حسابرسی کافران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حسابرسی کافران (قرآن). ریشه انکار و تکذیب حسابرسی و معاد از طرف کفار، ناممکن شمردن حیات دوباره انسان است .
اعلام خداوند، درباره حسابرسی از کافران، برای تسلای خاطر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم):•ومن کفر فلا یحزنک کفره الینا مرجعهم فننبئهم بما عملوا ان الله علیم بذات الصدور «و کسی که کفر ورزد کفر او تو را غمگین نسازد، زیرا بازگشت آنان به سوی ماست پس آنها را از آنچه انجام داده اند آگاه می کنیم (و کیفر می دهیم)، مسلّما خداوند به آنچه در درون سینه هاست داناست.»اینگونه تعبیرات که در قرآن مجید آمده است نشان می دهد که پیغمبر گرامی اسلام از اینکه مشاهده می کرد گروهی جاهل و لجوج، راه خدا را با این همه دلائل روشن و نشانه های واضح، ترک می گویند و به بیراهه سر می نهند، سخت رنج می برد، و آن قدر غمگین، و اندوهناک می شد که بارها خداوند او را دلداری می دهد، و چنین است راه و رسم یک رهبر دلسوز؛ و نیز نگران مباش که گروهی در دنیا با اینکه کفر می ورزند و ظلم و ستم می کنند، از نعمت های الهی متنعم اند، و گرفتار مجازات نیستند، زیرا دیر نشده است بازگشت همه آنها به سوی ما است و ما آنها را از اعمال شان و نتائج تلخ و شوم آن، آگاه می سازیم (إِلَینا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا). نه تنها از اعمال شان آگاهیم که از نیات و اسرار درون دل هایشان نیز با خبریم زیرا خداوند از آنچه در درون سینه ها است آگاه است (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).
سوگند به قطعیت حسابرسی
سوگند خدا، برای حسابرسی از کافران منکر معاد:•زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا قل بلی وربی لتبعثن ثم لتنبؤن بما عملتم وذلک علی الله یسیر «کسانی که کفر ورزیدند (از بت پرستان مکه) پنداشته اند که هرگز برانگیخته نخواهند شد. بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که شما برانگیخته می شوید، سپس به آنچه عمل کرده اید خبر داده می شوید، و این (برانگیختن) بر خدا آسان است.»در این آیه خداوند متعال نخست از ادعای بی دلیل، منکران رستاخیز، شروع کرده، می فرماید: کافران پنداشتند که هرگز مبعوث نخواهند شد (زَعَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یبْعَثُوا). زعم از ماده زعم (بر وزن طعم) به معنی سخنی است که احتمال یا یقین دروغ در آن است، و گاه به پندار باطل نیز اطلاق می شود، و در آیه مورد بحث منظور همان معنی اول است. از بعضی از کلمات لغویین نیز استفاده می شود که این ماده به معنی اخبار به طور مطلق نیز آمده است هر چند از موارد استعمال این لغت و کلمات مفسران، استفاده می شود که این واژه با مفهوم دروغ آمیخته است، و لذا گفته اند: هر چیز کنیه ای دارد و زعم کنیه دروغ است. به هر حال قرآن در تعقیب این سخن، به پیامبر اسلام دستور می دهد: بگو: آری به پروردگارم سوگند همه شما برانگیخته خواهید شد، سپس آنچه را عمل کردید به شما خبر می دهند، و این برای خداوند آسان است (قُلْ بَلی وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یسِیرٌ). در حقیقت ، نخست با لحن قاطع، ادعای بی دلیل منکران قیامت را نفی می کند، لحنی مؤکد و آمیخته با قسم، که حکایت از اعتقاد راسخ گوینده یعنی پیامبر دارد، سپس با جمله و ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یسِیرٌ بر آن استدلال می کند، زیرا می دانیم مهمترین شبهه منکران معاد، این بود که چگونه استخوان های پوسیده و خاک شده به حیات مجدد بازمی گردد، آیه فوق می گوید: وقتی که کار دست خداوند قادر متعال است مشکلی در میان نخواهد بود، چرا که در آغاز آنها را از عدم به وجود آورد و احیای مردگان نسبت به آن ساده تر است بلکه به عقیده بعضی همان سوگند (وَ رَبِّی) خود اشاره لطیفی به دلیل معاد است، زیرا ربوبیت خداوند، ایجاب می کند که این حرکت تکاملی انسان را در محدوده زندگی بی ارزش دنیا، عقیم نگذارد، به تعبیر دیگر تا مساله معاد را نپذیریم ربوبیت خداوند در مورد انسان و تربیت و تکامل او، مفهوم نخواهد داشت. •کما انزلنا علی المقتسمین «همان گونه که (عذاب را) بر قسمت کنندگان نازل کردیم.»•الذین جعلوا القرءان عضین «همانها که (در ابتدای بعثت) قرآن را چند پاره کردند (بخشی را سحر، بخشی را شعر، بخشی را داستان پیشینیان و بخشی را کلام اجنّه خواندند. و نیز بخشی را قبول و بخشی را رد کردند، اینان را به عذاب های گوناگون هلاک کردیم).»•فوربک لنسـلنهم اجمعین «پس سوگند به پروردگارت که بی تردید از همگی آنان (در روز جزا) خواهیم پرسید.»•عما کانوا یعملون «از آنچه (در دنیا) به جا می آورده اند.»توجّه به سؤال و حسابرسی در قیامت و اینکه از همه می پرسند، «أَجْمَعِینَ» و از همه کارها می پرسند، «عَمَّا کانُوا یعْمَلُونَ»یکی از عوامل بیداری است. در این آیات به سرنوشت مقتسمین (تجزیه گران) می پردازد و می گوید: سوگند به پروردگارت که ما بطور قطع از همه آنها سؤال خواهیم کرد.
خداوند عهده دار حسابرسی
خداوند، عهده دار حسابرسی از کافران اعراض کننده از دعوت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم):•الا من تولی وکفر «(به تذکرات خود ادامه ده) لکن کسی را که (پس از تذکرات) روی گرداند و کفر ورزد،»•ثم ان علینا حسابهم «آن گاه بی تردید حساب آنان بر عهده ماست.»خداوند متعال می فرماید: سپس مسلما حساب آنها بر ما است (ثُمَّ إِنَّ عَلَینا حِسابَهُمْ )، و این در حقیقت نوعی دلداری و تسلی خاطر به پیامبر است که در مقابل لجاجت آنها ناراحت و دل سرد نشود، و به کار خود ادامه دهد، و در ضمن تهدیدی است نسبت به همه این کافران لجوج که بدانند حساب شان با کیست. در ضمن این آیات روشن می شود که پیامبر مامور ابلاغ رسالت است، و در برابر کفر و خطا و گناه مردم مسئول نیست، و اینگونه است وظیفه همه مبلغان راه حق.
حسابرسی سریع خداوند
...

پیشنهاد کاربران

بپرس