وین بدان گوید باری من ازین زر کنمی
ماهرویان را از گوهر خلخال و سوار.
فرخی.
تن غنده را پای باید نخست پس آنگاه خلخال بایدش جست.
اسدی.
تا چو بازم در آهنین خلخال چون جلاجل ز من فغان برخاست.
خاقانی.
آتشین حلقه ز باد افسرده و جسته ز حلق رفته ساق عرش را خلخال پیچان آمده.
خاقانی.
روانه شد چو سیمین کوه در حال درافکنده بکوه آواز خلخال.
نظامی.
ز نیکو کردن زنجیر خلخال نه نیکو کرد بر زنجیریان حال.
نظامی.
چو یاره دست بوس رایش افتادچو خلخال زر اندر پایش افتاد.
نظامی.
هزار اشتر سیه چشم و جوانسال سراسر سرخ موی و زرد خلخال.
نظامی.
پس بفرمودش که برسازد ز زراز سوار و طوق و خلخال و کمر.
مولوی ( مثنوی ).
چو کاهل بود ناقه در خاستن چه باید بخلخالش آراستن.
امیرخسرو دهلوی.
- خلخال زر ؛ کنایه از آفتاب.- خلخال فلک ؛ کنایه از آفتاب.
|| زنگله که بر پای مرغان شکاری کنند. ( یادداشت بخط مؤلف ). و خلاخل زرین که پای بازبندند بر شکار دلیرتر و خرم تر رود. ( نوروزنامه ).
خلخال. [ خ َ ] ( ع ص ) باریک. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). یقال : ثوب خلخال ؛ جامه باریک.
خلخال. [ خ َ ] ( اِخ ) یکی از شهرستانهای هشتگانه آذربایجان استان سوم کشور است بحدود و مشخصات زیر: 1- حدود: از شمال شهرستان اردبیل ، از جنوب شهرستان زنجان ، از خاور کوههای طالش ، از باختر شهرستانهای سراب و میانه. 2- آب و هوا: در قسمت خاوری دامنه کوههای طالش سردسیر، قسمت شمال و جنوب و باختر معتدل و کنار رودخانه قزل اوزن گرمسیر است. 3- ارتفاعات : رشته جبال طالش در قسمت خاوری و جبال بزکش در باختر و قراول در جنوب است. جبال طالش که از جنوب بطرف شمال امتداد یافته صاحب قلل زیر است : قله ناو و قله الماس. از روی این قلل قسمت نواحی گیلان تا بحر خزر و همچنین نواحی شهرستانهای اردبیل و هروآباد دیده میشود و سفیدکوه معروف به آقداغ بین دهستان خان اندبیل و دهستان شاهرود قرار دارد و از روی قله آن همه منطقه شهرستان هروآباد بنظر می آید. بر اثر این کوههای حصارمانند راههای آن صعب العبور است و مهمترین گردنه آن گردنه ناو در مسیر راه قدیمی هروآباد به گیلان می باشد و این ناحیه از داخل جنگل بجاده شوسه و آسفالته به آستارا متصل می باشد و گردنه های یلوجه و قله قارشوکه سر راه جاده میانه بهروآباد واقع است. بر اثر خرابی راه و کوهستانی بودن آن در فصل زمستان 6 ماه بسته است و با وسائل موتوری از آن نمیتوان گذشت و اهالی غالباً با اسب و قاطر برای داد و ستد از راه گیلان رفت و آمد می نمایند. 4- رودخانه : رودخانه قزل اوزن که در قسمت خاوری شهرستان میانه رو بشمال در جریان است ، پس از مشروب کردن دهستانهای کاغذکنان و سنجید و خورش رستم مسیر آن بطرف جنوب خاوری منحرف می گردد و راه شهرستان زنجان و رشت را پیش می گیرد تا بدریای خزر بریزد و آب آن در فصل بهار و تابستان زیاد است ؛ بطوریکه با اسب و پیاده عبور از آن مشکل است و اهالی بوسیله بلم از بعضی گدارها عبور می کنند. رودخانه شاهرود که از شمال بجنوب بین دهستانهای شاهرود و خورش رستم در جریانست ، چندان رودخانه مهمی نمی باشد و سرچشمه آن کوههای طالش است و در چهل وپنج کیلومتری سرچشمه خود برودخانه قزل اوزن می ریزد. رودخانه گیوی و رودخانه سنگ آباد که هر دو در بخش سنجید واقعاند از ارتفاعات شمال بخش رو بجنوب سرچشمه گرفته ، پس از مشروب نمودن آبادیها در نزدیکی پل فیروزآباد با هم متلاقی می گردند و پس از طی 16هزار گز مسافت به رودخانه قزل اوزن می ریزند. درطول و طرفین رودهای مذکور در بالا، برنج و پنبه بعمل می آید. 5- سازمان اداری شهرستان خلخال : این شهرستان از چهار بخش زیر تشکیل شده : بخش مرکزی یک دهستان حاوی چهل آبادی ، بخش شاهرود دو دهستان حاوی 88 آبادی ، بخش کاغذکنان یک دهستان حاوی 107 آبادی ، بخش سنجید 2 دهستان حاوی 105 آبادی. توضیح آنکه خلخال در قدیم شهری بوده که فعلاً خراب است و اکنون خلخال به مجموع شهرستان اطلاق میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).