هبوط

/hobut/

مترادف هبوط: سقوط، فرود، نزول

متضاد هبوط: صعود

لغت نامه دهخدا

هبوط. [ هََ ] ( ع اِ ) زمین نشیب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). زمین نشیب و سرازیر. ( ناظم الاطباء ) ( معجم متن اللغة ). صبب. شیبی. پستی. مقابل صَعود. || مورچه ریز. || پرنده. ( معجم متن اللغة ). ج ، هُبُط، هَبائِط. ( ناظم الاطباء ).

هبوط. [ هَُ ] ( ع مص ) فرودآمدن از بالا. نازل شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). فرود آمدن. ( ترجمان علامه جرجانی ). مقابل عروج. مقابل صعود. فروشدن. به زیر آمدن. || در نشیب و پستی واقع شدن. || به بدی درافتادن. || خوار شدن. ( معجم متن اللغة ). || کوچک شدن. ضعیف شدن. ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || کم شدن بهای متاع. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || کم شدن شتران و گوسفندان. || کم شدن گوشت و پیه. لاغر شدن. ( از اقرب الموارد ). || درآمدن به شهری. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || از جایی به جای دیگر منتقل شدن. انتقال از محلی به محلی دیگر. ( اقرب الموارد ). || لاغر گردانیدن بیماری کسی را. || زدن. || درآوردن در شهری. || کم کردن بهای متاع. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) نزول. فرود. نشیبگاه. ( ناظم الاطباء ). صبب. پستی. مقابل صعود. صعود و هبوط، فراز و نشیب. ( ناظم الاطباء ).
- هبوط آدم ؛ فرود آدم از بهشت. ( ناظم الاطباء ). بر طبق افسانه های مذهبی ، جای آدم و حوا که اولین انسانهای آفریده خدا هستند، در بهشت بود و خداوند مقررداشته بود که ایشان هر جا که میخواهند بروند و هر چیز که میخواهند بخورند جز به درختی که بعضی آن را گندم و برخی انگور پنداشته اند نزدیک نشوند و از آن نخورند. راجع به این موضوع در قرآن کتاب دینی مسلمانان چنین آمده : «و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنة و کلا منها رغداً حیث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتکونامن الظالمین ». ( قرآن 35/2 ). اما شیطان که راه ستیزه و عناد با پروردگار می پیماید، بمنظور از راه بردن آدم و حوا و درآوردن ایشان به صف خلاف کاران ، نزد آنها وسوسه کرد و مشتی از گندم به حوا داد و تکلیف کرد که بخورد، حوا بخورد و سپس به آدم داد، او هم بخورد. به جرم این نافرمانی و سرپیچی از فرمان خدا بلافاصله عورت ایشان که تا این زمان ظاهر نشده بود آشکار گشت وهر دو به امر پروردگار از بهشت رانده شدند، آدم به کوه سرندیب در زمین هند و حوا به زمین جده فرود آمد و از آن تاریخ تخم ستیزه و عناد و حسد بین فرزندان آدم و حوا یعنی این راندگان درگاه الهی پاشیده شد و آدمیان را به مصائب و بلایا دچار ساخت ، در این باره در قرآن چنین آمده : «فازلهما الشیطان عنها فاخرجهما مماکانا فیه و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین ». ( قرآن 36/2 ) ( از کشف الاسرار و عدةالابرار، تألیف میبدی ج 1 صص 140 - 152 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

فرود آمدن
۱- (مصدر ) فرود آمدن ازبالا نازل شدن
زمین نشیب زمین نشیب و سرازیر

فرهنگ معین

(هُ ) [ ع . ] (مص ل . ) فرود آمدن .

فرهنگ عمید

فرود آمدن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هُبُوط به معنی پائین آمدن است.
هبوط و نزول نظیر هم‏اند و آن حرکت از بالا به پائین است.
ذکر هبوط آدم در قرآن
مسأله هبوط آدم و فرزندانش یکی از مسائلی است که در قرآن کریم طرح شده است: "قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً...".


[ویکی شیعه] هبوط خروج آدم و حوا از بهشت و سکونت آن ها در زمین. برخی مفسران هبوط را نه به معنای مکانی آن و خروج از بهشت بلکه به هبوط مقامی معنا کرده اند و معتقدند خداوند مقام آدم و حوا را تنزل داد و از آن تعبیر به هبوط کرد. برخی نیز معتقدند هبوط به جهت عقوبت حضرت آدم و حوا نبوده بلکه مصلحت بر این بوده که اینان هبوط به زمین داشته و به تکلیف و مشقت دچار گردند تا در نهایت به سعادت برسند.
هبوط در لغت به معنای «پایین قرار گرفتن به صورت اجبار» است. هبوط گاهی برای کوچک کردن مخاطب استفاده می شود همانند آنچه برای هبوط شیطان وجود دارد. و گاهی نیز برای تعظیم و بزرگداشت مخاطب است. همانند آنچه برای حضرت نوح(ع) پس از پایان طوفان، هنگام خروج از کشتی استفاده شده است. همچنین کلمه هبوط گاه در غیر معنای مذکور استفاده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

هُبوط
(در لغت به معنای فرود آمدن) واقعه ای بیانگر پدید آمدن پلیدی درنتیجۀ ارتکاب نخستین گناه به دست انسان (← گناه جبلّی). در فرهنگ های مختلف با روایت های مستقلی روایت شده است. هبوط انسان به روایت کتاب مقدس در باغ عَدَن زمانی اتفاق افتاد که شیطان به شکل مار، حوا را وسوسه کرد تا میوۀ درخت معرفت را بخورد. حوا با سرپیچی از فرمان خداوند میوه را خورد و بخشی از آن را نیز به آدم داد؛ درنتیجه هردو از بهشت رانده شدند تا مبادا بار دیگر سرپیچی کنند و از میوۀ درخت جاودانگی بخورند. در اسلام این اصطلاح به معنای نزول آدم از بهشت است. این واژه در قرآن (بقره: ۳۶، ۳۸؛ اعراف: ۲۴؛ طه: ۱۲۳) به صورت امر از جانب خداوند در خطاب به آدم و حوا (به صورت تثنیه و گاه به صورت جمع) آمده است. براساس قرآن علت این نزول آن بود که شیطان، با این ادعا که این، درختِ جاودانگی است آدم را وسوسه کرد که از میوۀ آن بخورد. اما پیش از آن، خداوند آدم را از نزدیک شدن به این درخت بازداشته بود. وقتی آدم و حوا به وسوسۀ شیطان میوه را خوردند عورتشان آشکار شد و آن را با برگ درخت پوشاندند. از آن پس به فرمان خداوند در زمین جای گرفتند. نیز ← آدم؛ حوا

هبوط (اخترشناسی). هُبوط (اخترشناسی)
در احکام نجوم، موقعیت یک سیاره یا خورشید در منطقةالبروج که کمترین تأثیر سیاره یا خورشید را هنگام قرارگرفتن در آن موقعیت می دانستند. نیز ← شرق

جدول کلمات

فرود آمدن

مترادف ها

fall (اسم)
پاییز، خزان، افت، ابشار، زوال، سقوط، فروکش، نزول، هبوط، افتادن

descent (اسم)
نژاد، سرازیری، نزول، هبوط

فارسی به عربی

سقوط , هبوط

پیشنهاد کاربران

انگار درد ندارد، این هبوط.
یا نمیدانی در سقوطی!
قالَ اهْبِطا مِنْها جَمیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقی‏
من معتقدم که دفاع و نگهداری از یک دین و مذهب خاص و ویژه در رقابت و مقابله با ادیان و مذاهب دیگر به هیچ وجه من الوجوه به معنای دوست داشتن حقیقت و انسان و خداوند متعال نبوده و نمی باشد بلکه زنده نگاه داشتن
...
[مشاهده متن کامل]
نام و نشان و اثر بنیانگذارا آن دین در ذهن و زبان و خط انسان بخصوص پیروان و حفظ و نگاهداری یوغ شریعت سنگین یا سبک آن دین بر سر و گردن و دوش و گرده پیروان موئمن خالص و مخلص در جهت امرار معاش حیات دنیوی کارکنان و شاغلین دینی - مذهبی. همچنین بر این باورم که هر آئین و دین و مذهبی در طول تاریخ پیدایش خود تاکنون نقش بزرگترین سد و مانع را بر سر راه انسان های پیرو آن آئین و دین و مذهب در جهت شناخت حقیقت و خود و طبیعت یا کیهان و یا جهان و خداوند متعال را بازی کرده است و در حال حاضر و در آینده هم همین نقش بازدارندگی را ایفاء خواهند نمود. ادیان و مذاهب هرکدام در نوع خاص و ویژه خویش و در طول تاریخ پیدایش خویش تاکنون ، مفهوم خدا ( نه خود خدا را ) با لفظ زبان قومی و باور و اعتقاد و ایمان و امید انسان به خداوند متعال را در انحصار و اسارت خود در آورده اند و این بردگی و طاعت و بندگی و انحصار و اسارت طلبی آئین ها و ادیان و مذاهب تا آینده های دور دستی ادامه خواهند یافت. این حقیر همچنین بر این باورم که خداوند متعال آفریننده کیهان ها یا جهان های موازی و مساوی و بیشمار و آفریننده سامان ها و نظم های هفتگانه کیهانی و عوالم و آسمان ها و زمین های هفتگانه و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی بطور همسان و برابر در هرکدام از جهان های بیشمار، در طول تاریخ بشریت تاکنون هیچ انسان هایی را تحت عنواین نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا با واسطه. همچنین بر این باورم که تکالیف سنگین و اعمال دست و پاگیر و بازدارنده رشد و نمو و بلوغ قوای ادراکی فهم و عقل انسان و کُند کننده احساسات و افکار و خیالات از قبیل ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و تسبیح و ذکر و طاعت و بندگی و احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها و زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و اوقات شرعی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان بر وجود انسان نازل و تحمیل نگردیده اند بلکه جملگی میراث دوران حاکمیت آیین های بت پرستی می باشند و از طرف بنیانگذاران ادیان توحیدی ابراهیمی اقتباس گردیده و بر گردن و دوش و گرده انسان نهاده شده اند و آنهم با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی برای زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط انسان و در حافظه یا خاطره تاریخ و آنهم نه به تبعیت و پیروی از امر و کلام خداوند متعال بلکه متاثر از پرتوهای وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی در سطوح زندگی های ابتدایی ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی و بین اقوام در شرائط تاریخی و اعصار مختلف باستان. در پایان براین باورم و ایمان دارم که شریعت حقیقی و راستین و واقعی خداوند متعال دین نمی باشد بلکه علم و در راس آنها علوم طبیعی و تجربی و ریاضیات هم محض و نظری و هم عملی و کاربردی. ادیان و مذاهب فقط در ظاهر دوستدار کشف حقیقت و شناخت انسان و طبیعت و خداوند اند، اما در باطن و یا در ضمیر ناخودآگاه دشمن اصلی و بنیادی حقیقت و انسان و خداوند متعال. این حقیر بر این باورم که آئین ها و ادیان و مذاهب بدون استثناء هیچکدام حاصل و نتیجه امر و عمل خداوند متعال نبوده بلکه امر و عمل شیطان رجیم. البته با احترام کامل و فرود آوردن سر تعظیم و تواضع و خشوع و فروتنی در پیشگاه کلیه پیروان موئمن و شریف و ارجمند وصالح و نیک پندار و نیک گفتار و نیک کردار کلیه آئین ها و ادیان و مذاهب. خداوند متعال بطور جاودانه در لحظه حال بطور همزمان و در عین واحد هم در قالب واقعیت عینی به ظهور و پیدایش و کثرت رسیده و هم در قالب واقعیت محض و غیبی در پشت پرده واقعیت عینی حضور مطلق دارد و کلیه ابعاد خداوند متعال و درگاه و پیشگاه وی جملگی بر هم منطبق و بیکران و لایه تناهی و نامتناهی و یا بینهایت اند و هیچ چیزی در بیرون و یا خارج از آنها نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد، چه رسد به طرد و تبعید و اخراج دو موجود خیالی - اوهامی تحت عنوان آدم و حوای دینی به بیرون از آن بیکرانی ها ؛ بی مرزی ها و بی ساحلی ها.

عبارت " هبوت آدم و حوا " گمراه ترین عبارت در ادبیات دینی ادیان توحیدی - ابراهیمی از عهد موسا تا به امروز می باشد. پدیده های دینی و فلسفی و کلام و تفسیر و الهیات و حکمت و عرفان دینی یعنی نزول و صعود در
...
[مشاهده متن کامل]
اصل و ریشه مترادف و معادل و هم معنا با پایین آمدن و بالا رفتن از پلکان یا نرده بان فیزیکی و یا فرود آمدن باران و برف و تگرگ از ابرها بسوی زمین و یا بالا رفتن بخار آب از سطح آبها بسوی بالا و بالا رفتن از کف حیاط خانه با استفاده از نردبان چوبی و فلزی و یا پلکان گلی و چوبی و سنگی به بالای خانه و یا برعکس آن ، نبوده و نمی باشد بلکه به معنای تحول محتوای کیهان یا جهان از یک حالت کلی به یک حالت کلی دیگر و متعاقب آن نوآوری همه جانبه محتوای جهان . چنین تحولات کلی و نو آوری های متوالی و همه جانبه محتوای جهان بدون وقوع مه بانگ های متوالی و تسلسل تولد و مرگ کیهانی ، مطلقا محال و غیر ممکن می باشند. در سیر نزولی تحول یکباره برترین حالت و نظم ملکوتی کیهانی ( یا حالت و نظم بهشتی آن در برترین سطح کمال ایده آل آفرینش اولیه یا ازلی ) و رسیدن آن به نهایت نقصان و پس از آن ، حرکت محتوای کیهان در سیر صعودی با هدف اصلی و کلیِ بازگشتِ منزل به منزل ؛ وادی به وادی ؛ پله به پله و یا ایستگاه به ایستگاه به همان حالت و نظم کمال ایده آل اولیه. این سفر مقطعیِ نزولی و صعودی از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان جاری گشته و ساری می باشد و محتوای کیهان در پایان این سفر دور و دراز و بسیار طولانی یعنی در معاد و پس از وقوع آخرین مه بانگ ( به زبان دینی : وقوع قیامت کبرا ) دوباره به همان حالت و نظم خواهد رسید و کلیه موجودات زنده و مفید و تک تک افراد انسانی دوباره از همان حیات و زندگی بهشتی در برترین سطح کمال ایده آل برخوردار خواهند گردید و آنهم بدون اینکه حتا یک فرد انسانی از طرف خداوند متعال بابت پندارها و گفتار ها و کردار های بد دنیوی مورد استنطاق و مؤاخذه و باز پرسی و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار گیرد و یا به عذاب و جزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار شود. نتیجه اینکه ما انسان ها هرگز از باغ بهشت و از پیشگاه خداوند متعال جدا نشده و به بیرون از آنها طرد و تبعید نگردیده ایم و در لحظه جاودانه حال در پیشگاه خداوند متعال و در بهشت به سر برده و می بریم و خواهیم برد . اما در حال حاضر، نه در برترین سطح کمال ایده آل اولیه یا ازلی آن بلکه در یک مرتبه و یک درجه تکاملی آن بین دو سرحد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال و در طول سفر مقطعی نزولی و صعودی. در پایان کلام کودکانه امروز خویش، از دیدگاه کودکانه این حقیر هر انسانی که از طریق داستان های بنیادی ادیان توحیدی ابراهیمی یعنی آدم و حوا و آفرینش شش روزه جهان به خداوند باور باور داشته باشد، در طول عمر خود در ظلمت ژرف و گمراهی و جهل علاج ناپذیر به سر خواهد برد.

همچنین هبوط رمانی است از دکتر علی شریعتی
به نظر من داستان هبوط ادم از بهشت ۶۰ درصدش واقعیت دارد بخش که میگه شیطان باعث گول زدن ادم شد افسانه و داستان است شیطان نماد پلیدی است که در درون انسان قرار دارد و منطق اصطلاحی داریم به نام الیناسیون ( از خود بیگانگی )
هبوط در لغت به معنی پائین آمدن اجبارى است ، مانند سقوط سنگ از بلندى ، و هنگامی که در مورد انسان به کار رود به معنی پائین رانده شدن به عنوان مجازات است . ( به اصطلاح امروزی به معنی برید گم شید ( شوید ) یا گورتان را گم کنید ، )
...
[مشاهده متن کامل]

در بعضی از آیات قرآن اهبطوا به صورت جمع ذکر شده و این به خاطر آنست که خداوند خطابش به آدم و ذریه ی او یعنی همه انسانها بود . بعضی گفته اند که چون شیطان هم با آنها بود خطاب جمع آمده ولی جمله اما یاتینکم منی هدى ( هر گاه هدایت من به سراغ شما بیاید ) که بعد از این خطاب آمده دلیل بر این است که مخاطب فرزندان آدم و حوا هستند ، زیرا هدایت الهی مخصوص آنها است ، اما شیطان و ذریه اش که حساب خود را از برنامه هدایت الهی جدا کرده اند نمی توانند در این خطاب مطرح باشند .

سیبی که دلالت غم آدم شد
سرچشمه ی حکمت بنی آدم شد
آن میوه نامرادجنات نعیم
مبنای هبوط وحیرت آدم شد
باسلام
داستان هبوط از حقایق قرانی است نه افسانه مذهبی ؟ که در بالادر قسمت ( لغت نامه دهخدا ) ذکرشده است. لطفا اصلاح کنید.
( ( بر طبق افسانه های مذهبی، جای آدم و حوا که اولین انسانهای آفریده ٔ خدا هستند ) ) !!!!

نزول درجه نزول از مقام اشرف به أخص
سقوط. فرود
بر زمین آمدن ، بر زمین رفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس