نبرد غِجدُوان در ۳ آذر ۸۹۱ ( ۳ رمضان ۹۱۸ قمری ) میان سپاه ایران به فرماندهی نجم ثانی به همراه بابر گورکانی با ازبک ها به فرماندهی عبیدالله خان در غجدوان در منطقهٔ فرارود ( ماوراءالنهر ) رخ داد. در پی این جنگ ایرانیان شکست سختی خوردند و نجم ثانی و دیگر سرداران کشته شدند. این شکست فاجعۀ بسیار بزرگی برای ایران بود، چرا که پس از آن ازبک ها پیوسته به خراسان یورش می بردند. همچنین سلطۀ تیموریان در فرارود به کلی پایان یافت و بابر نیز در پی این جنگ برای همیشه از فرارود دست کشید و توجه خود را به هندوستان معطوف کرد. [ ۲]
با اینکه دوران کهن و زمان پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان شهرهای آباد آنسوی آموی مانند سمرقند و بخارا جز خاک این بود ولی به هر حال رودخانه یادشده مرز افسانه ای میان ایران و توران شمرده می شد. صفویان می خواستند لااقل تا رودخانه یادشده پیش بیایند و آن را مرز امپراتوری خود در شمال خاوری قرار دهند اما قادر نبودند شهر بلخ را که اهمیت اساسی داشت نگاه دارند. در ۱۵۱۱م/ ۹۱۸ه. ق/ ۸۹۰ خورشیدی ظهیر الدین بابر، شاهزادۀ تیموری، برای بازپس گرفتن سرزمینش در فرارود که ازبکان او را از آنجا رانده بودند، شاه اسماعیل را تشویق به یورش به سمرقند کرد. بابر قول داد در عوض کمک اسماعیل، سکه ای به نام او ضرب کند و نام او را در خطبه بیاورد. [ ۳]
شاه اسماعیل یکم صفوی در اواخر سال ۸۹۰، نجم ثانی را به فرماندهی سپاه برای کمک به بابر برگزید و سرداران نامداری مانند زین العابدین صفوی، پیری بیگ قاجار و بادنجان سلطان روملو را همراه او کرد. در اواخر اسفند ۸۹۰ نجم ثانی از قم به سوی خراسان رهسپار شد.
در مهر ۸۹۱، نجم ثانی و بابر در ناحیۀ بند آهنین به هم رسیدند. پس از آن سپاهیان ایران شهر قرشی را تصرف کردند و همۀ ۱۵ هزار تن مردم آنجا را کشتند و به دستور نجم ثانی از خون سادات نیز نگذشتند. پس از آن سپاهیان قزلباش به همراه بابر به سوی بخارا رهسپار شدند. ازبکان به قلعۀ غجدوان پناه بردند. بابر و برخی از سرداران که با وضع آنجا آشنا بودند از نجم ثانی خواستند که از محاصرۀ آنجا دست بکشند و بازگردند ولی نجم بر جنگ تأکید داشت. به دلیل غرور و رفتار ناپسند نجم ثانی برخی از سرداران سپاه ار وی رو برتافتند و به خراسان بازگشتند و در سپاه ایران اختلاف بروز کرد.
سرانجام در روز یکشنبه ۳ آذر ۸۹۱ ( ۳ رمضان ۹۱۸ قمری ) ازبک ها به سپاه قزلباش ایران یورش بردند و ایرانیان شکست سختی خوردند و نجم ثانی و دیگر سرداران کشته شدند. این شکست فاجعۀ بسیار بزرگی برای ایران بود، چرا که پس از آن فرارود از دست صفویه خارج شد و ازبک ها پیوسته به مرزهای خاوری ایران یورش می بردند. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبا اینکه دوران کهن و زمان پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان شهرهای آباد آنسوی آموی مانند سمرقند و بخارا جز خاک این بود ولی به هر حال رودخانه یادشده مرز افسانه ای میان ایران و توران شمرده می شد. صفویان می خواستند لااقل تا رودخانه یادشده پیش بیایند و آن را مرز امپراتوری خود در شمال خاوری قرار دهند اما قادر نبودند شهر بلخ را که اهمیت اساسی داشت نگاه دارند. در ۱۵۱۱م/ ۹۱۸ه. ق/ ۸۹۰ خورشیدی ظهیر الدین بابر، شاهزادۀ تیموری، برای بازپس گرفتن سرزمینش در فرارود که ازبکان او را از آنجا رانده بودند، شاه اسماعیل را تشویق به یورش به سمرقند کرد. بابر قول داد در عوض کمک اسماعیل، سکه ای به نام او ضرب کند و نام او را در خطبه بیاورد. [ ۳]
شاه اسماعیل یکم صفوی در اواخر سال ۸۹۰، نجم ثانی را به فرماندهی سپاه برای کمک به بابر برگزید و سرداران نامداری مانند زین العابدین صفوی، پیری بیگ قاجار و بادنجان سلطان روملو را همراه او کرد. در اواخر اسفند ۸۹۰ نجم ثانی از قم به سوی خراسان رهسپار شد.
در مهر ۸۹۱، نجم ثانی و بابر در ناحیۀ بند آهنین به هم رسیدند. پس از آن سپاهیان ایران شهر قرشی را تصرف کردند و همۀ ۱۵ هزار تن مردم آنجا را کشتند و به دستور نجم ثانی از خون سادات نیز نگذشتند. پس از آن سپاهیان قزلباش به همراه بابر به سوی بخارا رهسپار شدند. ازبکان به قلعۀ غجدوان پناه بردند. بابر و برخی از سرداران که با وضع آنجا آشنا بودند از نجم ثانی خواستند که از محاصرۀ آنجا دست بکشند و بازگردند ولی نجم بر جنگ تأکید داشت. به دلیل غرور و رفتار ناپسند نجم ثانی برخی از سرداران سپاه ار وی رو برتافتند و به خراسان بازگشتند و در سپاه ایران اختلاف بروز کرد.
سرانجام در روز یکشنبه ۳ آذر ۸۹۱ ( ۳ رمضان ۹۱۸ قمری ) ازبک ها به سپاه قزلباش ایران یورش بردند و ایرانیان شکست سختی خوردند و نجم ثانی و دیگر سرداران کشته شدند. این شکست فاجعۀ بسیار بزرگی برای ایران بود، چرا که پس از آن فرارود از دست صفویه خارج شد و ازبک ها پیوسته به مرزهای خاوری ایران یورش می بردند. [ ۴]
wiki: جنگ غجدوان