سید عبدالله شبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حلّه را باید خاستگاه نخست خاندان شبّر دانست. حسن بن محمد بن حمزه که با ۹ واسطه نسب به چهارمین پیشوای معصوم حضرت امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ می رساند، شبر خوانده می شد. و لقب ارجمندش شهرت خاطره آفرین همه فرزندانش گشت. یازده نسل پس از حسن بن محمد فرزند گرانقدرش محمد رضا از افق نجف سربرآورد و دودمان کهنسال شبر را اعتباری تازه بخشید.
او دانشوری گرانمایه، پارسایی نیک اندیش و عارفی روشن بین بود و نزد مؤمنان کاظمیه به «صاحب الدعوه المستجابه» شهرت داشت. تاریخ نگاران درباره لقب یاد شده چنین نگاشته اند:در روزگار عثمانیان خشکسالی بغداد را فرا گرفت. سعید پاشا، کارگزار حکومت عثمانی، مردم را فرمان داد سه روز روزه گیرند و در پی آن با دلی اندوهگین و چشمی اشکبار از شهر برون رفته، نماز باران گزاردند. مردم که از خشکی زمین و آسمان به تنگ آمده بودند سه روز از بام تا شام رنج گرسنگی بر خویش هموار ساختند و آدینه دردمند و نالان در حالی که ذکر می گفتند و آمرزش می طلبیدند همراه سعید پاشا به سمت بیابانهای بیرون شهر روان شدند و نماز باران به جای آوردند ولی دریغ که ناله های بغدادیان جز درخشش فزون تر آفتاب دستاوردی نداشت.چون سید محمد رضا از ناکامی سعید پاشا آگاه شد ساکنان حریم هفتمین پیشوای شیعه را فرمود تا با دلی پیراسته از تباهی ها سه روز روزه گرفته، برای نماز باران آماده شوند. مردم کاظمیه چنانکه عارف روشن بین شهر فرموده بود، به سوی پروردگار بازگشته، سه روز در برابر گرسنگی و تشنگی شکیبایی ورزیدند و سپس برهنه پای و شکسته دل به سمت مسجد براثا حرکت کردند. سید محمد رضا پیشاپیش مردم دل به آفریدگار سپرده و چشم به آسمان دوخته بود و رحمت خداوند را با یاری می طلبید. هنوز لبان عارف کهنسال از دعا فراغت نیافته بود که ابرهای تیره بر بام آسمان فراز آمده، باران رحمت الهی بر مردم فرو بارید. این حادثه فراموش ناشدنی سبب شد تا مردم سید پارسای خاندان شبر را با عنوان «صاحب الدعوه المستجابه» بستایند و بیش از پیش مورد احترام قرار دهند. البته فقیه نیک اندیش کاظمیه تنها به دعا بسنده نمی کرد بلکه در کردار نیز شخصیتی ممتاز و کم نظیر بود. شدت اهتمام آن بزرگمرد به پا برهنگان جامعه چنان بود که گاه جامه اش را نزد توانگران شهر گرو می نهاد تا تهیدستی را از رنج گرسنگی برهاند.
تولد
در سال ۱۱۸۸ ق. پیش از آنکه سید محمد رضا نجف را ترک کرده، رهسپار کاظمیه شود پروردگار فرزندی به وی ارزانی داشت. عارف روشن رأی خاندان شبر، که عبودیت را یگانه راه نیکبختی می دانست، با امید سپید بختیِ جاودان، فرزند را عبدالله نامید. عبدالله اندک اندک رشد کرد و به سالهای آموزش رسید. پدرش که به چیزی جز کمال فرزند نمی اندیشید ضمن آماده سازی وسایل دانش اندوزی، کودک دلبندش را به بهره گیری از لحظه های گرانبهای عمر فرا خوانده، گفت: فرزندم! اگر حتی یک روز در اندوختن دانش یا به دیگران آموختنش نکوشی و عمر در راهی جز این بگذرانی، استفاده از آنچه در اختیارت نهاده ام جایز نیست و راضی نیستم. این سخن چنان در روان سید عبدالله مؤثر افتاد که جز به دانش نمی اندیشید و اگر روزی وقت خویش در غیر دانش می گذراند، شامگاه بهره گیری از سفره پدر را روا نمی دانست.دانش آموزان مکتبی که فرزند دانشور شهره کاظمیه در آن درس می خواند روزی وی را در حال فروش دوات دان کوچکش مشاهده کردند. یکی از شاگردان که او را نیک می شناخت با شگفتی پرسید: با آنکه پدر همه وسایل دانش اندوزی ات را فراهم ساخته چرا به فروش دوات دان روی آورده ای؟عبدالله پاسخ داد: امروز به سبب بیماری توان درس خواندن نداشتم. اینک استفاده از سفره پدرم برایم جایز نیست! هر چند ارشاد و حمایت معنوی و مادی پدر در موفقیتهای سید عبدالله بسیار مؤثر بود، دیری نپایید که سرانجام سال ۱۲۰۸ ق. فرا رسید و رحلت سید محمد رضا ستاره جوان خاندان شبر را در اندوهی جانگذار فرو برد.
تحصیلات
سید عبدالله پس از درگذشت پدر و استاد فرزانه اش، به پژوهشگر نامور بغداد حضرت سید محسن اعرجی روی آورد. از دریای دانش آن فقیه وارسته سیراب شد و در شمار دانشمندان جای گرفت. دانش، پرهیزگاری و پژوهشهای فرزند برومند خاندان شبر چنان چشمگیر بود که فقیهان برجسته ای چون سید علی طباطبایی (نویسنده کتاب گران سنگ ریاض المسائل)، میرزا محمد مهدی شهرستانی، میرزا ابوالقاسم قمی (صاحب کتاب نفیس قوانین الاصول)، شیخ اسدالله کاظمی و شیخ محمد جعفر نجفی، کاشف الغطا و ... وی را به عنوان فقیهی شایسته ستودند و از ا جازه روایت اندوخته های خویش برخوردار ساختند. دانشمند شهره جهان اسلام حضرت کاشف الغطا محمد جعفر نجفی چون کتاب گرانقدر «حق الیقین» شبّر را مشاهده کرد چنان تحت تأثیر مطالب ژرف آن واقع شد که بی درنگ قلم برگرفته، در مقدمه به عنوان تقریظ و ستایش چنین نگاشت:... بی تردید چیزی پدید آورده ای که فرزانگان را در شگفتی فرو خواهد برد و دانشوران علوم عقلی و علوم نقلی در برابرش فروتنی خواهند کرد. کتابی که نگاشته ای گره از مشکلات مسائل می گشاید و آنها را با برهانها و گواهان درست ثابت می کند. شتاب مکن که بی تردید بر بلندترین پله های پیشرفت فراز آمده ای! آرامتر گام بردار که از مطالب مهم چیزی ناگشوده باقی نمانده است. تو برای دانش شهری بنیاد نهاده، ساختمانش را چنان پی افکندی و بالا بردی که به سینه سپهر رسیده است. البته هیچ جای شگفتی نیست، زیرا تو از خاندانی هستی که بر هفت آسمان فراز آمدند. فرزند بزرگمردی هستی که جایگاه تجلی آفریدگار مصّوِر نزدیک شد، به گونه ای که میان او و آن تجلی گاه تنها به اندازه دو کمان یا کمتر، از نظر معنوی فاصله بوده. پس اینک بی آنکه پرهیزگاری تو را باز دارد، درحالی که حق داری و راست می گویی، چنین زمزمه کن:من هر چند دیرتر از دیگران پای به گیتی نهادم ولی چیزی آورده ام که هیچ یک از مردم مانندش را نیاورده اند بزرگی شخصیت سید عبدالله هنگامی آشکار می شود که دریابیم سراینده این بیت در شعر خویش به جای واپسین واژه مصرع دوم کلمه «الاوائل» را قرار داده بود؛ یعنی چیزی آورده ام که هیچ یکی از پیشینیان مانندش را نیاورده اند. ولی علامه کاشف الغطا این تعبیر را در ستایش ستاره تابناک خاندان شبر کافی ندانسته، واژه «الخلائق» را در پایان مصرع دوم قرار داد و با عبارت «چیزی آورده ام که هیچ یک از مردم جهان نتوانستند مانندش را پدید آورند»، مقام بلند سرور شبّریان را ستود.
راز بزرگ
...

[ویکی شیعه] سید عبدالله بن سید محمدرضا شُبّر حسینی نجفی کاظمی عالم شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری، محدث موثق امامیه، عالم اخلاق و نویسنده تفسیر شبر است. او در نجف متولد گردید. وی پس از تحصیلات مقدماتی راهی کاظمین شد و تا آخر عمر در آنجا به تدریس و تألیف مشغول بود. شبر تألیفات بسیاری از خود به جای گذاشت و به همین جهت به مجلسی ثانی شهرت یافته است. سید عبدالله شبر در سال ۱۲۴۲ق در کاظمین درگذشت . آرامگاه او در یکی از حجرات حرم کاظمین در کنار مزار پدرش قرار دارد.
سید عبدالله شبر در سال ۱۱۸۸ ه.ق در نجف اشرف متولد شد. پس از تولد او پدرش سید محمدرضا به کاظمین نقل مکان کرد و تا هنگام وفات در آنجا مشغول تدریس و تالیف بود. خاندان شبر از خانواده های سرشناس و مشهور در عراق بودند.
حسن بن محمد بن حمزه از اجداد او که با ۹ واسطه نسبش به امام علی بن الحسین(ع) می رسد، شبر خوانده می شُد. پدرش سیدمحمدرضا شبر نزد مؤمنان کاظمیه به «صاحب الدعوه المستجابه» شهرت داشت.

[ویکی اهل البیت] سید عبدالله (علوی حسینی موسوی) از علمای برجسته شیعه در قرن سیزدهم هجری و از محدثین موثق امامیه، عالم و مفسر تفسیر شبر و معروف به "شبر" می باشد.
حله را باید خاستگاه نخست خاندان شبر دانست. حسن بن محمد بن حمزه که با 9 واسطه نسب به چهارمین پیشوای معصوم حضرت امام علی بن الحسین علیه السلام می رساند، شبر خوانده می شد و لقب ارجمندش شهرت خاطره آفرین همه فرزندانش گشت.
یازده نسل پس از حسن بن محمد فرزند گرانقدرش محمدرضا از افق نجف سر برآورد و دودمان کهنسال شبر را اعتباری تازه بخشید. او دانشوری گرانمایه، پارسایی نیک اندیش و عارفی روشن بین بود و نزد مؤمنان کاظمیه به «صاحب الدعوه المستجابه» شهرت داشت.
تاریخ نگاران درباره لقب یاد شده چنین نگاشته اند: در روزگار عثمانیان خشکسالی بغداد را فراگرفت. سعید پاشا، کارگزار حکومت عثمانی، مردم را فرمان داد سه روز روزه گیرند و در پی آن با دلی اندوهگین و چشمی اشکبار از شهر برون رفته، نماز باران گزاردند. مردم که از خشکی زمین و آسمان به تنگ آمده بودند سه روز از بام تا شام رنج گرسنگی بر خویش هموار ساختند و آدینه دردمند و نالان در حالی که ذکر می گفتند و آمرزش می طلبیدند همراه سعید پاشا به سمت بیابان های بیرون شهر روان شدند و نماز باران به جای آوردند ولی دریغ که ناله های بغدادیان جز درخشش فزون تر آفتاب دستاوردی نداشت.
چون سید محمدرضا از ناکامی سعید پاشا آگاه شد ساکنان حریم هفتمین پیشوای شیعه را فرمود تا با دلی پیراسته از تباهی ها سه روز روزه گرفته، برای نماز باران آماده شوند. مردم کاظمیه چنان که عارف روشن بین شهر فرموده بود، به سوی پروردگار بازگشته، سه روز در برابر گرسنگی و تشنگی شکیبایی ورزیدند و سپس برهنه پای و شکسته دل به سمت مسجد برآثا حرکت کردند.
سید محمدرضا پیشاپیش مردم دل به آفریدگار سپرده و چشم به آسمان دوخته بود و رحمت خداوند را با یاری می طلبید. هنوز لبان عارف کهنسال از دعا فراغت نیافته بود که ابرهای تیره بر بام آسمان فراز آمده، باران رحمت الهی بر مردم فرو بارید. این حادثه فراموش ناشدنی سبب شد تا مردم سید پارسای خاندان شبر را با عنوان «صاحب الدعوه المستجابه» بستایند و بیش از پیش مورد احترام قرار دهند.
البته فقیه نیک اندیش کاظمیه تنها به دعا بسنده نمی کرد بلکه در کردار نیز شخصیتی ممتاز و کم نظیر بود. شدت اهتمام آن بزرگمرد به پابرهنگان جامعه چنان بود که گاه جامه اش را نزد توانگران شهر گرو می نهاد تا تهیدستی را از رنج گرسنگی برهاند.
در سال 1188 ق. پیش از آن که سید محمدرضا نجف را ترک کرده، رهسپار کاظمیه شود پروردگار فرزندی به وی ارزانی داشت. عارف روشن رأی خاندان شبر که عبودیت را یگانه راه نیکبختی می دانست، با امید سپید بختیِ جاودان، فرزند را عبدالله نامید.

پیشنهاد کاربران

بپرس