حب دنیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در آیات متعددی از قرآن کریم در مورد حب دنیا و دلباختگی و دلدادگی در برابر زرق و برق دنیا سخن به میان آمده است.
بدان که انسان چون مولود همین عالم طبیعت است و مادر او همین دنیاست و اولاد این آب و خاک است، حب این دنیا در قلبش از همان اول قرار می گیرد و هر چه بزرگ تر شود، این محبت در دل او رشد می کند. و به واسطه این قوای شهویه و آلات التذاذیه که خداوند به او مرحمت فرموده برای حفظ شخص و نوع، محبت او روزافزون شود و چون این عالم را محل لذت ها و خوشی های خود می پندارد و مردن را اسباب انقطاع و جدایی از آنها می داند لذا دلبستگ اش به دنیا رو به ازدیاد می باشد. و اگر بر حسب اخبار انبیا و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم) و برهان حکما معتقد به عالم آخرت نشده باشد و به کیفیات و حیات و کمالات آخرت، قلبش روشن نشده و قبول ننموده باشد، به مقام اطمینان نرسیده و حُبش به این عالم خیلی زیاد می شود.و نیز چون فطرتاً انسان حب بقاء دارد و از فنا و زوال متنفر و گریزان است، و مردن را فنا می پندارد، گرچه عقلش هم تصدیق کند که این عالم دار فنا و گذرگاه است و آن عالم باقی و سرمدی است، ولی عمده ورود در قلب است؛ بلکه مرتبه کمال آن اطمینان است؛ چنانچه حضرت ابراهیم خلیل الرحمن (علیه السّلام) از حق تعالی مرتبه اطمینان را طلب کرد و به او مرحمت گردید. پس چون قلوب یا ایمان به آخرت ندارند، مثل قلوب ما گرچه تصدیق عقلی داریم، یا اطمینان ندارند، حب بقاء در این عالم را دارند و از مرگ و خروج از این نشئه گریزان اند.و اگر قلوب مطلع شوند که این عالم دنیا پست ترین عوالم است و دار فنا و زوال و تصرم و تغیر است و عالم هلاک و نقص است، و عوالم دیگر که بعد از موت است هر یک باقی و ابدی و دار کمال و ثبات و حیات و بهجت و سرور است، فطرتاً حب آن عالم را پیدا می کنند و از این عالم گریزان گردند. و اگر از این مقام بالا رود و به مقام شهود و وجدان رسد و صورت باطنیه این عالم را و علاقه به این عالم را، و صورت باطنیه آن عالم را و علاقه به آن را ببیند، این عالم برای او سخت و ناگوار شود و تنفر از آن پیدا کند؛ و اشتیاق پیدا کند که از این محبس ظلمانی و غل و زنجیر زمان و تصرم خلاص شود.
از ریشه های حرص
یکی از ریشه های «حرص» دلباختگی و دلدادگی در برابر زرق و برق دنیاست. هنگامی که آتش سوزان این عشق در درون جان انسان زبانه می کشد او را به سوی حرص و ولع نسبت به مواهب دنیای مادی می کشاند، مانند: سایر عشاق بی قرار که فارغ از هرگونه فکر منطقی پیوسته دست و پا می زنند و روز به روز خود را در این لجن زار آلوده تر می سازند.به همین دلیل قرآن مجید برای خشکانیدن ریشه ی حرص و ولع به سراغ حب دنیای افراطی و یا به تعبیر دیگر «دنیاپرستی» می رود و با تعبیرات گوناگون قدر و قیمت مواهب دنیا را در نظرها می شکند تا عاشقان بی قرار دنیا به خود آیند و حریصانه به دنبال آن نشتابند و همه ی ارزش ها را به خاطر وصول به آن زیر پا نگذارند. با این اشاره به قرآن مجید باز می گردیم و تعبیرات دقیق و حساب شده ی قرآن را در این زمینه بررسی می کنیم.
دنیا ازمنظر آیات
اینک معنای آیات که از دنیا به بدی یاد می کنند و آن را مایه غرور و فریب می دانند و مردم را از آن بر حذر می دارند، و محبّت آن را مضرّ به محبّت خدا می دانند، به خوبی روشن می گردد:
بازیچه ی کودکانه بودن دنیا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس