[ویکی فقه] حارث بن سُرَیج بن یزید، رهبر قیام مُرجِئه در خراسان بر ضد حکومت امویان بود.
نسبش به مُجاشِع بن دارم، از تیره های قبیله تمیم، می رسد. ازاین رو، با نسب مُجاشِعی از وی یاد شده است. از تاریخ تولد و شرح حال او در سده نخست اطلاعی در دست نیست. ظاهرآ در دهه نخست سده دوم در خراسان بوده است، زیرا همراه اشرس بن عبداللّه سُلَمی در سال ۱۱۰ در بیکند، با مردم سغد و بخارا و ترکانی که از اسلام برگشته بودند، جنگیده است.
← اخبار راجع به حارث
در دوران خلافت امویان تحریفات و دگرگونی های بسیاری در قوانین اسلامی به وجود آمد. از جمله گرفتن جزیه که مالیات ماخوذ از غیر مسلمانانی بود که در سایه حکومت اسلامی می زیستند. امویان این قانون را دگرگون کرده آن را بر نو مسلمانان که موالی می خواندند، از دوره حجاج واجب شمردند. زیرا اسلام آوردن مردمان مناطق مفتوحه، دست عمال اموی را برای گرفتن جزیه می بست و آنان برای برآوردن هزینه های گزاف زندگانی های اشرافی خویش، با مشکل مواجه می شدند. پس خلفای اموی اعلام کردند که صرف ایمان آوردن و شهادتین برای مؤمن شدن یک فرد، کافی نیست. بلکه مسلمان کسی است که بتواند آیات قرآن را بخواند، ختنه کرده و....از این رو تازه مسلمانان نیز مشمول پرداخت جزیه شدند. در مقابله با این بی عدالتی مرجئه ایمان با شهادتین را کافی دانسته و شرایطی را که حجاج در تعریف ایمان اعلام کرده بود، فاقد اعتبار شمردند. در روزگار هشام بن عبدالملک نیز انقلابیون با بهره گیری از اندیشه های مرجئه به مقابله با بدعت های ظالمانه امویان پرداختند و اندیشه های عدالت خواهانه و ضد اموی را در این مناطق برانگیختند. از آن جمله قیام حارث بن سریج و پیروان وی بود که بر ضد حاکمیت امویان با غیر مسلمانان هم پیمان شدند. بدان امید که دولتی بر پایه ی احکام قرآن و سنت و عدالت پدید آورند.
ماهیّت قیام حارث
شورش حارث بن سریج، سرور قوم ازد و رهبر مرجئه ی خراسان یکی از طولانی ترین جنبش های ضد اموی در خراسان بود که از سال ۱۱۶ تا سال ۱۲۷ هجری با انگیزه حمایت از «دین» و برپایی «عدالت» ادامه یافت و زمینه ساز شورش عباسیان و پیروزی آنان شد.هشام در سال ۱۰۹ هجری، اشرس بن عبدالله سلمی را به حکومت خراسان برگزید. اشرس در سال ۱۱۰ ابو الصیداء صالح بن طریف، از موالی بنی ضبه، و ربیع بن عمران التمیمی را به سمرقند و دیگر بلاد ماوراءالنهر فرستاد تا مردم را به اسلام فراخوانند. بدان شرط که چون اسلام آورند، جزیه از آنان بردارند. امّا، اشرس در نامه ای به حسن بن العمرطة الکندی، عامل خراج و فرمانده سپاه سمرقند، از کاهش خراج شکایت کرد و همان سیاست حجاج را درباره تازه مسمانان (جزیه ستاندن از تازه مسمانان) اجرا و ابن العمرطه را از سمت خراج معزول نمود و ابن هانی را به جای او گماشت. ابو الصیداء او را از گرفتن جزیه از تازه مسلمانان منع کرد. ولی اشرس به همه ی عمال خود فرمان داد که جزیه را از همه کسانی که از قبل جزیه می داده اند، بستانند هر چند مسلمان شده باشد. هفت هزار تن از تازه مسلمانان در چند فرسنگی سمرقند به اعتراض برخاستند و ابو الصیداء، ربیع بن عمران، هیثم الشیبانی، ابو فاطمة الازدی، عامر بن قشیر یا بشیر الخجندی، بیان العنبری و اسماعیل بن عقبه به یاریشان پیوستند. این قبیل رفتارهای ظالمانه منشا قیام های بسیاری در شرق خلافت اسلامی شد.در این زمان خراسان به سبب دوری از مرکز خلافت، وجود نفاق های قبیله ای میان مهاجران عرب در این منطقه، استقلال نسبی آن از حیث سیاسی و اقتصادی، و ظلم و بیداد امویان در این ناحیه، به مرکزی برای شکل گیری انقلاب ها تبدیل شده بود.
آغاز قیام حارث
...
نسبش به مُجاشِع بن دارم، از تیره های قبیله تمیم، می رسد. ازاین رو، با نسب مُجاشِعی از وی یاد شده است. از تاریخ تولد و شرح حال او در سده نخست اطلاعی در دست نیست. ظاهرآ در دهه نخست سده دوم در خراسان بوده است، زیرا همراه اشرس بن عبداللّه سُلَمی در سال ۱۱۰ در بیکند، با مردم سغد و بخارا و ترکانی که از اسلام برگشته بودند، جنگیده است.
← اخبار راجع به حارث
در دوران خلافت امویان تحریفات و دگرگونی های بسیاری در قوانین اسلامی به وجود آمد. از جمله گرفتن جزیه که مالیات ماخوذ از غیر مسلمانانی بود که در سایه حکومت اسلامی می زیستند. امویان این قانون را دگرگون کرده آن را بر نو مسلمانان که موالی می خواندند، از دوره حجاج واجب شمردند. زیرا اسلام آوردن مردمان مناطق مفتوحه، دست عمال اموی را برای گرفتن جزیه می بست و آنان برای برآوردن هزینه های گزاف زندگانی های اشرافی خویش، با مشکل مواجه می شدند. پس خلفای اموی اعلام کردند که صرف ایمان آوردن و شهادتین برای مؤمن شدن یک فرد، کافی نیست. بلکه مسلمان کسی است که بتواند آیات قرآن را بخواند، ختنه کرده و....از این رو تازه مسلمانان نیز مشمول پرداخت جزیه شدند. در مقابله با این بی عدالتی مرجئه ایمان با شهادتین را کافی دانسته و شرایطی را که حجاج در تعریف ایمان اعلام کرده بود، فاقد اعتبار شمردند. در روزگار هشام بن عبدالملک نیز انقلابیون با بهره گیری از اندیشه های مرجئه به مقابله با بدعت های ظالمانه امویان پرداختند و اندیشه های عدالت خواهانه و ضد اموی را در این مناطق برانگیختند. از آن جمله قیام حارث بن سریج و پیروان وی بود که بر ضد حاکمیت امویان با غیر مسلمانان هم پیمان شدند. بدان امید که دولتی بر پایه ی احکام قرآن و سنت و عدالت پدید آورند.
ماهیّت قیام حارث
شورش حارث بن سریج، سرور قوم ازد و رهبر مرجئه ی خراسان یکی از طولانی ترین جنبش های ضد اموی در خراسان بود که از سال ۱۱۶ تا سال ۱۲۷ هجری با انگیزه حمایت از «دین» و برپایی «عدالت» ادامه یافت و زمینه ساز شورش عباسیان و پیروزی آنان شد.هشام در سال ۱۰۹ هجری، اشرس بن عبدالله سلمی را به حکومت خراسان برگزید. اشرس در سال ۱۱۰ ابو الصیداء صالح بن طریف، از موالی بنی ضبه، و ربیع بن عمران التمیمی را به سمرقند و دیگر بلاد ماوراءالنهر فرستاد تا مردم را به اسلام فراخوانند. بدان شرط که چون اسلام آورند، جزیه از آنان بردارند. امّا، اشرس در نامه ای به حسن بن العمرطة الکندی، عامل خراج و فرمانده سپاه سمرقند، از کاهش خراج شکایت کرد و همان سیاست حجاج را درباره تازه مسمانان (جزیه ستاندن از تازه مسمانان) اجرا و ابن العمرطه را از سمت خراج معزول نمود و ابن هانی را به جای او گماشت. ابو الصیداء او را از گرفتن جزیه از تازه مسلمانان منع کرد. ولی اشرس به همه ی عمال خود فرمان داد که جزیه را از همه کسانی که از قبل جزیه می داده اند، بستانند هر چند مسلمان شده باشد. هفت هزار تن از تازه مسلمانان در چند فرسنگی سمرقند به اعتراض برخاستند و ابو الصیداء، ربیع بن عمران، هیثم الشیبانی، ابو فاطمة الازدی، عامر بن قشیر یا بشیر الخجندی، بیان العنبری و اسماعیل بن عقبه به یاریشان پیوستند. این قبیل رفتارهای ظالمانه منشا قیام های بسیاری در شرق خلافت اسلامی شد.در این زمان خراسان به سبب دوری از مرکز خلافت، وجود نفاق های قبیله ای میان مهاجران عرب در این منطقه، استقلال نسبی آن از حیث سیاسی و اقتصادی، و ظلم و بیداد امویان در این ناحیه، به مرکزی برای شکل گیری انقلاب ها تبدیل شده بود.
آغاز قیام حارث
...
wikifeqh: حارث_بن_سریج