[ویکی الکتاب] معنی
خَلَقَ: آفرید- خلق کرد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خَلْقِ: آفریدن (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خُلِقَ: آفریده شد - خلق شد (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خُلُقُ: اخلاق - رفتار(جمع خُلق که هم معنی با خَلق است با این تفاوت که خَلق مختص به هیئتها و اشکال و صور دیدنی است و خُلق مختص به قوا و اخلاقیاتی است که با بصیرت درک میشود ، نه با چشم )
معنی
مَا خَلَقَ: نیافرید- خلق نکرد (خلق در اصل به معنی تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خَلاََّقُ: بسیار خلق کننده (خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خَلَقْتُ: آفریدم-خلق کردم(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خُلِقَتْ: آفریده شد-خلق شد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
معنی
خَلَقَکُمْ: شما را آفرید-شما را خلق کرد(خلق در اصل به معنای تقدیر و اندازه گیری است)
تکرار در قرآن: ۲۶۱(بار)
[ویکی فقه] خلق (سیرت). خُلُق به ضم خاء یا خُلْق، جمع اخلاق به معنای صورت باطنی انسان است که
سیرت نیز نامیده می شود.
خُلُق به ضم خاء یا خُلْق، جمع اخلاق به معنای صورت باطنی و ناپیدای انسان است که
سرشت و سیرت نیز نامیده می شود؛ چنان که خَلْق به فتح خاء بر
صورت ظاهری و دیدنی انسان
دلالت دارد.
معنای اصطلاحی
خُلق در اصطلاح،
ملکه ای نفسانی است که به اقتضای آن، فعلی به
سهولت و بدون نیاز به فکر کردن، از انسان صادر می شود.خُلُق به ضم خاء یا خُلْق، جمع اخلاق به معنای صورت باطنی انسان است که سیرت نیز نامیده می شود.ارتباط میان معنای لغوی و اصطلاحی خُلق بدین گونه است که صورت باطنی انسان را کیفیّات نفسانی وی می سازد؛ چنان که صورت ظاهری وی را کیفیّات جسمانی او رقم می زند.با توجّه به معنای اصطلاحی، تنها به قوّه انجام دادن کار، خُلق گفته نمی شود؛ زیرا رابطه خُلق با انجام دادن کار، بیش از حد مذکور است. نسبت خُلق با انجام دادن کار مانند نسبت آمادگی و مهارت کاتب با نوشتن حروف و کلمات است که به سهولت و بدون فکر و تروّی صورت می گیرد؛ چنان که خُلْق بر خودِ فعل انجام گرفته نیز اطلاق نمی شود و فقط بر مصدر روحی و نفسانی انجام دادن کار اطلاق می گردد؛ امّا برخی از باب توسعه و مجاز آن را درباره خود فعل نیز به کار می برند. خُلْق، براساس نوع فعلی که از آن صادر می شود به پسندیده یا ناپسند اتّصاف می یابد؛ هرچند وقتی خُلْق یا اخلاق به صورت مطلق و بدون وصف یا قیدی به کار رود، به معنای خُلْق پسندیده است. با توجّه به تعریف اصطلاحی خُلق، در تعریف
حکیمان مسلمان از علم اخلاق، به طور معمول عنایت اصلی به خُلقیّات و
ملکات و تمیز نیک و بد آن ها از یک دیگر است و توجّهی به خود فعل نیست. چنان که اشاره شد، اتّصاف خُلْق به پسندیده یا ناپسند براساس حُسن و قُبح افعالی است که از وی صادر می شود؛ پس جای این پرسش هست که در چه علمی باید حُسن و قُبح فعل را
شناخت تا به شناسایی خُلْق پسندیده یا ناپسند دست یافت؟احتمالا با توجّه به این پرسش است که برخی از حکیمان بزرگ، در گذشته، و بسیاری از عالمان معاصر، تعریفی جامع از
علم اخلاق ارائه می کنند؛ به طوری که شناسایی حُسن و قُبح افعال کلّی را هم جزو علم اخلاق می دانند. «ملکه» آن دسته از کیفیات نفسانی است که به کندی از بین می رود، در برابر دسته دیگری ازآن به نام «حال» که به سرعت زوال می پذیرد.
آیات مرتبط با خُلُق
در قرآن کریم، واژه اخلاق و نیز خُلْق به کار نرفته است؛ امّا واژه «خُلُق» ۲ بار ذکر شده است:۱. در ستایش
پیامبر گرامی
اسلام خداوند می فرماید: «واِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم». ۲. مخاطبان حضرت هود(علیه السلام) در پاسخ به دعوت های مکرّر او به
اخلاق پسندیده عقلی و شرعی، گفتند: «چه تو ما را
موعظه کنی و چه از وعظ و
تبلیغ ما دست برداری، ما
ایمان نخواهیم آورد» ؛ زیرا از منظر آنان، این سخنان چیز تازه ای نبود؛ بلکه تکرار
سنّت های گذشتگان بود و ارزش
پیروی نداشت:«اِن هـذا اِلاّ خُلُقُ الاَوَّلین». گرچه واژه خُلُق در همین دو
آیه به کار رفته است؛ ولی بی تردید بسیاری از آیات
قرآن کریم با مسائل اخلاقی ارتباط دارد؛ زیرا از طرفی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)فرموده است: «إنّما بُعِثْتُ لأُتمِّم مکارمَ الأخلاق» و از سوی دیگر، قرآن نیز سند
بعثت است؛ بنابراین، باید ضمن معرفی
مکارم اخلاقی چگونگی آراستگی به آنها را هم بیان کند.از جمله آیات مرتبط با مقوله اخلاق، آیات مشتمل بر واژه هایی است که با اخلاق، پیوند مفهومی دارند؛ مانندواژه های:
دسّ و
تزکیه ،
سعادت و
شقاوت ،
اصلاح و
افساد و
هدایت و
ضلالت ، و نیز آیاتی که به مرتبطات مصداقی اخلاق پرداخته و به خُلق یا عمل خاصّی اشاره کرده و برای مثال از
قبح سرقت ،
ربا و
قتل یا حسن
انفاق و
صدق و
راستی سخن رانده است.افزون بر این، عمده آیاتی که از خداوند، عالم ملکوت، انسان و عالم طبیعت،
وحی و
رسالت و
معاد سخن می گوید، با اخلاق نیز مرتبط است.قرآن کریم، مباحث متنوّع و گسترده ای درباره اخلاق دارد که با تأمّل و ژرف کاوی در آیات آن می توان اطّلاعات لازم برای شاخه های گوناگون پژوهش اخلاقی را به دست آورد.
انواع پژوهش های اخلاقی
...