حضرت شعیب علیه السلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حضرت شُعَیب علیه السلام پیامبری است که بر مدین و اصحاب الایکه مبعوث شد. آن جناب سومین پیامبر عربی است که نام شریفشان در قرآن کریم آمده است.هنگامی که آن حضرت از ایمان آوردن قومش به کلی مایوس گردید، دعا کرد و از خدای تعالی درخواست فتح نمود.به دنبال این دعا خدای تعالی شعیب و مؤمنین به وی را نجات داد، و عذاب یوم الظله را یر کافرین نازل کرد، روزی که ابر سیاه همه جا را تاریک کرد و بارانی سیل آسا ببارید.
حضرت شُعَیب علیه السلام پیامبری است که بر مدین و اصحاب الایکه مبعوث شد و ظاهراً این نام، عربی است و نام سریانی او «یثرون» بوده است.در نسب آن حضرت اختلاف است: بعضی گفته اند: شعیب فرزند «نوبه» فرزند «مدین» فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام است؛ بعضی گفته اند: اسم پدر آن حضرت «نویب» است؛ بعضی گفته اند: شعیب پسر «میکیل» پسر «سیحب» پسر ابراهیم علیه السلام است، و مادر میکیل دختر لوط علیه السلام بود.
بعضی نیز گفته اند: اسم آن حضرت «یثرون» است و فرزند «صیقون» فرزند «عنقا» فرزند «ثابت» فرزند «مدین» فرزند ابراهیم است؛ بعضی گفته اند: از اولاد ابراهیم نبوده است بلکه از اولاد کسی بود که ایمان به ابراهیم علیه السلام آورده بود.
نام شعیب در قرآن یازده بار آمده است در سوره های: سوره اعراف، سوره هود، سوره شعراء، سوره عنکبوت نام او ذکر شده است.
آن جناب سومین پیامبر عربی است که نام شریفشان در قرآن کریم آمده و پیامبران عرب عبارتند از: حضرت هود و حضرت صالح و حضرت شعیب و حضرت محمد علیهاالسلام که پاره ای از سرگذشت های زندگی شعیب علیه السلام در سوره های اعراف و هود و شعراء و قصص و عنکبوت آمده است.
شعیب علیه السلام از اهل مدین بوده (و مدین شهری بوده در سر راه شام، راهی که از شبه جزیره عربستان به طرف شام می رفته) و آن جناب با موسی بن عمران علیه السلام معاصر بوده و یکی از دو دختر خود را در برابر هشت سال خدمت به عقد آن جناب درآورده و اگر موسی خواست ده سال خدمت کند خودش داوطلب شده و این دو سال جزء قرارداد نبوده است؛ حضرت موسی علیه السلام ده سال وی را خدمت کرد و سپس از آن جناب خداحافظی نموده، با خانواده اش از مدین به طرف مصر رهسپار شد.
و قوم این پیغمبر یعنی «اهل مدین» بت می پرستیدند، مردمی برخوردار از نعمت های الهی بودند. امنیت و رفاه و ارزانی قیمت ها و فراوانی نعمت داشتند؛ ولی فساد در بینشان شیوع یافت مخصوصا کم فروشی و نقص در ترازو و قپان.
لذا خدای تعالی «شعیب» را به سوی آن ها مبعوث کرد و دستور داد تا مردم را از پرستش بت ها و از فساد در زمین و نقص کیل ها و میزان ها نهی کند و آن جناب مردم را بدان چه مامور شده بود دعوت کرد، اندرزشان داد، انذارشان کرد، بشارتشان داد، و مصایبی که به قوم نوح، قوم هود، قوم صالح و قوم لوط رسیده بود به یادشان آورد، و در احتجاج علیه کارهای زشتشان و در موعظه و اندرزشان سعی بلیغ کرد اما جز بیشتر شدن طغیان و کفر و فسوق در آنان نتیجه ای نگرفت.

پیشنهاد کاربران

بپرس