دادائیسم

/dAdA~ism/

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. )مکتبی است زاییدة اضطراب و هرج و مرج حاصل از خرابی و آدم کشی و بیداد جنگ جهانی اول . ~متأثر از سبک فوتوریسم که به سبک سورئالیسم منتهی شد.

فرهنگ عمید

مکتبی ادبی در اروپا و در نیمۀ اول قرن بیستم که پیروان آن در نوشته ها و اشعار خود، کلمات را خلاف معنی واقعی آن ها به کار می بردند و گاه جمله هایی نامفهوم، مشوش، و شبیه هذیان تلفیق می کردند.

فرهنگستان زبان و ادب

{dadaism} [هنرهای تجسمی] شیوه ای از بیان که در اعتراض به وحشیگری های جنگ جهانی اول شکل گرفت و متأثر از سبک فوتوریسم (futurism ) بود و به سبک سورئالیسم (surrealism ) منتهی شد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دادائیسم مکتبی ادبی هنری است که در قرن بیستم میلادی در اروپا رواج یافت.
دادائیسم در روز هشتم فوریه سال ۱۹۱۶م. در کافه ای در شهر زوریخ سوئیس متولد شد. نام این مکتب از کنار هم گذاردن اتفاقی حروفی از فرهنگ لاروس به دست آمد.البته هیچ یک از این معانی با مکتبی که در ذیل به تعریف آن خواهیم پرداخت، ارتباطی ندارد.
مکتب دادائیسم
دادائیسم، مکتبی است پوچ گرا و هیچ انگار که در سال های پس از جنگ جهانی اول رواج داشت. در واقع، دادا واکنشی است انقلابی به پی آمدهای ناگوار جنگ جهانی اول. با شروع جنگ، انتشار کتاب ها و مجلات متوقف شد و این امر، سبب رکود ادبیات و هنر در جهان شد. اوضاع نابسامان و آشفته، حتی افکار هنرمندان را مشوش نموده بود. در همان سال ها، نوجوانانی پا به عرصه اجتماع نهادند که بلافاصله از آغوش خانواده و مدرسه، رهسپار میدان های جنگ می شدند. روشن است که آنها در بدو ورود به جامعه با چه صحنه هایی مواجه می شدند؛ صحنه هایی مانند مرگ، نابودی، ویرانی، قتل و خون ریزی و اسارت. این عامل سبب شد آنها به همه قراردادهای اجتماعی، سیاسی و حتی هنری بدبین گردند و این قوانین را عامل جنگ و ویرانی بدانند. آنان امیدی به بازگشت ثبات و آرامش جهان نداشتند؛ ازاین رو پس از جنگ، واکنشی ناگهانی و ویرانگر از خود نشان دادند و مکتب دادائیسم را پایه گذاری کردند.
اعضای اصلی این مکتب
...

دانشنامه عمومی

دادا، دادائیسم، داداگری یا مکتب دادا ( به فرانسوی: Dadaïsme ) مکتبی است پوچ گرا و هیچ انگار که در سال های پس از جنگ جهانی اول رواج داشت. دادائیسم جنبشی فرهنگی بود که به زمینه های هنرهای تجسّمی، موسیقی، ادبیّات ( بیشتر شعر ) ، تئاتر و طراحی گرافیک مربوط می شد. این جنبش در سال ۱۹۱۶ در کاباره ولتر در شهر زوریخ در کشور سوئیس پدید آمد. [ ۱]
کشف این کلمه به اعضای گوناگون محفل کاباره ولتر نسبت داده شده است.
واژهٔ «دادا» در زبان فرانسه به معنی «اسب اسباب بازی» است. همچنین معنای «همه یا هیچ» نیز از آن استنباط می شود. برخی آن را به معنای «بابا» در مقابل ماما دانسته اند. [ ۲] در یکی از زبان های آفریقایی نیز به معنای «دم گاو» آمده است و همچنین در زبان لری به بزرگ خاندان، «دادا» گفته می شود. [ ۳] البته هیچ یک از این معانی با مکتبی که در ذیل به تعریف آن خواهیم پرداخت، ارتباطی ندارد. این واژه در واقع با بازکردن فرهنگ لغت و دیدن اولین لغت، به صورت کاملاً اتفاقی انتخاب شده است.
«دا، دا» همچنین در زبان رومانیایی به معنای «بله، بله» است که می توانسته توسط ژانکو و تزارا تکرار شده باشد.
دادائیسم را می توان زاییدهٔ ناامیدی، اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدم کشی ها و خرابی های جنگ جهانی اول دانست. دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ امری امید ندارند، در واقع دادائیسم با همه چیز مخالف است؛ حتی با دادائیسم. [ ۴] غرض پیروان این مکتب طغیانی ضد هنر، اخلاق و اجتماع بود. آنان می خواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بی شک چون بنای این مکتب بر نفی بود، ناچار می بایست شیوهٔ کار خود را هم بر نفی استوار و عبارت هایی غیر قابل فهم انشا کنند. در واقع دادا واکنشی است انقلابی به پیامدهای ناگوار جنگ جهانی اول. با شروع جنگ، انتشار کتاب ها و مجلات متوقف شد و این امر، سبب رکود ادبیات و هنر در جهان گردید. اوضاع نابسامان و آشفته، حتی افکار هنرمندان را مشوش نموده بود. در همان سال ها نوجوانانی پا به عرصه ی اجتماع نهادند که بلافاصله از آغوش خانواده و مدرسه، رهسپار میدان های جنگ می شدند. روشن است که آن ها در بدو ورود به جامعه با چه صحنه هایی مواجه می شدند؛ صحنه هایی مانند مرگ، نابودی، ویرانی، قتل، خو ن ریزی و اسارت. این عامل سبب شد آن ها به همه قراردادهای اجتماعی، سیاسی و حتی هنری بدبین گردند و این قوانین را عامل جنگ و ویرانی بدانند. آنان امیدی به بازگشت ثبات و آرامش جهان نداشتند. از این رو پس از جنگ، واکنشی ناگهانی و ویرانگر از خود نشان دادند و مکتب دادائیسم را پایه گذاری کردند. [ 4 ۱]
عکس دادائیسمعکس دادائیسم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

دادا با حروف لاتین به شکل dada را میتوان به روش بازی کابالا بصورت زیر به یک عدد چهار رقمی تبدیل نمود : ۴۱۴۱ و از طریق جمع ارقام آن، به دو عدد ۵ و یک عدد ۱۰ دست یافت.
تفسیر دادا ای؛ dadai :
پسوند i با تلفظ های ای و آی در زبان های آلمانی و انگلیسی به معنای من نبوده بلکه به زبان فارسی با دو معنا؛ یکی مخفف این یعنی ضمیر دو شخص مفرد و دیگری به معنای آمدن یا مخفف آید.
...
[مشاهده متن کامل]

ای یا این فرد انسانی در این دنیا دارای ده بُعد نفسانی می باشد مشتمل بر پنج منِ مردانه و پنج منِ زنانه و به تنهایی وارد این دنیا نشده بلکه ده تائی آمده. یکی از آنها در کالبد واقعی، تجربی، فیزیکی، پدیدار شده یا فنومنی و نُه تای دیگر بدون کالبد، غیر واقعی، غیر تجربی، غیبی، امکانی، برزخی، متافیزیکی، پدیدار نشده یا نوومنی.
نتیجه ی کلی اینکه ده امر یا ده پیشنهاد یهوه به تعداد انگشتان دست ها یا پاهای افراد انسانی که به قول موسا روی کوه سینا یا کوه شنود با انگشتان آتشین وی روی دو لوح سنگی حکاکی گردیده بوده باشند و اعداد یک رقمی دهگانه خردمندان گمنام هندو از صفر تا نُه
( ۰ تا ۹ ) و کاتگوری های پنجگانه و دهگانه ی افلاطون و ارسطو در جهت شرح و توضیح هستی یا وجود بیکران به کمک پنج یا ده مقوله و مفهوم، هیچکدام بیان کننده ی ده های حقیقی و واقعی نبوده و نمی باشند.
راز نهفته در پشت پرده ی ظاهر لفظی دادا ( dada ) معادل و هم معناست با راز های نهفته در پشت پرده ی واژه های فارسی و معمائی دهّر، جهود، جوده، مائده ی قرآنی به شکل《 ما آ ده》، ایده به شکل تفکیکی ای ده مخفف《این ۱۰》و ماده بصورت 《ما ۱۰ 》 و واژه های ترکیبی اوستایی خویدوده و آژی ده اکه که به زبان قوم ماد بوده و نه قوم پارس؛ اولی یعنی خود تو ده تائی هستی و دومی به معنای زندگانی های دهگانه آسمانی.
به زبان عادی و روز مره میتوان گفت که آن چراغ روشن شده ی حقیقت توسط خردمندان گمنام ایرانی ( و بعضا هندو ) بعد ها توسط موسا طوری در صندوق یا تابوت عهد و پیمان دفن گردیده و سایه ی سنگین قصه افسانه ای خلق بابا آدم و ننه حوا طوری بر روی آن به شکل حجاب یا پوشش ضخیم و نفوذ ناپذیر افکنده شده که انسان آینده پس از موسی ( مو ۳۰ ) تا به امروز نتواند نور آنرا ببیند. ایسا و محمّد هم بر روی آن پوشش موسائی پوشش های ضخیم دیگری افکنده اند.
به قول ایسا در خطاب به پرسش گر : من به تو میگویم! تا این آدم قدیمی در وجودت نمیرد، تو هرگز نمیتوانی دوباره متولد شوی!!.
با کسب رخصت یا اجازه، من حدود دوهزار سال و اندی پس از ایسا ( عیسی ) به پیشوایان و مراجع تقلید ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام و دادائیست ها، دوستانه عرض مینمایم : تا زمانیکه نتوانند دو داستان مبدئی و بنیادی این سه دین ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا یا ایسا و محمّد را کنار بگذارند، هرگز نمیتوانند به چگونگی و چرائی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان و هدف از این آفرینش از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی، از نو بیندیشند، از نو فکر و خیال و تصور نمایند. آن دو افسانه ی خیالی - اوهامی طوری در های قوای ادراکی فهم و عقل و یا سر و دل آنانرا قفل نموده که به کمک کلید های معمولی و زمینی غیر قابل بازکردن، گشایش و افتتاح می باشند بلکه به کمک شاهکلید خاص، ویژه و آسمانی و دستان توانمند مسّیای وعده داده شده.
به قول حافظ شیرین سخن شیرازی:
بیا ! حدیث از مُطرب و مَی گو و راز دهر را کمتر جو/
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را/.

وحشی گری