حضرت یوشع بن نون

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حضرت یوشع بن نون از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین حضرت موسی(ع) و از فرزندان افرائیم بن یوسف بود.
از رسول اکرم اسلام مروی است که وصی موسی (ع)،یوشع بود که مدت سی سال بعد از ایشان زندگی کرد. ، کار بنی اسرائیل را سامان بخشید و به پیشوایی او بنی اسرائیل به جنگ عمالقه رفتند و شهر اریحا و سرزمین فلسطین را فتح کردند. بنا به کتاب مقدس وی از پیامبران بنی اسرائیل و جانشین موسی بود. عبور بنی اسرائیل از رود اردن تحت فرماندهی وی انجام گردید. صحیفه یوشع نیز منسوب به اوست. او از نسل افرایم فرزند یوسف بود و جزء ۱۲ نفری بود که موسی برای بازرسی سرزمین موعود فرستاد. و پس از بازگشت به همراه کالیب تنها کسانی در میان بنی اسرائیل بودند که آماده جنگ برای فتح سرزمین موعود بودند. ولی چون قوم از جنگ برای خدا ترسیدند و از دستور خدا سر باز زدند و قصد سنگسار آنها و موسی را کردند خدا آنها را چهل سال در صحرای تیه سر گردان کرد. و پس از آن از میان ۶۰۰ هزار مرد بالای بیست سال بنی اسرائیل، کالیب و یوشع، تنها کسانی بودند که به کنعان وارد شدند. مشابه همین داستان بدون ذکر نام یوشع و با اشاره به دو نفری که قوم خود را به جنگ دعوت می کردند عینا در قرآن نیز آمده است. طبق حدیثی از رسول اکرم(ص)،ضمن یادآوری این مطلب، از جمعیت ۶۰۰ هزار نفری بنی اسرائیل و نام یوشع بن نون و کالب بن یافنا به عنوان تنها دو نفری که غیر از موسی و هارون دعوت خدا را پذیرفته اند سخن رفته است. در قرآن از جوانی که در زمان ملاقات با خضر همراه موسی بوده است یاد شده است که به عقیده بسیاری از مفسرین اسلام او یوشع بن نون بوده است. همچنین در برخی احادیث نام دیگر یوشع بن نون، ذو الکفل گفته شده است که دو بار در قرآن آمده است. در احادیث اسلامی یوشع بن نون از جمله کسانی است که در زمان ظهور مهدی رجعت کرده و مانند عیسی در کنار او خواهد بود.
اصل و نسب یوشع
یوشع فرزند نون، نون از افرایم، افرایم فرزند یوسف، یوسف فرزند یعقوب، یعقوب فرزند اسحاق، اسحاق فرزند ابراهیم، ابراهیم فرزند تارح، تارح فرزند ناحور، ناحور از نسل سام، سام فرزند نوح، نوح از نسل خنوخ،خنوخ از نسل انوش، انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم و آدم توسط دستهای خدای زنده و بزرگ خلق شد.
یوشع در کتاب مقدس
ابتدا نامش " هوشع " بود یعنی: او نجات می دهد. سپس موسی نامش را به " یهوشوع " تبدیل نمود که یعنی " یهوه " نجات می دهد.
محل تولد و زندگی
...

پیشنهاد کاربران

شاید مفید، ثمربخش و راهگشا باشد بدانیم که انسان در طول تاریخ پیدایش خود روی کره زمین تاکنون و یا به بیانی دیگر از دوران مهد کودک تاریخ اندیشه، فکر، خیال، تصور و توَهُم تا به امروز نتوانسته است بین دو نوع خدای زیر فرق و تمیز قائل شود:
...
[مشاهده متن کامل]

الف - پروردگار، آفریدگار کائنات، رب العالمین، خالق آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه بین آنهاست یا خدای حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که هیچ موجود و هیچ چیز دیگری غیر از او، آن و این نوع خدا نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. موجود بودن یا وجود داشتن این نوع خدا از طرف انسان هرگز به هیچ نوع اثباتی هیچگونه نیازی نداشته و ندارد و نخواهد داشت بلکه خود انسان همیشه نیازمند شناخت این نوع خدا بوده و هست و خواهد بود.
ب - خدای لفظی، کلمه ای، واژه ای، مقوله ای، مفهومی و ایده ای با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
بن نون یعنی بنیاد یا فرزند نکته یا نقطه و یا فرزند نان. حرف نون احتمالا اشاره به حرف اول نام نوآه یا نوح و یا حرف اول نار به معنای آتش و یا حرف اول نور داشته است. در همین زمینه نام بن هور دارای دو معنا بوده؛ یکی بنیاد خورشید و دیگری فرزند خورشید. یعنی خدای خورشید پدر و خدای خورشید پسر از دیدگاه مصریان ؛ آمون را و را ( amonra و ra ) بر رویهم.
در کتب آئینی و دینی از دیدگاه هوایی عقابان معنویت حقیقی یک چرخش صد و هشتاد درجه ای ( 180 ) قابل روئیت و مشاهد می باشد و آن اینکه محتوای آنها طوری بیان گردیده اند که گویا جملگی این قصه ها، مَتل ها و یا داستان های اسطوره ای، افسانه ای، حماسی و تاریخی از طرف پروردگار یا آفریدگار کائنات با نام های گوناگون و به امر و خواست وی در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ابلاغ گردیده بوده باشند.
هو ایلامی، یاهوی اکّدی، اهو، اهورا ، اهرامزدای ایل یا آل زرتشت، یهوه ی قوم یهود، آبّا، آبابا یا بابای آسمانی قوم آرامی و پدر آسمانی Jesus اقوام مسیحی، بلِ بابلیان، داهگان آشوریان، داگون قوم فیلیس تر ( فیلی ترند؛ به زبان فارسی قدیمی یعنی از لحاظ تنومندی هیکل، تن یا بدن بزرگ تر یا گُنده تر از فیل اند ) ، خُوای قوم ماد، خدای خود ما ایرانیان به شکل خداوند متعال، زئوس و تئوس یوانیان و رومیان ، برهمن و برهمان هندوان و بودائیان و سر انجام خاتم اسماء، سر کرده، سرکاروان یا امیر سماوی ایل نام ها ( البته از دیدگاه مسلمانان ) یعنی الله قوم عرب ساکن سرزمین حجاز و اقوام مسلمان، همگی بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی فاقد هر گونه استعداد امر کردن، فرمان صادر نمودن، حرف زدن، انتخاب و اعزام و ارسال نمودن برگزیدگان با هدف هدایت قوم بر روی راه راست بسوی معنویت و نور و روشنائی و الاآخر . . . می باشند و آنهم به این علت و دلیل ابتدائی، بدیهی، ساده، بارز و آشکار: این نام ها فقط از حروف ساخته شده اند و غیر از در خط ها و زبان های مختلف بشری از هیچگونه موجودیت دیگری چه شهودی و چه غیبی برخودار نبوده، نمی باشند و نخواهند بود.
ایده کانونی یا فکر و خیال و تصور و آرزوی مرکزی هر آئین و دین و مذهبی منجمله آئین آتئیزم و مذهب کمونیزم، زنده ماندن نام و نشان و اثر بنیانگذار آئین و دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت در زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ بوده است و نه چیستی و کیستی خدای حقیقی و واقعی و حقیقت و انسان و طبیعت و واقعیت.
ایسا در مراسم شام آخر به شاگردانش گفته که این کار یا رسم را به خاطر نام من ادامه دهید و منظورش زنده ماندن نام پس از مرگ بوده.
Jericho با تلفظ یِریکو به زبان آلمانی از دو کلمه ساخته شده؛ یکی جری ( Jeri ) به معنای لجباز و متمایل به جِر دادن یا پاره کردن طرف مقابل و کو مخفف کوه.
آن کوه جری شاید به امر یهوه در دفاع از جی شوا پیشوای قوم یهود پس از موسا به رعشه درآمده و یا خود بخود به لرزه افتاده بوده باشد از شدت صدای پای سپاه یا لشگر و طنین آوای گوش خراش صور یا شیپور اسرافیلیان و . . . .
بن جافنا نام یار دوران کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی جی شوا، شاید به معنای فرزند جای فناپذیر و یا بنیاد مکان نیست شدنی بوده باشد.

نامش هم در قران در سوره مبارکه قلم امده
به صورت مقطعه