روایت نفرین حضرت زهرا بر شیخین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از مباحث مهم و مورد مناقشه در میان شیعه و اهل سنت، مساله نفرین حضرت زهرا (سلام الله علیها) نسبت به عمر و ابوبکر می باشد. در این مقاله به بررسی صحت این موضوع در منابع اهل سنت می پردازیم.
طبق روایت صحیح بخاری و صحیح مسلم، حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از شهادت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم)، نزد ابوبکر رفته و فدک را که ابوبکر از ایشان گرفته بود، مطالبه نمودند؛ اما ابوبکر از پس دادن فدک به ایشان خودداری کرد. خودداری ابوبکر از باز پس دادن حق حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سبب آزار و ناراحتی آن حضرت شد، از این رو بر ابوبکر غضب کرده و با او قهر کردند.بخاری و مسلم به همین اندازه روایت نموده اند؛ اما در منابعی همچون «انساب الاشراف» بلاذری و «السقیفه» جوهری نقل شده است که حضرت صدیقه طاهره صلوات الله و سلامه علیها به صراحت فرمودند: و الله لادعون الله علیک؛ به خدا سوگند من تو را نفرین می کنم.حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از این سخن، گریه کنان بیرون رفت و در نهایت هنگامی که از دنیا رفت وصیت نمود که امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، ابوبکر و عمر را در تجهیز بدنش با خبر نسازد و در مراسم تجهیز راه ندهد.اما طبق روایت ابن قتیبه دینوری، اعلام نفرین از سوی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در ماجرای عیادت ابوبکر و عمر صورت گرفت که آن دو با واسطه قرار دادن امیرمؤمنان (علیه السّلام) به نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمدند؛ اما حضرت روی خود را از آن دو برگردانید. پس از این که ابوبکر سخن گفت، حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اقرار گرفتن از وی که روایت «رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی و من اسخط فاطمة فقد اسخطنی» را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) شنیده، به آنها فرمود: خدا و فرشتگانش را شاهد می گیرم که شما مرا به خشم آورده اید و من نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) از شما شکایت می کنم و پس از آن اعلام فرمود: «و الله لادعون الله علیک فی کل صلاة اصلیها»؛ به خدا سوگند من تو را در هر نمازی که بجا می آورم نفرین می کنم.
روایت ابن قتیبه
ابن قتیبه در کتاب الامامة و السیاسه ماجرای سقیفه را تحت عنوان مستقل «ذکر السقیفة و ما جری فیها من القول» آورده و پس آن روایت طولانی را با این سند نقل کرده است:و حدثنا قال و حدثنا ابن عفیر عن ابی عون عن عبدالله بن عبدالرحمن الانصاری رضی الله عنه ان النبی علیه الصلاة والسلام لما قبض اجتمعت الانصار رضی الله عنهم الی سعد بن عبادة.عبدالرحمن انصاری می گوید: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) از دنیا رفت، انصار بر گرد سعد بن عباده جمع شدند.از ابتدای روایت تا به این جا، قضیه اختلاف انصار و گرد آمدنشان در اطراف سعد بن عباده، بیعت برخی مهاجرین با ابوبکر، بیعت نکردن امیرمؤمنان و بنی هاشم، داستان هجوم بر خانه وحی و هتک حرمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و احضار اجباری امیرمؤمنان (علیه السّلام) را مفصل نقل کرده تا به اینجا می رسد که عمر به ابوبکر گفت: «انطلق بنا الی فاطمة فانا قد اغضبناها فانطلقا جمیعا فاستاذنا علی فاطمة فلم تاذن لهما فاتیا علیا فکلماه فادخلهما علیها فلما قعد عندها حولت وجهها الی الحائط فسلما علیها فلم ترد (علیهما السّلام) فتکلم ابوبکر فقال یا حبیبة رسول الله و الله ان قرابة رسول الله احب الی من قرابتی و انک لاحب الی من عائشة ابنتی و لوددت یوم مات ابوک انی مت و لا ابقی بعده افترانی اعرفک و اعرف فضلک و شرفک و امنعک حقک و میراثک من رسول الله الا انی سمعت اباک رسول الله یقول (لا نورث ما ترکنا فهو صدقة) فقالت ارایتکما ان حدثتکما حدیثا عن رسول الله تعرفانه و تفعلان به قالا نعم. فقالت نشدتکما الله الم تسمعا رسول الله یقول (رضا فاطمة من رضای وسخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی ومن اسخط فاطمة فقد اسخطنی) قالا نعم سمعناه من رسول الله قالت فانی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی وما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی لاشکونکما الیه فقال ابوبکر انا عائذ بالله تعالی من سخطه و سخطک یا فاطمة ثم انتحب ابوبکر یبکی حتی کادت نفسه ان تزهق و هی تقول و الله لادعون الله علیک فی کل صلاة اصلیها ثم خرج باکیا فاجتمع الیه الناس فقال لهم یبیت کل رجل منکم معانقا حلیلته مسرورا باهله و ترکتمونی و ما انا فیه لا حاجة لی فی بیعتکم اقیلونی بیعتی.»
ابن قتیبة الدینوری، ابومحمد عبدالله بن مسلم الوفاة:۲۷۶ه. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۷، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۸ه - ۱۹۹۷م، تحقیق:خلیل المنصور.
بلاذری یکی از علمای پر آوازه اهل سنت نیز روایتی را که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به نفرین ابوبکر تصریح نموده، با سند دیگر نقل کرده است:«الْمَدَائِنِیُّ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ خَالِدٍ مَوْلَی خُزَاعَةَ، عَنْ مُوسَی بْنِ عُقْبَةَ، قَالَ: دَخَلَتْ فَاطِمَةُ عَلَی ابی بَکْرٍ حِینَ بُویِعَ. فَقَالَتْ: اِنَّ اُمَّ اَیْمَنَ وَ رَبَاحًا یَشْهَدَانِ لِی اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ اَعْطَانِی فَدَکَ. فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا خَلَقَ اللَّهُ اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ اَبِیکِ، لَوَدِدْتُ اَنَّ الْقِیَامَةَ قَامَتْ یَوْمَ مَاتَ، وَ لَاَنْ تَفْتَقِرَ عَائِشَةُ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ اَنْ تَفْتَقِرِی، اَفَتَرَیْنِی اُعْطِی الاَسْوَدَ وَ الاَحْمَرَ حُقُوقَهُمْ وَ اَظْلِمُکِ وَ اَنْتِ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ، اِنَّ هَذَا الْمَالَ اِنَّمَا کَانَ لِلْمُسْلِمِینَ، فَحَمَّلَ مِنْهُ اَبُوکِ الرَّاجِلَ وَیُنْفِقُهُ فِی السَّبِیلِ، فَاَنَا اِلَیْهِ بِمَا وَلِیَهُ اَبُوکِ، قَالَتْ: وَ اللَّهِ لا اُکَلِّمُکَ قَالَ: وَ اللَّهِ لا اَهْجُرُکِ. قَالَتْ: وَ اللَّهِ لاَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَیْکَ. قَالَ: لاَدْعُوَنَّ اللَّهَ لَکِ.»
البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۷۹، تحقیق:سهیل زکار وریاض الزرکلی. الناشر:دار الفکر – بیروت. الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ ه - ۱۹۹۶ م.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس