چو بر دین حق دانش آموز گشت
چو دولت بر آفاق پیروز گشت.
نظامی.
خرد دانش آموز تعلیم اوست دل از داغداران تسلیم اوست.
نظامی.
|| در اصطلاح مدارج تحصیلی شاگردی راگویند که در دوره متوسطه تحصیل کند. || که تعلیم دانش دهد. استاد. ( غیاث ) ( آنندراج ). که علم آموزد بدیگری. که تعلیم کند. دانش آموزاننده : زن دانش آموز دانش سرشت
چو لوحی ز هر دانشی درنبشت.
نظامی.
تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک.
نظامی.
دادش بدبیر دانش آموزتا رنج برد برو شب و روز.
نظامی.
جوابش داد پیر دانش آموزکه ای روشن چراغ عالم افروز.
نظامی.