حضرت ادم علیه السلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] حضرت آدم علیه السلام. حضرت آدم(ع)، نخستین انسان خلق شده و پدر همه انسان ها. کسی که به تایید قرآن برای نخستین بار خداوند از روح خود در کالبد او دمید، آن گاه خود را برای خلقت آدم ستود و فرشتگان مأمور شدند بر او سجده کنند. همسر او حوا بود و هر دو به سبب خوردن میوه ممنوعه از بهشت رانده شدند. حضرت آدم اولین خلیفه خدا بر زمین و اولین پیامبر الهی است.
بحث از نحوه خلقت، دمیدن روح در کالبد آدم، سجده فرشتگان، عصمت و هبوط او به زمین از مباحث کلامی و حدیثی است.
آدم، واژه ای غیرعربی که وارد زبان عربی شده است. این کلمه در داستان آفرینش انسان در تورات به کار رفته است، ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری نیز معلوم نیست. البته کلمه مؤنث آن «اَدَمَه» در عبری به معنی زمین یا خاک بکار رفته است. همچنین ریشه «ء د م» در زبان عبری، به رنگ قرمز نیز مرتبط است، برای اشاره به رنگ خاک که آدم از آن ساخته شده به کار می رود.

[ویکی اهل البیت] حضرت آدم علیه السلام. حضرت آدم علیه السلام نخستین پیامبر الهی و پدر بشر است. که مطابق با قرآن خداوند، او را از خاک بیافرید و اسماء را به او تعلیم نمود و آنگاه به فرشتگان دستور داد که بر آدم سجده کنند. ماجرای هبوط آدم و همسرش از بهشت نیز مورد دیگری است که قرآن بدان اشاره نموده است.
«آدم» یعنی خاک قرمز؛ وی از مواد أرضی آفریده شد و جاندار گردید «أداما» لفظی است عبری و به معنی گرد و خاک و یا زمین قابل زراعت می باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. (تورات، سفر تکوین 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمین»).
امام علی علیه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاری آدم و حوا به این نام ها می فرماید: «إنّما سُمّیَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ، و ذلکَ أنّ اللّه َ تبارکَ و تعالی بَعَثَ جَبرئیلَ علیه السلام و أمرَهُ أن یأتِیَهُ مِن أدیمِ الأرضِ بأربَعِ طِیناتٍ: طینَةٍ بَیضاءَ و طینَةٍ حَمراءَ و طینَةٍ غَبراءَ و طینَةٍ سَوداءَ و ذلکَ مِن سَهلِ ها و حَزنِ ها. ثُمَّ أمَرَهُ أن یأتیَهُ بأربَعِ مِیاهٍ: ماءٍ عَذبٍ و ماءٍ مِلحٍ و ماءٍ مُرٍّ و ماءٍ مُنتِنٍ. ثُمّ أمرَهُ أن یُفرِغَ الماءَ فی الطِّینِ و أدَمَهُ اللّه ُ بیَدِهِ فلَم یَفضُلْ شیءٌ مِن الطِّینِ یَحتاجُ إلَی الماءِ، و لا مِن الماءِ شیءٌ یَحتاجُ إلَی الطِّینِ. فجَعَلَ الماءَ العَذبَ فی حَلقِهِ و جَعَلَ الماءَ المالِحَ فی عینَیهِ و جَعَلَ الماءَ المُرَّ فی اُذنَیهِ و جَعَلَ الماءَ المُنتِنَ فی أنفِهِ».
آدم را آدم نامیده اند، چون از اَدیم زمین آفریده شد. بدین سان که خداوند تبارک و تعالی جبرئیل علیه السلام را فرستاد و به او فرمود از اَدیم (لایه بیرونی) زمین چهار قسمت خاک بیاورد: خاکی سفید، خاکی سرخ، خاکی قهوه ای و خاکی سیاه و آن ها را از قسمت های نرم و سخت زمین فراهم آورد. آنگاه به او دستور داد چهار قسمت آب بیاورد: آبی شیرین، آبی شور، آبی تلخ و آبی گندیده.
سپس فرمود: که آب را روی خاک بریزد و خداوند با دست (قدرت) خویش آن ها را به هم آمیخت به طوری که نه خاکی اضافه آمد که به آب احتیاج داشته باشد و نه آبی که به خاک نیاز داشته باشد. پس، آب شیرین را در قسمت حلق آن قرار داد و آب شور را در چشمانش و آب تلخ را در گوش هایش و آب گندیده را در بینی اش.
امام علی علیه السلام می فرماید: «إنّ آدَمَ خُلِقَ مِن أدیمِ الأرضِ؛ فیهِ الطَّیِّبُ والصّالِحُ والرَّدیُّ، وکلّ ذلکَ أنتَ راءٍ فی وُلدِهِ؛ آدم از اَدیم (پوسته) زمین که در آن (خاکِ) پاک و خوب و بد وجود دارد، آفریده شد و تو همه این صفات را در فرزندان آدم می بینی».
رسولُ اللّه ِصلی الله علیه و آله فرمودند: «إنَّ اللّه َ خَلَقَ آدَمَ مِن قَبضَةٍ قَبَضَها مِن جَمیعِ الأرضِ، فجاءَ بَنو آدمَ علی قَدرِ الأرضِ؛ جاءَ مِنهُمُ الأحمَرُ والأبیَضُ والأسوَدُ و بینَ ذلکَ، والسَّهلُ والحَزنُ والخَبیثُ والطَّیبُ و بینَ ذلکَ؛ خداوند آدم را از مشتی خاک که از همه زمین برداشت آفرید. پس فرزندان آدم متناسب با خاک زمین آفریده شدند. برخی از آن ها سرخ پوست شدند. برخی سفید، برخی سیاه و برخی حد وسط میان این رنگ ها و برخی نرم و برخی خشن و برخی پاک و برخی ناپاک و برخی حد وسط میان این ها».
نام آن حضرت 25 بار در آیات قرآن کریم در سوره ه ای بقره، آل عمران، مائده، اعراف، اسراء، کهف، مریم، طه، یس آمده است که شامل بنی آدم و ابنی آدم و ذریة آدم و کمثل آدم هم می شود.

پیشنهاد کاربران

آدم با حروف لاتین به شکل Adam با تلفظ آدام به زبان های غربی در اصل و ریشه یعنی در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر یک بینش و باور حقیقی بوده به معنای زیر : دَم آسمانی که در کلیه ی جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده ی بی پایان، گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

آن دین یا آن بینش و باور قبل از تولد نوح موجود بوده و والدین وی نام فرزند خود را در رقابت با آن ( با هدف زنده ماندن نام فرزند پس از مرگ بطور جاودانه ) به شکل نوآه ( Noah ) انتخاب نموده اند که به معنای آه یا دَم نو بوده و میباشد. موسا یا موسی هزاران سال بعد آن بینش و باور حقیقی را ( با هدف معروف تر شدن نام خود ) تخریب و به یک نام تبدیل کرده و آنرا بر روی اولین مرد آفریده شده در باغچه بهشت نهاده و این چنین مسیر فکری، خیالی و تصوری انسان آینده را بر روی یک گمراهه ی بزرگ منحرف ساخته طوریکه این شاهراه گمراه به سهولت راست شدنی نمی باشد.
به شکل آدام به معنای دام یا تله آسمانی منظور بدام افتادن آدم و حوا در تور وسوسه شیطان در باغ به اصطلاح بهشت موسا و سپس ایسا ( عیسی ) و بعدا محمّد.
اما دام ها و تله های اصلی یعنی گرفتارشدن و به اسارت در آمدن قوای ادراکی فهم و عقل و محصولات آنها یعنی احساس و فکر و خیال و تصور پیروان در تور های کلام های به اصطلاح وحیانی و حدیثی و روائی انبیا و اولیا آئینی و دینی منجمله آتئیستی.
دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد، دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی ( با نام های گوناگون در زبان ها و خط های ناقص بعضی از اقوام بشری از قبیل یَهوَه تحت عنوان آقا یا سرور دنیا؛ آبَّا به شکل آبابا یا پدر آسمانی ایسا تحت عنوان آقا یا سرور ؛ الله ملقب به نور سماوات و الارض و منجمله اهورامَزِدا و. . . ) و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده.
اگر محتوای کتب به اصطلاح آسمانی، وحیانی و مقدس این سه دین ( منجمله کتب بقیه آئین ها و ادیان ) کلام کامل و بی عیب و نقص خدای حقیقی و واقعی در حالت کلی و بیکرانی می بودند، آنگاه در این سه کتاب باید یک تصویر ساده و واحد و قابل فهم و درک برای تک تک افراد انسانی در جوامع مختلف بشری در مورد زندگی پس از مرگ یافت میشد. لذا چون یک داستان و تصویر ساده و عام و جهانشمول در مورد چگونگی عشق و زندگی پس از مرگ بدن به اصطلاح مادی در این کتب یافت نمی شود، میتوان بدون شک و تردید یعنی با یقین و اطمینان کامل هم باور داشت و هم دانست که محتوای این کتب ( منجمله هر کتاب دیگری ) کلام کامل و بی عیب و نقص خدای حقیقی و واقعی در حالت کلی و بیکرانی نبوده و نمی باشند بلکه کلام های جزئی و ناقص وی در زبان ها و خط های مختلف انسانی. زیرا هر فرد انسانی ( منجمله هر نبات و حیوانی و هر موجود غیر زنده ای ) هیچ چیز های دیگری نبوده و نیستند غیر از هرکدام یک ذره بسیار ناچیزی از هستی یا وجود، ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بینهایت وی.
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند عشق و در پیچ و خم زلف ( مشکی، خرمائی، بلوند، طلائی، سبز، سرخ، آبی و بنفش . . . . رنگ ) تو ای یار! ای پروردگار ! یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران و بینهایت تو ای آفریدگار!
ای خالق السماوات و الارضین سبع و ما فی بینهم یعنی ای آفریدگار آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست بطور مطلق یکسان و برابر در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی و موازی و بیشمار آفریده از ابعاد فراوان و بیکران خویش ( منجمله زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی هر چهار هم مطلق و هم نسبی ) و نه از هیولی اولی حکیمان دینی خودمان که معلوم نیست چیست؟.
حالا لویا !! به قول مسیحیان یعنی ای ایسا! ای پسر پدر آسمانی! به حق روح مقدس یا خودت و یا پدرت لطفا حالا آشکار شوید! ( که فردا شاید خیلی دیر باشد ) .