جزای خیر دهد. ایـن دو بـزرگـوار در راه وحدت اسلامی، گامهای بلندی بر داشته اند و موفق بوده اند و اثر جاوید آنان پیوسته سر مشق اندیشه وران اسلامی است. عـلامـه شـیـخ رحمت اللّه هندی رد این زمینه کتاب پر ارج خود اظهار الحق را تالیف نمود و پنج مساله مورد اختلاف اسلام و مسیحیت را به طور کامل بررسی نمود. آن مسائل عبارتند از: تحریف، نسخ، تثلیث، حقیت قرآن و صدق رساله اسلام. مـولـف در این کتاب، با کمال صراحت و صدق و امانت، حقایق را آشکار نمود، و با کمال شهامت و شـجـاعـت از حـریم قرآن و اسلام دفاع کرد، و در ایجاد وحدت و هماهنگی میان مسلمانان تلاش بسیار نمود. مولف در کتاب یاد شده، مساله تحریف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن این قول به شیعه امامیه اثنا عشریه را نسبتی ظالمانه و بی اساس دانسته و کلمات بزرگان شیعه را در این زمینه آورده است. وی تصریح می کند که اساس این نسبت جز روایات بی اعتباری که در برخی از کتابهای قدما بـه چـشم می خورد، چیز دیگری نیست و این را نمی توان دلیل و پایه اعتقاد یک ملت دانست، زیرا نقل روایتی که دارای سندی ضعیف یا قابل تاویل باشد، نمی تواند مدرک عقیده کسی قرارگیرد. علامه هندی در این زمینه می نویسد: قرآن، نزد معروفترین علمای شیعه امامیه اثنا عشریه، از هرگونه تحریف و تبدیل وزیاده و نقصان مـصون و محفوظ می باشد و اگر کسی در میان شیعه قائل به آن بوده، قول وی نزد ایشان مردود شمرده شده و مورد قبول طایفه قرار نگرفته است.
دیدگاه بزرگان شیعه
...
wikifeqh: شبهه_تحریف