[ویکی فقه] حسابرسی جن (قرآن). جنّ، مکلّف و مختار است و مورد خطاب و توبیخ و کیفر و پاداش قرار می گیرد.
حسابرسی از اعمال جنیان، در قیامت:•ویوم یحشرهم جمیعـا یـمعشر الجن قد استکثرتم من الانس... «و (به یاد آر) روزی که (خداوند) همه آنان (انسان ها و شیاطین) را گرد می آورد (و می گوید) ای گروه شیاطین، از انسان ها فراوان بهره بردید (بسیاری از آنها را پیرو خود نمودید)، و دوستان آنها از انسان ها گویند: پروردگارا، ما دو طایفه برخی از برخی استفاده بردیم (آنها لذت اغواء انبوه انسان ها را بردند و ما لذت هوسرانی به راهنمایی آنها را) و به آن مدت (از عمر و آن حدّ از شقاوت) که برای ما تعیین کرده بودی رسیدیم. (خداوند) می گوید: آتش جایگاه شماست که جاودانه در آن باشید مگر آنکه خدا بخواهد (که خلود نباشد لکن اراده نخواهد کرد) همانا پروردگار تو با حکمت و داناست (می داند که را عذاب کند و چقدر عذاب کند).»
حسابرسی از شیاطین
در این آیات قرآن به سرنوشت مجرمان گمراه و گمراه کننده می پردازد. مجرمان را به یاد روزی می اندازد که رو در روی شیاطینی که از آنها الهام گرفته اند می ایستند و از این پیروان و آن پیشوایان سؤال می شود، سؤالی که در برابرش پاسخی ندارند و جز حسرت و اندوه نتیجه ای نمی گیرند، این هشدارها به خاطر آن است که تنها به این چند روز زندگی ننگرند و به پایان کار نیز بیندیشند. نخست می گوید: آن روز که همه را جمع و محشور می سازد، ابتدا می گوید: ای جمعیت جن و شیاطین اغواگر شما افراد زیادی از انسانها را گمراه ساختید. منظور از کلمه جن در اینجا همان شیاطین است، زیرا جن در اصل لغت همانطور که قبلا هم گفته ایم به معنی هر موجود ناپیدا می باشد و در آیه ۵۰ سوره کهف در باره رئیس شیاطین ابلیس می خوانیم (کانَ مِنَ الْجِنِ)یعنی او از جن بود. شیاطین اغواگر گویا در برابر این سخن پاسخی ندارند و سکوت می کنند، ولی پیروان آنها از بشر چنین می گویند: پروردگارا آنها از ما بهره گرفتند و ما هم از آنها، تا زمانی که اجل ما پایان گرفت. آنها دلخوش بودند که پیروان تسلیمی دارند و بر آنها حکومت می کنند، و ما نیز از زرق و برق های دنیا و لذات بی قید و شرط و زودگذر آن که بر اثر وسوسه های شیاطین دل انگیز و دلچسب جلوه می نمود دلخوش بودیم!. در اینکه منظور از اجل در این آیه چیست؟ آیا پایان زندگی یا روز رستاخیز است میان مفسران گفتگو است اما ظاهرا پایان زندگی است، زیرا اجل به این معنی در بسیاری از آیات قرآن به کار رفته است.در تفسیر علی بن ابراهیم قمی نیز از امام معصوم نقل شده که فرمود: نولی کل من تولی اولیائهم فیکونون معهم یوم القیامه : هر کس با اولیائش در روز قیامت خواهد بود.
نشئه دوم اجنه
•سنفرغ لکم ایه الثقلان فبای «به زودی به (حساب) شما می پردازیم ای دو گروه انس و جن.»این آیه نشأه دوم جن و انس را توصیف می کند، نشأه ای که به سوی خدا بر می گردند و به جزای اعمال خود می رسند و آلاء و نعمت هایی را که خدا در آن نشاه به ایشان ارزانی می دارد بر می شمارد. تعبیر (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیهَ الثَّقَلانِ) را وقتی می گویند: که فلانی برای فلان کار فارغ شد و ین می فهماند که قبلا مشغول کاری دیگر بوده، آن را به خاطر این کار رها کرده، چون این کار را مهم تر دانسته. بنابراین، معنای جمله (سَنَفْرُغُ لَکُمْ) این می شود که ما به زودی بساط نشاه اول خلقت را در هم می پیچیم، و به کار شما مشغول می شویم. آن گاه آیات بعدی بیان می کند که منظور از مشغول شدن خدا به کار جن و انس این است که ایشان را مبعوث نموده، و به حساب شان رسیدگی نموده، و بر طبق اعمالشان جزایشان می دهد، خیر باشد خیر و شر باشد شر، پس فراغ برای جن و انس تعبیری است استعاره به کنایه از تبدل نشاه دنیا به نشاه آخرت. ممکن است در اینجا این شبهه به ذهن خواننده عزیز برسد که اگر منظور از فراغ چنین معنایی باشد، آیه شریفه با آیه ای دیگر که می فرماید: هیچ کاری خدا را از کار دیگر باز نمی دارد منافات خواهد داشت، ولی این شبهه وارد نیست، برای اینکه فراغ مذکور تنها ناظر به تبدل نشاه است، و اما آن دلیل که می فرماید: لا یشغله شان عن شان- هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد ناظر است به اینکه قدرت خدای تعالی مطلق و وسیع است، و این دو مطلب ربطی به هم ندارد، تا منافات داشته باشد.و همچنین هیچ منافاتی میان جمله (کُلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ)با دلیل مذکور که می گفت: هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد وجود ندارد. و منظور از ثقلان جن و انس است، و ضمیر جمع در کلمه لکم و کلمه استطعتم و غیر این دو کلمه به همان ثقلان بر می گردد، با اینکه کلمه مزبور تثنیه است، و علی القاعده باید ضمیر تثنیه به آن برگردد، و بفرماید: لکما و استطعتما، و اگر ضمیر جمع برگردانده، بدین جهت است که هر چند جن و انس دو طایفه از خلق اند، لیکن افراد این دو طایفه بسیارند.
حسابرسی از اعمال جنیان، در قیامت:•ویوم یحشرهم جمیعـا یـمعشر الجن قد استکثرتم من الانس... «و (به یاد آر) روزی که (خداوند) همه آنان (انسان ها و شیاطین) را گرد می آورد (و می گوید) ای گروه شیاطین، از انسان ها فراوان بهره بردید (بسیاری از آنها را پیرو خود نمودید)، و دوستان آنها از انسان ها گویند: پروردگارا، ما دو طایفه برخی از برخی استفاده بردیم (آنها لذت اغواء انبوه انسان ها را بردند و ما لذت هوسرانی به راهنمایی آنها را) و به آن مدت (از عمر و آن حدّ از شقاوت) که برای ما تعیین کرده بودی رسیدیم. (خداوند) می گوید: آتش جایگاه شماست که جاودانه در آن باشید مگر آنکه خدا بخواهد (که خلود نباشد لکن اراده نخواهد کرد) همانا پروردگار تو با حکمت و داناست (می داند که را عذاب کند و چقدر عذاب کند).»
حسابرسی از شیاطین
در این آیات قرآن به سرنوشت مجرمان گمراه و گمراه کننده می پردازد. مجرمان را به یاد روزی می اندازد که رو در روی شیاطینی که از آنها الهام گرفته اند می ایستند و از این پیروان و آن پیشوایان سؤال می شود، سؤالی که در برابرش پاسخی ندارند و جز حسرت و اندوه نتیجه ای نمی گیرند، این هشدارها به خاطر آن است که تنها به این چند روز زندگی ننگرند و به پایان کار نیز بیندیشند. نخست می گوید: آن روز که همه را جمع و محشور می سازد، ابتدا می گوید: ای جمعیت جن و شیاطین اغواگر شما افراد زیادی از انسانها را گمراه ساختید. منظور از کلمه جن در اینجا همان شیاطین است، زیرا جن در اصل لغت همانطور که قبلا هم گفته ایم به معنی هر موجود ناپیدا می باشد و در آیه ۵۰ سوره کهف در باره رئیس شیاطین ابلیس می خوانیم (کانَ مِنَ الْجِنِ)یعنی او از جن بود. شیاطین اغواگر گویا در برابر این سخن پاسخی ندارند و سکوت می کنند، ولی پیروان آنها از بشر چنین می گویند: پروردگارا آنها از ما بهره گرفتند و ما هم از آنها، تا زمانی که اجل ما پایان گرفت. آنها دلخوش بودند که پیروان تسلیمی دارند و بر آنها حکومت می کنند، و ما نیز از زرق و برق های دنیا و لذات بی قید و شرط و زودگذر آن که بر اثر وسوسه های شیاطین دل انگیز و دلچسب جلوه می نمود دلخوش بودیم!. در اینکه منظور از اجل در این آیه چیست؟ آیا پایان زندگی یا روز رستاخیز است میان مفسران گفتگو است اما ظاهرا پایان زندگی است، زیرا اجل به این معنی در بسیاری از آیات قرآن به کار رفته است.در تفسیر علی بن ابراهیم قمی نیز از امام معصوم نقل شده که فرمود: نولی کل من تولی اولیائهم فیکونون معهم یوم القیامه : هر کس با اولیائش در روز قیامت خواهد بود.
نشئه دوم اجنه
•سنفرغ لکم ایه الثقلان فبای «به زودی به (حساب) شما می پردازیم ای دو گروه انس و جن.»این آیه نشأه دوم جن و انس را توصیف می کند، نشأه ای که به سوی خدا بر می گردند و به جزای اعمال خود می رسند و آلاء و نعمت هایی را که خدا در آن نشاه به ایشان ارزانی می دارد بر می شمارد. تعبیر (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیهَ الثَّقَلانِ) را وقتی می گویند: که فلانی برای فلان کار فارغ شد و ین می فهماند که قبلا مشغول کاری دیگر بوده، آن را به خاطر این کار رها کرده، چون این کار را مهم تر دانسته. بنابراین، معنای جمله (سَنَفْرُغُ لَکُمْ) این می شود که ما به زودی بساط نشاه اول خلقت را در هم می پیچیم، و به کار شما مشغول می شویم. آن گاه آیات بعدی بیان می کند که منظور از مشغول شدن خدا به کار جن و انس این است که ایشان را مبعوث نموده، و به حساب شان رسیدگی نموده، و بر طبق اعمالشان جزایشان می دهد، خیر باشد خیر و شر باشد شر، پس فراغ برای جن و انس تعبیری است استعاره به کنایه از تبدل نشاه دنیا به نشاه آخرت. ممکن است در اینجا این شبهه به ذهن خواننده عزیز برسد که اگر منظور از فراغ چنین معنایی باشد، آیه شریفه با آیه ای دیگر که می فرماید: هیچ کاری خدا را از کار دیگر باز نمی دارد منافات خواهد داشت، ولی این شبهه وارد نیست، برای اینکه فراغ مذکور تنها ناظر به تبدل نشاه است، و اما آن دلیل که می فرماید: لا یشغله شان عن شان- هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد ناظر است به اینکه قدرت خدای تعالی مطلق و وسیع است، و این دو مطلب ربطی به هم ندارد، تا منافات داشته باشد.و همچنین هیچ منافاتی میان جمله (کُلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ)با دلیل مذکور که می گفت: هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد وجود ندارد. و منظور از ثقلان جن و انس است، و ضمیر جمع در کلمه لکم و کلمه استطعتم و غیر این دو کلمه به همان ثقلان بر می گردد، با اینکه کلمه مزبور تثنیه است، و علی القاعده باید ضمیر تثنیه به آن برگردد، و بفرماید: لکما و استطعتما، و اگر ضمیر جمع برگردانده، بدین جهت است که هر چند جن و انس دو طایفه از خلق اند، لیکن افراد این دو طایفه بسیارند.
wikifeqh: حسابرسی_جن_(قرآن)