سربداران
لغت نامه دهخدا
عبدالرزاق بن فضل اﷲ 737هَ. ق.
وجیه الدین مسعود برادر او 738هَ. ق.
آی تیمور محمد 744هَ. ق.
اسفندیار 746هَ. ق.
فضل اﷲ 746هَ. ق.
شمس الدین علی 748هَ. ق.
یحیی 753هَ. ق.
ظهیرالدین 756هَ. ق.
حیدر قصاب 760هَ. ق.
حسین دامغانی 761هَ. ق.
علی مؤید 766 - 783 هَ. ق.
( از تاریخ طبقات سلاطین اسلام لین پول صص 223 - 224 ).
ورجوع به رجال حبیب السیر ص 61 و 115 و حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 230، 251، 332، 356 - 358، 360 - 367، 380، 381، 406، 407، 444 و تاریخ ادبیات ایران از سعدی تا جامی ص 198 و 199 و سبک شناسی ج 3 ص 183، 184 و تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 16، 37، 61، 302، 303 و تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 5 ص 47 و مرآت البلدان ج 1 ص 328 شود.
فرهنگ فارسی
سلسله که بوسیله عبدالرزاق از مردم قریه باستین از قرای خراسان تاسیس شد
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] سربداران سلسله ای از حاکمان شیعه در منطقه باشتین سبزوار (۷۸۸-۷۳۶ قمری).
سربداران نخست به صورت یک قیام مذهبیِ شیعی- صوفی علیه هیئت حاکمه، (چه ایرانی و چه مغول) ظهور کرد. این قیام که در پی تعالیم مذهبی شماری از شیوخ خراسان و سبزوار آغاز شده بود به صورت یک حرکت مذهبی – سیاسی کل منطقه شرقی و شمالی ایران آن زمان را دربرگرفت. این قیام با همراهی دو گروه مذهبی (درویشان) و سیاسی (سربداران) شکل گرفت. نخستین رهبران مذهبی ایشان شیخ خلیفه و شاگردش شیخ حسن جوری بودند. در ایام تیمور هم شیخ داود سبزواری از همین طایفه علیه تیمور قیام کرد.
مذهب تشیع با بن مایه ای از تعالیم تصوف و بیگانه ستیزی و فتوت و جوانمردی و بُعد مردمی و فقدان وراثت در سلطنت از جمله عوامل و ویژگی های مهم این قیام محسوب می شد. این دولت مدت نیم قرن در خراسان و جرجان (گرگان)، قومس (کومش ) و مازندران و جوین و اسفراین حکومت کرد، و عاقبت به دست امیرتیمور گورکانی منقرض گردید.
سربداران نخست به صورت یک قیام مذهبیِ شیعی- صوفی علیه هیئت حاکمه، (چه ایرانی و چه مغول) ظهور کرد. این قیام که در پی تعالیم مذهبی شماری از شیوخ خراسان و سبزوار آغاز شده بود به صورت یک حرکت مذهبی – سیاسی کل منطقه شرقی و شمالی ایران آن زمان را دربرگرفت. این قیام با همراهی دو گروه مذهبی (درویشان) و سیاسی (سربداران) شکل گرفت. نخستین رهبران مذهبی ایشان شیخ خلیفه و شاگردش شیخ حسن جوری بودند. در ایام تیمور هم شیخ داود سبزواری از همین طایفه علیه تیمور قیام کرد.
مذهب تشیع با بن مایه ای از تعالیم تصوف و بیگانه ستیزی و فتوت و جوانمردی و بُعد مردمی و فقدان وراثت در سلطنت از جمله عوامل و ویژگی های مهم این قیام محسوب می شد. این دولت مدت نیم قرن در خراسان و جرجان (گرگان)، قومس (کومش ) و مازندران و جوین و اسفراین حکومت کرد، و عاقبت به دست امیرتیمور گورکانی منقرض گردید.
wikishia: سربداران
[ویکی اهل البیت] سلسله ای از امرای محلی سبزوار که تقریباً از آغاز استیلای مغول پدید آمدند. سربداران با اتکای به مذهب شیعه اثنی عشری توانستند به مدت 50 سال بر خراسان و نواحی آن حکومت کنند.
آغازگر قیام، شیخ خلیفه و از مریدان وی شیخ حسن جوری بود که اعتقاد به تشیع اثنی عشری با تأکید بر مسئله ولایت و جهان بینی مهدویت، جدایی ناپذیری دین و دولت از یکدیگر و مبارزه با ظلم و ستم داشتند و از این رو آنان را سربدار خواندند که گفتند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد رفع ظلم و دفع ظالمان می کنیم والا سر خود را بر دار اختیار داریم و تحمل جور و ستم نداریم».
رؤسای سربداران 12 نفر بودند و جمعاً سی و پنج سال حکومت کردند. مؤسس این سلسله امین الدین عبدالرزاق یکی از بزرگان قریه باشتین از توابع سبزوار بود. امرای این سلسله شهر سبزوار را که از روزگار قدیم مردم آن به تشیع اشتهار داشتند، مرکز خود ساختند و با درویشان و مردانی که به دوستی آل علی مشهور بودند، رابطه برقرار کردند.
پس از شهرت سربداران در خراسان، طغاتیمور مغول که فرمانروای خراسان بود با برادرش امیرعلی از جرجان به سبزوار حمله کرد. سربداران امیرعلی برادر طغاتیمورخان را کشتند و این فتح بیش از پیش ایشان را در خراسان مشهور کرد و بر شمار پیروان ایشان بیفزود و سپس طغاتیمور را نیز شکست داده و خراسان را از دست او خارج کردند.
پس از تسخیر خراسان امیر وجیه الدین مسعود و امرای او از جمله خواجه علی مؤید (766-788 ه) یکی پس از دیگری به امارت رسیدند که سرانجام خواجه علی به امیر تیمور پناه جست تا در سال 788 در خرم آباد لرستان در رکاب امیر تیمور در ضمن جنگی تیر خورده درگذشت و سلسله سربداران با کشته شدن او پایان یافت.
فرهنگ جامع تاریخ ایران، انتشارات آرون، تهران 1387، جلد1، صفحه 456 / نویسنده:عباس قدیانی
آغازگر قیام، شیخ خلیفه و از مریدان وی شیخ حسن جوری بود که اعتقاد به تشیع اثنی عشری با تأکید بر مسئله ولایت و جهان بینی مهدویت، جدایی ناپذیری دین و دولت از یکدیگر و مبارزه با ظلم و ستم داشتند و از این رو آنان را سربدار خواندند که گفتند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد رفع ظلم و دفع ظالمان می کنیم والا سر خود را بر دار اختیار داریم و تحمل جور و ستم نداریم».
رؤسای سربداران 12 نفر بودند و جمعاً سی و پنج سال حکومت کردند. مؤسس این سلسله امین الدین عبدالرزاق یکی از بزرگان قریه باشتین از توابع سبزوار بود. امرای این سلسله شهر سبزوار را که از روزگار قدیم مردم آن به تشیع اشتهار داشتند، مرکز خود ساختند و با درویشان و مردانی که به دوستی آل علی مشهور بودند، رابطه برقرار کردند.
پس از شهرت سربداران در خراسان، طغاتیمور مغول که فرمانروای خراسان بود با برادرش امیرعلی از جرجان به سبزوار حمله کرد. سربداران امیرعلی برادر طغاتیمورخان را کشتند و این فتح بیش از پیش ایشان را در خراسان مشهور کرد و بر شمار پیروان ایشان بیفزود و سپس طغاتیمور را نیز شکست داده و خراسان را از دست او خارج کردند.
پس از تسخیر خراسان امیر وجیه الدین مسعود و امرای او از جمله خواجه علی مؤید (766-788 ه) یکی پس از دیگری به امارت رسیدند که سرانجام خواجه علی به امیر تیمور پناه جست تا در سال 788 در خرم آباد لرستان در رکاب امیر تیمور در ضمن جنگی تیر خورده درگذشت و سلسله سربداران با کشته شدن او پایان یافت.
فرهنگ جامع تاریخ ایران، انتشارات آرون، تهران 1387، جلد1، صفحه 456 / نویسنده:عباس قدیانی
wikiahlb: سربداران
[ویکی شیعه] سربداران (مجموعه تلویزیونی). سربداران اولین مجموعه تلویزیونی تاریخی پس از انقلاب اسلامی است به کارگردانی محمدعلی نجفی. این مجموعه، داستان قیام سربداران(سلسله ای از حاکمان شیعه در منطقه سبزوار) را به تصویر کشیده است. این قیام در خراسان صورت گرفت. رهبر آن، شیخ حسن جوری و علیه تسلط مغول ها بر ایران بود.
بخش هایی از آن نیز مربوط به رهبری پیشین شیخ خلیفه مازندرانی مؤسس این جنبش است.
تصویربرداری این مجموعه تلویزیونی از شهریورماه ۱۳۶۰ش آغاز و تا ۳ آبان ۱۳۶۲ش ادامه داشت. این مجموعه تلویزیونی در شهرک سینمایی غزالی و مسجد جامع تاریخی شهرستان اردستان و ابیانه ساخته و فیلم برداری شد و پخش آن از دوشنبه ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۲ش از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.
تصویربرداری این مجموعه تلویزیونی از شهریورماه ۱۳۶۰ش آغاز و تا ۳ آبان ۱۳۶۲ش ادامه داشت. این مجموعه تلویزیونی در شهرک سینمایی غزالی و مسجد جامع تاریخی شهرستان اردستان و ابیانه ساخته و فیلم برداری شد و پخش آن از دوشنبه ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۲ش از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.
دانشنامه عمومی
سربداران (آلبوم). سربداران نام یک آلبوم موسیقی سمفونیک اثر فرهاد فخرالدینی با حضور هنرمندان سرشناسی به نام های محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، محمد فیروزی، سیمین آقارضی، مجید درخشانی، حمید متبسم، هادی منتظری و بیژن کامکار و اجرای ارکستر سمفونیک تهران می باشد که توسط استودیو صبا در زمستان ۱۳۹۲ منتشر شده است. [ ۱] [ ۲] [ ۳] سربداران موسیقی سربداران براساس مجموعه تلویزیونی سربداران نوشته شده است. این موسیقی بیانگر مقاومت و پایداری مردم خراسان در برابر متجاوزان غارت گر و خون خوار مغول است. هم چنین در این اثر بیژن کامکار علاوه بر نوازندگی، آواز خوانی را نیز بر عهده داشته است.
wiki: سربداران (آلبوم)
سربداران (فیلم نامه). سربداران نام یک فیلم نامه به قلم محمود دولت آبادی می باشد. این اثر در سال ؟ نوشته و در سال ۱۳۵۸ در هفته نامه کتاب جمعه، به سرپرستی احمد شاملو منتشر شد.
محمود دولت آبادی می گوید: گمانم سال ۵۶ بود که به درخواست محمدحسین پرتوی، برادر نصرت پرتوی، همسر عباس جوانمرد و دوست و همکار دوره تئاتر، طرح سریالی را برای تلویزیون ملی ایران نوشتم. با عنوان ( سربداران ) ، پیش از من گویا به سراغ بهرام بیضایی رفته بودند که نتیجه ای نگرفته بودند. چند نفری هم در آن فاصله طرح هایی نوشته بودند که هیچ یک مطلوب تلویزیون نبودند. تا اینکه طرح من آماده و فصل اول نوشته شد. محمدحسین پرتوی به واسطه خواهرش ( نصرت ) ، که قول داده بود مراعات امانت داری را بکند. نسخه زیراکسی فیلم نامه را با خود به تلویزیون برد، بی هیچ قرارداد یا پیش پرداختی، مدت ها گذشت، بالاخره خبر آوردند که تلویزیون با این موضوع که دولت آبادی سربداران را بنویسد مخالف است؛ و موضوع مسکوت گذاشته شد تا سال ۵۸. حالا انقلاب شده بود و تلویزیون ملی ایران به تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تغییر نام داده بود. بار دیگر محمدحسین پرتوی پیدایش شد و این بار گفت: قرار است سربداران ساخته شود. کارگردانش را هم گذاشته اند محمدعلی نجفی. از من دعوت کرد به دفتری در خیابان بلوار کشاورز ( الیزابت سابق ) رفتم. ملاقات و چای و گفتگو. بعدها خبردار شدم که به آقای نجفی هم گفته اند فلانی، یعنی من، نباید سربداران را بنویسد. من به کار خود بازگشتم و سربداران به راه خود رفت و نتیجه آنکه دست نوشته من در کتاب جمعه چاپ شد و نویسنده سریال ( شهر من شیراز ) که پیش از انقلاب از تلویزیون پخش می شد نویسنده فیلم نامه سربداران شد. از آن زمان دیگر از محمدحسین پرتوی خبری نشد. به نظرم رسید بخش اول فیلم نامه سربداران را منتشر کنم. آن را برای کتاب جمعه فرستادم. به پیغام آقای احمد شاملو که خواسته بود با آن هفته نامه کار کنم. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمحمود دولت آبادی می گوید: گمانم سال ۵۶ بود که به درخواست محمدحسین پرتوی، برادر نصرت پرتوی، همسر عباس جوانمرد و دوست و همکار دوره تئاتر، طرح سریالی را برای تلویزیون ملی ایران نوشتم. با عنوان ( سربداران ) ، پیش از من گویا به سراغ بهرام بیضایی رفته بودند که نتیجه ای نگرفته بودند. چند نفری هم در آن فاصله طرح هایی نوشته بودند که هیچ یک مطلوب تلویزیون نبودند. تا اینکه طرح من آماده و فصل اول نوشته شد. محمدحسین پرتوی به واسطه خواهرش ( نصرت ) ، که قول داده بود مراعات امانت داری را بکند. نسخه زیراکسی فیلم نامه را با خود به تلویزیون برد، بی هیچ قرارداد یا پیش پرداختی، مدت ها گذشت، بالاخره خبر آوردند که تلویزیون با این موضوع که دولت آبادی سربداران را بنویسد مخالف است؛ و موضوع مسکوت گذاشته شد تا سال ۵۸. حالا انقلاب شده بود و تلویزیون ملی ایران به تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تغییر نام داده بود. بار دیگر محمدحسین پرتوی پیدایش شد و این بار گفت: قرار است سربداران ساخته شود. کارگردانش را هم گذاشته اند محمدعلی نجفی. از من دعوت کرد به دفتری در خیابان بلوار کشاورز ( الیزابت سابق ) رفتم. ملاقات و چای و گفتگو. بعدها خبردار شدم که به آقای نجفی هم گفته اند فلانی، یعنی من، نباید سربداران را بنویسد. من به کار خود بازگشتم و سربداران به راه خود رفت و نتیجه آنکه دست نوشته من در کتاب جمعه چاپ شد و نویسنده سریال ( شهر من شیراز ) که پیش از انقلاب از تلویزیون پخش می شد نویسنده فیلم نامه سربداران شد. از آن زمان دیگر از محمدحسین پرتوی خبری نشد. به نظرم رسید بخش اول فیلم نامه سربداران را منتشر کنم. آن را برای کتاب جمعه فرستادم. به پیغام آقای احمد شاملو که خواسته بود با آن هفته نامه کار کنم. [ ۱]
wiki: سربداران (فیلم نامه)
دانشنامه آزاد فارسی
سَربِداران
سلسله ای از امرای محلی سبزوار. حدود ۵۰ سال حکومت کردند (۷۳۷ـ۷۸۸ق). دربارۀ وجه تسمیۀ سربداران، که جنبشی سیاسی و نظامی علیه حکومت مغولان بود، نوشته اند که آن ها معتقد بودند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد، رفع ظلم و دفع ظالمان کنیم و الّا سر خود را بر دار اختیار داریم» یا: «سربداران سر خود بر دار دیدن را به هزار نامردی ترجیح می دادند». این جنبش در دورۀ فروپاشی حکومت ایلخانی و جنگ و نزاع امرای مستقل محلی با یکدیگر و ظلم و جور و ناامنی ناشی از آن پدید آمد. رهبر مذهبی جنبش شیخ خلیفه و جانشین او شیخ حسن جوری بود. تعالیم آنان آموزه ای از تفکر انقلابی ، ظلم ستیزی و عدالت خواهی شیعه ، همراه با انتظار مهدی موعود برای نابودی همیشگی ستم از جامعه ، و نیز باورهای عرفانی بود که عامل جذب شیعیان این منطقه به این جنبش گردید. قیام سربداران ، درپی نزاع عبدالرزاق، یا حسن و حسین حمزه ، از بزرگان بیهق (سبزوار) با ایلچیان مغول که تقاضای شراب و زن از آنان داشتند، صورت گرفت که به قتل ایلچیان در باشتین انجامید (۷۳۶ـ۷۳۷ق). پس از آن ، مردم به حمایت از عبدالرزاق برخاستند و قوای علاءالدین را شکست دادند و سبزوار و سپس اردکان ، سلطان سران ، جُوین ، اِسْفَراین ، جاجرم و بیارجمند را نیز تصرف کردند. پس از قتل عبدالرزاق (۷۳۹ق) وَجیهُ الدّین مسعود سربداری، رهبری سیاسی و نظامی سربداران را برعهده گرفت . وی کوشید تا با جلب نظر مریدان شیخ حسن جوری، که آنان را شیخیان می گفتند، حکومت خود را مشروعیت دهد. از این رو، به کمک گروهی از شیخیان ، شیخ حسن را از زندان ارغون شاه رهانید و شیخ همراهِ مسعود، دولت شیعی متمرکزی پدید آورد. آنان لشکریان ارغون شاه و طَغاَتیَمْور را درهم شکستند و علمان سنّی را علیه خود برانگیختند. مسعود که از نفوذ و محبوبیت شیخ نگران بود، طی جنگی ، زمینۀ قتل او را فراهم آورد که از چشم سربداران به دور نماند و موجب شکست آنان گردید. مسعود نیز پس از هفت سال حکومت ، در مازندران به قتل رسید. پس از وی هشت نفر از سربداران به ترتیب حکومت کردند: آیتمور، کلواسفندیار، فضل الله سربداری ، علی شمس الدین ، یحیی کرابی (کراوی )، ظهیرالدین کرابی (کراوی )، حیدر سربداری (حیدر قصاب )، لطف الله سربداری ، حسن دامغانی و علی مؤید. گرچه امرا و رهبران مذهبی سربداری ، در ایجاد دولتی شیعی وحدت نظر داشتند تعارض و اختلاف نظر میان آنان بر سر ادارۀ حکومت ، پس از مسعود نیز همچنان ادامه داشت که به قتل طرفین نیز می انجامید. دولت سربداری برای بقا و ادامۀ حکومت خود به هر دو رکن نظامی و مذهبی نیاز داشت . از همین رو، خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداری ، از محمد بن یکی ، عالم شیعی برجستۀ جبل عامل دعوت کرد تا به سبزوار بیاید و هدایت مذهبی شیعیان را بر عهده گیرد. به هر روی نزاع های داخلی و درگیری های مدام خارجی سربداران با امرای محلی ، سبب ضعف دولت آنان گردید. در پی لشکرکشی امیرتیمور به خراسان ، علی مؤید که خود را ناتوان از رویارویی با او می دید، تسلیم شد و تیمور نیز سبزوار را تصرف کرد و دولت سربداری را برچید. قیام مردم سبزوار به رهبری علی سبزواری بر ضد تیمور هم به شکست انجامید. ویژگی های بارز دولت سربداری ، ظلم گریزی ، بیگانه ستیزی ، مساوات طلبی و برقراری عدالت بود. در حکومت آنان ، نشانی از شکوه و جلال رایج درباری نبود و زهد و سادگی چشم گیری در ساختار حکومتی آنان دیده می شد. گرچه این جنبش به شکست انجامید، حکومت آرمانی سربداری ، قیام های مشابهی در سمرقند، کرمان ، مازندران و گیلان را موجب شد.
سلسله ای از امرای محلی سبزوار. حدود ۵۰ سال حکومت کردند (۷۳۷ـ۷۸۸ق). دربارۀ وجه تسمیۀ سربداران، که جنبشی سیاسی و نظامی علیه حکومت مغولان بود، نوشته اند که آن ها معتقد بودند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد، رفع ظلم و دفع ظالمان کنیم و الّا سر خود را بر دار اختیار داریم» یا: «سربداران سر خود بر دار دیدن را به هزار نامردی ترجیح می دادند». این جنبش در دورۀ فروپاشی حکومت ایلخانی و جنگ و نزاع امرای مستقل محلی با یکدیگر و ظلم و جور و ناامنی ناشی از آن پدید آمد. رهبر مذهبی جنبش شیخ خلیفه و جانشین او شیخ حسن جوری بود. تعالیم آنان آموزه ای از تفکر انقلابی ، ظلم ستیزی و عدالت خواهی شیعه ، همراه با انتظار مهدی موعود برای نابودی همیشگی ستم از جامعه ، و نیز باورهای عرفانی بود که عامل جذب شیعیان این منطقه به این جنبش گردید. قیام سربداران ، درپی نزاع عبدالرزاق، یا حسن و حسین حمزه ، از بزرگان بیهق (سبزوار) با ایلچیان مغول که تقاضای شراب و زن از آنان داشتند، صورت گرفت که به قتل ایلچیان در باشتین انجامید (۷۳۶ـ۷۳۷ق). پس از آن ، مردم به حمایت از عبدالرزاق برخاستند و قوای علاءالدین را شکست دادند و سبزوار و سپس اردکان ، سلطان سران ، جُوین ، اِسْفَراین ، جاجرم و بیارجمند را نیز تصرف کردند. پس از قتل عبدالرزاق (۷۳۹ق) وَجیهُ الدّین مسعود سربداری، رهبری سیاسی و نظامی سربداران را برعهده گرفت . وی کوشید تا با جلب نظر مریدان شیخ حسن جوری، که آنان را شیخیان می گفتند، حکومت خود را مشروعیت دهد. از این رو، به کمک گروهی از شیخیان ، شیخ حسن را از زندان ارغون شاه رهانید و شیخ همراهِ مسعود، دولت شیعی متمرکزی پدید آورد. آنان لشکریان ارغون شاه و طَغاَتیَمْور را درهم شکستند و علمان سنّی را علیه خود برانگیختند. مسعود که از نفوذ و محبوبیت شیخ نگران بود، طی جنگی ، زمینۀ قتل او را فراهم آورد که از چشم سربداران به دور نماند و موجب شکست آنان گردید. مسعود نیز پس از هفت سال حکومت ، در مازندران به قتل رسید. پس از وی هشت نفر از سربداران به ترتیب حکومت کردند: آیتمور، کلواسفندیار، فضل الله سربداری ، علی شمس الدین ، یحیی کرابی (کراوی )، ظهیرالدین کرابی (کراوی )، حیدر سربداری (حیدر قصاب )، لطف الله سربداری ، حسن دامغانی و علی مؤید. گرچه امرا و رهبران مذهبی سربداری ، در ایجاد دولتی شیعی وحدت نظر داشتند تعارض و اختلاف نظر میان آنان بر سر ادارۀ حکومت ، پس از مسعود نیز همچنان ادامه داشت که به قتل طرفین نیز می انجامید. دولت سربداری برای بقا و ادامۀ حکومت خود به هر دو رکن نظامی و مذهبی نیاز داشت . از همین رو، خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداری ، از محمد بن یکی ، عالم شیعی برجستۀ جبل عامل دعوت کرد تا به سبزوار بیاید و هدایت مذهبی شیعیان را بر عهده گیرد. به هر روی نزاع های داخلی و درگیری های مدام خارجی سربداران با امرای محلی ، سبب ضعف دولت آنان گردید. در پی لشکرکشی امیرتیمور به خراسان ، علی مؤید که خود را ناتوان از رویارویی با او می دید، تسلیم شد و تیمور نیز سبزوار را تصرف کرد و دولت سربداری را برچید. قیام مردم سبزوار به رهبری علی سبزواری بر ضد تیمور هم به شکست انجامید. ویژگی های بارز دولت سربداری ، ظلم گریزی ، بیگانه ستیزی ، مساوات طلبی و برقراری عدالت بود. در حکومت آنان ، نشانی از شکوه و جلال رایج درباری نبود و زهد و سادگی چشم گیری در ساختار حکومتی آنان دیده می شد. گرچه این جنبش به شکست انجامید، حکومت آرمانی سربداری ، قیام های مشابهی در سمرقند، کرمان ، مازندران و گیلان را موجب شد.
wikijoo: سربداران
سربداران (تلویزیون). سَربِداران (تلویزیون)
نخستین مجموعه تلویزیونی تاریخی ایران بعد از انقلاب. در ۱۳۶۲ش، محمدعلی نجفی این مجموعه را با فیلم نامه ای از کیهان رهگذار ساخت. موضوع این مجموعه دربارۀ شیخ حسن جوری، شاگرد باوفای شیخ خلیفه مازندرانی است، که در قرن ۸ق، زندگی می کرد. علی نصیریان در نقش قاضی شارع حضوری تأثیرگذار داشت. سایر بازیگران این مجموعه عبارت اند از امین تارخ، سوسن تسلیمی، محمدعلی کشاورز، چنگیز وثوقی، افسانه بایگان، علی رضا مجلل، و فیروز بهجت محمدی.
نخستین مجموعه تلویزیونی تاریخی ایران بعد از انقلاب. در ۱۳۶۲ش، محمدعلی نجفی این مجموعه را با فیلم نامه ای از کیهان رهگذار ساخت. موضوع این مجموعه دربارۀ شیخ حسن جوری، شاگرد باوفای شیخ خلیفه مازندرانی است، که در قرن ۸ق، زندگی می کرد. علی نصیریان در نقش قاضی شارع حضوری تأثیرگذار داشت. سایر بازیگران این مجموعه عبارت اند از امین تارخ، سوسن تسلیمی، محمدعلی کشاورز، چنگیز وثوقی، افسانه بایگان، علی رضا مجلل، و فیروز بهجت محمدی.
wikijoo: سربداران_(تلویزیون)
پیشنهاد کاربران
سربداران نام جنبشی ایرانی تبار ایران، در سدهٔ هشتم هجری خورشیدی بود. پس از یکصد و بیست سال چیرگی مغول ها بر ایران و بسیاری از مناطق آسیا، جنبشی مردمی در روستای باشتین و سبزوار خراسان علیه ستم و تعدی فرمان روایان مغول و عاملان آنان با شعار «سر به دار می دهیم تن به ذلت نمی دهیم» ایجاد شد. تلاش و پیگیری رهبران این قیام به تشکیل یک حکومت مستقل ملی و شیعه مذهب ایرانی در خراسان انجامید. مهم ترین ویژگی های این حکومت تنفر و انزجار از عناصر مغولی و تثبیت ایدئولوژی تشیع دوازده امامی بود.
... [مشاهده متن کامل]
در فاصلهٔ میان سال های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ م ( ۷۲۰ تا ۷۳۰ ه. ق ) بخش شرقی خراسان ( ناحیهٔ هرات ) در تصرف ملوک هرات از دودمان کَرتیان بود و از سال ۱۳۱۸ میلادی ( ۷۱۸ هجری ) امتیازات مهمی به دست آورده بود. دیگر بخش های خراسان ( نواحی نیشابور، مرو و بلخ ) همچنان توسط ایلخانان در خراسان اداره می شد. وضع اقتصادی خراسان سخت وخیم بود و بسیاری از نواحی آن بر اثر تهاجم و غارت شاهزاده یساور جغتایی که چند تن از امیران محلی نیز به وی پیوسته بودند ویران گشته بود. ( ۱۳۱۷–۱۳۱۶ م، ۷۱۷–۷۱۶ ه. ق ) .
ایلخان ابوسعید بهادرخان امیر شیخ علی را به حکومت خراسان برگزید و خواجه علاءالدین محمد هندو صاحب دیوان محلی را به وزیری وی معین کرد. اقدامات هندوی وزیر نتایجی نیک به بار آورد ولی اقدامات وی کافی نبود و از ستمگری های بزرگان صحرانشین مغول و ترک به رعایا ممانعت نکرد. اعیان مغول و ترک در خراسان بسیار مقتدر بودند. به ویژه امیران طایفه اویغور و طایفه مغولی اویرات نفوذ فراوان داشتند.
نیرومندترین سران ملک الطوایف خراسان عبارت بودند از:
• امیر شیخ علی جانشین ایلخان که فرزند امیر علی قوشچی بود.
• رئیس طایفهٔ اویرات، امیر ارغونشاه از قبیلهٔ جانی قربانیان که نواحی نیشابور، طوس، مشهد و ابیورد و غیره را به تصرف خویش درآورده بود.
• امیر عبدالله مولایی صاحب قهستان
• امیر محمود اسفراینی صاحب اسفراین
• امیر محمد توکل که او نیز از طایفهٔ جانی قربانیان بود.
این امیران بزرگ هر یک دارای دسته های نیرومند لشکری بودند و خود را تقریباً مستقل و مجزا از حکومت مرکزی می دانستند. پس از مرگ ایلخان ابوسعید جنگ داخلی بین خان ها و امیران شدت یافت و خودسری و ستمگری آنان افزون گشت. سرانجام، امیران خراسان در آغاز سال ۷۳۷ ه. ق ( بهار سال ۱۳۳۶ میلادی ) طوغای تیمورخان را به ایلخانی برگزیدند.
... [مشاهده متن کامل]
در فاصلهٔ میان سال های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ م ( ۷۲۰ تا ۷۳۰ ه. ق ) بخش شرقی خراسان ( ناحیهٔ هرات ) در تصرف ملوک هرات از دودمان کَرتیان بود و از سال ۱۳۱۸ میلادی ( ۷۱۸ هجری ) امتیازات مهمی به دست آورده بود. دیگر بخش های خراسان ( نواحی نیشابور، مرو و بلخ ) همچنان توسط ایلخانان در خراسان اداره می شد. وضع اقتصادی خراسان سخت وخیم بود و بسیاری از نواحی آن بر اثر تهاجم و غارت شاهزاده یساور جغتایی که چند تن از امیران محلی نیز به وی پیوسته بودند ویران گشته بود. ( ۱۳۱۷–۱۳۱۶ م، ۷۱۷–۷۱۶ ه. ق ) .
ایلخان ابوسعید بهادرخان امیر شیخ علی را به حکومت خراسان برگزید و خواجه علاءالدین محمد هندو صاحب دیوان محلی را به وزیری وی معین کرد. اقدامات هندوی وزیر نتایجی نیک به بار آورد ولی اقدامات وی کافی نبود و از ستمگری های بزرگان صحرانشین مغول و ترک به رعایا ممانعت نکرد. اعیان مغول و ترک در خراسان بسیار مقتدر بودند. به ویژه امیران طایفه اویغور و طایفه مغولی اویرات نفوذ فراوان داشتند.
نیرومندترین سران ملک الطوایف خراسان عبارت بودند از:
• امیر شیخ علی جانشین ایلخان که فرزند امیر علی قوشچی بود.
• رئیس طایفهٔ اویرات، امیر ارغونشاه از قبیلهٔ جانی قربانیان که نواحی نیشابور، طوس، مشهد و ابیورد و غیره را به تصرف خویش درآورده بود.
• امیر عبدالله مولایی صاحب قهستان
• امیر محمود اسفراینی صاحب اسفراین
• امیر محمد توکل که او نیز از طایفهٔ جانی قربانیان بود.
این امیران بزرگ هر یک دارای دسته های نیرومند لشکری بودند و خود را تقریباً مستقل و مجزا از حکومت مرکزی می دانستند. پس از مرگ ایلخان ابوسعید جنگ داخلی بین خان ها و امیران شدت یافت و خودسری و ستمگری آنان افزون گشت. سرانجام، امیران خراسان در آغاز سال ۷۳۷ ه. ق ( بهار سال ۱۳۳۶ میلادی ) طوغای تیمورخان را به ایلخانی برگزیدند.
سربداران نام قیامی از مردم باشتین و سبزوار بود که منجر به تشکیل حکومت شد و توانست حکومت هلاکوییان را منقرض کند.