[ویکی فقه] حکم حکومت (قرآن). در این مقاله به برخی از احکام حکومت از دیدگاه قرآن کریم اشاره شده است.
مشورت حاکمان با مردم، در امور اجتماعی لازم است.«فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظـا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الامر...؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (مردم) نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».این جمله برای این آمده که سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را امضا کرده باشد، چون آن جناب قبلا هم همین طور رفتار می کرده و جفای مردم را با نرم خویی و عفو و مغفرت مقابله می کرده و در امور با آنان مشورت می کرده است، به شهادت اینکه اندکی قبل از وقوع جنگ با آنان مشورت کرد، و این امضا اشاره ای است به این که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم بدانچه مامور شده عمل می کند و خدای سبحان از عمل او راضی است.
مشورت با صاحب نظران
مشورت حاکمان با صاحب نظران، قبل از تصمیم گیری در امور مهم لازم است.«قالت یـایها الملؤا افتونی فی امری ما کنت قاطعة امرا حتی تشهدون؛ (سپس) گفت: «ای اشراف (و ای بزرگان)! نظر خود را در این امر مهمّ به من بازگو کنید، که من هیچ کار مهمّی را بدون حضور (و مشورت) شما انجام نداده ام».این جمله حکایت مشورتی است که ملکه سبا با قوم خود کرد، می گوید: در این امر که پیش آمده- یعنی همان فرمانی که سلیمان در نامه خود داده- کمک فکری دهید و اگر من در این پیشامد با شما مشورت می کنم بدان جهت است که من تا کنون در هیچ امری استبداد به خرج نداده ام، بلکه هر کاری کرده ام با مشورت و در حضور شما کرده ام.
توجه به مشیت الهی
لزوم توجه حاکمان، به مشیت خدا در امور از آیات زیر قابل برداشت است.«فلما دخلوا علی یوسف ءاوی الیه ابویه وقال ادخلوا مصر ان شـاء الله ءامنین• ورفع ابویه علی العرش وخروا له سجدا وقال یـابت هـذا تاویل رءیـی من قبل قد جعلها ربی حقـا وقد احسن بی اذ اخرجنی من السجن وجاء بکم من البدو من بعد ان نزغ الشیطـن بینی وبین اخوتی ان ربی لطیف لما یشاء انه هو العلیم الحکیم• رب قد ءاتیتنی من الملک وعلمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السمـوت والارض انت ولیی فی الدنیا والاخرة توفنی مسلمـا والحقنی بالصــلحین؛ و هنگامی که بر یوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: همگی داخل مصر شوید، که انشاء الله در امن و امان خواهید بود• و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگی بخاطر او به سجده افتادند؛ و گفت: پدر! این تعبیر خوابی است که قبلا دیدم؛ پروردگارم آن را حق قرار داد! و او به من نیکی کرد هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد، و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد بعد از آنکه شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد. پروردگارم نسبت به آنچه می خواهد (و شایسته می داند،) صاحب لطف است؛ چرا که او دانا و حکیم است• پروردگارا! بخشی (عظیم) از حکومت به من بخشیدی، و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساختی! ای آفریننده آسمانها و زمین! تو ولی و سرپرست من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران؛ و به صالحان ملحق فرما».
پرهیز از غرور
...
مشورت حاکمان با مردم، در امور اجتماعی لازم است.«فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظـا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الامر...؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (مردم) نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».این جمله برای این آمده که سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را امضا کرده باشد، چون آن جناب قبلا هم همین طور رفتار می کرده و جفای مردم را با نرم خویی و عفو و مغفرت مقابله می کرده و در امور با آنان مشورت می کرده است، به شهادت اینکه اندکی قبل از وقوع جنگ با آنان مشورت کرد، و این امضا اشاره ای است به این که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم بدانچه مامور شده عمل می کند و خدای سبحان از عمل او راضی است.
مشورت با صاحب نظران
مشورت حاکمان با صاحب نظران، قبل از تصمیم گیری در امور مهم لازم است.«قالت یـایها الملؤا افتونی فی امری ما کنت قاطعة امرا حتی تشهدون؛ (سپس) گفت: «ای اشراف (و ای بزرگان)! نظر خود را در این امر مهمّ به من بازگو کنید، که من هیچ کار مهمّی را بدون حضور (و مشورت) شما انجام نداده ام».این جمله حکایت مشورتی است که ملکه سبا با قوم خود کرد، می گوید: در این امر که پیش آمده- یعنی همان فرمانی که سلیمان در نامه خود داده- کمک فکری دهید و اگر من در این پیشامد با شما مشورت می کنم بدان جهت است که من تا کنون در هیچ امری استبداد به خرج نداده ام، بلکه هر کاری کرده ام با مشورت و در حضور شما کرده ام.
توجه به مشیت الهی
لزوم توجه حاکمان، به مشیت خدا در امور از آیات زیر قابل برداشت است.«فلما دخلوا علی یوسف ءاوی الیه ابویه وقال ادخلوا مصر ان شـاء الله ءامنین• ورفع ابویه علی العرش وخروا له سجدا وقال یـابت هـذا تاویل رءیـی من قبل قد جعلها ربی حقـا وقد احسن بی اذ اخرجنی من السجن وجاء بکم من البدو من بعد ان نزغ الشیطـن بینی وبین اخوتی ان ربی لطیف لما یشاء انه هو العلیم الحکیم• رب قد ءاتیتنی من الملک وعلمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السمـوت والارض انت ولیی فی الدنیا والاخرة توفنی مسلمـا والحقنی بالصــلحین؛ و هنگامی که بر یوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: همگی داخل مصر شوید، که انشاء الله در امن و امان خواهید بود• و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگی بخاطر او به سجده افتادند؛ و گفت: پدر! این تعبیر خوابی است که قبلا دیدم؛ پروردگارم آن را حق قرار داد! و او به من نیکی کرد هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد، و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد بعد از آنکه شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد. پروردگارم نسبت به آنچه می خواهد (و شایسته می داند،) صاحب لطف است؛ چرا که او دانا و حکیم است• پروردگارا! بخشی (عظیم) از حکومت به من بخشیدی، و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساختی! ای آفریننده آسمانها و زمین! تو ولی و سرپرست من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران؛ و به صالحان ملحق فرما».
پرهیز از غرور
...
wikifeqh: حکم_حکومت_(قرآن)