[ویکی فقه] سَریّه از جمله الفاظی است که در
فقه کاربرد دارد.
سَریّه با فتح سین و تشدید یاء تلفظ می شود.
معنای سَریّه
پیش قراولان
سپاه را سَریّه می گویند.
تبیین معنای سَریّه
سریه بر تعدادی از سپاهیان لشکر، بین پنج تا سیصد یا چهارصد تن که پیشاپیش لشکر به سوی
دشمن حرکت میکنند، اطلاق شده است.
کاربرد سریه در فقه و احکام آن
...
[ویکی شیعه] سَریِّه یا بعث، به جنگ هایی در دوره
پیامبر اکرم(ص) اطلاق می شود که بدون حضور مستقیم پیامبر (ص) و به فرماندهی یکی از اصحاب بوده است.
درباره وجه تسیمه سریه دو احتمال مطرح ساخته اند:
البته گفته اند که احتمال دوم صحیح نیست، زیرا «سرّ» از لحاظ لغوی غیر از «سَرِی» است.
[ویکی اهل البیت] سَرِیّة از سری به معنی : به شب راه پیمودن، یا سریّ به معنی: نخبه لشکر: دسته ای از لشکر گویند که به جنگ دشمن گسیل شود و از چهارصد نفر بیش نباشد، جمع آن سرایا است. (نهایه ابن اثیر)
آن سپاه اعزامی باشد که پیغمبر صلی الله علیه و آله در آن سپاه نباشد، مقابل غزوه که پیغمبر صلی الله علیه و آله در جمع حضور داشته باشد. علت اعزام سرایا غالباً سرکوبی اشرار، دعوت طوایف به اسلام پیشگیری از حوادث غیرمترقبه و عقیم نمودن توطئه های دشمن و مسائلی از این قبیل و گاه به منظور جمع
صدقات و تعلیم مسائل دینی بوده است.
در واقع "سریة" به گروهی از سپاه گفته میشود که به دستور رسولخدا(ص) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام میشدند، بدون آنکه پیامبر(ص) همراه آنان باشد.
بیشترین سریه های عصر پیغمبر صلی الله علیه و آله در سال ششم هجرت بوده که آن را سنة الاستئناس می گویند.
از
امام کاظم علیه السلام رسیده که سریه های پیغمبر صلی الله علیه و آله سی و شش بوده که نخستین آنها سریه ای به سرکردگی حمزة بن عبدالمطلب بود که به اتفاق سی تن از مهاجران در کنار دریا به سرزمین جهینه با ابوجهل بن هشام به همراه صد و سی سواره از مشرکان، برخورد نموده و مجدی بن عمرو جهنی دو سپاه را از یکدیگر جدا ساخت و میان آنها فاصله شد و هر دو سپاه بدون جنگ و خونریزی بازگشتند.
از
امام صادق علیه السلام نقل است: هرگاه پیغمبر صلی الله علیه و آله سریه ای را به جائی اعزام می داشت پیش از حرکت، افراد سپاه را روبروی خود می نشاند و به آنها می فرمود: بنام خدا و به یاری خدا و در راه خدا و بر سنت پیغمبر خدا بروید و مبادا در غنیمتی که بدست آورید، خیانت کنید و کسی را مثله نمائید و یا غدر و مکر بکار برید و هرگز پیر افتاده یا کودک و زن را به قتل مرسانید و درخت قطع مکنید جز این که ناچار گردید و اگر ضعیف ترین مسلمان یا بهترین آنها به یکی از مشرکان مهلت داد آن مشرک در پناه او می باشد و وی در امان است تا این که
قرآن به سمع او برسد اگر اسلام اختیار کرد وی برادر شما خواهد بود وگرنه او را به محل امن خودش برسانید و از خدا بخواهید که در آینده به وی دست یابید. (بحار:19/177ـ186)