حب و بغض


معنی انگلیسی:
blas, likes and dislikes

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حُبّ و بُغض، دو مفهوم در قرآن و حدیث و اخلاق، به معنای دوستی و دشمنی.
حُب در لغت، مصدر فعل «حَبَّ یحِبُّ» است که از جمله به معنای لزوم و ثبات و نیز دوستی و کشش نفس به سوی چیزی خواستنی است و این معنا از همان لزوم و ثبات اخذ شده است.
معنای لغوی بغض
در مقابل، بغض به معنای دشمنی و تنفر از چیزی است که مورد پسند انسان نباشد.
معنای اصطلاحی حب
حب در اصطلاح، گرایش به سوی چیزی لذت بخش و سازگار با طبع و وابستگی خاص میان انسان و کمال اوست که اگر شدت یابد عشق نامیده می شود. این انفعال نفسانی تابع ادراک و معرفت است و از شناخت زیباییهای ذاتی محبوب یا از احسان وی نشئت می گیرد و دارای مراتب شدت و ضعف و دربرگیرنده امور مادّی و غیرمادّی است. تعلق میان مُحِب و محبوب، باعث کشش انسان به سوی محبوب می شود که با رسیدن به آن، نقص وی به کمال تبدیل می شود و نیازهای مادّی و معنوی اش برطرف می گردد.
واژه های مترادف با حب
...

[ویکی شیعه] حُب و بُغض از آموزه های مهم دین اسلام به معنای دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان او است. در روایتی از امام صادق(ع) از دین، با تعبیر «حب و بغض» یاد شده است و در احادیث، حب اهل بیت(ع) و بغض دشمنان آنان بسیار سفارش شده و برای این حب و بغض ثمرات بسیاری ذکر گردیده است. در این منابع، دین را چیزی جز حب و بغض ندانسته اند. بنابر روایات، سعادتمند ترین مردم در آخرت کسی است که حب او به خدا در دنیا بیشتر باشد.
حُب در لغت، مصدر فعل «حَبَّ یحِبُّ» است که از جمله به معنای لزوم و ثبات و نیز دوستی و کشش نفس به سوی چیزی خواستنی است و این معنا از همان لزوم و ثبات اخذ شده است.
حب در اصطلاح، گرایش به سوی چیزی لذت بخش و سازگار با طبع و وابستگی خاص میان انسان و کمال اوست که اگر شدت یابد عشق نامیده می شود. این انفعال نفسانی تابع ادراک و معرفت است و از شناخت زیباییهای ذاتی محبوب یا از احسان وی نشات می گیرد و دارای مراتب شدت و ضعف و دربرگیرنده امور مادّی و غیرمادّی است. تعلق میان مُحِب و محبوب، باعث کشش انسان به سوی محبوب می شود که با رسیدن به آن، نقص وی به کمال تبدیل می شود و نیازهای مادّی و معنوی اش برطرف می گردد. برخی واژه های هم معنا با حب عبارت اند از: وُدّ، خُلَّت، الفت، وَلایة، ، علاقة و هوی.

پیشنهاد کاربران

out of love or hate
out of liking or disliking
out of strong feeling or hard feeling
out of good blood or bad blood
out of good will or ill will
out of interest or uninterest
out of passion or dispassion
...
[مشاهده متن کامل]

out of sympathy or antipathy
out of fondness or aversion
out of benevolence or malevolence
out of sweetness or bitterness
out of accord or discord
out of amity or hostility
out of affection or disaffection
out of graciousness or obnoxiousness
out of sentiment or resentment

برابر پارسی حب و بغض واژگان مهر و کین میباشد

بپرس