[ویکی فقه] حکم عمل (قرآن). عمل به معنای مطلق کار اعم از خیر و شر است و اخص از فعل می باشد.
عمل به معنای کار است، اعمّ از آنکه خوب باشد یا بد. خوب و بد بودن آن بوسیله قرینه معلوم می شود مثل (قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ ) و مثل (إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ ) راغب گوید: عمل هر فعلی است که از حیوان روی قصد واقع شود، آن از فعل اخصّ است زیرا فعل گاهی به فعل حیوانات که لا عن قصد سر زند اطلاق می شود و بعضا به فعل جمادات نیز گفته می شود ولی عمل خیلی کم بلا قصد و فعل جماد گفته می شود. در اقرب الموارد گفته: عمل در کاری گفته می شود که از روی عقل و فکر باشد لذا با علم مقرون می شود ولی فعل اعمّ است. پس فرق بین عمل و فعل اعمّ و اخصّ است. این فرق را از قرآن مجید نیز می شود استفاده کرد که عمل به اعمال و کارهای ارادی اطلاق شده ولی فعل گاهی در افعال جماد نیز بکار رفته است مثل (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا)
اعمال خیر و صالح در قرآن
← وجوب انجام کارهای خیر
در قرآن مجید آیاتی هست که ظهور آنها قبول عمل از مسلمان و غیر مسلمان هر دو است. و عمل صالح بهر دو گروه مفید خواهد بود. • «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ به یقین کسانی که (به اسلام) ایمان آورده اند و کسانی که یهودی شده اند و نصاری و صابئین (پیروان نوح یا یحیی)، هر یک (از این گروه ها که در عصر پیامبر خود) به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده باشند، آنها را اجری درخور حالشان در نزد پروردگارشان ثابت است، و نه بیمی بر آنها (در روز قیامت) می رود و نه اندوهگین می شوند» مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ خبر انَّ است و چون باید از خبر به مبتدا ضمیر بر گردد لذا تقدیر چنین می شود «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ مِنْهُمْ» و ضمیر جمع راجع است بهمه چهار گروه و اگر مَنْ آمَنَ مبتدا و فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ ... خبر آن باشد باز جمله خبر انَّ است و از تقدیر ضمیر ناگزیر هستیم. ظهور آیه در آنست که آن چهار گروه با حفظ اسم مؤمن و یهودی و نصرانی و صابی اگر ایمان بخدا و قیامت داشته و اعمال خوب انجام بدهند پیش خدا مأجور و اهل بهشت اند و نیز می فهماند که ادیان و پیامبران همه طریق اند و آنچه موضوعیت دارد فقط ایمان و عمل است. و اهل ایمان و نیکوکاران اهل همه ادیان در بهشت اند.• «و الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنة هم فیها خالدون؛ و کسانی هم که ایمان آوردند و عمل های شایسته کردند آنها اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند.» در این آیات پس از ردّ قول یهود که بیهوده به خود مزیت قائل شده می گفتند عذاب جز اندکی بما نخواهد رسید، بطور مطلق می فرماید هر که گناهکار و غرق در گناه باشد اهل عذاب و هر که اهل ایمان و عمل باشد اهل بهشت است و «سیئة» ظاهرا برای نوعیت است و کلمه أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ آنرا تفسیر می کند یعنی سَیئِه ایکه او را احاطه کند و او در آن غرق شود و دیگر محلی برای ورود ایمان نماند. پس ملاک بهشت ایمان و عمل و ملاک دوزخ سیئه است.• «و قالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصاری تلک امانیهم قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین؛ و گفتند: هرگز به بهشت درنمی آید جز کسی که یهودی یا نصرانی باشد. این خیال های خام آنهاست، بگو: اگر راستگویید دلیل و برهانتان را بیاورید.» • «بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ چرا؛ کسی که تمام وجود خود را تسلیم خدا کند در حالی که (در عمل) نکوکار است، او را پاداشی است درخور مقامش در نزد پروردگار خود، و نه بر آنها بیمی می رود (در آخرت) و نه غمگین می شوند.»این دو آیه نیز مانند آیات قبل است ابتدا ادعای یهود و نصاری را که هر یک مدّعی اهل بهشت بودن است ردّ می کند و می گوید: این صرف آرزوی بی جاست و اگر دلیلی دارید بیاورید آنوقت بطور عموم می فرماید: بلی هر که توجّه خویش را بخدا تسلیم کند و رو بخدا آورد و نیکوکار باشد پاداش او پیش خداست و چنین مردم نه ترسی بر آنها هست و نه محزون می شوند عمومیت آیه و شمول آن محتاج به بیان نیست.
ابطال عمل
...
عمل به معنای کار است، اعمّ از آنکه خوب باشد یا بد. خوب و بد بودن آن بوسیله قرینه معلوم می شود مثل (قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ ) و مثل (إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ ) راغب گوید: عمل هر فعلی است که از حیوان روی قصد واقع شود، آن از فعل اخصّ است زیرا فعل گاهی به فعل حیوانات که لا عن قصد سر زند اطلاق می شود و بعضا به فعل جمادات نیز گفته می شود ولی عمل خیلی کم بلا قصد و فعل جماد گفته می شود. در اقرب الموارد گفته: عمل در کاری گفته می شود که از روی عقل و فکر باشد لذا با علم مقرون می شود ولی فعل اعمّ است. پس فرق بین عمل و فعل اعمّ و اخصّ است. این فرق را از قرآن مجید نیز می شود استفاده کرد که عمل به اعمال و کارهای ارادی اطلاق شده ولی فعل گاهی در افعال جماد نیز بکار رفته است مثل (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا)
اعمال خیر و صالح در قرآن
← وجوب انجام کارهای خیر
در قرآن مجید آیاتی هست که ظهور آنها قبول عمل از مسلمان و غیر مسلمان هر دو است. و عمل صالح بهر دو گروه مفید خواهد بود. • «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ به یقین کسانی که (به اسلام) ایمان آورده اند و کسانی که یهودی شده اند و نصاری و صابئین (پیروان نوح یا یحیی)، هر یک (از این گروه ها که در عصر پیامبر خود) به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده باشند، آنها را اجری درخور حالشان در نزد پروردگارشان ثابت است، و نه بیمی بر آنها (در روز قیامت) می رود و نه اندوهگین می شوند» مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ خبر انَّ است و چون باید از خبر به مبتدا ضمیر بر گردد لذا تقدیر چنین می شود «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ مِنْهُمْ» و ضمیر جمع راجع است بهمه چهار گروه و اگر مَنْ آمَنَ مبتدا و فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ ... خبر آن باشد باز جمله خبر انَّ است و از تقدیر ضمیر ناگزیر هستیم. ظهور آیه در آنست که آن چهار گروه با حفظ اسم مؤمن و یهودی و نصرانی و صابی اگر ایمان بخدا و قیامت داشته و اعمال خوب انجام بدهند پیش خدا مأجور و اهل بهشت اند و نیز می فهماند که ادیان و پیامبران همه طریق اند و آنچه موضوعیت دارد فقط ایمان و عمل است. و اهل ایمان و نیکوکاران اهل همه ادیان در بهشت اند.• «و الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنة هم فیها خالدون؛ و کسانی هم که ایمان آوردند و عمل های شایسته کردند آنها اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند.» در این آیات پس از ردّ قول یهود که بیهوده به خود مزیت قائل شده می گفتند عذاب جز اندکی بما نخواهد رسید، بطور مطلق می فرماید هر که گناهکار و غرق در گناه باشد اهل عذاب و هر که اهل ایمان و عمل باشد اهل بهشت است و «سیئة» ظاهرا برای نوعیت است و کلمه أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ آنرا تفسیر می کند یعنی سَیئِه ایکه او را احاطه کند و او در آن غرق شود و دیگر محلی برای ورود ایمان نماند. پس ملاک بهشت ایمان و عمل و ملاک دوزخ سیئه است.• «و قالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصاری تلک امانیهم قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین؛ و گفتند: هرگز به بهشت درنمی آید جز کسی که یهودی یا نصرانی باشد. این خیال های خام آنهاست، بگو: اگر راستگویید دلیل و برهانتان را بیاورید.» • «بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ چرا؛ کسی که تمام وجود خود را تسلیم خدا کند در حالی که (در عمل) نکوکار است، او را پاداشی است درخور مقامش در نزد پروردگار خود، و نه بر آنها بیمی می رود (در آخرت) و نه غمگین می شوند.»این دو آیه نیز مانند آیات قبل است ابتدا ادعای یهود و نصاری را که هر یک مدّعی اهل بهشت بودن است ردّ می کند و می گوید: این صرف آرزوی بی جاست و اگر دلیلی دارید بیاورید آنوقت بطور عموم می فرماید: بلی هر که توجّه خویش را بخدا تسلیم کند و رو بخدا آورد و نیکوکار باشد پاداش او پیش خداست و چنین مردم نه ترسی بر آنها هست و نه محزون می شوند عمومیت آیه و شمول آن محتاج به بیان نیست.
ابطال عمل
...
wikifeqh: حکم_عمل_(قرآن)