[ویکی فقه] رسالت قرآن در سیاست. هر وصف کمالی که خدای سبحان برای قرآن کریم یاد فرمود، بمنزله شرح رسالت آنست، چون توصیف رسول در حکم تبیین قلمرو رسالت و محدوده پیام رسانی آن و کیفیت ابلاغ پیام و ثمره عمل به ندای اوست، مثلا اگر قرآن به صفت هایی از قبیل کریم، مجید و هادی موصوف شد یعنی پیام کرامت و مجد و رهبری دارد.
از این رهگذر می توان از توصیف قرآن به نور، چنین استفاده نمود که پیامش نوربخش و تدبر در آن روشن گر و عمل به آن جامعه انسانی را نورانی می نماید: «یا ایها الناس قد جائکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نورا مبینا»، «ای مردم دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم».و چون نوربخشی از اوصاف عامه پیام های آسمانی است، و در این جهت فرقی بین پیام آوران الهی نیست مگر در شدت و ضعف آن، درباره تورات اصیل و تغییر نکرده موسی کلیم (علیه السّلام) چنین آمده است: «قل من انزل الکتاب الذی جاء به موسی نورا و هدی للناس» ؛ بگو چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟ کتابی که برای مردم نور و هدایت بود).
هدف قرآن
با استظهار از توصیف قرآن به نور، هدف والای این کتاب آسمانی همانا نورانی نمودن مردم است و همین مطلب به صورت صریح در سوره ابراهیم (علیه السّلام) چنین بیان شده است: «الر کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید». ؛ این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی ها به سوی روشنائی به فرمان پروردگارشان درآوری به سوی راه خداوند توانا و ستوده). یعنی اگر ولایت مؤمنان بعهده خداست: «الله ولی الذین آمنوا»، و ثمره این ولایت اخراج آنان از هرگونه تیرگی و تاریکی است، خواه به صورت دفع نسبت به پاکان و معصومان، و خواه به صورت رفع نسبت به تبهکاران از اهل ایمان: «یخرجهم من الظلمات الی النور.» ؛ خدا ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند، آن ها را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد).
رسالت قرآن
بهترین وسیله نورانی نمودن مردان با ایمان، همانا فرستادن قرآن می باشد و کامل ترین مظهر این نام شریف همانا وجود مبارک انسان کامل یعنی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) است لذا اخراج از ظلمت ها به نور که از اوصاف فعلی خداست به پیامبر گرامی منسوب شد. و چون هرگونه فعل یا وصفی ناشی از گوهر ذات فاعل و موصوف آنست اگر سائر رسالت های قرآن در قسم فعل یا صفت مطرح است این وصف ممتاز در پیرامون گوهر ذات انسان ها سخن می گوید، یعنی هدف والای قرآن، نورانی نمودن ذات افراد جامعه می باشد و اگر فرد یا جامعه در مقام گوهر ذات خویش، نورانی شد حتما در مقام وصف از فضائل نفسانی برخوردار بوده و در مقام فعل صاحب رفتارها و کردارهای محمود و ممدوح خواهد بود، زیرا گر چه صلاح صفت یا فعل مستلزم صلاح گوهر ذات نیست، ولی صلاح گوهر ذات حتما پشت سرش صلاح وصف یا فعل خواهد بود، لذا هر کس که جزء صالحین بوده، حتما مصداق «عملوا صالحا» می باشد لیکن عکس آن حتمی نیست، و کسی که در گوهر ذات خویش از نورانیت قرآن برخوردار شد، سیره آن در منطقه حیات خویش روشن می باشد: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به...» .
ایمنی با قرآن
...
از این رهگذر می توان از توصیف قرآن به نور، چنین استفاده نمود که پیامش نوربخش و تدبر در آن روشن گر و عمل به آن جامعه انسانی را نورانی می نماید: «یا ایها الناس قد جائکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نورا مبینا»، «ای مردم دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم».و چون نوربخشی از اوصاف عامه پیام های آسمانی است، و در این جهت فرقی بین پیام آوران الهی نیست مگر در شدت و ضعف آن، درباره تورات اصیل و تغییر نکرده موسی کلیم (علیه السّلام) چنین آمده است: «قل من انزل الکتاب الذی جاء به موسی نورا و هدی للناس» ؛ بگو چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟ کتابی که برای مردم نور و هدایت بود).
هدف قرآن
با استظهار از توصیف قرآن به نور، هدف والای این کتاب آسمانی همانا نورانی نمودن مردم است و همین مطلب به صورت صریح در سوره ابراهیم (علیه السّلام) چنین بیان شده است: «الر کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید». ؛ این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی ها به سوی روشنائی به فرمان پروردگارشان درآوری به سوی راه خداوند توانا و ستوده). یعنی اگر ولایت مؤمنان بعهده خداست: «الله ولی الذین آمنوا»، و ثمره این ولایت اخراج آنان از هرگونه تیرگی و تاریکی است، خواه به صورت دفع نسبت به پاکان و معصومان، و خواه به صورت رفع نسبت به تبهکاران از اهل ایمان: «یخرجهم من الظلمات الی النور.» ؛ خدا ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند، آن ها را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد).
رسالت قرآن
بهترین وسیله نورانی نمودن مردان با ایمان، همانا فرستادن قرآن می باشد و کامل ترین مظهر این نام شریف همانا وجود مبارک انسان کامل یعنی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) است لذا اخراج از ظلمت ها به نور که از اوصاف فعلی خداست به پیامبر گرامی منسوب شد. و چون هرگونه فعل یا وصفی ناشی از گوهر ذات فاعل و موصوف آنست اگر سائر رسالت های قرآن در قسم فعل یا صفت مطرح است این وصف ممتاز در پیرامون گوهر ذات انسان ها سخن می گوید، یعنی هدف والای قرآن، نورانی نمودن ذات افراد جامعه می باشد و اگر فرد یا جامعه در مقام گوهر ذات خویش، نورانی شد حتما در مقام وصف از فضائل نفسانی برخوردار بوده و در مقام فعل صاحب رفتارها و کردارهای محمود و ممدوح خواهد بود، زیرا گر چه صلاح صفت یا فعل مستلزم صلاح گوهر ذات نیست، ولی صلاح گوهر ذات حتما پشت سرش صلاح وصف یا فعل خواهد بود، لذا هر کس که جزء صالحین بوده، حتما مصداق «عملوا صالحا» می باشد لیکن عکس آن حتمی نیست، و کسی که در گوهر ذات خویش از نورانیت قرآن برخوردار شد، سیره آن در منطقه حیات خویش روشن می باشد: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به...» .
ایمنی با قرآن
...
wikifeqh: رسالت_قرآن_در_سیاست