[ویکی فقه] در برخی از آیات ، اضطرار رافع عقوبت و در برخی دیگر، موجب حلّیت دانسته شده است.
در آیه ۱۷۳ سوره بقره با ذکر حرمت مردار و ... از مضطر نفی گناه شده است: «اِنَّما حَرَّمَ عَلَیکُمُ المَیتَةَ والدَّمَ ولَحمَ الخِنزِیرِ و ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللّهِ فَمَنِ اضطُرَّ غَیرَ باغ و لا عاد فَلاَ اِثمَ عَلَیه...»
آمرزش
آیه ۳ سوره مائده پس از ذکر محرّماتی، مضطرّ را مشمول آمرزش دانسته است: «حُرِّمَت عَلَیکُمُ المَیتَةُ والدَّم... فَمَنِ اضطُرَّ فی مَخمَصَة غَیرَ مُتَجانِف لاِِثم فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم».آیات ۱۴۵ سوره انعام و ۱۱۵ سوره نحل نیز بر همین معنا دلالت دارد.
ایاحه
لیکن آیه ۱۱۹ سوره انعام پس از ملامت بر نخوردن گوشت مذکّی، موارد اضطرار را از محرمات استثنا کرده و بر اباحه دلالت دارد: «و ما لَکُم اَلاّ تَأکُلوا مِمّا ذُکِرَ اسمُ اللّهِ عَلَیهِ وقَد فَصَّلَ لَکُم ما حَرَّمَ عَلَیکُم اِلاّ مَا اضطُرِرتُم اِلَیهِ...».
اضطرار رافع تکالیف
...
در آیه ۱۷۳ سوره بقره با ذکر حرمت مردار و ... از مضطر نفی گناه شده است: «اِنَّما حَرَّمَ عَلَیکُمُ المَیتَةَ والدَّمَ ولَحمَ الخِنزِیرِ و ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللّهِ فَمَنِ اضطُرَّ غَیرَ باغ و لا عاد فَلاَ اِثمَ عَلَیه...»
آمرزش
آیه ۳ سوره مائده پس از ذکر محرّماتی، مضطرّ را مشمول آمرزش دانسته است: «حُرِّمَت عَلَیکُمُ المَیتَةُ والدَّم... فَمَنِ اضطُرَّ فی مَخمَصَة غَیرَ مُتَجانِف لاِِثم فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم».آیات ۱۴۵ سوره انعام و ۱۱۵ سوره نحل نیز بر همین معنا دلالت دارد.
ایاحه
لیکن آیه ۱۱۹ سوره انعام پس از ملامت بر نخوردن گوشت مذکّی، موارد اضطرار را از محرمات استثنا کرده و بر اباحه دلالت دارد: «و ما لَکُم اَلاّ تَأکُلوا مِمّا ذُکِرَ اسمُ اللّهِ عَلَیهِ وقَد فَصَّلَ لَکُم ما حَرَّمَ عَلَیکُم اِلاّ مَا اضطُرِرتُم اِلَیهِ...».
اضطرار رافع تکالیف
...
wikifeqh: حکم_اضطرار
[ویکی فقه] حکم اضطرار (قرآن). برخی احکامی که بر مکلف حرام است، گاه هنگام اضطرار تغییر کرده، حکم به جواز آن داده می شود. برخی از این احکام که در قرآن کریم به آنان اشاره شده است، عبارت اند از: استفاده از خوردنی های حرام در صورت اضطرار، تراشیدن سر در حال احرام پیش از قربانی ، برداشته شدن جهاد از نابینا، لنگ و بیمار، شکسته خواندن نماز هنگام ترس و اضطرار، سقوط وجوب روزه از مکلف هنگام بیماری، جواز تیمم به جای وضو و غسل هنگام ضرر داشتن آب برای بیمار، جواز افطار کردن روزه ماه رمضان در صورت طاقت فرسا بودن آن.
شکسته خواندن نماز در سفر، هنگام اضطرار و ترس از دشمن، واجب است: «واذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا...؛ و هنگامی که سفر کنید گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید، زیرا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»(استفاده وجوب قصر، به رغم وجود تعبیر «فلیس علیکم جناح» از این جهت است که «جناح» غالبا در مواردی به کار می رود که پندار جرم و گناه وجود داشته باشد، زیرا مسلمانان صدر اسلام کاستن از نماز را جرم می پنداشتند، لذا این تعبیر به کار رفته است. علاوه بر این روایت امام باقر (علیه السّلام) مؤید برداشت است. )
استفاده از خوردنی حرام
استفاده از خوردنیهای حرام، بیش از حد ضرورت، در حال اضطرار، حرام است: «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه...؛ خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست...»( عقل اقتضا می کند که در موارد اضطرار باید به قدر ضرورت اکتفا کرد، علاوه بر این قید «و لا عاد» مفید همین معنا است.)«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛ گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آنکه (به موقع بر آن حیوان برسید و) آنرا سر ببرید و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بوسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمائی ، تمام این اعمال فسق و گناه است...اما آنها که در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.» «وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه...؛ چرا از چیزهائی نمیخورید که اسم خدا بر آنها برده شده در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است، مگر اینکه ناچار باشید (که در این صورت خوردن از گوشت چنان حیواناتی جائز است) و بسیاری از مردم (دیگران را) به خاطر هوی و هوس و بیدانشی گمراه می سازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر می شناسد.»«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛ بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر کسی که غذائی می خورد نمی یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانی که در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما کسانی که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛ خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است.»
← مضطر شدن عمدی
پذیرش روابط دوستانه با کافران، در حالت اضطرار و تقیه، جایز است: «لا یتخذ المؤمنون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقـة...؛ افراد با ایمان نباید به جای مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند، و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلی از خدا گسسته می شود)، مگر اینکه از آنها به پرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیه کنید)...»
تراشیدن سر
...
شکسته خواندن نماز در سفر، هنگام اضطرار و ترس از دشمن، واجب است: «واذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا...؛ و هنگامی که سفر کنید گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید، زیرا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»(استفاده وجوب قصر، به رغم وجود تعبیر «فلیس علیکم جناح» از این جهت است که «جناح» غالبا در مواردی به کار می رود که پندار جرم و گناه وجود داشته باشد، زیرا مسلمانان صدر اسلام کاستن از نماز را جرم می پنداشتند، لذا این تعبیر به کار رفته است. علاوه بر این روایت امام باقر (علیه السّلام) مؤید برداشت است. )
استفاده از خوردنی حرام
استفاده از خوردنیهای حرام، بیش از حد ضرورت، در حال اضطرار، حرام است: «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه...؛ خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست...»( عقل اقتضا می کند که در موارد اضطرار باید به قدر ضرورت اکتفا کرد، علاوه بر این قید «و لا عاد» مفید همین معنا است.)«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلـم ذلکم فسق... فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم؛ گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آنکه (به موقع بر آن حیوان برسید و) آنرا سر ببرید و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان بوسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمائی ، تمام این اعمال فسق و گناه است...اما آنها که در حال گرسنگی دستشان بغذای دیگری نرسد و متمایل به گناه نباشند (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند) خداوند آمرزنده و مهربان است.» «وما لکم الا تاکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم الیه...؛ چرا از چیزهائی نمیخورید که اسم خدا بر آنها برده شده در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده بیان کرده است، مگر اینکه ناچار باشید (که در این صورت خوردن از گوشت چنان حیواناتی جائز است) و بسیاری از مردم (دیگران را) به خاطر هوی و هوس و بیدانشی گمراه می سازند و پروردگار تو تجاوزکاران را بهتر می شناسد.»«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان ربک غفور رحیم؛ بگو در آنچه بر من وحی شده، هیچ حرامی بر کسی که غذائی می خورد نمی یابم بجز اینکه مردار باشد یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته یا گوشت خوک که اینها همه پلیدند، یا حیوانی که در طریق گناه به هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آنها برده شده است، اما کسانی که ناچار شوند بدون اینکه بخاطر لذت باشد و یا زیاده از حد بخورند (گناهی بر آنها نیست) پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»«انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم؛ خداوند تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریده اند بر شما تحریم کرده، اما کسانی که مجبور شوند در حالی که تجاوز و تعدی از حد ننمایند (خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد) چرا که خدا غفور و رحیم است.»
← مضطر شدن عمدی
پذیرش روابط دوستانه با کافران، در حالت اضطرار و تقیه، جایز است: «لا یتخذ المؤمنون الکـفرین اولیاء من دون المؤمنین ومن یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقـة...؛ افراد با ایمان نباید به جای مومنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند، و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ای با خدا ندارد (و پیوند او بکلی از خدا گسسته می شود)، مگر اینکه از آنها به پرهیزید (و به خاطر هدفهای مهمتری تقیه کنید)...»
تراشیدن سر
...
wikifeqh: حکم_اضطرار_(قرآن)