سروش

/soruS/

مترادف سروش: جبرئیل، فرشته، مطیع، ملک، نیوشا، هاتف، جبرائیل، پیک ایزدی، الهام، پیام غیبی، هفدهمین روز ماه شمسی

معنی انگلیسی:
angel, gabriel, messenger-angel, inspiration, glad tidings

فرهنگ اسم ها

اسم: سروش (پسر، دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: soruš) (فارسی: سروش) (انگلیسی: sorush)
معنی: فرشته ی پیام آور، فرشته، پیامی که از عالم غیب برسد، الهام، ( به مجاز ) پیام آور، ( در قدیم ) جبرائیل، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه ماهور، ( در گاه شماری ) روز هفدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، ( اَعلام ) شهرت محمّدعلی اصفهانی [قرن هجری] شاعر ایرانی دربار ناصرالدین شاه، ملقب به شمس الشعرا، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم دختر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

سروش. [ س ُ ] ( اِ ) اوستا «سرئوشه » . سرئوشه در اوستا بمعنی اطاعت و فرمانبرداری و مخصوصاً پیروی از اوامر خداوندی است و آن از ریشه اوستائی سرو ( سرو ) بمعنی شنیدن آمده. در گاتها بیشتر سرئوشه بهمین معنی یاد شده ( یسنا 44 قطعه 16، یسنا 45 قطعه 5 و جز آن ) و نیز در دیگر بخشهای اوستا بدین معنی بارها آمده و همچنین در اوستا سرئوشه بعنوان علم برای فرشته ای یاد شده و او مقامی مهم دارد و به صفت «مهین » و «بزرگ » متصف گردیده است ( گاتها یسنا 33 قطعه 5 ). وی مظهر اطاعت و نماینده صفت رضا و تسلیم دربرابر اوامر اهورایی است. سروش از جهت مقام با مهر برابر است و گاه او را در جزو امشاسپندان محسوب دارند. در ادبیات متأخر زرتشتی سروش از فرشتگانی است که در روز رستاخیز به کار حساب و میزان گماشته خواهد شد و از گاتها نیز برمی آید که این فرشته در اعمال روزجزا دخالت دارد ( یسنا 43 قطعه 12 ). و هم در کتب متأخر زرتشتی و فرهنگهای فارسی سروش پیک ایزدی و حامل وحی خوانده شده ، از اینرو در کتابهای فارسی او را با جبرائیل سامی یکی دانسته اند. محافظت روز هفدهم هر ماه به سروش ایزد سپرده شده. بیرونی در فهرست روزهای ایرانی ( آثارالباقیه ) روز مزبور را «سروش » و در سغدی «سرش » و در خوارزمی «اسروف » یاد کرده. در زبان فارسی گاه «سروش » به فرشته مذکور اطلاق شده. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). || مطلق فرشته و به عربی ملک خوانند و حکمای فرس گویند که حق تعالی سی وپنج سروش آفریده است از آن جمله سی نفر آنانند که روزهای سی گانه هر ماه از ماههای شمسی به نام ایشان موسوم گشته و پنج نفر دیگر آنکه پنجه دزدیده که خمسه مسترقه باشد به نام آنهاست و از جمله آن سی سروش دوازده نفرند که ماههای دوازده گانه سال شمسی به نام ایشان موسوم شده و هر یک از این دوازده سروش به تدبیر امور و مصالح ماهی که هم نام اوست معین است و همچنین تدبیر امور و مصالحی که درهر یک از روزهای سی گانه واقع میشود حواله به سروشی است که آن روز به نام او موسوم است ، و این سروشها که به تدبیر روزها قیام دارند کارکنان سروشهایی اند که به تدبیر ماهها اقدام می نمایند. پس هر روزی که به نام آن ماه موسوم باشد سروشی که آن ماه به نام اوست و تدبیر و مصالح آن روز بدو مقرر است خود هم به تدبیر و مصالح آن روز می پردازد. و بنابراین بجهت شرف آن روز را عید کنند و جشن سازند و نیز هر کدام از سروشها به محافظت جوهری و عنصری مقرر است ، چنانکه خرداد بر آب موکل است و اردیبهشت بر آتش و مرداد بر اشجار و باقی سروشها به محافظت آنچه در ذیل نام آن سروش مقرر است. و نام ملکی نیز هست که ریاست بندگان بدست اوست و تدبیر امور و مصالحی که در روز سروش واقع میشود بدو متعلق است. ( برهان ). هر فرشته ای که پیغام آور باشد عموماً و فرشته ای که پیغام و مژده آرد خصوصاً که هاتف غیب نیز گویند. ( رشیدی ). فرشته که پیغام خیر آرد. ( غیاث ). فرشته پیغام آور و ملک وحی که به تازی جبرئیل گویند و فرزانگان یعنی حکمای تازی عقل فعال و دانایان فارسی خرد کارگر خوانند. ( آنندراج ) : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

شمس الشعرائ میرزا محمد علی سدهی اصفهانی شاعر قصیده سرای قرن سیزدهم هجری (ف.۱۲۸۵ه.ق.۱۸۶۸م. ). وی در سده ( اصفهان ) و لادت یافت مدتی بسفر گذرانید و چندی هم مقیم تبریز شد و بمدح ناصر الدین میرزای قاجار که در آن زمان ولیعهد بود پرداخت و چون او بسلطنت رسید با وی بتهران آمد و در این شهر سکونت گزید . از آثار معروف او غیر از دیوان قصاید غزلیات و مثنویها مجموعه هایی بنام (( اردیبهشت نامه ) ) ببحر متقارب در بیان احوال پیغامبر اسلام است . سروش از شاعرانی است که سبک دوره بازگشت ادبی در قصاید او که به پیروی از شعرای قصیده سرای قرن پنجم مخصوصا فرخی ساخته بنهایت کمال رسیده است .
فرشته، جبرئیل
۱ - فرشته ملک ( مطلقا ) . ۲ - روز هفدهم از هر ماه شمسی . ۳ - یکی از گوشه های ماهور .
نام منجم هندی در دربار یزد گرد

فرهنگ معین

(سُ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - فرشته . ۲ - نام روز هفدهم از هر ماه شمسی . ۳ - در آیین زردشتی ، نماد فرمانبرداری از اهورامزدا که به امر حساب و کتاب در روز رستاخیز می پردازد.

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] پیام آور.
۲. در آیین زردشتی، یکی از ایزدان که مظهر اطاعت و فرمان برداری از اوامر اهورامزدا است و به بندگان راه فرمان برداری می آموزد: به فرمان یزدان خجسته سروش / مرا روی بنمود در خواب دوش (فردوسی۲/۴۱۴ ).
۳. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه ماهور.
۴. [قدیمی] فرشته.
۵. [قدیمی] جبرئیل.
۶. [قدیمی] موکل بر روز هفدهم از هر ماه خورشیدی (سروش روز ) است.

گویش مازنی

/seroosh/ بانگ و آواز - شخصی که با بانگ بلند با خود سخن بگوید و نجوا کند ۳دعوا و مرافعه – سر و صدا کردن

دانشنامه عمومی

سروش (ستاره). سُروش[ ۱] [ ۲] ، بُزبان[ ۳] یا عَیّوق ( به انگلیسی: Capella ) یا آلفای ارابه ران ( Alpha Aurigae به اختصار Alpha Aur یا α Aur ) پرنورترین ستارهٔ صورت فلکی ارابه ران است. این ستاره، ششمین ستارهٔ پرنور آسمان و سومین ستارهٔ نورانی آسمان نیمکرهٔ شمالی بعد از ژوبین دار و ووند ( نسر واقع ) است. [ ۴] سروش اگرچه با چشم بدون ابراز یک ستاره دیده می شود، اما در واقع یک سامانهٔ ستاره ای چهارگانه است: یک جفت ستارهٔ دوتایی که به دور جفت دیگری می گردد. سروش ستاره ای زرد است و نشانگر شانه چپ رانندهٔ ارابه در صورت فلکی ارابه ران است. گاهی نیز در میان بزی که ارابه ران بر دوش دارد دیده می شود.
نام عربی آن یعنی عیوق از ریشه عوق گرفته شده و به معنی نگهبان و بازدارنده است. در قدیم این ستاره را نگهبان خوشه پروین می انگاشتند. سه ستاره روشن که در پی سروش می آیند را در قدیم «دیگ پایه» ( یا اقلام ) می نامیدند.
نظامی گنجوی از سروش با نام «دیگپایه کردار» یاد کرده و در بیتی می نویسد: «و آن کوکب دیگپایه کردار / در دیگ فلک فشانده افزار. »[ ۵]
ستاره الماعز کمی پایین تر از سروش قرار گرفته است. نام الماعز از عربی و به معنای بز است و سروش را به این خاطر که در بالای الماعز قرار دارد بزبان هم نامیده اند. [ ۶]
سروش یا بُزبان، با نام عربی عیّوق، در ادبیات فارسی کنایه از ستاره به رنگ سرخ روشن و همچنین کنایه از دوریِ مسافت است.
نمونه از ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی:
نمونه از سعدی:
نمونه از ناصر خسرو:
نمونه از محتشم کاشانی:
عکس سروش (ستاره)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هفته نامۀ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، چاپ تهران. به صاحب امتیازی شرکت انتشارات سروش، وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، است. از ۱۳۵۲، به نام مجلۀ تماشا منتشر می شد و از ۱۳۵۷ به سروش تغییر نام داد. شعار آن «نشریه ای برای بهتر دیدن» است و عمدۀ فعالیت آن نقد و بررسی برنامه های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. از دیگر محورهای نشریه، رادیو و جهان رسانه هاست. شرکت انتشارات سروش، علاوه بر چاپ کتاب در زمینه های گوناگون و انتشار هفته نامۀ سروش، ماهنامه های سروش جوان، سروش نوجوان، سروش کودکان، و سروش بانوان را منتشر می کند.

جدول کلمات

هاتف

مترادف ها

angel (اسم)
فرشته، فرشتگان، سروش، فروهر

gabriel (اسم)
سروش، جبرئیل

messenger angel (اسم)
سروش

فارسی به عربی

اوراکل

پیشنهاد کاربران

سروش به صدایی گفته میشه که یکباره ودرجای غیر معمول بگوش طرف میرسدsound rush صدای یکباره. . . . البته ممکنه صدای خدا هم باشه sound gosh صدای خدا
سروش: این نام در سنسکریت: صروش śrush ( فرمانبرداری ) ؛ اوستایی: سرئُشه sraosha؛ در سغدی، مانوی و پهلوی: srosh با همان معنی سنسکریت و نیز نام ایزد فرمانبرداری و نام هفدهمین روز هر ماه می باشد.
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
حافظ
پرده وسواس بیرون کن ز گوش
تا به گوشت آید از گردون سروش
مولوی
سروش : پیامی که از عالم غیب برسد، الهام ، هاتف
سروش رو به درستی به معنای ندای اسمانی یا پژوایی که گوینده آن پیدا نیست معنی کردند اما بیایید ریشه آنرا پیدا کنیم
سر = سراییدن ( ندا، صدا؛ گفته ) وش ( مانند )
= نداوار یا کسی که گویا سخنی انجام داده است ؛ همانند پچ پچ درونی
...
[مشاهده متن کامل]

دوستان دقت کنید بین ندا و صدا فرق مهمی هست ندا به دریافت صدای درونی گفته میشه پس سروش یعنی صداوار ( انچه به کسی الهام میشود و گویا کسی گفته است اما وجود ندارد )

سروش واژه ای پارسی به چم ( فرمانبردارِ دستورِ دینی، گوش به فرمانِ دینی ) است که ریشه اوستایی دارد؛ چنانکه در رویه 1484 از نبیگ ( فرهنگ واژه های اوستا ) آمده است:
سروش
اسم پسر من سروش و عاشق اسمش هستم . .
خیلی در مورد اسم تحقیق کردم
یکی از اسامی است که همه ی معانی آن عالیست .
ببخشید اسم سروش رو اشتباه نوشتید
به اینگلیسی میشه soroush یا Soroosh
میشه
سروش یعنی فرمانبرداری ، فرشته عالم غیب ، فرشته وحی ، روز هفدهم از هر ماه شمسی ، گوشه ای در دستگاه ماهور ، خدای اهورامزدا ریشه اوستایی و فارسی داره
اسم پسر خواهرم سروش هست عشق خاله هانیه
پیام الهی
زبان کوردی
سروش یعنی فرشته
اسم داداشم سروشه
خیلی قشنگه
بع افتخار اونایی که اسمشون سروشه
لایک کنین
ارتباط، زندگی، سرگرمی
پیام رسان برگزیده مردم در یازدهمین جشنواره وب و موبایل ایران
پیام رسان رایگان و کاملا بومی، با بیش از 20 میلیون کاربر و امکانات متنوع مانند تماس صوتی و تصویری، پخش زنده رادیو و تلویزیون، بات های کاربردی، پرداخت، ویترین محتوا و . . .
...
[مشاهده متن کامل]

این پیام رسان با رونمایی از نسخه سروش پلاس مردم را شوکه و اعضای بیشتری را در سرعت زمان کمتری جذب کرد.
به این پیام رسان، بطور متوسط روزانه ۵ الی ۷ هزار کاربر جذب و وارد می شوند.

سروش دراصل نام یکی ازمقرب ترین فرشتگان درگاه ایزدی وفرشته ای مهربان وفرمانبرداری است که درروزهفدهم هرماه ازجانب خدافرخوانده میشود وتاابدرسالتش پیام رسانی وگوینده وحی وهمان جبریئل بانام وشکل دیگراست
فرشته ی غیب
سروش درخشان ترین ستاره پیکر آسمانی ارابه ران است.
اسم خودم ستاره ست اسم پسرمو سروش گذاشتم

سروش:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " سروش" می نویسد : ( ( سرْوش در پهلوی سروش sroš از سَرئوشه در اوستایی برآمده است. و نام یکی از بزرگترین ایزدان زرتشتی است . ستاک نام همان است که در سرودن به یادگار مانده است. ر وان درگذشتگان در پناه سروش به پل نمادین و آیینی چِیْنْوَد می رسد ، تا کردار های او بر رسیده و سنجیده آید ، تا مگر بتواند از پل بگذرد و به بهشت مینو راه برد. این ایزد در بندهشن ، با ویژگیهایی چون" پرهیزگار ِ دلیر تنْ بفرمان ِ شگفت زین "ستوده به و باز نموده شده است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( یکایک ، بیامد خجسته سروش
به سان پری ، با پلنگینه پوش؛ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 241. )

نام یک ستاره هست
سروش درخشان ترین ستاره صورت فلکی ارابه ران و ششمین ستاره درخشان در آسمان است
شنیدن وفرمان برداری ؛ فرشته ی مظهر اطاعت❤. . . .
سروش پیک ایزدی و حامل وحی خوانده شده ، از اینرو در کتابهای فارسی او را با جبرائیل سامی یکی دانسته اند.
سروش هم یارو هم آشناترند و هم هاتف غیبی و هم پیام آور شادی ها و هم دشمن دروغ و هم پسر گل من است.
سروش : فرشته
سروش: ستاره درخشان
سروش: غلبه مهر و محبت بر خشم و کین
سروش : پیام الهی و پیام رسان شادی و محبت
سروش : نازل کننده رحمت
سروش : ایزدان بزرگ

سروش خجسته فرشته مبارک قدم
سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد،
سروش روز ، روز چیرگی راستی بر دروغ و مهر بر خشم و کین
سروش به معنی فرشته و فرشته مظهر تمام خوبیها و زیباییهاست وقتی یک انسان در کل انسانیت داشته باشد میگویند فرشته ایست که زمینی شده
سالار فرشتگان که نخستین خرد است و بتازی عقل اول گویند و آنرا سروش سالار و سروش سترک نیز گفته وخوانده اند .
سروش به معنی مَلِک
سروش یعنی خداوند
سروش بابا و ناز بابا
پسر بانمک و خوشمزه من
لذت میبرم از اسمش وقتی میگم سروش جانممم
سروش نام منجم هندی
یکی مایه ور بود با فرو هوش
سر هندوان بود نامش سروش
سروش پرنورترین ستارهٔ صورت فلکی ارابه ران است. این ستاره، ششمین ستارهٔ پرنور آسمان و سومین ستارهٔ نورانی آسمان نیمکرهٔ شمالی بعد از ژوبین دار و ووند ( نسر واقع ) است. سروش اگرچه با چشم بدون ابراز یک ستاره
...
[مشاهده متن کامل]
دیده می شود، اما در واقع یک سامانهٔ ستاره ای چهارگانه است: یک جفت ستارهٔ دوتایی که به دور جفت دیگری می گردد

سروش نام دیگر جبرئیل ( ع )
فرشته مقرب درگاه خداوند

عاشق اسم سروش هستم
به معنی فرشته
به معنی گوش دادن به صدای وجدان
اسم ستاره نورانی
پیام رسان شادی و رحمت
به معنی ایزد
سروش: 1 - ( به مجاز ) پیام آور؛ 2 - ( در قدیم ) فرشته ی پیام آور، فرشته؛ 3 - ( به مجاز ) پیامی که از عالم غیب برسد، الهام؛ 4 - ( در قدیم ) جبرائیل؛ 5 - ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه ماهور؛ 6 -
...
[مشاهده متن کامل]
( در گاه شماری ) روز هفدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم؛ 7 - ( اَعلام ) شهرت محمّدعلی اصفهانی [قرن 13 هجری] شاعر ایرانی دربار ناصرالدین شاه، ملقب به شمس الشعرا.

سروش : هاتف . فرشته . وحی .

یعنی نام چنگی که در روز قیامت نواخته می شود
نام هفدهمین روز در هرماه در گاهشمار یا گاهنامه پارسی است.
در کیش بهدینان به عنوان یکی از ایزدان مقرب است. اون را نباید فرشته وحی نامید، چون زرتشت در دین مزدیسنا از راه خرد و راستی به پیامبری رسید نه از طریق وحی.
فرشته وحی
سروش که در متون اوستایی "سَرَئوَشه" خوانده می شود
سرووش واژه ای اصیل و دارای ریشه ی کردی است.

فرشته ی مظهر اطلاعات
سروش یعنی پیام رسان رحمت
به قول شاعر که میگه :
لطف الهی بکند کار خویش
مژده ی رحمت برساند سروش
پیام الهی
صدای که شنیده می شود اما گوینده معلوم نیست
این واژه در لغت نامه دهخدا وجود دارد.
سروش. ( س با آوای زیر ) ، ( مازنی ) ، سر و صدای که دیوانه میکند. به گپ هایی که دیوانه با خودش میزند. کسی که گپ های بلند و بیهوده میزند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٥)

بپرس