نومید شده ز دستگیری
با ذل یتیمی و اسیری.
نظامی.
صواب آید روا داری پسندی که وقت دستگیری دست بندی.
نظامی.
سهلست دستگیری درماندگان و من هر روز ناتوانترم ای دوست دست گیر.
سعدی.
از ما کاری و کفایتی نمی آید هر گشادی ونجاتی که هست از حضرت شماست... وقت دستگیری است. ( انیس الطالبین بخاری ). خلاصی اهل اسلام از شر این ظالمان اگر خواهد بود از برکة دعا و درخواست حضرت شما خواهد بود وقت دستگیری است. ( انیس الطالبین ص 118 ).می شوی افتاده تر هرچند برخیزی ز جا
تا ز مردم دستگیری ملتمس باشد ترا.
صائب.
|| ( اصطلاح تصوف ) راهنمایی پیر ومرشد. ارشاد پیر مرید را. هدایت. ارشاد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || عمل گرفتار کردن دشمن یا جانی یا دزد و مانند ایشان.