[ویکی فقه] ساده زیستی، یکی از موضوعاتی است که در زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی انسان تاثیر بسزایی دارد. از نظر فرهنگ دینی ساده زیستی یکی از ارزش های متعالی به حساب می آید.
ساده زیستی، پاسخ انسان های دانا به زندگی ناپایدار دنیاست که در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل می شود. بنابراین، ساده زیستی با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا مرتبط است.در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود. عده ای در مادیات دنیا غوطه ور شده و اسیر زرق و برق و تجملات آن گردیده اند و برخی مانند راهبان مسیحی و صوفیان مزوّر، تارک دنیا شده و از جهان ماده یا به کلی بی خبرند و یا می خواهند با زندگی زاهدانه، افکار مردم را به خود جلب کنند.رشد فزاینده عوامل قدرت و ثروت و ترویج مصرف گرایی در عصر حاضر، خطر روی آوردن به زندگی تجملاتی و فرو رفتن در مرداب دنیا را افزایش داده است.وضعیت فوق و آثار زیان بار زندگی تجملاتی می طلبد که ویژگی های ساده زیستی و آثار مثبت آن را بررسی کنیم تا از خطرات دل بستگی تام و تمام به مواهب دنیوی و تجمل گرایی در امان بمانیم.ساده زیستی مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگی به مظاهر دنیا و رهایی از تجملات و تشریفات زایدِ زندگی و بی پیرایه بودن که مقابل آن، تجمل گرایی و رفاه زدگی است.
رابطه ساده زیستی و زهد
ساده زیستی با مفهوم زهد و بی رغبتی، ارتباط تنگاتنگی دارد. استاد مطهری می گوید: «زهد، حالتی است روحی و زاهد از آن نظر که دل بستگی های معنوی و اخروی دارد، به مظاهر مادی زندگی بی اعتناست. این بی اعتنایی و بی توجهی تنها در فکر و اندیشه و احساس قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش، سادگی و قناعت را پیشه خود می سازد و از تنعّم تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زُهّاد جهان آنها هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند.» با این توصیف، مفهوم زهد دو مرحله قلبی و عملی دارد: مرحله قلبی آن، عدم دل بستگی به دنیا، و مرحله عملی آن، اکتفا کردن به حداقل ابزارهای زندگی و ساده زیستی است. پس می توان گفت: ساده زیستی راستین راه را برای تحصیل زهد حقیقی همواره می سازد؛ چنان که در روایتی از امام علی (علیه السّلام) آمده است: «التّزهّد یؤدّی الی الزهد؛ واداشتن خود به زهد و ساده زیستی، منتهی به حالت درونی زهد می گردد». در جای دیگر می فرماید: «اول الزاهد التّزهّد؛ نخستین گام زهد، تزهّد (ساده زیستی) است.»در یک جمله می توان گفت: زهد، مربوط به گرایش باطنی و قلبی انسان به دنیاست و ساده زیستی، ناظر به زندگی فردی و اجتماعی افراد است و نمی توان بدون روحیه ساده زیستی، به زهد رسید. تجمل گرایی، حاکی از دل بستگی به دنیاست که با زهد در تضاد است.
ساده زیستی صوفیانه
ساده زیستی مورد نظر اسلام، ساده زیستی عزت مند و راستین است که برداشت های ناصحیح صوفی گری با آن تطبیق نمی کند. متاسفانه در همه زمان ها، زاهد نماهای صوفی مسلک بوده و هستند که به دلیل عدم شناخت کامل از آموزه های دینی، نعمت ها را بر خود حرام کرده و لباس پشمینه پوشیده و برای خود ظاهری ژولیده، بی نزاکت و ژنده پوش و خشم آلود درست کرده اند.امامان معصوم (علیهم السّلام) همواره در برابر افکار انحرافی این گروه ایستادگی می کردند و با آنها در عمل و گفتار مخالفت می نمودند و روش آنان را انحرافی و باطل می دانستند. امام صادق (علیه السّلام) در مورد این افراد می فرماید: آنها دشمنان ما هستند. کسی که به آنها مایل گردد، جزء آنان است و با آنها محشور می شود.
ساده زیستی مزوّرانه
...
ساده زیستی، پاسخ انسان های دانا به زندگی ناپایدار دنیاست که در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل می شود. بنابراین، ساده زیستی با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگی دنیا مرتبط است.در عصر حاضر، دو نگاه افراطی و تفریطی به بهره مندی از مواهب الهی و مادیات دیده می شود. عده ای در مادیات دنیا غوطه ور شده و اسیر زرق و برق و تجملات آن گردیده اند و برخی مانند راهبان مسیحی و صوفیان مزوّر، تارک دنیا شده و از جهان ماده یا به کلی بی خبرند و یا می خواهند با زندگی زاهدانه، افکار مردم را به خود جلب کنند.رشد فزاینده عوامل قدرت و ثروت و ترویج مصرف گرایی در عصر حاضر، خطر روی آوردن به زندگی تجملاتی و فرو رفتن در مرداب دنیا را افزایش داده است.وضعیت فوق و آثار زیان بار زندگی تجملاتی می طلبد که ویژگی های ساده زیستی و آثار مثبت آن را بررسی کنیم تا از خطرات دل بستگی تام و تمام به مواهب دنیوی و تجمل گرایی در امان بمانیم.ساده زیستی مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگی به مظاهر دنیا و رهایی از تجملات و تشریفات زایدِ زندگی و بی پیرایه بودن که مقابل آن، تجمل گرایی و رفاه زدگی است.
رابطه ساده زیستی و زهد
ساده زیستی با مفهوم زهد و بی رغبتی، ارتباط تنگاتنگی دارد. استاد مطهری می گوید: «زهد، حالتی است روحی و زاهد از آن نظر که دل بستگی های معنوی و اخروی دارد، به مظاهر مادی زندگی بی اعتناست. این بی اعتنایی و بی توجهی تنها در فکر و اندیشه و احساس قلبی نیست و در مرحله ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی خویش، سادگی و قناعت را پیشه خود می سازد و از تنعّم تجمل و لذت گرایی پرهیز می نماید. زُهّاد جهان آنها هستند که به حداقل تمتع و بهره گیری از مادیات اکتفا کرده اند.» با این توصیف، مفهوم زهد دو مرحله قلبی و عملی دارد: مرحله قلبی آن، عدم دل بستگی به دنیا، و مرحله عملی آن، اکتفا کردن به حداقل ابزارهای زندگی و ساده زیستی است. پس می توان گفت: ساده زیستی راستین راه را برای تحصیل زهد حقیقی همواره می سازد؛ چنان که در روایتی از امام علی (علیه السّلام) آمده است: «التّزهّد یؤدّی الی الزهد؛ واداشتن خود به زهد و ساده زیستی، منتهی به حالت درونی زهد می گردد». در جای دیگر می فرماید: «اول الزاهد التّزهّد؛ نخستین گام زهد، تزهّد (ساده زیستی) است.»در یک جمله می توان گفت: زهد، مربوط به گرایش باطنی و قلبی انسان به دنیاست و ساده زیستی، ناظر به زندگی فردی و اجتماعی افراد است و نمی توان بدون روحیه ساده زیستی، به زهد رسید. تجمل گرایی، حاکی از دل بستگی به دنیاست که با زهد در تضاد است.
ساده زیستی صوفیانه
ساده زیستی مورد نظر اسلام، ساده زیستی عزت مند و راستین است که برداشت های ناصحیح صوفی گری با آن تطبیق نمی کند. متاسفانه در همه زمان ها، زاهد نماهای صوفی مسلک بوده و هستند که به دلیل عدم شناخت کامل از آموزه های دینی، نعمت ها را بر خود حرام کرده و لباس پشمینه پوشیده و برای خود ظاهری ژولیده، بی نزاکت و ژنده پوش و خشم آلود درست کرده اند.امامان معصوم (علیهم السّلام) همواره در برابر افکار انحرافی این گروه ایستادگی می کردند و با آنها در عمل و گفتار مخالفت می نمودند و روش آنان را انحرافی و باطل می دانستند. امام صادق (علیه السّلام) در مورد این افراد می فرماید: آنها دشمنان ما هستند. کسی که به آنها مایل گردد، جزء آنان است و با آنها محشور می شود.
ساده زیستی مزوّرانه
...
wikifeqh: ساده_زیستی