[ویکی فقه] جهادیه، خطبه ها، فتواها و رساله هایی درباره جهاد در حوادث مهم سیاسی می باشند.
خطبه های پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در غزوه ها، نخستین نمونه های خطبه های جهادی هستند که حضرت در آن ها مسلمانان را به جهاد ترغیب کرده و آنان را به اخلاص و صبر و تقوا فراخوانده و به پاداش الهی مژده داده است. امام علی علیه السلام نیز در خطبه های بسیار، مردم را به جهاد و دفع تجاوز دشمن دعوت کرد.
با حمله رومیان به سرزمین های اسلامی در ۳۴۸ و رسیدن آن ها به مَیافارقین، ابن نُباتَه فارقی، خطیب حمدانیان، خطبه هایی در باره جهاد ایراد کرد که به «خطب جهادیه» مشهورند.
اتابک نورالدین محمود زنگی، از اتابکان شام در جنگ های صلیبی، قاضی القضات خود، کمال الدین محمدبن عبدالله شهرزوری، را با نامه ای نزد خلیفه مستضی بامرالله (حک: ۵۶۶ـ۵۷۵) فرستاد و از فرمانبرداری خویش از خلیفه و جهادش با کفار (صلیبی ها) و فتح بلادشان یاد کرد.
پیشینه فتاوای جهادیه
در حمله محمود غازان ایلخانی به مصر و شام، در جنگ شَقْحَب (۷۰۲)، فقها و مردم برای مقابله با ایلخانیان هم سوگند شدند و به ویژه پس از توضیحات ابن تیمیه درباره لزوم جهاد با مهاجمان، در این نبرد شرکت کردند.
روش عثمانی ها که خود را خلیفه مسلمانان می دانستند متفاوت و چنین بود که هم زمان با اعلام جنگ بر ضد کشور های دیگر، از شیخ الاسلام و مفتیان فتوای جهاد دریافت می نمودند و به کشورگشایی ها و جنگ های توسعه طلبانه خود رنگ دینی می دادند، تا آن جا که سلطان سلیم اول در جنگ با ایران در ۹۲۰، از مفتی های عثمانی فتوای کفر شاه اسماعیل را گرفت و به جنگ هایش با ایران تقدس بخشید، حتی فقیه عبدالله سویدی در فتوای خود ایران را دارالحرب و شیعه را مرتد اعلام کرد و گفت زنان و فرزندان اهل تشیع را به غلامی ببرند و اموالشان را غارت کنند.
مفتی دیگری به نام محمدفقیهی عینی نیز فتاوی مشابهی صادر کرد.
در زمان سلطان سلیمان قانونی نیز طلاب مکتب های (مدارس) ادرنه، فِلبِه و صوفیه در جنگ بلگراد ۹۲۷/ ۱۵۲۱ شرکت کردند و پس از تصرف بلگراد، آن شهر را در برابر دیگر نقاط اروپا، که دارالحرب و دارالکفار نامیده می شد، دارالجهاد نامیدند.
خطبه ها و فتاوای جهادیه در ایران
در دوره صفوی جنگ ها جنبه جهادی نداشتند، اما هنگامی که شیرغازی خان ازبک در ۱۱۲۸ به خراسان حمله کرد و بسیاری از مردم آن جا را به قتل رساند، شیخ بهاءالدین اِستیری و جمعی از علمای خراسان به دربار شاه سلطان حسین (حک: ۱۱۰۵ـ۱۱۳۰) شکایت بردند و خواهان جهاد شدند، اما آن ها را از دربار اخراج کردند. شیخ دست بر نداشت و همچنان در خطبه ها مردم را به جهاد فراخواند و به این طریق عده ای را برای جهاد در برابر شیرغازی خان جمع کرد، اما سرانجام صفی قلی خان حاکم خراسان او را به قتل رساند.
در دوره قاجار پس از شروع جنگ ایران و روس، میرزاعیسی قائم مقام فراهانی، وزیر عباس میرزا ولیعهد، برای تقویت جبهه با نیرو های مردمی از علما خواست که فتوا هایی برای جهاد با روس ها صادر کنند. وی حاج ملاباقر سلماسی و صدرالدین محمد تبریزی را به عتبات نزد شیخ جعفر نجفی صاحب کتاب فقهی کشف الغطاء و سیدعلی طباطبایی صاحب ریاض المسائل فرستاد و نامه هایی نیز برای علمای شهر های قم، اصفهان، یزد و کاشان، چون میرزا ابوالقاسم بن ملامحمدحسن گیلانی، مشهور به میرزای قمی صاحب قوانین الاصول، میرمحمدحسین خاتون آبادی (امام جمعه اصفهان)، ملاعلی اکبر ایجی و آخوندملااحمد کاشی نگاشت و در مدتی کوتاه رساله های جهادی و فتوا های بسیاری در باب وجوب جهاد با روس ها صادر شد.
محتوای رسائل جهادیه در ایران
...
خطبه های پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در غزوه ها، نخستین نمونه های خطبه های جهادی هستند که حضرت در آن ها مسلمانان را به جهاد ترغیب کرده و آنان را به اخلاص و صبر و تقوا فراخوانده و به پاداش الهی مژده داده است. امام علی علیه السلام نیز در خطبه های بسیار، مردم را به جهاد و دفع تجاوز دشمن دعوت کرد.
با حمله رومیان به سرزمین های اسلامی در ۳۴۸ و رسیدن آن ها به مَیافارقین، ابن نُباتَه فارقی، خطیب حمدانیان، خطبه هایی در باره جهاد ایراد کرد که به «خطب جهادیه» مشهورند.
اتابک نورالدین محمود زنگی، از اتابکان شام در جنگ های صلیبی، قاضی القضات خود، کمال الدین محمدبن عبدالله شهرزوری، را با نامه ای نزد خلیفه مستضی بامرالله (حک: ۵۶۶ـ۵۷۵) فرستاد و از فرمانبرداری خویش از خلیفه و جهادش با کفار (صلیبی ها) و فتح بلادشان یاد کرد.
پیشینه فتاوای جهادیه
در حمله محمود غازان ایلخانی به مصر و شام، در جنگ شَقْحَب (۷۰۲)، فقها و مردم برای مقابله با ایلخانیان هم سوگند شدند و به ویژه پس از توضیحات ابن تیمیه درباره لزوم جهاد با مهاجمان، در این نبرد شرکت کردند.
روش عثمانی ها که خود را خلیفه مسلمانان می دانستند متفاوت و چنین بود که هم زمان با اعلام جنگ بر ضد کشور های دیگر، از شیخ الاسلام و مفتیان فتوای جهاد دریافت می نمودند و به کشورگشایی ها و جنگ های توسعه طلبانه خود رنگ دینی می دادند، تا آن جا که سلطان سلیم اول در جنگ با ایران در ۹۲۰، از مفتی های عثمانی فتوای کفر شاه اسماعیل را گرفت و به جنگ هایش با ایران تقدس بخشید، حتی فقیه عبدالله سویدی در فتوای خود ایران را دارالحرب و شیعه را مرتد اعلام کرد و گفت زنان و فرزندان اهل تشیع را به غلامی ببرند و اموالشان را غارت کنند.
مفتی دیگری به نام محمدفقیهی عینی نیز فتاوی مشابهی صادر کرد.
در زمان سلطان سلیمان قانونی نیز طلاب مکتب های (مدارس) ادرنه، فِلبِه و صوفیه در جنگ بلگراد ۹۲۷/ ۱۵۲۱ شرکت کردند و پس از تصرف بلگراد، آن شهر را در برابر دیگر نقاط اروپا، که دارالحرب و دارالکفار نامیده می شد، دارالجهاد نامیدند.
خطبه ها و فتاوای جهادیه در ایران
در دوره صفوی جنگ ها جنبه جهادی نداشتند، اما هنگامی که شیرغازی خان ازبک در ۱۱۲۸ به خراسان حمله کرد و بسیاری از مردم آن جا را به قتل رساند، شیخ بهاءالدین اِستیری و جمعی از علمای خراسان به دربار شاه سلطان حسین (حک: ۱۱۰۵ـ۱۱۳۰) شکایت بردند و خواهان جهاد شدند، اما آن ها را از دربار اخراج کردند. شیخ دست بر نداشت و همچنان در خطبه ها مردم را به جهاد فراخواند و به این طریق عده ای را برای جهاد در برابر شیرغازی خان جمع کرد، اما سرانجام صفی قلی خان حاکم خراسان او را به قتل رساند.
در دوره قاجار پس از شروع جنگ ایران و روس، میرزاعیسی قائم مقام فراهانی، وزیر عباس میرزا ولیعهد، برای تقویت جبهه با نیرو های مردمی از علما خواست که فتوا هایی برای جهاد با روس ها صادر کنند. وی حاج ملاباقر سلماسی و صدرالدین محمد تبریزی را به عتبات نزد شیخ جعفر نجفی صاحب کتاب فقهی کشف الغطاء و سیدعلی طباطبایی صاحب ریاض المسائل فرستاد و نامه هایی نیز برای علمای شهر های قم، اصفهان، یزد و کاشان، چون میرزا ابوالقاسم بن ملامحمدحسن گیلانی، مشهور به میرزای قمی صاحب قوانین الاصول، میرمحمدحسین خاتون آبادی (امام جمعه اصفهان)، ملاعلی اکبر ایجی و آخوندملااحمد کاشی نگاشت و در مدتی کوتاه رساله های جهادی و فتوا های بسیاری در باب وجوب جهاد با روس ها صادر شد.
محتوای رسائل جهادیه در ایران
...
wikifeqh: جهادیه