زِمِستان چهارمین فصل از فصل های سال
تقویم جلالی و نخستین فصل
تقویم میلادی است. این فصل سردترین فصل سال است. زمستان در
نیم کرهٔ شمالی بر اساس تقویم جلالی ماه های دی،
بهمن و
اسفند است این در حالیست که در
نیم کرهٔ جنوبی ماه های تیر،
مرداد و
شهریور زمستان است.
زمستان معمولاً سردترین فصل سال است. در این فصل، در برخی نواحی،
دمای هوا به زیر صفر درجهٔ سانتیگراد و در کشوری مانند
روسیه حتی تا - ۵۱ سانتی گراد نیز می رسد. در زمستان برخی جانوران مانند
خرس به
خواب زمستانی می روند و در فصل بهار دوباره زندگی را از سر می گیرند.
زمستان
فصلی با
روزهای کوتاه و
شب های طولانی و سرد است. میانگین دمای زمستان معمولاً در ماه دی به پایین ترین مقدار خود ( در نیم کرهٔ شمالی ) می رسد. بوران، برف، کولاک، یخ بندان معابر و جاده ها،
مه و پوشیده شدن
کوه ها از
برف از خصوصیات فصل
زمستان است که اغلب هر کدام به تنهایی باعث اختلال در عبور و مرور می شوند. گاهی پدیدهٔ
هواشناسی نادری در طول زمستان با نام یخ مه رخ می دهد که متشکل از بلورهای یخ معلق در هوا است. این پدیده تنها در دماهای بسیار پایین ( زیر ۳۰ -
درجه سانتیگراد ) رخ می دهد.
در نیم کرهٔ جنوبی، به خاطر بیشتر بودن
اقلیم اقیانوسی در مقایسه با نیم کرهٔ شمالی و در عین حال کمتر بودن
خشکی در
عرض های پایین تر از ۴۰ - درجه، زمستان خفیف تر و برف و یخ کمتر است. در این منطقه، بارش برف در نواحی مرتفع مانند رشته کوه های آند، کوه های
نیوزیلند و مناطق جنوب
پاتاگونیا در
آمریکای جنوبی رخ می دهد. در قطب جنوب، برف در طول سال می بارد. فصل زمستان از لحاظ
نجومی با نقطه
انقلاب زمستانی که کوتاه ترین روز سال است آغاز شده و با نقطهٔ
اعتدال بهاری پایان می یابد.
علت سرد شدن زمین در زمستان، نه دوری آن از
خورشید است و نه کمتر شدن فعالیت خورشید. زاویهٔ
محور چرخش زمین نسبت به صفحهٔ مداری زمین دارای انحراف ۲۳٫۴۴ درجه ایست و همین انحراف نقش مهمی در تغییرات آب و هوایی زمین دارد. در زمستانِ نیم کرهٔ شمالی، خورشید بر این مناطق به صورت مورب می تابد و پرتوهای موازی تابشی از خورشید باید سطحی بیضی وار را گرم کنند. به علت کروی بودن زمین، این سطح بیضی وار کشیده تر نیز می شود و در نتیجه
نور و
گرمای کمتری به واحد سطح می رسد. ناظر زمینی، خورشید زمستانی را در ارتفاعی پایین تر از خورشید تابستانی می بیند. در مقایسه با این اثرات، تغییرهای آب و هوایی در زیاد شدن فاصلهٔ زمین در
مدار بیضوی اش با خورشید ناچیز است.
زمستان (آلبوم). زمستان نام آلبومی موسیقی است با صدای
شهرام ناظری و
آهنگ سازی محمدرضا درویشی در ۲۸ سالگی[ ۱] و کلام آن از
شعر زمستان اثر
مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۶۹ اجرا شده است. این آلبوم یکی از مهم ترین اجراهای این شعر است و محمدرضا درویشی این آلبوم را در سال ۱۳۶۹ به شکل
ارکسترال آهنگسازی کرده است. [ ۲]
این آلبوم مشتمل بر ۶ قطعه و مدت زمان ۲۳:۰۱ ثانیه ساخته شده است. [ ۳] یادآوری این نکته ضروریست که ملودی قسمت های آوازی این اثر ساخته آقای شهرام ناظری است. [ ۳]
موسیقی زمستان توصیفی است. این توصیف از دو زاویه انجام شده یکی بازسازی تصویرهای شعر که عمدتاً به وسیله خط آواز و بخشی از مطالب که این خط را در بر می گیرد انجام شده و دیگری بازسازی مفهوم «زمستان» که کلی تر و در برگیرنده ابعادی بمراتب وسیع تر از ابعاد شعر است. این دو شکل توصیفی در طول قطعه در یک جنگ و گریز دایمی بوده و برخی لحظه ها در تقابل یکدیگر قرار می گیرند. از این رو محتوای «زمستان» روندی پر تضاد را با توجه به دو شکل توصیفی فوق در بر می گیرد. [ ۳]
این اثر با انتقادهای متعددی روبه رو شد از جمله در رابطه با تلفیق شعر و موسیقی اش.
موسیقی کلاسیک ایران، تجربه چندانی را در همراهی با
شعر نیمایی از سر نگذرانده بود و از همین رو، ناظری نیز با اشاره به همین تازگی، متواضعانه، موسیقی «زمستان» را باارزش اما تلفیق آن را با شعر دچار مشکل می داند: «پیش از همه، ما متوجه این مشکلات شدیم و به همین دلیل من رغبت چندانی به انتشار این نوار نداشتم». [ ۴]
زمستان (ترانه توری ایموس). «زمستان» ( به انگلیسی: Winter ) ترانه ای از
توری ایموس و یکی از
تک آهنگ های اولین آلبوم استودیویی او به نام زمین لرزه های جزئی است.
این قطعه که عموماً به عنوان شاخص ترین اثر ایموس شناخته می شود،
قصیده ای تلخ و گزنده است که او در مورد رابطه اش با پدرش نوشته است. ایموس در «زمستان» از گذر سالیان می گوید و این که چطور رؤیاهای افراد در کنجی مانده و غبار فراموشی بر آن ها می نشیند. [ ۲] [ ۳]
در سال ۲۰۱۲ و طی مصاحبهٔ با آن پاورز ( منتقد موسیقی ) ایموس در پاسخ این سؤال که «از
خواندن کدام بخش از شعرهای ترانه هایت بیش از بقیه لذت می بری؟» به ۲ سطر از شعر «زمستان» اشاره کرد:[ ۴]
کِی می خواهی تصمیمت را بگیری؟کِی می خواهی همان قدر که من عاشقت هستم خودت را دوست داشته باشی؟
وبسایت
پاپ مترز در گزینش ۱۰ ترانهٔ برتر توری ایموس «زمستان» را در جایگاه نخست فهرستش قرار داده و آن را آهنگی حماسی دانسته که تلاش ایموس برای دوست داشتن کسی که هست و ترسش از ادامهٔ زندگی خارج از محیط امن خانواده را شرح می دهد. [ ۵]
گاردین هم در گزینشی مشابه، جایگاه سوم فهرستش را به زمستان اختصاص داده و در وصف آن نوشته: «یک ترانهٔ سنجیده و جدی که با مقدمه ای ظریف و ملایم مانند دانه های برف شروع می شود و سه دقیقه زمان می برد تا به یک
بهمن کامل تبدیل شود». [ ۶]
آل میوزیک ضمن ستایش «زمستان» آن را یکی از جذاب ترین قطعه های زمین لرزه های جزئی معرفی کرده و درباره اش نوشته است: «استفادهٔ ایموس از ترکیب «اسب های سفید» به همراه استعاره هایی مانند «اسکیت کردن حول حقیقت» و اشاره به افسانهٔ
زیبای خفته به آهنگ جوهره ای کودکانه می دهد و ایموس را همچون دختر بچه ای تصویر می کند که با دنیایی از شگفتی، سردرگمی و دگردیسی احاطه شده است». [ ۷]
مجله اسلنت آلبوم زمین لرزه های جزئی را خواهر ناتنی و دورافتاده از
مثل یک نیایش مدونا توصیف کرده و نوشته: «خالقان هر دو آلبوم با مذاهب سرکوبگری که با آنها بزرگ شده اند و روابط تیرهٔ پدر و دختری درگیر هستند. اما در حالی که «آه پدر» مدونا در به تصویر کشیدن کم محلی و بدرفتاری پدر، بی رحم و کینه جو است، «زمستان» آموس حتی اگر اکراه داشته باشد به همان اندازه قدرتمند اما بسیار ظریف به سوی رئیس خیرخواه خانواده دست هم دردی دراز می کند. »[ ۸]
زمستان (شعر). زمستان عنوان مشهورترین شعر مهدی اخوان ثالث ( م. امید ) است. [ ۱] این شعر که در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده، دارای دو لایه معنایی است: لایهٔ ظاهری که زمستانی سرد و سیاه و طولانی را نشان می دهد و از تنهایی و ناامیدی عمیق در چنین زمستانی سخن می گوید و دیگری لایهٔ زیرین یا تاریخیِ شعر که فضای سیاسی و فرهنگی ایران را پس از
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به تصویر می کشد. [ ۲]
این شعر در وزن
هزج یا مفاعیلن سروده شده است. طولانی ترین مصراع ها از شش مفاعیلن و کوتاه ترین مصراع که همان مصراع آخر است، از یک مفاعیلن تشکیل شده است. [ ۳]
شاعر در این شعر هم از عناصر زبانی
آرکائیک و هم از
زبان محاوره ای بهره برده است. [ ۴]
حسین پاینده این شعر را از منظر
روانکاوی لاکان نقد کرده و شعر را بازنماییِ نمادینِ تعارضِ حل نشدنی بین ساحت نمادین و ساحت خیالی می داند. گوینده در کشمکش بین این دو ساحت، به انشقاق نفس و ناامیدی و افسردگی دچار شده و تجربهٔ او از زندگی در جامعه ( ساحت نمادین ) نشان دهندهٔ بیگانگی مردم نسبت به یکدیگر است. آحاد این جامعه فقط در حوزهٔ محدود روابط رسمی با یکدیگر مراوده دارند و عدم پاسخ به ندای نمادینِ «سلام» نشان گرِ روابطِ بینافردیِ سرد و بی روح است. حتی وقتی شاعر برای همدلی و دوستی طلبی به آنها سلام می کند، مخاطبانش سر از گریبان خویش بیرون نمی آورند و نگاهِ کوته بینشان فقط «پیش پای» خود یا همان دایرهٔ محدودِ منافعِ شخصی را می تواند ببیند. رفتارِ نمادینِ گوینده که دستش را به نشانهٔ «محبت» به سمت دیگران دراز می کند، فقط واکنش «اکراه»آمیز دیگران را در پی دارد. فصل زمستان ( کهن الگوی مرگ ) استعاره ای از روابط سرد و غیرانسانی است و شاعر حس می کند که در این شرایط، «سرما سخت سوزان» و «ره تاریک و لغزان» است. نماد بارزی از موانع مراوده، «دیوار» است که از «نَفَسِ» مردم بیرون می آید و حائلی بین آنان ایجاد می کند. همچنین در این شعر، پارادوکس «در» وجود دارد که هم امکان گشودن را فراهم می کند و هم امکانِ بستن ( جدا شدن از دیگران ) ، اما در این شعر همهٔ «درها بسته» هستند، چنان که «دست ها پنهان» و «سرها در گریبان»اند.
ساحت نمادینی که شاعر در آن وارد شده، ساحتِ جدایی و بیگانگی است و نسبتی با ایدئال های انسانی شاعر ندارد. صدای شاعر، صدای سوژهٔ منزوی و عرف ستیزی است که بیگانگی را تحمل نمی کند و نمی تواند از طریق همرنگی با جماعت، قالب های گفتمانی تعامل اجتماعی را بازتولید کند. ایدئولوژی مدرنیته و الزامات و پیچیدگی های زندگی مدرن، انطباق با الگوی پیشامدرن را که در آن بنی آدم اعضای یکدیگر هستند، بسیار دشوار می کند. شهر مدرن باعث می شود فاصلهٔ عاطفی بین آحاد جامعه به شکافی عظیم و پرنشدنی تبدیل شود. ماهیت متناقض عصر مدرن آن است که در عین حال که ارتباط انسان ها را تسهیل می کند، فردگرایی و عزلت گزینیِ همراه با بی اعتنایی را نیز تشدید می کند. ویژگی های اصلیِ ساکنان کلان شهرهای مدرن، بی خبری از همسایهٔ دیواربه دیوار است.
پرسش بلاغی یی که شاعر در بند دوم طرح می کند ( چه داری چشم ز چشمِ دوستان دور یا نزدیک؟ ) با توجه به رفتار تودارانهٔ ساکنان شهر مدرن، پرسشی موجه و بجاست. شاعر که در فضای زندگی شهری و حسابگری های مردم خود را تنها و تک افتاده حس می کند، به ایماژهای نوستالژیکِ ساحت خیالی پناه می برد تا از درد و رنج زندگی در میان انسان های بی روح بکاهد. گوینده که صدای تک افتاده و ناامیدش را در شعر زمستان می شنویم، دچار «فقدان» ( به معنای لاکانی ) شده است. [ ۵]
زمستان (فیلم ۲۰۰۹). «زمستان» ( انگلیسی: Winter ( 2009 film ) ) فیلمی در
ژانر ترسناک است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد.
زمستان (مجموعه شعر). زمستان عنوان کتاب شعری از شاعر نامدار، مهدی اخوان ثالث می باشد. این کتاب دومین مجموعه شعر چاپ شده از سوی اخوان ثالث است. کتاب زمستان در سال ۱۳۳۵ منتشر شد، و از شاخص ترین کتاب های
شعر نو نیمائی در این دهه به شمار می رود. این کتاب بود که مهدی اخوان ثالث را شناساند و نشان داد که چهره شاعری او به هیچ یک از شاعران دیگر شبیه نیست. [ ۱] شعرهای این مجموعه به ترتیب چاپ در کتاب عبارتند از:
• یاد
• نغمهٔ همدرد
• ارمغان فرشته
• خفته
• بی سنگر
• شعر
• سترون
• در میکده
• هرجا دلم بخواهد
• نظاره
• به مهتابی که بر گورستان می تابید
• سه شب
• سگ ها و گرگ ها
• فراموش
• فریاد
• مشعل خاموش
• اندوه
• قصه ای از شب
• مرداب
• برای دخترکم لاله و آقای مینا
• زمستان
• گزارش
• اینچنین لحظه ها
• جرقه
• لحظه
• روشنی
• گرگ هار
• بیمار
• فسانه
• داوری
• آب و آتش
• پاسخ
• سرود پناهنده
• لحظهٔ دیدار
• پرنده ای در دوزخ
• پند
• آواز کرک
•
چاووشی • باغ من
• پیشدرآمد شکار
• منظومهٔ شکار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف