خلیفه بن خیاط

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوعمرو خلیفة بن خیاط بن ابی هُبیرة، الاخباری العصفری ملقب به شباب (درگذشته به ۲۴۰هـ/۸۵۴م) از مورخان، نسب شناسان و حدیث شناسان برجستهٔ قرن سوم هجری بود.
رشد و تکامل تاریخ نگاری در گستره فرهنگ و تمدن اسلامی مرهون کوشش مورخان بسیاری است؛ یکی از این مورخان خلیفة بن خیاط عُصفری صاحب دو کتاب تاریخ و طبقات است که در میان پژوهشگران و دانشجویان تاریخ اسلام چندان شناخته شده نیست. وی در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم قمری در بصره می زیسته و یکی از پیشگامان تاریخ نگاری به شیوه سال شمار و نیز طبقات نگاری می باشد. در نوشتار حاضر زندگی و کتابِ تاریخ وی به اختصار بررسی شده است.
شرح حال خلیفه
ابوعمرو خلیفة بن خیاط بن ابی هُبیرة خلیفة بن خیاط شیبانی عُصْفُری بصری (عُصْفُری منسوب به عُصفُر که با آن لباس را سرخ می کنند (شیره گل مُعَصْفِر که در رنگ رزی به کار می رود)) معروف به «شَبَّاب» (در این که شبّاب به چه معناست اختلاف وجود دارد) از مورخان و محدثان و نسب شناسان برجسته نیمه اول قرن سوم قمری (د ۲۴۰ق) است. از زندگی شخصی وی اطلاع چندانی در دست نیست، احتمالاً در حدود سال ۱۶۰ق در بصره متولد شد. آنچه در کتب رجال و تراجم در مورد وی آمده از ذکر نسب و سال وفات و تعداد شیوخ و شاگردان وی فراتر نمی رود.وی در بصره به تحصیل علم پرداخت و احتمالاً بر خلاف رسمِ آن زمان برای تحصیلِ علم مسافرت نکرد، زیرا هیچ یک از منابع حتی خطیب بغدادی به سفر وی برای کسب علم اشاره نکرده اند. بصره در قرن دوم و سوم قمری یکی از مهم ترین مراکز فرهنگ اسلامی عربی به ویژه در زمینه های لغت و ادب و حدیث و تاریخ بود. خلیفه از خانواده ای اهل علم برخاسته بود. جد وی ابوهُبیره (د ۱۶۰ق) از رجال ثقه حدیث نزد بخاری و ابن ابی حاتم رازی بود، حتی ابن سعد نیز در طبقات خویش از وی روایتی نقل کرده است. پدر خلیفه نیز در حدیث حجت بود.دوره زندگی وی همزمان با اوج حرکت فرقه معتزله در دوران خلافت مامون و معتصم بود و بنا به روایت وُکَیعْ (ابوبکر محمد بن خلف بن حیان بن صدقه وُکَیْع، معروف به وُکَیع قاضی در آداب برجستگی و تقدم داشته و در پاره ای نقاط قضاوت کرده بود و پیش از این ها نزد ابوعمر محمد بن یوسف بن یعقوب قاضی کتابت می کرد و این کتاب ها از اوست: کتاب اخبار القضاة و تاریخهم و احکامهم، کتاب الشریف، کتاب الانواء و بسیاری دیگر)، خلیفة بن خیاط نیز همانند دیگر علمای حدیث از مخالفان معتزله بود و حتی یک بار در دفاع از قاضی احمد بن ریاح (قاضی بصره) به مخالفت علنی با معتزله پرداخت ؛ وی همانند استادش یزید بن زریع دارای گرایشات عثمانی بود. در تاریخ وفات وی اختلاف است، بیشتر منابع سال ۲۴۰ق را ذکر کرده اند. ابن خلکان آورده است «وی در رمضان سال ۲۳۰ق فوت کرده است، سال ۲۴۶ق نیز ذکر شده است». طول عمر وی بنا به گفته ذهبی هشتاد سال بوده است.
مشایخ خلیفه
در علوم قرآن و قراءات: ابوعمرو بن علاء (ابوعمرو بن علاء، نام او زبّان فرزند علاء بن عمار مازنی و از اهالی بصره است و بنا به عقیده بعضی از علمای رجال، وی اصلاً ایرانی بوده است. او و پدرش از ترس حجاج به حجاز فرار کردند. قرائت را در مکه و مدینه فرا گرفت. او در کوفه و بصره نیز از افراد زیادی قرائت آموخت به طوری که در میان قاریان هفت گانه از نظر تخصص کسی بدو نمی رسد. وی در سال ۶۸ق متولد گردید و در سال ۱۵۴ق در گذشت.) از مشهورترین قُرّا؛ در حدیث: یزید بن زُریع (یزید بن زُرَیع، ابومعاویه بصری عشی از محدثان بصری است. ابن سعد او را در طبقه ششم اهل بصره می آورد و می گوید «کان ثقة حجة کثیر الحدیث». وی در بصره در سال ۱۸۲ق درگذشت. وی دارای گرایش های عثمانی بود.)، محمّد بن جعفر غُنْدَر (محمد بن جعفر غُنْدَر، محمد بن جعفر بن دُرّان الهذلی، ابوعبداللّه، معروف به غُنْدَر، محدث و عابد بصری. حدود هفتاد سال زیست. وی صحیح ترین مردم در کتابت حدیث بود)، سفیان بن عُیَیْنَه (سفیان بن عُیَیْنَه، در ۱۰۷ق (۷۲۵. م) در کوفه زاده شد و در مکه رشد یافت. محدث و مفسر و فقیهی بزرگ بود. در ۱۹۶ق (۸۱۱. م) در مکه درگذشت.)، ابوداود طَیالِسی (ابوداود طَیالسی، ابوداود سلیمان بن داود بن الجارود الطَیالسی (ت ۱۳۳ق/۷۵۵م در بصره، د. ۴۲۰۳ق/۸۱۸م). از سفیان ثوری، شعبه و دیگران روایت کرده و احمد بن حنبل، علی بن مَدینی و دیگران نیز از او روایت کرده اند. وی به حافظه نیکوی خود می بالید و به این که می تواند بدون بهره جستن از مآخذ مکتوب املا کند، ولی همین امر سبب پاره ای خطاها شده است.) و عبدالرحمن بن مهدی (عبدالرحمن بن مهدی بن حسان العنبری البصری اللؤلؤی از ائمه حفاظ و داناترین کس به حدیث در عصر خود بود. او را در حدیث تصنیفاتی است. وی به سال ۱۳۵ق متولد شد و در ۱۹۸ق درگذشت.) از بزرگ ترین محدثان قرن دوم؛ در تاریخ: علی بن محمّد مدائنی (علی بن محمّد مَدائنی، ابوالحسن علی بن محمّد بن عبداللّه بن ابی سیف، اخباریِ نامدار عراقی به سال ۱۳۵ق در بصره دیده به جهان گشود. ابن ندیم در الفهرست ۲۳۹ کتاب از تالیفات او را ذکر کرده است. در تاریخ وفات وی اختلاف است، سال های ۲۳۵ و ۲۱۵ و ۲۲۵ ذکر شده است. خدمت عمده ای که مدائنی به علم تاریخ کرده است نظم بخشی و تدوین متوازن و منسجم اطلاعاتِ تاریخی موجود عصر خود است.) و ابوعُبَیْدَة مَعْمَر بن مُثَنّی (ابوعُبَیدَه مَعْمَر بن مُثَنّی تَیْمی، وی معلومات خویش را از راویان بَدَوی مربد در بصره به دست می آورد، از همین رو توانست روایاتِ قبیله ای و محلی و خانوادگی اعراب شمال را یک جا گرد آورد. جاحظ و ابوالفرج اصفهانی و ابن ندیم هر یک به تبحّر او در علوم جاهلی و اسلامی گواهی داده اند. آثار او را بیش از ۱۰۳ کتاب نوشته اند. با این که ابوعبیده گرایش شعوبی دارد، ولی هم مورّخان و هم لُغویان به او اعتماد کرده اند. در تاریخ طبری بیش از پنجاه مورد از او یاد شده است. مرگش را سال ۲۱۱ق ذکر کرده اند.) از برجسته ترین اخباریان عصر وی؛ در انساب: هشام کلبی (هشام کلبی، ابومُنْذر هشام بن محمّد بن سائب کلبی در کوفه دیده به جهان گشود. تاریخ قدیم را از پدرش به ارث برد و در انساب نیز از کتاب پدرش سود گرفت. گفته اند همچون پدرش از کتیبه ها و نوشته های کنیسه ها و دیرهای حیره برای اطلاع از تاریخ لخمیان استفاده کرد. امام صادق (علیه السّلام) او را مقرّب می داشت و به محضر خویش می پذیرفت و از دانش خود بهره مند می فرمود. تالیفات او را بیش از ۱۴۲ کتاب ذکر کرده اند. در سال ۲۰۴ق درگذشت.) و ابوالیقظان سُحیم بن حَفص (ابویَقْظان سُحَیْم یا عامر بن حَفْص از بزرگان تاریخ و از آشنایان به تاریخ جاهلیّت است. گفته اند او اولین کسی است که در انساب از انساب قبیله ای، دست به تالیف در انسابِ عام زده است. ابن قتیبه در المعارف و طبری در تاریخ از او نقل کرده اند. مرگش به سال ۱۹۰ق اتفاق افتاده است.) مشهور به «نَسّابه» از مشهورترین نسب شناسان و بسیاری دیگر.
تالیفات خلیفه
...

[ویکی نور] خلیفه بن خیاط بن ابی هبیره العصفری در بصره متولد شده و در همان شهر زیست کرده است. او تمام عمر خود را در بصره ماندگار شده و همانند عالمان آن روزگار برای طلب علم به دیگر شهرها کوچ نکرد. از سال تولد وی یادی نشده، اما از آنجا که او درسال 240 هجری و در سن هشتاد سالگی درگذشته باید سال تولد او در حوالی سال 160 هجری باشد. جد او از مشایخ حدیث است که در کتب رجالی از او یاد شده است. اکثر مشایخ خلیفه بصری بوده اند، از این رو وی از تمایلات عثمانی بدور نبوده است، چنانکه درباره یکی از مشایخ اصلی وی، یزید بن زریع گفته شده که عثمانی الهوی بوده است. او در زمان رواج و اوج اعتزال در بصره، با جریان اعتزال مخالف بود و در نزاعی به دفاع از شخصی که مخالف اعتزال بوده، مبادرت کرد. خلیفة بن خیاط به دلیل تعلق خاطرش به اهل حدیث نزد اکثر محدثین و رجالیین توثیق شده است. بخاری در تاریخش (ج 3 - 911) او را توثیق کرده و در صحیح 18 مورد از او روایت می کند. همچنانکه ذهبی در سیر (ج 11 - 473) او را توثیق کرده است. ابن ندیم در الفهرست (ص 338) از او 5 کتاب نام برده که عبارتند از:
4- تاریخ الزمنی و العرجان و المرضی و العمیان
5- اجزاء القران و اعشاره و اسباعه و آیاته
از این پنج کتاب تنها دو کتاب طبقات و تاریخ بدست ما رسیده که هر دو چاپ شده است.
تاریخ خلیفه بن خیاط العصفری

پیشنهاد کاربران

بپرس