[ویکی اهل البیت] شهر حله شهری قدیمی در میانه عراق و مرکز استان
بابل می باشد. این شهر بین راه بغداد به
نجف و در فاصله هشتاد کیلومتری جنوب شرقی بغداد قرار دارد. این شهر کهن، یکی از مراکز مهم حوزه های علمی
شیعه است و بسیاری از بزرگان شیعه مانند،
علامه حلی و
محقق حلی از این شهر برخاسته اند و امروزه استان بابل یکی از استان های شیعه نشین مهم عراق است.
در نزدیکی حله شهر باستانی «هاشمیه» قرار دارد که روزگاری پایتخت اولیه عباسی ها بود. در این شهر ابوالعباس سفاح و ابوجعفر منصور دوانیقی خلافت کردند و منصور پس از ساختن بغداد پایتخت خود را به بغداد منتقل کرد. دهها نفر از سادات جلیل القدر بنی الحسن علیه السلام به دست این دو تن در این شهر به شهادت رسیدند. برخی از آن ها را از
مدینه بدین شهر آورده، زندان نموده و سپس درگورهای دسته جمعی دفن کردند و یا در دیوارها و ستون ها جای دادند و بر آن ها ساختمان بنا کردند.
این امامزاده به «حمزه الغربی» شهرت دارد، وی ابویُعلی حمزه بن القاسم بن علی بن حمزه بن الحسن بن عبیدالله بن ابی الفضل العباس علیه السلام است. او از راویان حدیث و از علمای بزرگوار شیعه بوده و آرامگاهش در روستای «مزیدیه» در نزدیکی حله می باشد. بر قبر او گنبد و ضریح و رواق و صحن بزرگی ساخته شده و زیارتگاه مردم است.
فرزند بزرگوار امام موسی بن جعفر علیه السلام و برادر تنی امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها است. او پس از شهادت پدرش از بغداد گریخت و در میان عشایر منطقه «سور» در اطراف حله مخفی گردید و پس از وفات در آرامگاه کنونی اش دفن شد. امروزه قبر او زیارتگاه مردم است و صحن و سرا و بارگاه باشکوهی دارد و میان مردم به استجابت دعا و نذر مشهور است.
این دو امامزاده بزرگوار و صحیح النسب، مشهورترین امامزادگان این منطقه هستند و شهرت این دو به گونه ای است که نام شهر مدفن آنان، از نام اصلی به نام این دو تن تغییر یافت و در میان مردم به شهر «حمزه و قاسم» مشهور شده است.
در آغاز بزرگراه
کربلا به حله بقعه ای است با گنبد مخروطی که بنابر روایات تاریخی، امیرالمومنین علیه السلام هنگام بازگشت از جنگ صفین در این بقعه نماز ظهر و نماز عصر را پس از آن که خورشید به اراده پروردگار و خواست حضرت علیه السلام از وضعیت غروب به ظهر بازگشت، بجای آورد. این واقعه پیشینة تاریخی کهنی دارد و تمامی مورخان و محدثان درباره آن سخن گفته و آن را یکی از معجزات حضرت علی علیه السلام شمرده اند.
[ویکی فقه] حله (جامه). حُلَّه(به ضم حاء و فتح و تشدید لام)، به دو جامه از جامه های یمن گفته می شود و از این عنوان در باب دیات سخن رفته است.
حله به دو جامه گفته می شود. بسیاری آن را به دو جامه از جامه های یمن، و برخی قدما به دو جامه از جامه های یمن یا نجران تعریف کرده اند.
دادن حله برای دیه
جانی یا عاقله وی می تواند جهت پرداخت دیه یکی از شش چیز را پرداخت کند: حُلَّه، گاو ،گوسفند، شتر، دینار و یا درهم. به عنوان مثال، دیه مردی که به ناحق کشته شده، دویست حُلَّه یا دویست گاو یا صد شتر یا هزار گوسفند یا هزار دینار طلا و یا ده هزار درهم نقره است. حُلَّه پرداختی به جهت دیه، بنابر نظر بسیاری باید یمنی باشد؛ چنان که در تعریف آن گذشت. برخی، قائل به کفایت هر نوع جامه شده اند؛ هر چند جامه یمنی را اولی دانسته اند. برخی نیز گفته اند:احتیاط واجب پرداخت جامه یمنی است. حُلَّه پرداختی به جهت دیه باید سالم باشد و حُلَّه معیوب کفایت نمی کند.
[ویکی شیعه] حله (شهر). حِلّه، شهری در عراق در حدود نود کیلومتری جنوب بغداد. گفته شده این شهر را سیف الدوله، چهارمین امیر مَزیدیان، در ۴۹۳ یا ۴۹۵ق بنا کرده است. در قرن پنجم
هجری قمری به دارالعلم شیعه تبدیل شد و علما و
فقهای برجسته شیعه در آن ظهور کردند. در قرن هفتم،
حوزه علمیه حله پررونق ترین مرکز علمی شیعه و محل تدریس علمای بزرگ شیعه بود و خاندان های علمی زیادی چون آل بطریق، آل نَما، آل طاووس، و آل مطهر در این شهر ظهور کردند. علمایی مانند ابن ادریس حلی، علامه حلی، محقق حلی،
سید بن طاووس از این شهر بوده اند.
آثار باستانی بسیاری مثل محل تولد حضرت ابراهیم علیه السلام، مقام جمجمه،
مسجد شمس و... در این شهر واقع شده است.