خط فارسی

دانشنامه عمومی

زبان فارسی در طول تاریخ به خط های گوناگون نوشته شده است امّا پس از ظهور و گسترش اسلام توسط عرب ها، در ایران و افغانستان برای نوشتن زبان فارسی بیشتر از خط فارسی استفاده شده و می شود که مبتنی بر خط عربی است[ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵]
خط های دیگری نیز قبل و بعد از اسلام برای زبان فارسی مورد استفاده بوده اند که همگی آن ها به این شرح هستند:
• «خط فارسی» برپایهٔ خط عربی با به کارگیری الفبای فارسی که مبتنی بر الفبای عربی است با چند حرفِ اضافه: گ چ پ ژ
خط تاجیکی که مبتنی بر خط سیریلیک است و تحت استفاده در تاجیکستان
لاتین نویسی فارسی، مورد استفاده در پیامک های موبایل و روی پلاک های کوچه ها و خیابان ها
زبان «فارسیِ نوِ آغازین» در سده های نخست پس از اسلام به خط های زیر نوشته شده است:[ ۶]
• خط عربی
• خط پهلوی/خط اوستایی
خط عبری
• خط مانوی
• خط سُریانی
خط میخی هخامنشی
• خط پهلوی
• خط مانوی
پیش از حملهٔ عرب ها به ایران و ورود اسلام به این کشور، دو خط اوستایی و خط پهلوی بکار گرفته می شدند؛ ولی زبان قرآن بر اساس خط کوفی بود و علی بن ابی طالب خود نیز به خط کوفی می نوشت. [ ۷] تا این زمان، قلمروی عرب ها از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافته بود و غلط خوانی های زیادی در نامه نگاری های خلیفه ها به وجود می آمد. مردم کشورهای دیگر در ادای واژه های عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبدالملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامه ای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفهٔ عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمی کند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ همین خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند. [ ۸] حجاج کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان دین های دیگر و کسانی که به خطی غیر از عربی می نویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتاب سوزی در ایران نیز پررنگ تر بود. [ ۹] این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله پارسی زبانان به وجود آورد. عرب ها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی می نامیدند. سرانجام یک خوش نویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسهٔ پ ژ و چ را به الفبای عربی اضافه کرد و پس از مدتی، نویسهٔ گ نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای عربی اضافه شد. [ ۱۰] تعلیق و نستعلیق، دو شیوهٔ خوش نویسی از خط عربی هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.
عکس خط فارسیعکس خط فارسی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بهره گیری از خط عربی برای نگارش زبان فارسی. از زمان نگارش کتیبۀ بیستون، ۲۵ قرن است که زبان های ایرانی با خط های گوناگون به کتابت درآمده اند. این آثار به جای مانده حاوی اطلاعات تاریخی است، و سیر دگرگونی های تاریخی خط و زبان را نیز ارائه می کند. برخی خط ها و زبان ها دیرپا و فراگیر بوده اند مانند زبان و خط فارسی دری که عمرش به بیش از هزار سال می رسد. ایرانیان در قرن های نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی، خط فارسی را برمبنای نسخ پایه گذاری کردند. خط فارسی کنونی از دو خط ابتدایی عربی یعنی کوفی و نسخ گرفته شده است. این دو خط نیز از خط سریانی و خط نبطی (قوم نبطیان) ریشه دارند که از خطوط سامی اند. تا قرن ۳ق خط کوفی نقطه و اِعراب نداشت. ابوالاسود دوئلی (۶۹ق)، از شاگردان حضرت علی (ع)، بر این خط نقطه و اعراب گذاشت. خط کوفی راه تکامل پیمود و در هر شهری به صورت و شیوه ای خاص درآمد تا آن که ابن مُقْله ابوعلی محمد (۲۷۲ـ۳۱۸ق) خط نسخ را وضع و جایگزین خط کوفی کرد. ابن مقله از خط کوفی شش خط محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع، و توقیع را استخراج کرد که به اقلام سته یا خطوط اصول مشهور است. این خط ها ۲۰۰ سال پیش از ابن مقله رواج داشته است، اما او این خط ها را تکمیل و قواعد دوازده گانه را برای آن ها وضع کرد. ۱۰۰ سال بعد، در قرن ۵ق، علی بن هلال، مشهور به ابن بواب، (۴۱۳ق) در دورۀ القادر بالله عباسی و بهاءالدوله دیلمی اقلام ابن مقله را براساس قواعد هندسی کامل کرد. پیروان ابن مقله و ابن بواب این اقلام را با نام خط منسوب رواج داده اند. این خطوط را یاقوت مستعصمی (۶۹۸ق) جرح و تعدیل کرد؛ او شش قلم (سته) را چنان پرداخت که دیگر خط کوفی به دست فراموشی سپرده شد. این تطور تا قرن ۹ و ۱۰ق طول کشید. در واقع حیطۀ نفوذ رسم الخط نستعلیق از قرن ۹ق به تاریخ زبان فارسی راه یافت. در دورۀ تکامل بعدی سه خط تعلیق، نستعلیق و شکستۀ نستعلیق طی سه قرن به وجود آمد. خط تعلیق به تدریج حذف شد و خط نستعلیق و شکسته همچنان باقی ماند.

پیشنهاد کاربران

این دبیره پارسی است که بدست پارسی زبانان به کمک عرب زبانان آمد برای نگارش قرآن و ارسال آن به ممالک مسلمان شده . اَعراب چطوری باید اونو به کار می گرفتند ؟؟؟؟ باید روی واژ ها اعراب می گذاشتند ( یعنی دبیره پارسی را عربیزاسیون می کردند ) . این عربیزه کردن برای زبان عربی کافی نبود چرا که در عربی نه تنها واکه ها معنی کلمه را دگرگون می کند بلکه تلفظ کردن هم معنی کلمه را دگرگون می کند . پس چند واژ به دبیره پارسی اضافه کردند تا به یاری اعراب برای نگارش زبان شان بیاید.
...
[مشاهده متن کامل]

در این دبیره چرا برخی واکه ها پنهان شدند ؟ برای این که دست گویشور را برای خواندن کلمه باز بماند تا کلمه را به گویش خودش بخواند . مانند : ( امروز ) شاید شما آن را ( اِمروز ) خواندید ولی در منطقه کارچان ( اَمروز ) خوانده می شود و هر دو هم معنی روز جاری را می دهد . در دبیره پارسی واکه ها زمانی پنهان می شوند که معنی کلمه دگرگون نشود و دست گویشور باز باشد و هر جا که قرار است معنی دگرگون شود شکل واکه رادر کلمه می بینیم .
ولی در عربی اینطور نیست و جابجایی واکه ها معنی کلمه را دگرگون می کند .
حالا بماند که برخی کلمات پارسی به زبان عربی ارسال شد و نگارش آن ها دگرگون شد و هنگام باز پس گیری شکل عربیزه شده آن را پس گرفتیم . مانند : طهران ( که خوشبختانه با کوشش فرهنگستان به شکل پارسی خودش برگدانده شد و اکنون تهران نوشته میشه ) امید که این کوشش برای کلمه هایی مانند صابون و . . .
خود پارسی نگار ها هم پس از ساختن واژ های جدید دبیره پارسی برای زبان عربی . آگاهانه برخی کلمات را برای زیبا نویسی و اشتباه نشدن مفهوم کلمه آن ها را عربیزه کردند مانند : صد و شصت تا با انگشت شست و سد روی رودخانه اشتباه نشوند . و برخی هم ناآگاهانه جابجا شدند .
این کوششی بود از من در باره این که دبیره ای که ما اکنون با آن می نویسیم پارسی است یا عربی

بپرس